فصل اول:اهمیت و جایگاه تعلیم و تربیت

تربیت ‌پذیری انسان

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

نفوس انسانیه در بدو تولد

‏     ‏‏نفوس انسانیه در بدو فطرت و خلقت، جز محض استعداد و‏‎ ‎‏نفس قابلیت نیستند، و عاری از هر گونه فعلیّت در جانب شقاوت‏‎ ‎‏و سعادت هستند و پس از وقوع در تحت تصرّف حرکات طبیعیّۀ‏‎ ‎‏جوهریّه و فعلیّۀ اختیاریّه، استعدادات متبدّل به فعلیّت شده و‏‎ ‎‏تمیّزات حاصل می گردد.(24)‏

*  *  *

‏ ‏

 

تغییر فضایل و رذایل در انسان  

‏     انسان می تواند نشئۀ خود را تبدیل کند و مظهریّت ابلیسیّه را به‏‎ ‎‏مظهریت آدمیّه مبدل نماید؛ زیرا که انسان تا در عالم طبیعت ـ که‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 15

‏دار تغیر و تبدل و نشئۀ تصرُّم و هَیولَویّت است ـ واقع است، به‏‎ ‎‏واسطۀ قوه منفعله که حق تعالی به او عنایت نموده و راه سعادت و‏‎ ‎‏شقاوت را واضح فرموده، می تواند نقایص خود را مبدَّل به‏‎ ‎‏کمالات، و رذایل خویش را تبدیل به خصایل حمیده، و سیّئات‏‎ ‎‏خود را مبدَّل به حسنات نماید و اینکه معروف است: «فلان خُلق‏‎ ‎‏زشت یا فلان صفت رذیله از ذاتیّات است و قابل تغییر نیست»،‏‎ ‎‏اصلی ندارد و حرفی بی اساس و ناشی از قلّت تدبّر است و عدم‏‎ ‎‏تغییر و تبدیل ذاتیّات را به این باب ربطی نیست؛ بلکه با ریاضات و‏‎ ‎‏مجاهدات، تمام صفات نفسانیّه را می توان تبدیل ‏‏[‏‏نمود‏‎ ‎‏]‏‏و تغییر‏‎ ‎‏داد، حتّی جُبن و بخل و حرص و طمع را می توان مبدّل به‏‎ ‎‏شجاعت و کرم و قناعت و عزّت نفس نمود.(25)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نقش پذیری کودک 

‏     ‏‏نفس کودک در ابتدای امر چون صفحه کاغذ بی نقش و نگاری‏‎ ‎‏است که هر نقشی را به سهولت و آسانی قبول کند.(26)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

توانایی اصلاح همۀ امراض

‏     ‏‏هیچ مرضی از امراض نفسانیه نیست الا آنکه آن را تا در این‏‎ ‎‏عالم است انسان می تواند اصلاح کند، گرچه در نفس ریشه کرده‏‎ ‎‏باشد و ملکه شده باشد و مستحکم گردیده باشد.(27)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

کلام بی اساس و غیر علمی

‏     ‏‏باید دانست که انسان مادامی که در این دنیاست، به واسطه‏‎ ‎‏آنکه در تخت تغیرات و تصرفات واقع است، تبدیل هر ملکه‏‏[‏‏ای‏‏]‏‎ ‎‏به ملکه‏‏[‏‏ای‏‏]‏‏ می تواند بکند. و اینکه می گویند: «فلان خُلق، فطری‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 16

‏و جبلّی است و قابل تغییر نیست» کلامی است بی اساس و پایه‏‎ ‎‏علمی ندارد.(28)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تربیت پذیری از الطاف خداوندی

‏     ‏‏لطفی است از جانب خدای تبارک و تعالی به بشر که قابل از‏‎ ‎‏برای این است که تربیت بشود. و تربیت بشر به وحی خدا و به‏‎ ‎‏تربیت انبیا این است که چیزهایی که رابطه بوده است مابین آن‏‎ ‎‏عالَم و این عالَم، چیزهایی که اگر آن کارها را ما انجام بدهیم در‏‎ ‎‏تربیت معنوی ما دخالت دارد، آنها را به ما بیان کردند که این کارها‏‎ ‎‏را بکنیم.(29)‏

6 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

بشر و قابلیت تربیت

‏     ‏‏اگر انبیا نباشند یک حیوانی هستیم که هر چه هست همین‏‎ ‎‏طبیعت ‏‏[‏‏است و‏‏]‏‏ بیشتر از این ادراک نداریم، ما را ببرند به آن عالَم‏‎ ‎‏و تقویت کنند که ما وقتی از این عالَم منتقل به یک عالَم دیگری‏‎ ‎‏شدیم، زندگی آن عالَم هم یک زندگی سعادتمند‏‏[‏‏انه‏‏]‏‏باشد. تمام‏‎ ‎‏نکتۀ آمدن انبیا این است که تربیت کنند این بشر را ـ که قابل از‏‎ ‎‏برای این است که تربیت بشود و مافوق حیوانات است ـ این را‏‎ ‎‏تربیتش کنند.(30)‏

*  *  * 6 / 8 / 57 

‏ ‏

‏ ‏

ماموریت انبیا در به فعلیت رساندن استعداد

‏     ‏‏خدای تبارک و تعالی انبیا را مامور فرموده است که اینها بیایند‏‎ ‎‏و تربیت کنند این انسان را که برسد به آن مراتب مافوق طبیعت، و‏‎ ‎‏هر چیزی که در آن قابلیت هست، فعلیت پیدا بکند و تربیت یک‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 17

‏تربیت الهی بشود.(31)‏

 6 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قابلیت تربیت، درک مافوق طبیعت

‏     ‏‏ما الآن خواب هستیم و آنجا را الآن با این چشم طبیعی‏‎ ‎‏نمی توانیم ببینیم؛ چون انسان قابلیت این را دارد که تربیت بشود و‏‎ ‎‏آن مراتب مافوق طبیعت را هم پیدا بکند و کسی نیست که این نحو‏‎ ‎‏تربیت را از انسان بکند.(32)‏

6 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قابلیت کسب ملکات صالحه و رذیله 

‏     ‏‏در نفس انسان ملکه است. ملکۀ خیانت. اصل مثل اینکه‏‎ ‎‏طبیعتش طبیعت خائن است. در اینجا انسان ابتدا که به دنیا می آید،‏‎ ‎‏همه چیز در انسان به طور استعداد هست. یعنی تحقق ندارد، اما‏‎ ‎‏قابل است. ‏

‏     این بچه ای که به دنیا می آید قابل است که ملکات صالحه پیدا‏‎ ‎‏کند، و قابل است که ملکات رذیله.(33)‏

5 / 3 / 58  

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

انسان حیوان قابل تربیت

‏     ‏‏انبیا اصلش آمده اند برای تزکیۀ نفوس انسانی؛ تعلیم و تربیت‏‎ ‎‏کتاب و حکمت و مهار کردن این طبیعت. که انسان قبل از مهار‏‎ ‎‏کردن طبیعت به دست انبیا به طور اصلاح، همه چیز را می خواهد.‏‎ ‎‏انسان کما اینکه یکی از موجودات عالم است؛ و یک حیوانی‏‎ ‎‏است، منتها حیوان قابل تربیت. هیچ یک از ... قوایی که در انسان‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 18

‏است محدود نیست. انسان شهوتش محدود نیست. به اینکه نظام‏‎ ‎‏داشته باشد. مثل سایر حیوانات؛ بلکه از سایر حیوانات هم بدتر‏‎ ‎‏است. غضب انسان محدود نیست به اینکه در یک موردی اِعمال‏‎ ‎‏غضب بکند، در یک موردی نکند؛ غیر محدود است.(34)‏

2 / 4 / 58  

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

روحانیت انسان در گرو رشد

‏     ‏‏انبیا آمدند که انسان بسازند. انسان یک موجودی است در ابتدا‏‎ ‎‏مثل سایر حیوانات است. اگر رشد بکند، یک موجود روحانی‏‎ ‎‏می شود که بالاتر از ملائکة الله می شود. و اگر طرف فساد برود،‏‎ ‎‏یک موجودی است که از همۀ حیوانات پست تر است.(35)‏

11 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

انسان نسخه کوچک عالم

‏     ‏‏اسلام و همۀ مکتبهای توحیدی آمدند که این مردم را از این‏‎ ‎‏قید رها کنند آزاد کنند از این قیدهایی که به قلوب اینها آنها‏‎ ‎‏انداختند و همه چیز آنها را تحت قید و اسارت قرار دادند. اسلام‏‎ ‎‏برای آزادی از اسارت آمده. نه فقط اسارت مادی که نفت ما را‏‎ ‎‏ببرند. پیش اسلام، نفت مطرح نیست. باید حفظ بشود، اما مقصد‏‎ ‎‏اسلام نفت نیست. مقصد اسلام خانه نیست. مقصد بالاتر دارد و‏‎ ‎‏همه چیز در آن هست. یعنی اسلام همانطوری که به جهات مادی‏‎ ‎‏این عالم و جهات حکومتی این عالم، قضای این عالم توجه دارد،‏‎ ‎‏به جهات معنوی هم توجه دارد. و توجه به جهات معنوی بالاتر از‏‎ ‎‏توجه به جهات مادی است. اسلام همه چیز است. یعنی آمده‏‎ ‎‏است اسلام و همۀ مکتبهای توحیدی آمده اند که این انسانی که‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 19

‏یک موجود مادی است، ابتدائاً مثل سایر موجودات مادی، یعنی‏‎ ‎‏بعد از اینکه یک مراحلی سیر کرده حالا شده است یک موجود‏‎ ‎‏مادی دارای چشم و گوش و حواس و خواص، سایر حیوانات هم‏‎ ‎‏همین را دارند. مکتبهای الهی آمدند که این موجودی که قابل این‏‎ ‎‏است که همه چیز بشود، انسان یک نسخۀ کوچکی هست از همۀ‏‎ ‎‏عالم. یعنی جثۀ کوچک، یک نسخه ای از همه عالم هست. یعنی‏‎ ‎‏انسان در آن همۀ چیزهایی که در همه چیز هست، هست. تمام‏‎ ‎‏عوالم غیب و شهود در انسان هست. منتها یک مقداریش بالفعل‏‎ ‎‏است. یک مقداریش بالقوه است.(36)‏

21 / 9 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پاکی نفس، هنگام تولد

‏     ‏‏هیچ چیز، هیچ صفتی در انسان از آن وقتی که متولد شده‏‎ ‎‏است، این صفاتی که بعدها بروز می کند، آن وقت نبوده. هیچ‏‎ ‎‏فردی از افراد انسان، ـ مگر آنهایی که ‏‏[‏‏از‏‏]‏‏ خدای تبارک و تعالی‏‎ ‎‏[‏‏هستند‏‏]‏‏ مثل انبیا ـ اول که متولد شدند عالِم نبودند. بعد برای‏‎ ‎‏مجاهدت خودشان کم کم تحصیل کردند، و هر کسی یک علمی را‏‎ ‎‏انتخاب کرد. دیکتاتوری هم از آن اموری است که بچه وقتی متولد‏‎ ‎‏شد دیکتاتور نیست. وقتی هم که بزرگ می شود کم کم، آن طور‏‎ ‎‏نیست که آن دیکتاتوریهای بزرگ را داشته باشد. لکن با تربیتهای‏‎ ‎‏اعوجاجی، در همان محیط کوچکی که خودش دارد، کم کم‏‎ ‎‏دیکتاتوری در او ظهور می کند. اگر تربیت صحیح باشد برای این‏‎ ‎‏بچه، آن دیکتاتوریش رو به ضعف می رود. و اگر تربیت فاسد‏‎ ‎‏باشد، آن دیکتاتوری که کم بود رشد می کند.(37)‏

*  *  *24 / 11 / 59  


کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 20

پاکی نفوس در جوانها

‏     ‏‏جوانها جدید العهد هستند به ملکوت عالم و نفوسشان پاکتر‏‎ ‎‏است. هرچه بالاتر بروند، چنانچه مجاهده نکنند و تحت تربیت‏‎ ‎‏واقع نشوند، هر قدمی که به بالا بردارند و هر مقداری که از سنّشان‏‎ ‎‏بگذرد، بعیدتر می شوند از ملکوت اعلی و اذهانشان کدورتش‏‎ ‎‏بیشتر می شود. و لهذا تربیتها باید از اول باشد. از همان کودکی‏‎ ‎‏تحت تربیت انسان قرار بگیرد. و بعد هم در هر جا که هست یک‏‎ ‎‏مربّیهایی باشند که تربیت کنند انسان را. تا آخر عمر هم انسان‏‎ ‎‏محتاج به این است که تربیت بشود.(38)‏

*  *  * 7 / 12 / 59 

‏ ‏

‏ ‏

توانایی ترک گناه در جوانی

حجاب علم

‏     ‏‏تو جوانی‏‎[1]‎‏ و با قدرت جوانی که حق داده است می توانی‏‎ ‎‏اولین قدم انحراف را قطع کنی و نگذاری به قدمهای دیگر کشیده‏‎ ‎‏شوی که هر قدمی، قدمهائی در پی دارد و هر گناهی ـ گرچه‏‎ ‎‏کوچک ـ به گناهان بزرگ و بزرگتر انسان را می کشد به طوری که‏‎ ‎‏گناهان بسیار بزرگ در نظر انسان ناچیز آید!(39)‏‎[2]‎

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 21

  • )) اشاره به مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سیداحمد خمینی.
  • علاوه بر موارد مذکور برای اطلاع بیشتر در این مبحث رجوع کنید به:1. شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص 270.2. صحیفه امام؛ ج 10، ص 267 ـ 268.