فصل هفتم : دوران خوف و رجا

توزیع نوار کاست سخنرانی امام

‏در این ایام، آیت الله العظمی خمینی، به دنبال برپایی جشن‌های 2500 ساله، ضمن ‏‎ ‎‏بیاناتی از ملت خواستند که برای مبارزه با این جشن‌ها به پا خیزند. متن این سخنرانی ‏‎ ‎‏به وسیله نوار کاست به دست ما رسید. ‏

‏یکی از نوارهای سخنرانی امام خمینی به وسیله شخصی به نام ‏‏مصباح‏‏ ـ که بنابر ‏‎ ‎‏دلایلی نامش را از ‏‏یزدانی‏‏ به مصباح تغییر داده و مدتی هم در دادگستری شاغل بوده و ‏‎ ‎‏از ارادتمندان آیت الله منتظری بود ـ به دست من رسید. نمی‌دانم که خودش آن نوار را ‏‎ ‎‏از نجف آورد، یا این‌که او هم از طریقی به دست آورده بود؟ چون ایشان هم فرد ‏‎ ‎‏مبارزی بود. به هر حال چون دستگاه تکثیر نوار نداشتم، دوستانی از جمله آقای ‏‏حسن ‏‎ ‎‏حسن‌پور‏‏ زحمت تکثیر آن را کشیدند.‏

‏پس از تکثیر، نوار سخنرانی امام را برای هر آشنای اهل مبارزه و محرم راز ‏‎ ‎‏فرستادیم. نوارهای تکثیر شده را به افراد داده و می‌گفتیم: درب منزل اشخاص بروید و ‏‎ ‎‏او را بخواهید، اگر خودش نبود، نوارها را در کاغذی خوب و مطمئن پیچیده و به ‏‎ ‎‏خانواده‌اش برسانید. بدین سان کسی متوجه نمی‌شد که نوار سخنرانی امام کجا تهیه ‏‎ ‎‏شده و به وسیله چه کسی رسیده است. ‏


کتابدر وادی عشقصفحه 345
‏خاطرم هست که نواری را همراه نامه‌ای به فردی داده و گفتم: ظهر که ‏‏حاج آقا ‏‎ ‎‏غروی‏‏ ـ روحانی مبارز حاضر در بازار بزّازها ـ به مسجد رفت، به مغازه ایشان برو و ‏‎ ‎‏این امانتی را به دست شاگردش بسپار. بدون هیچ نام و نشان در نامه، برای آقای غروی ‏‎ ‎‏نوشتم که نوار درباره چه موضوعی است، از ایشان در آن نامه خواستم که آن را تکثیر ‏‎ ‎‏کرده و هرجا که صلاح دانست توزیع کند. ایشان هم منطقه بازار را پوشش داد، یعنی ‏‎ ‎‏این نوار را در اختیار فرد دیگری، به نام آقای ‏‏جواد مقصودی‏‏ ـ که اهل مبارزه بود ـ ‏‎ ‎‏گذاشت که بعدها در مقطعی با او هم زندان بودیم؛ او می‌گفت: نوار سخنرانی آقای ‏‎ ‎‏خمینی به دست من هم رسیده. آن‌جا هم نگفتم که این نوار به وسیله خود من به ایشان رسید. البته ایشان در جریان اعلامیه‌ها از طرف من بود، اما از جریان نوارها خبر ‏‎ ‎‏نداشت. این گونه کار کردن، فقط به دلیل مسائل امنیتی بود، با این روش اگر کسی ‏‎ ‎‏دستگیر می‌شد، بر اثر شکنجه‌های شدید چیزی برای گفتن نداشت. آقای جواد ‏‎ ‎‏مقصودی اهل کار و مبارزه بود و اکنون نیز در تهران مسئولیتی دارد، ایشان زمانی نیز ‏‎ ‎‏عضو ستادی بود، که امور نماز جمعه تهران را به عهده داشت.‏

‏نه فقط در روند پخش نوار سخنرانی‌های افشاگرانه امام خمینی،‌ بلکه در ‏‎ ‎‏فعالیت‌های دیگر سعی داشتیم که مسائل امنیتی را رعایت کنیم. یعنی تا آن‌جا که ممکن است، سوژه به دست کسی ندهیم. بدین سان ما با اقدام‌های گوناگون و به کارگیری روش‌های امنیتی از بروز خطر و دست‌گیری پیش‌گیری می‌کردیم. رمز پیروزی حرکت ما در این بود، که می‌کوشیدیم تا فرصت به رژیم داده نشود که به انگیزه‌های پلید خود دست پیدا کند.‏

کتابدر وادی عشقصفحه 346