نفوس انسانیه در بدو تولد
نفوس انسانیه در بدو فطرت و خلقت، جز محض استعداد و نفس قابلیت نیستند، و عاری از هر گونه فعلیّت در جانب شقاوت و سعادت هستند و پس از وقوع در تحت تصرّف حرکات طبیعیّۀ جوهریّه و فعلیّۀ اختیاریّه، استعدادات متبدّل به فعلیّت شده و تمیّزات حاصل می گردد.(24)
* * *
تغییر فضایل و رذایل در انسان
انسان می تواند نشئۀ خود را تبدیل کند و مظهریّت ابلیسیّه را به مظهریت آدمیّه مبدل نماید؛ زیرا که انسان تا در عالم طبیعت ـ که
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 15
دار تغیر و تبدل و نشئۀ تصرُّم و هَیولَویّت است ـ واقع است، به واسطۀ قوه منفعله که حق تعالی به او عنایت نموده و راه سعادت و شقاوت را واضح فرموده، می تواند نقایص خود را مبدَّل به کمالات، و رذایل خویش را تبدیل به خصایل حمیده، و سیّئات خود را مبدَّل به حسنات نماید و اینکه معروف است: «فلان خُلق زشت یا فلان صفت رذیله از ذاتیّات است و قابل تغییر نیست»، اصلی ندارد و حرفی بی اساس و ناشی از قلّت تدبّر است و عدم تغییر و تبدیل ذاتیّات را به این باب ربطی نیست؛ بلکه با ریاضات و مجاهدات، تمام صفات نفسانیّه را می توان تبدیل [نمود ]و تغییر داد، حتّی جُبن و بخل و حرص و طمع را می توان مبدّل به شجاعت و کرم و قناعت و عزّت نفس نمود.(25)
* * *
نقش پذیری کودک
نفس کودک در ابتدای امر چون صفحه کاغذ بی نقش و نگاری است که هر نقشی را به سهولت و آسانی قبول کند.(26)
* * *
توانایی اصلاح همۀ امراض
هیچ مرضی از امراض نفسانیه نیست الا آنکه آن را تا در این عالم است انسان می تواند اصلاح کند، گرچه در نفس ریشه کرده باشد و ملکه شده باشد و مستحکم گردیده باشد.(27)
* * *
کلام بی اساس و غیر علمی
باید دانست که انسان مادامی که در این دنیاست، به واسطه آنکه در تخت تغیرات و تصرفات واقع است، تبدیل هر ملکه[ای] به ملکه[ای] می تواند بکند. و اینکه می گویند: «فلان خُلق، فطری
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 16
و جبلّی است و قابل تغییر نیست» کلامی است بی اساس و پایه علمی ندارد.(28)
* * *
تربیت پذیری از الطاف خداوندی
لطفی است از جانب خدای تبارک و تعالی به بشر که قابل از برای این است که تربیت بشود. و تربیت بشر به وحی خدا و به تربیت انبیا این است که چیزهایی که رابطه بوده است مابین آن عالَم و این عالَم، چیزهایی که اگر آن کارها را ما انجام بدهیم در تربیت معنوی ما دخالت دارد، آنها را به ما بیان کردند که این کارها را بکنیم.(29)
6 / 8 / 57
* * *
بشر و قابلیت تربیت
اگر انبیا نباشند یک حیوانی هستیم که هر چه هست همین طبیعت [است و] بیشتر از این ادراک نداریم، ما را ببرند به آن عالَم و تقویت کنند که ما وقتی از این عالَم منتقل به یک عالَم دیگری شدیم، زندگی آن عالَم هم یک زندگی سعادتمند[انه]باشد. تمام نکتۀ آمدن انبیا این است که تربیت کنند این بشر را ـ که قابل از برای این است که تربیت بشود و مافوق حیوانات است ـ این را تربیتش کنند.(30)
* * * 6 / 8 / 57
ماموریت انبیا در به فعلیت رساندن استعداد
خدای تبارک و تعالی انبیا را مامور فرموده است که اینها بیایند و تربیت کنند این انسان را که برسد به آن مراتب مافوق طبیعت، و هر چیزی که در آن قابلیت هست، فعلیت پیدا بکند و تربیت یک
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 17
تربیت الهی بشود.(31)
6 / 8 / 57
* * *
قابلیت تربیت، درک مافوق طبیعت
ما الآن خواب هستیم و آنجا را الآن با این چشم طبیعی نمی توانیم ببینیم؛ چون انسان قابلیت این را دارد که تربیت بشود و آن مراتب مافوق طبیعت را هم پیدا بکند و کسی نیست که این نحو تربیت را از انسان بکند.(32)
6 / 8 / 57
* * *
قابلیت کسب ملکات صالحه و رذیله
در نفس انسان ملکه است. ملکۀ خیانت. اصل مثل اینکه طبیعتش طبیعت خائن است. در اینجا انسان ابتدا که به دنیا می آید، همه چیز در انسان به طور استعداد هست. یعنی تحقق ندارد، اما قابل است.
این بچه ای که به دنیا می آید قابل است که ملکات صالحه پیدا کند، و قابل است که ملکات رذیله.(33)
5 / 3 / 58
* * *
انسان حیوان قابل تربیت
انبیا اصلش آمده اند برای تزکیۀ نفوس انسانی؛ تعلیم و تربیت کتاب و حکمت و مهار کردن این طبیعت. که انسان قبل از مهار کردن طبیعت به دست انبیا به طور اصلاح، همه چیز را می خواهد. انسان کما اینکه یکی از موجودات عالم است؛ و یک حیوانی است، منتها حیوان قابل تربیت. هیچ یک از ... قوایی که در انسان
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 18
است محدود نیست. انسان شهوتش محدود نیست. به اینکه نظام داشته باشد. مثل سایر حیوانات؛ بلکه از سایر حیوانات هم بدتر است. غضب انسان محدود نیست به اینکه در یک موردی اِعمال غضب بکند، در یک موردی نکند؛ غیر محدود است.(34)
2 / 4 / 58
* * *
روحانیت انسان در گرو رشد
انبیا آمدند که انسان بسازند. انسان یک موجودی است در ابتدا مثل سایر حیوانات است. اگر رشد بکند، یک موجود روحانی می شود که بالاتر از ملائکة الله می شود. و اگر طرف فساد برود، یک موجودی است که از همۀ حیوانات پست تر است.(35)
11 / 8 / 58
* * *
انسان نسخه کوچک عالم
اسلام و همۀ مکتبهای توحیدی آمدند که این مردم را از این قید رها کنند آزاد کنند از این قیدهایی که به قلوب اینها آنها انداختند و همه چیز آنها را تحت قید و اسارت قرار دادند. اسلام برای آزادی از اسارت آمده. نه فقط اسارت مادی که نفت ما را ببرند. پیش اسلام، نفت مطرح نیست. باید حفظ بشود، اما مقصد اسلام نفت نیست. مقصد اسلام خانه نیست. مقصد بالاتر دارد و همه چیز در آن هست. یعنی اسلام همانطوری که به جهات مادی این عالم و جهات حکومتی این عالم، قضای این عالم توجه دارد، به جهات معنوی هم توجه دارد. و توجه به جهات معنوی بالاتر از توجه به جهات مادی است. اسلام همه چیز است. یعنی آمده است اسلام و همۀ مکتبهای توحیدی آمده اند که این انسانی که
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 19
یک موجود مادی است، ابتدائاً مثل سایر موجودات مادی، یعنی بعد از اینکه یک مراحلی سیر کرده حالا شده است یک موجود مادی دارای چشم و گوش و حواس و خواص، سایر حیوانات هم همین را دارند. مکتبهای الهی آمدند که این موجودی که قابل این است که همه چیز بشود، انسان یک نسخۀ کوچکی هست از همۀ عالم. یعنی جثۀ کوچک، یک نسخه ای از همه عالم هست. یعنی انسان در آن همۀ چیزهایی که در همه چیز هست، هست. تمام عوالم غیب و شهود در انسان هست. منتها یک مقداریش بالفعل است. یک مقداریش بالقوه است.(36)
21 / 9 / 58
* * *
پاکی نفس، هنگام تولد
هیچ چیز، هیچ صفتی در انسان از آن وقتی که متولد شده است، این صفاتی که بعدها بروز می کند، آن وقت نبوده. هیچ فردی از افراد انسان، ـ مگر آنهایی که [از] خدای تبارک و تعالی [هستند] مثل انبیا ـ اول که متولد شدند عالِم نبودند. بعد برای مجاهدت خودشان کم کم تحصیل کردند، و هر کسی یک علمی را انتخاب کرد. دیکتاتوری هم از آن اموری است که بچه وقتی متولد شد دیکتاتور نیست. وقتی هم که بزرگ می شود کم کم، آن طور نیست که آن دیکتاتوریهای بزرگ را داشته باشد. لکن با تربیتهای اعوجاجی، در همان محیط کوچکی که خودش دارد، کم کم دیکتاتوری در او ظهور می کند. اگر تربیت صحیح باشد برای این بچه، آن دیکتاتوریش رو به ضعف می رود. و اگر تربیت فاسد باشد، آن دیکتاتوری که کم بود رشد می کند.(37)
* * *24 / 11 / 59
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 20
پاکی نفوس در جوانها
جوانها جدید العهد هستند به ملکوت عالم و نفوسشان پاکتر است. هرچه بالاتر بروند، چنانچه مجاهده نکنند و تحت تربیت واقع نشوند، هر قدمی که به بالا بردارند و هر مقداری که از سنّشان بگذرد، بعیدتر می شوند از ملکوت اعلی و اذهانشان کدورتش بیشتر می شود. و لهذا تربیتها باید از اول باشد. از همان کودکی تحت تربیت انسان قرار بگیرد. و بعد هم در هر جا که هست یک مربّیهایی باشند که تربیت کنند انسان را. تا آخر عمر هم انسان محتاج به این است که تربیت بشود.(38)
* * * 7 / 12 / 59
توانایی ترک گناه در جوانی
حجاب علم
تو جوانی و با قدرت جوانی که حق داده است می توانی اولین قدم انحراف را قطع کنی و نگذاری به قدمهای دیگر کشیده شوی که هر قدمی، قدمهائی در پی دارد و هر گناهی ـ گرچه کوچک ـ به گناهان بزرگ و بزرگتر انسان را می کشد به طوری که گناهان بسیار بزرگ در نظر انسان ناچیز آید!(39)
* * *
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 21