فصل اول:اهمیت و جایگاه تعلیم و تربیت

اهمیت تربیت

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

 

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

اهمیت روح انسانی

‏     ‏‏بدانکه میزان در این صور مختلفه، که یکی از آنها انسان است،‏‎ ‎‏و باقی چیزهای دیگر، وقت خروج نفس است از این بدن و پیدا‏‎ ‎‏شدن مملکت برزخ و غلبۀ سلطان آخرت که اوّلش در برزخ است.‏‎ ‎‏در وقت خروج از بدن با هر ملکه ای از دنیا رفت با آن ملکه‏‎ ‎‏صورت آخرتی می گیرد، و چشم ملکوتی برزخی او را می بیند؛ و‏‎ ‎‏خود او هم وقت گشودن چشم برزخی خود را به هر صورتی‏‎ ‎‏هست می بیند، اگر چشم داشته باشد. لازم نیست کسی که در این‏‎ ‎‏دنیا به صورتی هست آنجا هم به همان صورت باشد. خدای تعالی‏‎ ‎‏می فرماید ‏‏[‏‏به‏‎ ‎‏]‏‏نقل از بعضی که در وقت حشر می گویند: «خدایا‏‎ ‎‏چرا مرا کور محشور کردی با آنکه در دنیا چشم داشتم؟» جواب‏‎ ‎‏می فرماید: «چون تو آیات ما را فراموش کردی امروز فراموش‏‎ ‎‏شدی».‏‎[1]‎‏ ای بیچاره، تو چشم مُلکی ظاهربین داشتی، ولی باطن و‏‎ ‎‏ملکوتت کور بود. کوری خودت را حالا ادراک کردی، و الا از اوّل‏‎ ‎‏کور بودی؛ چشم بصیرت باطنی که آیات خدا را به آن می بینند‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 3

‏نداشتی. ای بیچاره، تو قامت مستقیم و صورت خوش ترکیب‏‎ ‎‏مُلکی داری، میزان ملکوت و باطن، غیر از این است؛ باید‏‎ ‎‏استقامت باطنی پیدا کنی تا مستقیم القامة در قیامت باشی. باید‏‎ ‎‏روحت روح انسانی باشد تا صورت عالم برزخ و آخرتت صورت‏‎ ‎‏انسان باشد. تو گمان می کنی که عالم غیب و باطن که عالم کشف‏‎ ‎‏سرایر و ظهور ملکات است، مثل عالم ظاهر و دنیاست که اختلاط‏‎ ‎‏و اشتباه در کار باشد؟ چشم و گوش و دست و پا و سایر اعضایت،‏‎ ‎‏همه با زبانهای ملکوتی، بلکه به قول بعضی با صورتهای ملکوتی،‏‎ ‎‏شهادت به هر چه کردی می دهند.(1)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اوجب واجبات عقلیه

‏     ‏‏اشتغال به تهذیب نفس و تصفیه اخلاق که فی الحقیقه خروج از‏‎ ‎‏تحت سلطۀ ابلیس و حکومت شیطان است از بزرگترین مهمات و‏‎ ‎‏اوجب واجبات عقلیه است.(2)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اهمیّت نورانیت باطن 

‏     ‏‏طالب حق خوب است چندی اقدام کند؛ اگر در صفای قلب و‏‎ ‎‏طهارت آن تغییری دید و نورانیّت باطن خود را دریافت، بیشتر‏‎ ‎‏اقدام کند. معلوم است این امور، تدریجی و با طول زمان انجام‏‎ ‎‏می گیرد و چون اهمیت آن فوق العاده است، انسان باید با اهمیّت‏‎ ‎‏آن را تلقّی کند. این از قبیل ضررهای دنیاوی نیست که انسان‏‎ ‎‏بگوید: اگر امروز نشد فردا جبران آن را کنم و اگر جبران نشد نیز‏‎ ‎‏مهم نیست، می گذرد! این سعادت و شقاوت ابدی است، آن‏‎ ‎‏شقاوتی که پایان ندارد، آن بدبختی که آخر از برای آن نیست.(3)‏

*  *  *


کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 4

تربیت معنوی، رحمت کاملتر

‏     ‏‏از تمام رحمتها کاملتر نعمت تربیتهای معنوی است که‏‎ ‎‏مخصوص بنی الانسان می باشد، از قبیل فرستادن کتب آسمانی و‏‎ ‎‏انبیای مرسلین ـ علیهم السلام.(4)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اهمیت تربیت اطفال و خطر سهل انگاری 

‏     ‏‏اطفال را معلومات یا اخلاقی که در اول صباوت حاصل شده تا‏‎ ‎‏آخر کهولت باقی و برقرار است و نسیان به معلومات زمان طفولیت‏‎ ‎‏کمتر راه پیدا کند. از این جهت، تربیت اطفال و ارتیاض صبیان از‏‎ ‎‏مهماتی است که عهده داری آن، بر ذمۀ پدر و مادر است، و اگر در‏‎ ‎‏این مرحله، سهل انگاری و فتور و سستی شود، چه بسا که طفل‏‎ ‎‏بیچاره را کار به رذایل بسیار کشد و منتهی به شقاوت و بدبختی‏‎ ‎‏ابدی او شود.(5)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

شکوفایی فطرت از تربیت صحیح 

‏     ‏‏انسان از اول اینطور نیست که فاسد به دنیا آمده باشد. از اول با‏‎ ‎‏فطرت خوب به دنیا آمده؛ با فطرت الهی به دنیا آمده: کُلُّ مَولُودٍ‏‎ ‎‏یُولَدُ عَلَی الفِطرَةِ‏‎[2]‎‏ که همان فطرت انسانیّت، فطرت صراط‏‎ ‎‏مستقیم، فطرت اسلام، فطرت توحید است. این تربیتهاست که یا‏‎ ‎‏همین فطرت را شکوفا می کنند؛ و یا جلوی شکوفایی فطرت را‏‎ ‎‏می گیرند. این تربیتهاست که یک کشور را ممکن است به کمال‏‎ ‎‏مطلوبی که از هر جامعۀ انسانی است برسانند و یک کشور کشور‏‎ ‎‏انسانی باشد؛ کشور مطلوب اسلام باشد. و همین تربیتها یا‏‎ ‎‏تعلیمهای بدون تربیت ممکن است که اینها در آن وقتی که مُقدّرات‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 5

‏یک کشوری دست آنهاست و همه چیز کشور به دست آنهاست‏‎ ‎‏کشور را به تباهی بکشند.(6)‏

 10 / 11 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تنزل روحی از تربیت نشدن 

‏     ‏‏انسان یک موجودی است که چنانچه مهار نشود و سر خود‏‎ ‎‏بار بیاید و یک علف هرزه ای باشد و تحت تربیت واقع نشود،‏‎ ‎‏هرچه بزرگتر بشود به حسب سال و بلند پایه تر بشود به حسب‏‎ ‎‏مقام، آن جهات روحی تنزل می کند و آن معنویات تحت سلطۀ‏‎ ‎‏شیطان، شیطان بزرگ ـ که همان شیطان نفس است ـ واقع‏‎ ‎‏می شود.(7)‏

 7 / 12 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تزکیه غایت بعثت 

‏     ‏‏گرفتاری همۀ ما برای این است که ما تزکیه نشده ایم، تربیت‏‎ ‎‏نشدیم. عالِم شدند، تربیت نشدند، دانشمند شده اند، تربیت‏‎ ‎‏نشده اند، تفکراتشان عمیق است، لکن تربیت نشده اند. و آن‏‎ ‎‏خطری که از عالمی که تربیت نشده است و تزکیه نشده است بر‏‎ ‎‏بشر وارد می شود آن خطر از خطر مغول بالاتر است. غایت بعثت‏‎ ‎‏این تزکیه است، غایت آمدن انبیا این تزکیه است و دنبالش آن‏‎ ‎‏تعلیم. اگر نفوسی تزکیه نشده و تربیت نشده وارد بشوند در هر‏‎ ‎‏صحنه، در صحنۀ توحید، در صحنۀ معارف الهی، در صحنۀ‏‎ ‎‏فلسفه، در صحنۀ فقه و فقاهت، در صحنۀ سیاست، در هر‏‎ ‎‏صحنه ای که وارد بشوند، اشخاصی که تزکیه نشدند و تصفیه‏‎ ‎‏نشدند و از این شیطان باطن رها نشدند، خطر اینها بر بشر‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 6

‏خطرهای بزرگ است.(8)‏

11 / 3 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نور هدایت از تزکیه

‏     ‏‏تزکیه برای این است که نور هدایت در انسان واقع بشود. تا‏‎ ‎‏تزکیه نشدید، طغیان برای شما حاصل خواهد شد. تا تزکیه‏‎ ‎‏نشده اید، علم برای شما خطرناک است، خطرناکتر از هر چیزی. تا‏‎ ‎‏تزکیه نشده اید، مقام برای شما خطرناک است و شما را به هلاکت‏‎ ‎‏دنیایی و اخروی می کشاند.(9)‏

11 / 3 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اصلاح خود مقدم بر همه چیز

‏     ‏‏مبارک آن وقتی است که خودمان بتوانیم خودمان را بسازیم و‏‎ ‎‏دنبال آن کشور را. هر اصلاحی نقطۀ اولش خود انسان است.‏‎ ‎‏چنانچه خود انسان تربیت نشود نمی تواند دیگران را تربیت کند. و‏‎ ‎‏شما دیدید که در این طول سلطنتها از اول تا حالا و این سلطنتهای‏‎ ‎‏اخیری که بسیاریتان همه اش را درک کردید و بعضی از شما‏‎ ‎‏بعضی اش را که چون کارها دست اشخاصی بود که تربیت اسلامی‏‎ ‎‏نداشتند و خودشان درست نشده بودند، برای خاطر همین نقیصۀ‏‎ ‎‏بزرگ، کشور ما را کشاندند به آنجایی که ملاحظه می کنید و ملت‏‎ ‎‏ما را هم کشاندند به آنجایی که سالها باید طول کشد تا اینکه‏‎ ‎‏ان شاءالله ، اصلاح بشود. از این جهت، آن چیزی که بر همۀ ما لازم‏‎ ‎‏است ابتدا کردنِ به نفس خودمان است و قانع نشدن به اینکه همان‏‎ ‎‏ظاهر درست باشد و از قلبمان شروع کنیم، مغزمان شروع کنیم و‏‎ ‎‏هر روز دنبال این باشیم که روز دوّممان بهتر از روز اوّلمان باشد. و‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 7

‏امیدوارم که این مجاهدۀ نفسانی برای همۀ ما حاصل بشود و دنبال‏‎ ‎‏آن، مجاهده برای ساختن یک کشور. و ما آن روز عید داریم که‏‎ ‎‏مستمندان ما، مستضعفان ما، به زندگی صحیح رفاهی و به‏‎ ‎‏تربیتهای صحیح اسلامی ـ انسانی برسند.(10)‏

*  *  *23 / 10 / 60

‏ ‏

‏ ‏

موفقیت در تهذیب اخلاق

‏     ‏‏اگر علم بود و تهذیب نبود، اگر انبیا را ما استثنا بکنیم از بشر، از‏‎ ‎‏اول انبیایی در کار نبودند و بشر خودش خود بخود بزرگ می شد،‏‎ ‎‏اگر اینطور بود، تمام بشر به هلاکت و به نابسامانی می رسید، و‏‎ ‎‏روی خوش در بین بشر اصلاً پیدا نمی شد. الآن که می بینید که یک‏‎ ‎‏عدد بسیاری از مردم خوب هستند و آن توده های مردم است، این‏‎ ‎‏از برکت همان تربیتهای معنوی انبیای خداست. تربیتهای معنوی‏‎ ‎‏انبیای خدا، در عین حالی که همه قبول نکردند این تربیت‏‎ ‎‏را،مع ذلک آن قدر در دنیا نور افکنده است که توده های مردم،‏‎ ‎‏توده های ضعیف مردم، همه خوب هستند. کمتر در آنها این‏‎ ‎‏فسادها پیدا می شود. اگر ما فرض بکنیم که شماهایی که از اول‏‎ ‎‏می خواهید آموزش بدهید و نهضت سوادآموزی درست کردید،‏‎ ‎‏همراه او، شما پرورش نداشته باشید و تهذیب نفس نداشته‏‎ ‎‏باشید، این عمل شما خیلی خوب، اما هدر رفته است، همراهش‏‎ ‎‏باید این باشد. و اگر چنانچه، شمایی که متکفل آموزش نونهالان‏‎ ‎‏هستید، فقط دنبال این باشید که ما علمشان را درست کنیم و دنبال‏‎ ‎‏پرورششان نباشید، دنبال تهذیب نفس نباشید، شما هم موفق در‏‎ ‎‏کار نخواهید بود. یعنی، یک خدمت مثبتی برای کشور خودتان‏‎ ‎‏نکردید.(11)‏

*  *  *28 / 6 / 61


کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 8

آموزش و پرورش دو بال سعادت

‏     ‏‏اگر اساتید دانشگاه فقط همّشان این باشد که درس بگویند‏‎ ‎‏ـ البته در دانشگاههای سابق ما، درس هم درست نبود. اگر بود، ما‏‎ ‎‏این قدر عقب نمانده بودیم از دانش هم. حالا ما فرض می کنیم که‏‎ ‎‏خیر، خوب حالا هم ان شاءالله خوب است ـ فقط بنایشان بر این‏‎ ‎‏باشد که تعلیم کنند اینها را، پهلویش تربیت نباشد، تربیت معنوی‏‎ ‎‏نباشد،از دانشگاه آنها می آید بیرون که فساد می کنند. حوزه های‏‎ ‎‏علمی هم همین طور است. اگر در حوزه های علمی قدیمی‏‎ ‎‏تهذیب نباشد، اخلاق نباشد، آموزش معنوی نباشد، فقط آموزش‏‎ ‎‏علمی باشد، فقط علم در کار باشد، آنجا هم افرادی از آن خواهند‏‎ ‎‏بیرون بیاید که دنیا را هلاک می کنند، به هم می زنند. پس آن دو رکن‏‎ ‎‏آموزش با رکن پرورش باید بگوییم که اینها با هم هستند، و اگر با‏‎ ‎‏هم در یک جمعیتی، در یک بنگاهی، در یک مدرسه ای، در یک‏‎ ‎‏دانشگاهی، اینها همدوش هم رفتند و جلو رفتند، آن وقت است‏‎ ‎‏که ما استفاده از دانشگاه می کنیم؛ استفاده از حوزه های علمی‏‎ ‎‏می کنیم؛ استفاده از همه جا می کنیم. از آموزشهای پایین و بالا،‏‎ ‎‏همه جا، همۀ مراتب.‏

‏     بنابراین، چیزی که مهم است، قضیۀ پروراندن روح این اطفال‏‎ ‎‏از کوچکی تا برسد در هر جا که می روند، آنها را تربیت روحی‏‎ ‎‏بکنند و تربیت علمی. اگر علم در یک قلب فاسد وارد شد، در‏‎ ‎‏یک مغز فاسد از جهت اخلاق وارد شد، ضررش بیشتر از نادانی‏‎ ‎‏است. نادانی فقدان یک امر بزرگ است، اما دیگر ضرر زدن نیست‏‎ ‎‏و نابود کردن نیست. به خلاف اینکه اگر دانش باشد بدون‏‎ ‎‏بینش اخلاقی و بینش نفسانی و الهی، این است که بشر را به‏‎ ‎‏هلاکت می رساند. انبیا هم آن قدری که در تربیت پافشاری‏‎ ‎‏می کردند و آن قدری که مردم را سوق می دادند به اینکه مهذب‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 9

‏باشند، آن قدر علم را سوق نمی دادند به علم. سوق به تهذیب‏‎ ‎‏بیشتر از او است برای اینکه، او فایده اش بیشتر است. البته علم هم‏‎ ‎‏یک چیزی است که مورد نظر همه بوده و هست، لکن اینها باید با‏‎ ‎‏هم باشند. اینها یک دو بالی هستند که اگر یک ملتی بخواهد پرواز‏‎ ‎‏کند طرف سعادت، با دو تای اینها باید پرواز کند، یکی اش که‏‎ ‎‏ناقص باشد نمی شود.‏‎[3]‎‏(12)‏

28 / 6 / 61 

*  *  *

‎ ‎

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 10

  • )) اشاره است به آیۀ «قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرتنی اعمی وَ قَد کُنتُ بصیراً. قالَ کذلک اتتکَ آیاتُنا فنسیتها و کذلک الیومَ تُنسی»؛ (طه  /  125 ـ 126).
  • )) «کل مولود یولد علی الفطرة ثم ان ابواه یهودانه و ینصرانه و یمجسانه»؛ عوالی اللئالی؛ ج 1، ص 35، فصل چهارم، ح 18.
  • علاوه بر موارد مذکور برای اطلاع بیشتر در این مبحث رجوع کنید به:1. صحیفه امام؛ ج 15، ص 413ـ414، 18 / 9 / 60.