فصل دوم: عوامل موثر بر تعلیم و تربیت

اسلام، قرآن، احادیث، دعا

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

دعا پیوند معنوی خالق با مخلوق 

‏     ‏‏لانّها الرابطة المعنویة‏‎[1]‎‏ بین الخالق والمخلوق، والحبل المتّصل‏‎ ‎‏بین العاشق والمعشوق، والوسیلة للدخول فی حصنه الحصین،‏‎ ‎‏والتمسّک بالعروة الوثقی والحبل المتین، و من المستبین عدم‏‎ ‎‏امکان لوصول بهذا الغرض الاقضی والمقصد الاعلی الاّ مع التوجه‏‎ ‎‏بقدر الاستطاعة الی معناها و بمقدار القدرة الی سرّها و‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 82

‏مغزاها.(131)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تاثیر تربیتی تلاوت قرآن 

‏     ‏‏فرمود حضرت صادق ـ علیه السلام که «کسی که قرآن را بسیار‏‎ ‎‏قرائت کند و با او عهد تازه کند به مشقت کشیدن در حفظ آن، دو‏‎ ‎‏اجر به او عطا فرماید» و از این حدیث شریف معلوم شود که‏‎ ‎‏مطلوب در تلاوت قرآن شریف آن است که در اعماق قلب انسان‏‎ ‎‏تاثیر کند و باطن انسان صورت کلام الهی گردد، و از مرتبۀ ملکه به‏‎ ‎‏مرتبۀ تحقق رسد. و اشاره به این فرموده آنجا که فرماید: «جوان‏‎ ‎‏مومن اگر قرائت کند، قرآن در گوشت و خون او وارد شود».‏‎[2]‎‏ و این‏‎ ‎‏کنایه از آن است که صورت قرآن در قلب مستقر و جایگزین گردد‏‎ ‎‏به طوری که خود باطن انسان کلام الله مجید و قرآن حمید گردد به‏‎ ‎‏اندازۀ لیاقت و استعدادش. و در حملۀ قرآن کسی است که باطن‏‎ ‎‏ذاتش تمام حقیقت کلام جامع الهی است و خود قرآن جامع و‏‎ ‎‏فرقان قاطع است؛ مثل علی بن ابیطالب ـ علیه السلام و معصومین‏‎ ‎‏از ولد طاهرینش (ع) که سراپا تحقق به آیات طیبات الهیه هستند؛‏‎ ‎‏و آنها آیات الله عظمی و قرآن تام و تمام هستند.(132)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ثمرات تفکر در قرآن 

‏     ‏‏معلوم است کسی که تفکر و تدبر در معانی قرآن کرد، در قلب‏‎ ‎‏آن اثر کند و کم کم به مقام متقین رسد. و اگر توفیق الهی شامل‏‎ ‎‏حالش شود، از آن مقام نیز بگذرد و هر یک از اعضا و جوارح و‏‎ ‎‏قوای آن آیه ای از آیات الهیه شود. و شاید جذوات و جذبات‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 83

‏خطابات الهیه او را از خود بیخود کند و حقیقت اقرا و اصعد را در‏‎ ‎‏همین عالم دریابد تا آنکه کلام را بیواسطه از متکلمش بشنود، و‏‎ ‎‏آنچه در وهم تو و من ناید آن شود.(133)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

طربهای معنوی از احادیث 

‏     ‏‏چون احادیث شریفۀ اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم‏‎ ‎‏السلام ـ را که خلفای رحمان و خلاصۀ بنی الانسانند، روحانیت و‏‎ ‎‏نورانیتی است که در دیگر کلمات و احادیث یافت نشود؛ چه که آن‏‎ ‎‏از سرچشمۀ علم رحمانی و فیض سبحانی نازل، و دست تصرف‏‎ ‎‏هوا و نفس امّاره از آن دور، و دیو پلید و شیطانِ بعید از خیانت به‏‎ ‎‏آن مهجور است، و نورانیّت نفوس شریفه و طهارت ارواح لطیفۀ‏‎ ‎‏آن بزرگان دین و اولیای یقین، در کلام آنها جلوه نموده، بلکه نور‏‎ ‎‏کلام حق از گریبان احادیث آنها تجلّی فرموده؛ «قُل کُلٌّ یَعمَلُ عَلی‏‎ ‎‏شَاکِلَتِهِ»‏‎[3]‎‏ از این جهت، نفوس لطیفۀ مومنان را ـ که از فاضل طینت‏‎ ‎‏آنان مخلوق، و به ماء محبّت ایشان معجون است ـ از آن احادیث‏‎ ‎‏شریفه اهتزازاتی روحانی و طربهایی معنوی حاصل آید که به‏‎ ‎‏وصف نیاید.(134)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مقصد احادیث 

‏     ‏‏مقصود مهم از صدور این احادیث شریفه و مقصد اَسنی از‏‎ ‎‏بسط علوم الهیّه، افهام نکات علمیّه و فلسفیّه و جهات تاریخیّه و‏‎ ‎‏ادبیّه نیست و نبوده؛ بلکه غایت القُصوای آن سبکبار نمودن نفوس‏‎ ‎‏است از عالم مُظلَم طبیعت و توجّه دادن ارواح است به عالم غیب‏‎ ‎‏و منقطع نمودن طایر روح است از شاخسار درخت دنیا، که اصل‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 84

‏شجرۀ خبیثه است، و پرواز دادن آن است به سوی فضای عالم‏‎ ‎‏قدس و محفل انس، که روح شجرۀ طیّبه است. و این حاصل نیاید‏‎ ‎‏مگر از تصفیۀ عقول و تزکیۀ نفوس و اصلاح احوال و تخلیص‏‎ ‎‏اعمال.(135)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن و تصفیه عقول و تزکیه نفوس

‏     ‏‏مقصد قرآن و حدیث تصفیۀ عقول و تزکیۀ نفوس است برای‏‎ ‎‏حاصل شدن مقصد اعلای توحید.(136)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن جامع اخلاق 

‏     ‏‏قرآن شریف، با آنکه جامع همۀ معارف و حقایق اسما و‏‎ ‎‏صفات است و هیچ کتابی آسمانی و غیر آن، مثل آن، مُعرِّفیِ ذات‏‎ ‎‏و صفات حق تعالی را ننموده، و همین طور جامع اخلاق و دعوت‏‎ ‎‏به مبدا و معاد و زهد و ترک دنیا و رفض طبیعت و سبکبار شدن از‏‎ ‎‏عالم ماده و رهسپار شدن به سر منزل حقیقت است، به طوری که‏‎ ‎‏مثل آن متصور نیست.(137)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن و تخلیص انسان 

‏     ‏‏ما همه قرآن شریف را می دانیم ‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ از معدن وحی الهی برای‏‎ ‎‏تکمیل بشر و تخلیص انسان از مَحبَس ظلمانی طبیعت و دنیا، نازل‏‎ ‎‏شده است.(138)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

هدف قصص قرآنیّه

‏     ‏‏این آیات الهیّه و تعالیم ربانیّه برای بیدار کردن ما بیچاره های‏‎ ‎‏خواب، و هوشیار نمودن ما سرمستان غافل آمده. این قصص‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 85

‏قرآنیّه که حاصل معارف تمام انبیا و خلاصۀ سیر و رشد همه اولیا‏‎ ‎‏و بیان درد و درمان هر عیب و مرض نفسانی، و نور هدایت طریق‏‎ ‎‏الهی و انسانی است، برای قصه گفتن و تاریخ عالم نیامده.(139)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن تحفه آسمانی

‏     ‏‏ای قرآن، ای تحفۀ آسمانی و ای هدیۀ رحمانی تو را خدای‏‎ ‎‏جهان برای زنده کردن دلهای ما و باز کردن گوش و چشم توده‏‎ ‎‏فرستاد. تو نور هدایت و راهنمای سعادت ما هستی. تو ما را از‏‎ ‎‏منزل حیوانی می خواهی به اوج انسانی و جوار رحمانی برسانی.‏‎ ‎‏فسوسا که آدمیزادگان قدر تو را ندانسته و پیروی از تو را فرض‏‎ ‎‏خود نشمردند. اَسفا که قانونهای تو در جهان عملی نشد تا همین‏‎ ‎‏ظلمتخانه و جایگاه مشتی وحشیان و درندگان که خود را متمدنین‏‎ ‎‏جهان می دانند رشک بهشت برین شود و عروس سعادت در‏‎ ‎‏همین جهان در آغوش همه در آید. اف بر تو ای بیخرد‏‎ ‎‏آدمیزاده.(140)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نقش بازدارندگی دین از خیانت 

‏     ‏‏تنها چیزی که می تواند انسان را از خیانت و جنایتکاری باز دارد‏‎ ‎‏دین است.(141)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نقش دین در تحول زندگی  

‏     ‏‏دین منزل حیوانی را به منزل انسانی تبدیل می کند و آن با‏‎ ‎‏زندگانی حیوانات سرخود نمی سازد، دین لجام بر سر حیوانات‏‎ ‎‏افسار گسیخته می زند و آن با زندگانی امروز شما نمی سازد، دین‏‎ ‎‏بی عفتیها و ستمکاریها را از جهان برمی چیند و آن با زندگانی‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 86

‏شماها نمی سازد و اگر مقصود از زندگی زندگانی پرافتخار باشرف‏‎ ‎‏انسانی است که از ستمکاریها و خلاف وظیفه ها و قانون شکنیها و‏‎ ‎‏عفت سوزیها بر کنار باشد دین برای سازمان همان آمده و با آن‏‎ ‎‏می سازد.(142)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فهم و تدبر در قرآن

‏     ‏‏خوب است اینها که می گویند ما با قرآن سر و کار داریم چند‏‎ ‎‏صفحه ای از آن را بخوانند تا بفهمند خدا به این جهان چه نظر دارد‏‎ ‎‏و به آن جهان چه نظر و انسان را برای چه منظوری در این جهان‏‎ ‎‏آورده تا تکلیف زندگی خود را بفهمند و دل به این زندگی ننگین‏‎ ‎‏سراسر آشوب نبندند.(143)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اسرار معارف در احادیث ائمه 

‏     ‏‏هزاران احادیث از پیغمبر اسلام و پیشوایان دین رسیده که‏‎ ‎‏انسان را راهنمایی به اسرار توحید و معرفت می کند و مشکلات‏‎ ‎‏زندگانی دو جهان را برای انسان آسان می کند و کلید درهای‏‎ ‎‏فضایل و کمالات را به رایگان به دست انسان می دهد.(144)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مکتب اسلام کفیل سعادت همه جانبۀ بشر 

‏     ‏‏اینجانب در این نفسهای آخر عمر امیدم به طبقۀ جوان عموماً و‏‎ ‎‏دانشجویان خارج و داخل اعم از روحانی و غیره می باشد. امید‏‎ ‎‏است دانشمندان و متفکران روشن ضمیر مزایای مکتب‏‎ ‎‏نجات بخش اسلام که کفیل سعادت همه جانبۀ بشر و هادی سُبُل‏‎ ‎‏خیر در دنیا و آخرت و حافظ استقلال و آزادی ملتها و مربی نفوس‏‎ ‎‏و مکمل نقیصه های نفسانی و روحانی و راهنمای زندگی انسانی‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 87

‏است، برای عموم بیان کنند.(145)‏

مرداد 1356

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن کتاب انسان سازی 

‏     ‏‏قرآن کتاب انسان سازی است؛ کتابی است که با این کتاب ـ اگر‏‎ ‎‏کسی توجه به آن بکند ـ تمام مراتبی که از برای انسان هست، این‏‎ ‎‏کفالت دارد و همۀ مراتب را،به آن نظر دارد.(146)‏

6 / 7 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ابزار آخرت 

‏     ‏‏دعا و ذکر و قرآن و نماز و همۀ اینها ابزار آنجاست. این احکام‏‎ ‎‏عبادی ـ اینها ابزاری است برای زندگی آن طرف؛ معارف الهیه یک‏‎ ‎‏شیئی است برای زندگی آن طرف، برای نورانیت آن طرف.(147)‏

6 / 7 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن، مبیّن وظایف انسان 

‏     ‏‏انبیا هم همان چیزهایی که مربوط به روح و مربوط به مقامات‏‎ ‎‏عقلیه و مربوط به مراکز غیبیه است برای ما بیان کرده اند، و قرآن‏‎ ‎‏هم بیان کرده است و اهلش می دانند، و هم آن چیزهایی که‏‎ ‎‏وظایف شخصیه است و دخیل در ترقیات انسان و تکامل انسان‏‎ ‎‏است، در سنت و در کتاب بیان شده است و هم آن چیزهایی که‏‎ ‎‏مربوط به اجتماع است و امور سیاسی است و امور اجتماعی است‏‎ ‎‏و راجع به تنظیم و تربیت اجتماع است، بیان فرموده است.(148)‏

10 / 8 / 56

*  *  *


کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 88

قرآن و تشویق به مبارزه 

‏     ‏‏اگر در قرآن مطالعه کنید، می بینید که آنقدر آیات در ‏‏[‏‏مورد‏‏]‏‎ ‎‏جنگ هست که وادار به جنگ است؛ وادار به جنگ با کی؟ با‏‎ ‎‏قدرتمندها. قرآن آیاتِ زیاد ـ یکی دوتا نیست ـ آیات زیاد دارد در‏‎ ‎‏[‏‏مورد‏‏]‏‏ جنگ، در کیفیت جنگ؛ و جنگهایی که در صدر اسلام‏‎ ‎‏بوده است،بین قدرتمندهاوبین پیغمبراسلام بوده است؛وقرآن یک‏‎ ‎‏کتابی است که ازآن تحرک بیشتر استفاده می شود تا چیزهای‏‎ ‎‏دیگر.یک کتابی است که مردم را حرکت داده است؛ از این‏‎ ‎‏خمودی که دارند حرکت داده است و با همه طاغوتها درانداخته‏‎ ‎‏است قرآن.(149)‏

23 / 7 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

کتاب محرک 

‏     ‏‏قرآن یک کتاب مخدر نیست؛ قرآن یک کتاب محرک است؛‏‎ ‎‏یک کتابی است که این اعرابی که در آن وقت هیچ نمی دانستند،‏‎ ‎‏آنها را راه انداخت و امپراتوریهای بزرگ را که ظالم بودند، به زمین‏‎ ‎‏زدند.(150)‏

30 / 7 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

توجه قرآن به همه ابعاد 

‏     ‏‏اسلام نه دعوتش به خصوصِ معنویات است و نه دعوتش به‏‎ ‎‏خصوصِ مادیات است، هر دو را دارد؛ یعنی اسلام و قرآن کریم‏‎ ‎‏آمده است که انسان را به همۀ ابعادی که انسان دارد بسازند او را،‏‎ ‎‏تربیت کنند او را.(151)‏

6 / 8 / 57

*  *  *


کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 89

قرآن و نفی ملایمت با ستمگران 

‏     ‏‏لسان قرآن و آیاتی که در باب جنگ ـ جنگ با این مشرکینی که‏‎ ‎‏آن وقت دارای قدرت بودند ـ آیاتی که وارد شده است، یکی و دو‏‎ ‎‏تا نیست؛ بسیار آیات در ‏‏[‏‏باب‏‎ ‎‏]‏‏جنگ هست و در جدالِ با اینها؛ و‏‎ ‎‏در تمام قرآن اگر پیدا بکنید یک آیه ای که مردم را بگوید با اینها‏‎ ‎‏ملایمت کنید و بروید توی خانه تان بخوابید تا اینها هر کاری‏‎ ‎‏[‏‏می‏‏]‏‏خواهند بکنند، بکنند؛ اگر این جور پیدا شد، آن وقت حق‏‎ ‎‏دارد کسی بگوید که این قرآن آمده است و دین آمده است، افیون‏‎ ‎‏است.(152)‏

8 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن و تربیت اجتماع 

‏     ‏‏قرآن کریم در نیم قرن این جمعیتی که ‏‏[‏‏با‏‏]‏‏ هم همیشه جنگ‏‎ ‎‏می کردند و ‏‏[‏‏یکدیگر‏‎ ‎‏]‏‏را می خوردند، به یک صورت عادلانه‏‎ ‎‏درآورد که با هم آنطور رفتار می کردند که ممالک متمدنه رفتار‏‎ ‎‏می کردند و بالاتر از این.(153)‏

21 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اسلام، معمار بشر 

‏     ‏‏اسلام اینطور نیست که یک مملکت داشته باشد به اسم ایران‏‎ ‎‏ـ مثلاً ـ یا به اسم عراق یا به اسم کذا، این جورها نیست؛ تمام عالَم‏‎ ‎‏تحت نظرش است. یعنی نظر اسلام به این بوده است که بشر‏‎ ‎‏بسازد، تمام بشر را. هیچ قوم و خویشی با یک قُطری دونِ قطری‏‎ ‎‏ندارد. با شرق یا غرب، با شمال، جنوب، با جایی هیچ قوم و‏‎ ‎‏خویشی ندارد؛ یک دین الهی است. همان طوری که خدای تبارک‏‎ ‎‏و تعالی خدای همه است، نه خدای شرقیها و مسلمانها یا غربیها یا‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 90

‏مسیحیها یا یهودیها، اینطور نیست، خدای همه است و نسبت به‏‎ ‎‏همه رازق است و ـ عرض می کنم ـ خالق است و اینها، اسلام هم‏‎ ‎‏یک دینی است مال همه. یعنی آمده است که همۀ بشر را به این‏‎ ‎‏صورتی که می خواهد درآورد، به یک صورت عادلانه درآورد. به‏‎ ‎‏صورتی که یک بشر به بشر دیگر یک قطره ـ به قدر یک سر سوزن‏‎ ‎‏تعدی نکند؛ یک بشر با بچۀ خودش تعدی نکند، با زن خودش‏‎ ‎‏تعدی نکند، یک زن با شوهر خودش تعدی نکند، دو تا برادر با‏‎ ‎‏هم تعدی نکنند، اینها با رفقای دیگرشان تعدی نکنند. می خواهد‏‎ ‎‏یک انسان عادل به تمام معنا که انسان باشد، هم عقلیتش عقلیتِ‏‎ ‎‏انسان باشد، هم نفسیتش نفسیتِ انسان باشد، هم ظاهرش ظاهرِ‏‎ ‎‏انسان و مودَّب به آداب انسانی باشد، می خواهد این مطلب را‏‎ ‎‏اجرا بکند.(154)‏

21 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دستورات فردی و اجتماعی اسلام 

‏     ‏‏مذهب اسلام همزمان با اینکه به انسان می گوید که خدا را‏‎ ‎‏عبادت کن و چگونه عبادت کن؛ به او می گوید چگونه زندگی کن و‏‎ ‎‏روابط خود را با سایر انسانها باید چگونه تنظیم کنی، و حتی‏‎ ‎‏جامعۀ اسلامی با سایر جوامع باید چگونه روابطی را برقرار نماید.‏‎ ‎‏هیچ حرکت و عملی از فرد و یا جامعه نیست مگر اینکه مذهب‏‎ ‎‏اسلام برای آن حکمی مقرر داشته است.(155)‏

18 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اسلام و تکامل فرهنگی بشر 

‏     ‏‏اساساً اسلام ـ که تشیع چیزی جز اسلام اصیل نیست ـ نه تنها‏‎ ‎


کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 91

‏جلو رشد علمی و فکری بشر را نمی گیرد بلکه خود زمینه های این‏‎ ‎‏حرکت را آماده تر می کند و به این حرکت جهت انسانی و الهی‏‎ ‎‏می دهد. و تکامل علمی و فرهنگی بشر بعد از ظهور اسلام،‏‎ ‎‏محققین تاریخ را خیره ساخته است.(156)‏

19 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سازگاری اسلام با تمدن و پیشرفت و نوآوری 

‏     ‏‏اسلامی که بیشترین تاکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده‏‎ ‎‏است و انسان را به آزادی از همۀ خرافات و اسارت قدرتهای‏‎ ‎‏ارتجاعی و ضد انسانی دعوت می کند، چگونه ممکن است با‏‎ ‎‏تمدن و پیشرفت و نوآوریهای مفید بشر که حاصل تجربه های‏‎ ‎‏اوست سازگار نباشد؟!(157)‏

19 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تربیت براساس ایمان 

‏     ‏‏اسلام در کنار مقررات اجتماعی، اقتصادی و غیره به تربیت‏‎ ‎‏انسان بر اساس ایمان به خدا تکیه می کند و در هدایت جامعه از‏‎ ‎‏این بُعد بیشتر برای هدایت انسان به طرف تعالی و سعادت عمل‏‎ ‎‏می کند.(158)‏

*  *  *19 / 10 / 57

‏ ‏

‏ ‏

اسلام مدرس مبارزه با ظلم 

‏     ‏‏اساساً اسلام مذهبی است که هم به آنان مبارزه با ظلم و‏‎ ‎‏نابرابریها را می آموزد و هم اینکه چگونه باید یک جامعۀ سالم‏‎ ‎‏مترقی و پیشرو بنا کنند.(159)‏

*  *  *20 / 10 / 57


کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 92

اسلام تنها مکتب هدایت 

‏     ‏‏این مسلّم است که از نظر اسلامی حل تمامی مشکلات و‏‎ ‎‏پیچیدگیها در زندگی انسانها تنها با تنظیم روابط اقتصادی به‏‎ ‎‏شکل خاص حل نمی شود و نخواهد شد بلکه مشکلات را در کل‏‎ ‎‏یک نظام اسلامی باید حل کرد، و از معنویت نباید غافل بود که‏‎ ‎‏کلید دردهاست. ما معتقدیم تنها مکتبی که می تواند جامعه را‏‎ ‎‏هدایت کند و پیش ببرد اسلام است. و دنیا اگر بخواهد از زیر بار‏‎ ‎‏هزاران مشکلی که امروز با آن دست به گریبان است نجات پیدا‏‎ ‎‏کند و انسانی زندگی کند و انسان گونه، باید به اسلام روی‏‎ ‎‏بیاورد.(160)‏

23 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اسلام هادی به ملکوت اعلا 

‏     ‏‏اسلام حکومتی است که یک جنبه اش حکومت سیاسی است،‏‎ ‎‏و یک جنبه اش حکومت معنوی. یعنی دو طرف دارد انسان، دو‏‎ ‎‏وضع دارد انسان، دو رو دارد انسان: یک روی مادی ‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ اسلام در‏‎ ‎‏این روی مادی در همۀ جهاتش احکام دارد؛ یک روی معنوی، که‏‎ ‎‏اصلاً مطرح نیست در رژیمها که انسان را تربیتهای معنوی و‏‎ ‎‏تهذیبی بکند تا برسد به مرتبه ای که دیگر هیچ کس نمی داند الاّ‏‎ ‎‏الله . تا آنجا اسلام همین طور کشیده دست مردم را گرفته و برده‏‎ ‎‏است تا برساند به ملکوت اعلا. سایر رژیمها اینطور نیستند.(161)‏

30 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

جامعیت اسلام و قرآن 

‏     اسلام همه چیز است. قرآن همه چیز است. قرآن «انسان‏‎ ‎‏درست کن» است، کتاب انسان سازی است. قرآن همه چیز دارد:‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 93

‏سیاست دارد، فقه دارد، فلسفه دارد، همه چیز دارد. انسان همه‏‎ ‎‏چیز است و باید همۀ احتیاجاتش را قرآن تامین بکند. انسان یک‏‎ ‎‏اعجوبه ای است که همۀ عالم است، و قرآن یک اعجوبه ای است‏‎ ‎‏که ادارۀ انسان را به همۀ اقشار می کند. در عین حالی که فقیه‏‎ ‎‏درست می کند، حکیم درست می کند، فیلسوف درست می کند،‏‎ ‎‏شمشیرزن درست می کند، جنگجو درست می کند.(162)‏

*  *  *11 / 12 / 57

‏ ‏

‏ ‏

اسلام و تربیت زنان 

‏     ‏‏اسلام به شما آنقدر احترام قائل است که برای مردها نیست.‏‎ ‎‏اسلام شما را می خواهد نجات بدهد؛ اسلام شما را می خواهد از‏‎ ‎‏این مَلعَبه ای که اینها می خواهند شما را ملعبه قرار بدهند نجات‏‎ ‎‏بدهد؛ اسلام می خواهد شما را یک انسان کامل تربیت کند که در‏‎ ‎‏دامن شما انسانهای کامل تربیت بشود.(163)‏

17 / 12 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اسلام و نگاه محبت به عالم 

‏     ‏‏در اسلام مابین اقشار ملتها هیچ فرق نیست. در اسلام حقوق‏‎ ‎‏همۀ ملتها مراعات شده است: حقوق مسیحیین مراعات شده‏‎ ‎‏است؛ حقوق یهود و زرتشتیین مراعات شده است؛ تمام افراد‏‎ ‎‏عالم را بشر می داند، و حق بشری برای آنها قائل است؛ تمام عالم‏‎ ‎‏را به نظرِ محبت نگاه می کند؛ می خواهد عالم مستضعفین نجات‏‎ ‎‏پیدا کنند، می خواهد تمام عالم روحانی بشوند، تمام عالم به عالِم‏‎ ‎‏قدس نزدیک بشوند. اسلام برای نجات مردم بشر آمده است که از‏‎ ‎‏این علایق جسمانی آنها را رها کند و به روحیات برسد.(164)‏

*  *  *13 / 1 / 58


کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 94

توجه اسلام به تربیت دینی 

‏     ‏‏اسلام علاوه بر اینکه بشر را در روحیات غنی می کند، در‏‎ ‎‏مادیات ‏‏[‏‏هم‏‏]‏‏ غنی می کند. اسلام دین سیاست است قبل از اینکه‏‎ ‎‏دین معنویات باشد. اسلام همان طوری که به معنویات نظر دارد و‏‎ ‎‏همان طوری که به روحیات نظر دارد و تربیت دینی می کند و‏‎ ‎‏تربیت نفسانی می کند و تهذیب نفس می کند، همان طور ‏‏[‏‏هم‏‏]‏‏ به‏‎ ‎‏مادیات نظر دارد و مردم را تربیت می کند در عالم که چطور از‏‎ ‎‏مادیات استفاده کنند و چه نظر داشته باشند در مادیات. اسلام‏‎ ‎‏مادیات را همچو تعدیل می کند که به الهیات منجر می شود. اسلام‏‎ ‎‏در مادیات به نظر الهیات نظر می کند، و در الهیات به نظر مادیات‏‎ ‎‏نظر می کند. اسلام جامع مابین همۀ جهات است.(165)‏

13 / 1 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نیاز به انسان 

قرآنی

‏     ‏‏قرآن انسان ساخت؛ یک انسان الهی ساخت که با آن قدرت‏‎ ‎‏الهی پیشبرد کرد، و کمتر از نیم قرن بر امپراتوریها غلبه کرد.‏‎ ‎‏باید‏‏ ‏‏این رمز را پیدا کرد: باید تابع قرآن شد. باید «انسان قرآنی»‏‎ ‎‏ایجاد کرد. ملتها باید «صورت قرآن» بشوند تا بتوانند پیش‏‎ ‎‏ببرند.(166)‏

17 / 1 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حرکت طبق نقشه اسلام 

‏     ‏‏من توصیه می کنم به همۀ اقشار انسانی و به همۀ اقشار مسلمین‏‎ ‎‏و به همۀ اقشار عرب که اگر بخواهند اینها غلبه کنند بر‏‎ ‎‏مشکلاتشان، باید تربیت اسلامی بشوند؛ باید روی نقشۀ اسلام‏‎ ‎‏حرکت کنند؛ قرآن هادی آنها باشد، «امام» آنها باشد. اگر اینطور‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 95

‏بشود غلبه خواهند کرد بر همۀ امور، و اگر اینطور نباشد و‏‎ ‎‏بخواهند روی موازین عادی و روی موازین ـ عرض می کنم که ـ‏‎ ‎‏سیاسی و اینها بخواهند پیش ببرند، دولتها همیشه مقدمند بر اینها،‏‎ ‎‏و ‏‏[‏‏ملتها‏‎ ‎‏]‏‏هم پیش نخواهند برد.(167)‏

17 / 1 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن و تربیت خدمتگزار 

‏     ‏‏اسلام برای ساختن انسان آمده است. کتاب آسمانی اسلام که‏‎ ‎‏آن قرآن مجید است، کتاب تربیت انسان است؛ انسان را به همۀ‏‎ ‎‏ابعادی که دارد، به بُعد روحانی و به بُعد جسمانی، بُعدهای‏‎ ‎‏سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ـ همۀ بُعدها ـ بُعد نظامی؛ این اسلام‏‎ ‎‏آمده است که به ما راه تربیت را نشان بدهد. ما هم باید به تبع‏‎ ‎‏اسلام تربیت کنیم جوانان خودمان را، تربیت کنیم بانوان خودمان‏‎ ‎‏را. بانوان ما تربیت کنند اطفال خودشان را در دامن خودشان؛ وقتی‏‎ ‎‏که بزرگ شدند، تربیت کنند آنها را تا برسند به آن وقتی که برومند‏‎ ‎‏شوند و برای اسلام و برای انسانیت خدمتگزار باشند.(168)‏

22 / 1 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حق اسلام بر همه 

‏     ‏‏... چنانچه اسلام به همه حق دارد. اسلام حق هدایت دارد بر‏‎ ‎‏همه.(169)‏

8 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن، عامل تحول 

‏     این معجزه است که خانمها را در مقابل تانک و توپ، در مقابل‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 96

‏مسلسلها، در مقابل توپها و تانکها برقرار کرد و از هیچ چیز‏‎ ‎‏نهراسیدید. این نور قرآن و اسلام است که در دلهای شما و در‏‎ ‎‏قلوب همۀ ملت ایران جلوه کرده است. این نور ایمان است که شما‏‎ ‎‏خانمها هم از شهادت نمی هراسید.(170)‏

16 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

زندگی انسانی در عالم دیگر 

‏     ‏‏کسانی که اعتقاد به قرآن دارند، اعتقاد به اسلام دارند و برای‏‎ ‎‏عالم دیگری موجودیت بالاتری قائل هستند و این زندگی اینجا را‏‎ ‎‏یک زندگی حیوانی می دانند، زندگی انسانی در یک عالم دیگری،‏‎ ‎‏بالاتر از اینجاست، این دیگر ترسی ندارد، خوفی ندارد. انسان از‏‎ ‎‏این محل به یک محل دیگری منتقل می شود که بهتر از‏‎ ‎‏اینجاست.(171)‏

23 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اسلام و تقویت روح و جسم 

‏     ‏‏اسلام است که می تواند ما را به سعادت دنیا و آخرت برساند.‏‎ ‎‏اسلام است که برای ما آزادی ـ یک آزادی سالم، آزادی صحیح ـ‏‎ ‎‏تامین می کند. اسلام است که می تواند ما را مستقل کند. اسلام‏‎ ‎‏است که می تواند روح ما را قوی کند، و به تبع آن جسم ما هم قوی‏‎ ‎‏بشود.(172)‏

8 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عطوفت اسلام به جامعه 

‏     ‏‏اسلام انسان را محب آدم بار می آورد. به آدم عطوفت دارد.‏

 


کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 97

‏آنجایی هم که اسلام جنگ کرده و اشخاص فاسد را از بین برده،‏‎ ‎‏برای عطوفت به جامعه است. آنها مفسد بودند.(173)‏

20 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تفاوت اسلام و غرب 

‏     ‏‏اسلام، و همین طور مکتبهای توحیدی، اینها انسان می خواهند‏‎ ‎‏درست کنند؛ و غرب از این معنی بکلی بر کنار است.(174)‏

21 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

غفلت مسلمین از قرآن 

‏     ‏‏اسلام یک دین آسمانی است که برای ارشاد ملتها و رفع‏‎ ‎‏اختلاف بین آنان و هدایت به کمالات انسانی و رفع ظلم و‏‎ ‎‏بیدادگری آمده است. لکن مسلمین ـ مجموعاً و تقریباً ـ همین طور‏‎ ‎‏دولتهای اسلامی از آن سرّی که اسلام برای آن آمده است، یا غافل‏‎ ‎‏بودند و یا تغافل کردند. و همۀ گرفتاریهایی که برای مسلمین در‏‎ ‎‏طول تاریخ ایجاد شده است برای همین جهت است که از‏‎ ‎‏تعلیمات اسلام دور بودند، و نتوانستند آن هدایتی را که اسلام‏‎ ‎‏برای آن آمده است ادراک کنند، و یا به واسطۀ اغراضی که داشتند‏‎ ‎‏نتوانستند انجام بدهند.‏

‏     مشکل عمدۀ مسلمین همان دوری از اسلام و قرآن است؛ و اگر‏‎ ‎‏مسلمین به حسب امری که خدای تبارک و تعالی فرموده است‏‎ ‎‏«وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ الله ِ جَمِیعاً و لاَتَفَرَّقُوا»‏‎[4]‎‏ اگر به همین یک امر و نهی‏‎ ‎‏عمل می کردند، تمام مشکلاتشان ـ مشکلات سیاسی، اجتماعی‏‎ ‎‏و اقتصادی شان ـ رفع می شد؛ و هیچ قدرتی نمی توانست با آن‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 98

‏مقابله کند.(175)‏

26 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اسلام مکتب تحرک 

‏     ‏‏اسلام مکتب تحرک است و قرآن کریم کتاب تحرک، تحرک از‏‎ ‎‏طبیعت به غیب، تحرک از مادیت به معنویت، تحرک در راه‏‎ ‎‏عدالت، تحرک در برقراری حکومت عدل.(176)‏

5 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اسلام و نمایش الله  در عالم 

‏     ‏‏اسلام از کشورگشایی می خواهد که الله را در همۀ عالم نمایش‏‎ ‎‏بدهد؛ تربیت الوهیت بکند در همه عالم، تربیت انسانی بکند؛‏‎ ‎‏انسان را برساند به آنجایی که «در وهم تو ناید آن ...».(177)‏

13 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اسلام مسلک جدی

‏     ‏‏اسلام شوخی ندارد؛ همه اش جدّی است، هزل ندارد؛‏‎ ‎‏لغویات ندارد؛ لهویات ندارد؛ همه اش جدّی است، جدّیات‏‎ ‎‏است. هم در امور مادی، که اسلام هر دو جهت را دارد، هم امور‏‎ ‎‏مادی و هم امور معنوی، همه اش جِدّ است. لهو و لعب و لغو و آن‏‎ ‎‏چیزهایی که اسلام جلویش را گرفته همانهایی است که اینها دامن‏‎ ‎‏به آن می زنند. هر چیز را دیدید که اینها از آن ترویج می کنند بدانید‏‎ ‎‏آنی است که اسلام جلویش را گرفته. آن چیزهایی که اسلام‏‎ ‎‏جلویش را گرفته است همین هایی است که جوانهای ما را به تباهی‏‎ ‎‏می کشد. اسلام رزمنده می خواهد؛ جنگجو می خواهد در مقابل‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 99

‏کفّار، در مقابل آنهایی که هجوم می کنند به مملکت ما، اسلام‏‎ ‎‏مجاهد می خواهد درست کند، نمی خواهد یک نفر آدم عیّاش‏‎ ‎‏درست کند که این آدم عیّاش، عیّاشیش را بکند، و همه چیزش را‏‎ ‎‏از بین ببرند. همه شرافتش را از بین ببرند و این باز مشغول عیّاشی‏‎ ‎‏و رقصیدن باشد. اسلام جِدّ است. یک مسلک جدّی است، هزل‏‎ ‎‏در آن نیست، لغو در آن نیست، لهو در آن نیست، بازی در آن‏‎ ‎‏نیست.‏

‏     آن بازیی که اسلام اجازه؛ داده تیراندازی است و اسب‏‎ ‎‏سواری؛ مسابقه در اسب سواری؛ مسابقه در تیراندازی، آنها هم‏‎ ‎‏جنگ است و آن را اجازه داده حتی برایش «رِهان» هم قرار‏‎ ‎‏داده اند؛ یعنی شرط بندی هم بکنند، آن را اجازه داده اند. لکن‏‎ ‎‏مسئله جدّی است.(178)‏

17 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مخالفت اسلام با تباهیها 

‏     ‏‏اسلام غمخوار همه است. اسلام غمخوار بشر است؛ نه همان‏‎ ‎‏غمخوار شما. اسلام آمده است، روی غمخواریی که به بشر دارد،‏‎ ‎‏اینکه بشر را از این اعوجاجها و از این انحرافها و از این اموری که‏‎ ‎‏برای خود بشر تباهی می آورد نجات بدهد، برای نجات ملتها،‏‎ ‎‏همۀ ملتها. پیغمبر اسلام غصه می خورده برای مردم، برای کفّار که‏‎ ‎‏چرا مسلمان نمی شوند؛ چرا اینها هدایت نمی شوند. اسلام را از‏‎ ‎‏آن نترسید.‏

‏     و اگر اسلام تحقق پیدا بکند، همۀ آمال و آرزوی همۀ شماها در‏‎ ‎‏اینجا و در آنجا، نه فقط ‏‏[‏‏آنچه که اینجا‏‏]‏‏ هست، هم اینجا و هم‏‎ ‎‏آنجا، همۀ اینها تحقق پیدا می کند. اسلام همۀ ترقیات و همۀ‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 100

‏صنعتها را قبول دارد؛ با تباهیها هم مخالف است. با آن چیزهایی‏‎ ‎‏که تباه می کند جوانهای ما را و ملت ما را، با آنها مخالف است اما با‏‎ ‎‏همۀ ترقیات، همۀ تمدنها، موافق است. اسلام وابستگی شما را و‏‎ ‎‏خودمان را به دیگران منکر است. می گوید نباید صنعت ما وابسته‏‎ ‎‏باشد؛ نباید زراعت ما وابسته باشد؛ ادارات ما وابسته باشد؛ نباید‏‎ ‎‏اقتصاد ما وابسته باشد؛ نباید فرهنگ ما وابسته به غیر باشد؛ نباید‏‎ ‎‏مستشارها بیایند ما را اداره کنند. خودمان، خودمان را باید اداره‏‎ ‎‏کنیم، نباید نظام ما را مستشارهای امریکایی بیایند درست‏‎ ‎‏بکنند.(179)‏

28 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

افزایش فعالیت و خدمت با دعا 

‏     ‏‏اینهایی که به خیال خودشان از دعا و ذکر و ‏‏[‏‏امثال‏‏]‏‏ اینها مردم‏‎ ‎‏را پرهیز می دهند که بچسبند این مردم به دنیا، اینها هم نمی دانند‏‎ ‎‏قصه چیست؟ اینها نمی دانند که همین دعا و همین چیزها آدم را‏‎ ‎‏می سازد، به طوری که ‏‏[‏‏با‏‏]‏‏ دنیا هم آنطوری که باید با آن رفتار کند،‏‎ ‎‏می کند. عدل را همین انبیایی که همه مصایب برای آنها بود و اهل‏‎ ‎‏ذکر و فکر و همه چیز بودند، در دنیا اقامه کردند، به ضد ستمگرها‏‎ ‎‏قیام کردند؛ همان حسین بن علی ـ سلام الله علیه کرد که دعای‏‎ ‎‏یوم العرفه اش را می بینید چیست. همان دعاها مبدا اینطور مسائل‏‎ ‎‏می شود، همان توجّهات به خدا. این ادعیه انسان را متوجه می کند‏‎ ‎‏به مبدا غیبی. اگر انسان درست بخواند، همان توجّه به مبدا غیبی‏‎ ‎‏موجب این می شود که انسان علایقش به خودش کم بشود. و این‏‎ ‎‏نه مانع از فعالیت است، خیر این  فعالیت هم می آورد، لکن‏‎ ‎‏فعالیت برای خودش نیست، می فهمد که باید فعالیت کند برای‏‎ ‎

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 101

‏بندگان خدا، خدمت به خداست.(180)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نقش تربیتی ادعیه 

‏     ‏‏اینهایی که از کتب ادعیه انتقاد می کنند، برای این است که‏‎ ‎‏نمی دانند، جاهلند، بیچاره اند؛ نمی دانند که این کتب ادعیه چطور‏‎ ‎‏انسان می سازد. این دعاهایی که از ائمۀ ما وارد شده است، مثل‏‎ ‎‏مناجات شعبانیه، مثل کمیل، دعای حضرت سیدالشهدا ـ سلام الله ‏‎ ‎‏علیه ـ سمات، اینها چطور انسان درست می کنند.(181)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نهج البلاغه و مفاتیح الجنان برای آدم شدن 

‏     ‏‏این ادعیه انسان را از این ظلمت بیرون می برد. وقتی که از این‏‎ ‎‏ظلمت بیرون رفت یک انسانی می شود که برای خدا کار می کند؛‏‎ ‎‏کار می کند اما برای خدا، شمشیر می زند برای خدا، مقاتله می کند‏‎ ‎‏برای خدا، قیامش برای خداست. نه این است که ادعیه باز می دارد‏‎ ‎‏انسان را از اینهایی که آن آقایان می گویند.آنها همۀ آمالشان‏‎ ‎‏همین جاست. هرچه ماورای اینجا باشد ذهنیات است در نظر‏‎ ‎‏آقایان، و یک وقت هم به آن می رسند که ببینند آنها عینیات بوده،‏‎ ‎‏اینها ذهنیات است. همین ادعیه و همین خطبه ها و همین‏‎ ‎‏نهج البلاغه و همین مفاتیح الجنان و همین کتابهایی که ادعیه‏‎ ‎‏هستند، اینها همه کمک انسانند، در اینکه انسان را آدم کنند.‏

‏     وقتی یک انسانی آدم شد، به همۀ این مسائل عمل می کند،‏‎ ‎‏زراعت هم می کند، لکن زراعتی که برای خداست؛ جنگ هم‏‎ ‎‏می کند.(182)‏

*  *  *

‏ ‏


کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 102

دعا منشا خیرات و برکات 

‏     ‏‏کسروی که روز آتش سوزی بود، کتابهای عرفانی و کتابهای دعا‏‎ ‎‏و ‏‏[‏‏امثال‏‏]‏‏ اینها را می آوردند، می گفتند، که آن روز آتش می زد. اینها‏‎ ‎‏نمی فهمند دعا یعنی چه. تاثیر دعا را در نفوس نمی دانند.‏‎ ‎‏نمی دانند که همۀ خیرات و برکات از همان دعاخوانهاست. همینها‏‎ ‎‏هم که به طور ضعیف دعا می خوانند و ذکر خدا می گویند، به اندازۀ‏‎ ‎‏همان مقدار تاثیری که ‏‏[‏‏در آنهاست‏‏]‏‏ ـ طوطی وار هم هست لکن‏‎ ‎‏درشان تاثیر کرده ـ بهتر از آنهایند که تارک هستند.(183)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مقایسه اهل ذکر با دیگران در خدمت به جامعه 

‏     ‏‏به اسم اینکه قرآن باید خواند، دیگر دعا و حدیث باید کنار‏‎ ‎‏برود و قرآن بیاید، دعا و حدیث را اگر استثنا کنیم قرآن هم رفته‏‎ ‎‏است.آنهایی که قرآن را می خواهند بیاورند میدان و حدیث را کنار‏‎ ‎‏بزنند، آنها قرآن هم نمی توانند به میدان بیاورند. آنهایی که ادعیه را‏‎ ‎‏می خواهند کنار بگذارند و به اسم اینکه ما قرآن می خواهیم نه‏‎ ‎‏دعا، آنها قرآن را هم نمی توانند بیاورند به صحنه. اینها از وساوس‏‎ ‎‏شیطان است، و از چیزهایی است که انسان را گول می زند، و بیان‏‎ ‎‏هم یک بیانی است که جوانها را گول می زند. باید این جوانها ببینند‏‎ ‎‏آنهایی که اهل حدیث بودند و اهل ذکر بودند و اهل دعا بودند،‏‎ ‎‏بیشتر خدمت کردند به این جامعه، یا آنهایی که اهل این نبودند و‏‎ ‎‏می گفتند: ما اهل قرآنیم. کدام بیشتر خدمت کردند؟ تمام این‏‎ ‎‏خیرات و مبرات که می بینید، از این مومنین است. تمام این‏‎ ‎‏موقوفاتی که برای خیرات مطلق و برای دستگیری از ضعفاست،‏‎ ‎‏از این اهل ذکر و اهل نماز و اهل دعاست، از غیرشان نیست. در‏‎ ‎‏اشرافی هم که سابق بودند و متمول بودند، آنهایی که نمازخوان‏‎ ‎‏بودند، مدرسه درست کردند. آنهایی که نماز می خواندند،‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 103

‏مریضخانه و امثال اینها درست کردند.(184)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نقش دعا در اداره کشور 

‏     ‏‏باید مردم را وادار کرد به اینکه این توجهات به خدا را داشته‏‎ ‎‏باشند.‏

‏     ما اگر هم قطع نظر از این بکنیم که برای رسیدن انسان به کمال‏‎ ‎‏مطلق این ادعیه کمک می کند، برای ادارۀ یک کشوری هم اینها‏‎ ‎‏کمک می کنند. کمک کردن یک وقت این است که انسان می رود‏‎ ‎‏دزد را می گیرد، یک وقت دزدی نمی کند. آنهایی که اهل مسجد و‏‎ ‎‏دعا هستند، آنها اختلال نمی کنند، این خودش کمک به جامعه‏‎ ‎‏است. وقتی جامعه ‏‏[‏‏جمع‏‎ ‎‏]‏‏افراد است، افراد اگر فرض کنید‏‎ ‎‏نصفشان اشخاصی باشند که به واسطۀ اشتغال به همین دعا و ذکر‏‎ ‎‏و امثال ذلک از معاصی ‏‏[‏‏دوری می کنند‏‏]‏‏، کاسب است کسبش را‏‎ ‎‏می کند، معصیت هم نمی کند، دزدی هم نمی کند. اینهایی که‏‎ ‎‏سرگردنه می روند و تفنگ می کِشند و آدم می کُشند اینها اهل این‏‎ ‎‏معانی نیستند؛ اگر اهل این معانی بودند نمی کردند. تربیت جامعه‏‎ ‎‏به همین چیزهاست، به همین ادعیه است، به همین اموری است‏‎ ‎‏که از پیغمبر و از خدا وارد شده است.(185)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دعا در رفع حجابهای قلب 

‏     ‏‏در دعای شعبانیه می خوانید: اِلهِی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلَیکَ‏‎ ‎‏وَ اَنِر اَبصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها اِلَیکَ حَتّی تَخرِقَ اَبصارُ القُلُوبِ‏‎ ‎‏حُجُبَ النُّور؛‏‎[5]‎‏ ما را هدایت کن به آنجایی که دیدگان قلوب‏‎ ‎‏ما، چشمهای قلب ما، حجابهای نورانی ‏‏[‏‏را‏‎ ‎‏]‏‏هم از بین بردارد، به‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 104

‏تو برسد.(186)‏

15 / 4 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مقصد در صراط مستقیم 

‏     ‏‏در قرآن و در نماز می خوانید: اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم‏‎[6]‎‏. یک‏‎ ‎‏راه مستقیمی هست که این راهی است که انسان را به کمال مطلق‏‎ ‎‏می رساند و آن سرگردانی که از برای انسان است از بین می رود و‏‎ ‎‏بشر این راه مستقیم را اگر خودش بخواهد طی کند نمی تواند،‏‎ ‎‏اطلاع بر آن ندارد؛ خداست که اطلاع دارد بر این راه مستقیم؛‏‎ ‎‏یعنی، آن راهی که انسان را از این آشفتگیها و از این حیرتها بیرون‏‎ ‎‏می آورد و می فرستش طرف یک راهی که منتهی الیهش خداست.‏

‏     ما از خدا در نمازهایمان می خواهیم که خدا هدایت کند ما را به‏‎ ‎‏راه مستقیم، نه راه کج و نه راه از این طرف کج، راست و چپ؛‏‎ ‎‏غَیرِالمَغضُوبِ عَلَیهِم وَ لاالضّالّین.‏‎[7]‎‏ اینها راههایشان علی حده است‏‎ ‎‏و هرچه جلو بروند دور می شوند از آن مقصد.(187)‏

15 / 4 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اسلام برای رفع گرفتاریهای بشر 

‏     ‏‏اسلام می خواهد که مردم بیایند در تحت لوای او و آنها را از‏‎ ‎‏این گرفتاریهایی که دارند و سرگشته اند و حیرانند و این ور و آن ور‏‎ ‎‏می زند برای پیدا کردن کمال و خودشان هم ملتفت نیستند کمال‏‎ ‎‏مطلق چی هست، آمده است اینها را از این سرگردانیها بیرون‏‎ ‎‏بیاورد؛ همه را به یک راه مستقیم هدایت کند و تاآخر برساند. چرا‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 105
‏از این اسلام فرار می کنند؟ در اسلام هر چه هست برای صلاح‏‎ ‎‏حال ملتهاست، برای صلاح حال بشر است. اسلام می خواهد‏‎ ‎‏اینهایی که منحرف هستند اینهارا برگرداند به یک راه راستی، به‏‎ ‎‏یک راه سلامتی، همه با هم برادر باشند، همه با هم دوست‏‎ ‎‏باشند، محبت داشته باشند، مثل اهل بهشت باشند که «اِخواناً عَلی‏‎ ‎‏سُرُرٍ مُتَقابِلینَ»‏‎[8]‎‏ برادرند همه، هیچ حقد و حسدی آنجا دیگر‏‎ ‎‏نیست، شستشو شده اند؛ اگر ـ خدای نخواسته ـ هم جهنمی باشیم‏‎ ‎‏در جهنم شستشو می شود، جهنم راه بهشت است. اسلام آمده‏‎ ‎‏است که همۀ این گرفتاریهایی که در بشر هست زایل کند و همه را‏‎ ‎‏به راه راست و با برادری، با برابری، با خوشی اینها را ببرد، راه‏‎ ‎‏ببرد همان طوری که چوپان گوسفندهای خودش را راه می برد،‏‎ ‎‏همان طور که چوپان علاقه دارد که این گوسفند در یک جای‏‎ ‎‏خوبی چَرا بکند. می گویند پیغمبرها غالباً یا همه چوپانی هم‏‎ ‎‏کرده اند.‏

‏     چرا این گروههای منحرف از آغوش اسلام کنار می روند؟‏‎ ‎‏بیایند ببینند که اسلام چه می گوید. و از اوّلی که بشر می خواهد‏‎ ‎‏ازدواج کند همراهش هست که این بچه ای که می خواهد از این‏‎ ‎‏بشر تولید بشود، یک بچۀ خوبی باشد، بعد هم در دامن مادرش‏‎ ‎‏اینطور، بعد هم در دبستانش اینطور، بالا و پایین تا آخر. اسلام‏‎ ‎‏می خواهد شما را هدایت کند به یک راه راستی. اسلام اینطور‏‎ ‎‏نیست که بخواهد به شما یک سلطه ای پیدا کند و یک آقایی‏‎ ‎‏بفروشد.(188)‏

15 / 4 / 59

*  *  *


کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 106

هدایت قرآن به مقاصد عالیه 

‏     ‏‏نروید این طرف و آن طرف، هیچ جا بهتر از قرآن نیست.‏

‏     هیچ مکتبی بالاتر از قرآن نیست. این قرآن است که هدایت‏‎ ‎‏می کند ما را به مقاصد عالیه ای که در باطن ذاتمان توجه به او‏‎ ‎‏هست و خودمان نمی دانیم.(189)‏

15 / 4 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

هدایت به وسیله دعا

‏     ‏‏این مناجاتها و این ادعیه ای که ائمۀ ما ـ علیهم السلام ـ بعد از‏‎ ‎‏اینکه دستشان کوتاه شده بود از اینکه دعوت ظاهری خیلی واضح‏‎ ‎‏بکنند مردم را با این ادعیه به آن راهی که باید ببرند، راه‏‎ ‎‏می بردند.(190)‏

21 / 4 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

غایت تربیت 

‏     ‏‏شما در قرآن کریم ـ در اول سورۀ قرآن کریم ـ می خوانید که‏‎ ‎‏الحَمدُلله ِ رَبِّ العَالَمین کلمۀ «ربوبیت» را و مبدا تربیت را در اول‏‎ ‎‏قرآن طرح می کند. وما را مکلف فرموده اند که در هر شبانه روز‏‎ ‎‏چندین مرتبه این را در رکعات نماز بخوانیم و توجه داشته باشیم به‏‎ ‎‏اینکه مسئله تربیت و ربوبیت ـ که درجۀ اعلای آن مخصوص به‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی است و دنبال آن منعکس می شود در انبیای‏‎ ‎‏عظام و به وسیلۀ آنها به سایر انسانها ـ این در آن پایه از اهمیت بوده‏‎ ‎‏است که دنبال «لله »، «ربّ العالمین»، مربّی عالمین آمده است. و‏‎ ‎‏باز در همین سوره می خوانید که غایت تربیت، حرکت در «صراط‏‎ ‎‏مستقیم» است. و منتهی الیه این صراط مستقیم؛ کمال مطلق است،‏‎ ‎‏الله است. دعوت شده است که ما تحت تربیت انبیا برویم و تحت‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 107

‏تربیت بزرگان از اولیا واقع بشویم، تا آنها ما را هدایت کنند به راه‏‎ ‎‏مستقیم. و هر روز چندین مرتبه از خدای تبارک و تعالی بخواهیم‏‎ ‎‏که ما را هدایت کند به صراط مستقیم، نه راه چپ، و نه راهِ‏‎ ‎‏راست.(191)‏

7 / 12 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

شرط فهم کتاب و حکمت 

‏     ‏‏«بعث علیکم» رسولی را که تلاوت می کند بر شما قرآن را،‏‎ ‎‏آیات الهی را.‏

‏     وَ یُزَکِّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة‏‎[9]‎‏، این شاید غایت این‏‎ ‎‏تلاوت باشد؛ تلاوت می کند برای «تزکیه» و برای «تعلیم» و برای‏‎ ‎‏تعلیم همگانی؛ تعلیم همین کتاب و تعلیم حکمت که آن هم از‏‎ ‎‏همین کتاب است. پس انگیزۀ بعثت نزول وحی است و نزول قرآن‏‎ ‎‏است و انگیزۀ تلاوتِ قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا بکنند و‏‎ ‎‏نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است تا اینکه‏‎ ‎‏بعد از اینکه مصفا شدند، ارواح و اذهان آنها، قابل این بشود که‏‎ ‎‏کتاب و حکمت را بفهمند.(192)‏

11 / 3 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

غنای قرآن در تعلیم و تربیت 

‏     ‏‏باید در دانشگاه همان طوری که علوم مادی تدریس می شود،‏‎ ‎‏علوم معنوی تدریس بشود. باید آن امور انسانی، امور تربیتی به‏‎ ‎‏دست اشخاصی که بدانند تربیت اسلامی چه است و بدانند اسلام‏‎ ‎‏چه است، ‏‏[‏‏تدریس بشود‏‏]‏‏. گمان نکنند بعض از این اشخاص که‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 108

‏در اسلام راجع به جامعه چیزی نیست یا راجع به ـ فرض کنید که ـ‏‎ ‎‏امور تربیتی کم است. اسلام عمیقتر از همه جا و از همۀ مکتبها‏‎ ‎‏راجع به امور انسانی و راجع به امور تربیتی ‏‏[‏‏نظر‏‏]‏‏ دارد که در راس‏‎ ‎‏مسائل اسلام است؛ چنانچه امور اقتصادی دارد. ما نمی توانیم‏‎ ‎‏امروز همان طور که انبار می کردند از غرب برای ما سوغات‏‎ ‎‏می آوردند و در دانشگاههای ما بچه های ما را فاسد می کردند،‏‎ ‎‏امروز هم بنشینیم که مغزهایی که تربیت غربی دارند برای ما‏‎ ‎‏تربیت کنند بچه های ما را. باید تربیت، تربیت قرآنی باشد. قرآن‏‎ ‎‏غنی ترین کتابهای عالم است در تربیت، در تعلیم و تربیت، منتها‏‎ ‎‏متخصص لازم دارد.(193)‏

18 / 9 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن کتاب اصلاح جامعه 

‏     ‏‏... قرآن هم که کتاب زندۀ الهی است، آن هم آنقدری که دنبال‏‎ ‎‏این بوده است که تهذیب کند مردم را، دنبال چیزهای دیگر نبوده‏‎ ‎‏است. اصلاً، می شود گفت که قرآن برای همین مقصد آمده است؛‏‎ ‎‏برای اینکه بشر به این مطلب از همه چیز بیشتر احتیاج داشتند.‏‎ ‎‏قرآن کتابی است برای انسانسازی، در تمام مراحلی که انسان طی‏‎ ‎‏می کند،قرآن در همۀ مراحلش دعوت دارد و راه دارد. و تمام‏‎ ‎‏قصه هایی که در قرآن نقل شده است ـ گاهی هم تکرار شده است،‏‎ ‎‏برای این بوده است که مسئله اهمیت داشته است ـ این قصه ها‏‎ ‎‏راهنمای مردم بوده است و برای تهذیب بوده است. قرآن کتاب‏‎ ‎‏احکام نیست؛ کلیات را، کلیات احکام را، اصولش را ذکر فرموده‏‎ ‎‏است ‏‏[‏‏آن‏‏]‏‏ هم نه به طور تمام آن. قرآن کتاب دعوت است و کتاب‏‎ ‎‏اصلاح یک جامعه است که بعد از اینکه به قرآن اصلاح شد‏

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 109

‏جامعه، به سنت نبی و اخبار وارده از طرف پیغمبر اکرم به وسیلۀ‏‎ ‎‏ائمۀ هدی و روات آنها عمل بشود.(194)‏

30 / 10 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن و همزیستی مسالمت آمیز 

‏     ‏‏آنچه غایت تعلیمات اسلامی است همزیستی مسالمت آمیز در‏‎ ‎‏سطح جهان است.(195)‏

12 / 6 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن صاعد 

‏     ‏‏این ادعیه ای که وارد شده است درماه مبارک رمضان و در ماه‏‎ ‎‏شعبان اینها راهبر ماست به مقصد، به تعبیر شیخ ما‏‎[10]‎‏ ـ رحمه الله ـ‏‎ ‎‏قرآن صاعد است. ادعیه را ایشان تعبیر می کرد به اینکه، قرآن نازل‏‎ ‎‏است و این، قرآن صاعد.(196)‏

9 / 3 / 63

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن گنجینه معارف الهی 

‏     ‏‏نخستین سورۀ قرآن را اگر با تدبر و چشمی غیر از این‏‎ ‎‏چشم انداز حیوانی بنگریم و بی حجابهای ظلمانی و نورانی به او‏‎ ‎‏برسیم چشمه های معارف به قلب سرازیر شود، ولی افسوس که از‏‎ ‎‏افتتاح آن نیز بیخبریم (آن را که خبر شد خبرش باز نیامد).‏‎[11]‎‏(197)‏

*  *  *

‏ ‏


کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 110

تدبر در قرآن 

‏     ‏‏من قائل بیخبر و بی عمل به دخترم‏‎[12]‎‏ می گویم در قرآن کریم این‏‎ ‎‏سرچشمۀ فیض الهی تدبّر کن هر چند صرف خواندن آنکه نامۀ‏‎ ‎‏محبوُب است به شنوندۀ محجوُب آثاری دلپذیر دارد لکن تدبّر در‏‎ ‎‏آن انسان را به مقامات بالاتر و والاتر هدایت می کند «اَفَلا یَتَدَبَّرُونَ‏‎ ‎‏القُرآنَ اَم عَلی قُلُوبٍ اَقفالُها»‏‎[13]‎‏ و تا این قفل و بندها باز نگردد و به‏‎ ‎‏هم نریزد، از تدبّر هم آنچه نتیجه است حاصل نگردد.(198)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

گنجینه های معارف در سورۀ حشر 

هنر اسلام 

‏     ‏‏پسرم!‏‎[14]‎‏ سورۀ مبارکۀ حشر را مطالعه کن که گنجینه هایی از‏‎ ‎‏معارف و تربیت در آن است و ارزش دارد که انسان یک عمر در‏‎ ‎‏آنها تفکر کند و از آنها به مدد الهی توشه ها بردارد، خصوصاً آیات‏‎ ‎‏اواخر آن.(199)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مطالعه ادعیه سرلوحه افکار و رفتار 

‏     ‏‏مطالعه در ادعیۀ معصومین ـ علیهم السلام ـ و سوز و گداز آنان‏‎ ‎‏از خوف حق و عذاب او سرلوحۀ افکار و رفتارت باشد.(200)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

هنر اسلام 

‏     ‏‏هنر اسلام؛ که بعد از این همه فشارها و بعد از این همه ارعابها‏‎ ‎‏و بعد ازاین همه تهدیدها و بعداز آن همه تبلیغات، بعد از چندین‏‎ ‎‏سال زحمت و جور، زحمت و اذیت یکدفعه تمام ایران در یک‏‎ ‎‏روز برای یک دعوت یک فرد ـ فرد عزیز ـ‏‎[15]‎‏ اینطور در خیابانها‏‎ ‎

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 111

‏ریختند. این از طرفی هنر اسلام است، اسلام اینطور مردم را‏‎ ‎‏متحول کرده است که ترس را از دلها برده است و جانها را الهی‏‎ ‎‏کرده است و روحها را روحانی کرده است که بچه های کوچکشان‏‎ ‎‏را می آورند کفن می پوشانند و می گویند برای شهادت آمدیم.(201)‏

30 / 3 / 64

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

محرومیت از معارف والای ادعیه

‏     ‏‏شما ادعیۀ ائمۀ اطهار را ملاحظه کنید، ادعیه شلاقه هایی است‏‎ ‎‏که بر فرق ماها زده می شود. اینهایی که به واقعیت و به عقیده ما‏‎ ‎‏معصوم از هر خطا هستند، ببینید که در ادعیه ها چه جور عجز و‏‎ ‎‏ناله می کنند، برای اینکه مطلب بزرگ است. مقام بشر هر چه‏‎ ‎‏باشد، مقام خاتم النبیین بالاترین مقام، لکن وقتی که این مقام را با‏‎ ‎‏مقام الوهیت ملاحظه بکنیم که خود آنها می بینند، هیچ است در‏‎ ‎‏مقابل همه چیز. آنی که آنها فهمیدند از عظمت خدا، آنها را وادار‏‎ ‎‏کرده است آن طور راز و نیاز کنند و اعتراف به تقصیر. شما در‏‎ ‎‏ادعیۀ امیرالمومنین، خود رسول خدا، حضرت سجاد ـ سلام الله ‏‎ ‎‏علیه ـ سایر ائمه، ملاحظه کنید چه جملاتی هست و ما چطور‏‎ ‎‏بعیدیم از این معانی، چه معارفی در این ادعیه هست که ما‏‎ ‎‏محرومیم از آن معارف، چه سوزی در قلب این خاصان خدا بوده‏‎ ‎‏است که برای فراق خدا می سوختند و آتش جهنم را می گفتند اگر‏‎ ‎‏صبر کنیم، صبر در فراق را چه کنیم؟ اینها برای ما مثل یک‏‎ ‎‏افسانه است، لکن واقعیت است، واقعیتی که آنها فهمیده اند و ما‏‎ ‎‏نفهمیدیم.(202)‏‎[16]‎19 / 3 / 65

کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 112

  • )) همین دعاهاست که رابطۀ معنوی میان خالق و مخلوق و رشتۀ پیوند میان عاشق و معشوق است و وسیله ای است برای در آمدن به اندرون قلعۀ محکم و چنگ زدن به آن دستاویز استوار و ریسمان پرتوان، و روشن است که به این غرض نهایی و مقصد اعلا امکان وصول نیست، مگر آنکه به هر اندازه که ممکن است به معنای دعاها توجه یافته و به مقدار توانایی به سرّ و حقیقت آنها پی برده شود.
  • )) «مَن قَرا القرآنَ و هُوَ شابٌ مُومِنٌ اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ و دَمهِ»؛ اصول کافی؛ ج 4، ص 405، «کتاب فصل القرآن».
  • )) «بگو هر کس بر طریقۀ خویش عمل می کند»؛ (اسرا  /  84).
  • )) بخشی از آیۀ 103 سورۀ آل عمران: «همگی به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید».
  • )) مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ ص 374؛ بحارالانوار؛ ج 91، ص 97.
  • )) فاتحة الکتاب  /  5.
  • )) فاتحة الکتاب  /  7.
  • )) بخشی از آیۀ 47 سورۀ حجر: «با هم برادر و دوستدار هم؛ و رو به روی یکدیگر بر تخت عزت بنشینند».
  • )) آل عمران  /  164؛ جمعه  /  2.
  • )) منظور، مرحوم آیت الله شاه آبادی می باشد.
  • ))      این مدعیان در طلبش بیخبرانند           کان را که خبر شد خبری باز نیامد. (سعدی ـ دیباچه گلستان).
  • )) خانم فاطمه طباطبایی همسر حجت الاسلام والمسلمین حاج سیداحمد خمینی.
  • )) «آیا در قرآن اندیشه و تدبر نمی کنند یا بر دلهایشان قفلها (زده شده) است»؛ (محمد(ص)  /  24).
  • )) حجت الاسلام والمسلمین حاج سیداحمد خمینی.
  • )) اشاره به دعوت حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی وقت، از مردم برای شرکت در راهپیمایی روز جهانی قدس در پاسخ به حملات هوایی عراق به مناطق مسکونی شهرها.
  • علاوه بر موارد مذکور برای اطلاع بیشتر در این مبحث رجوع کنید به:1. شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص 342ـ343، 382ـ384.2. صحیفه امام؛ ج 3، ص 218ـ219 .3. همان؛ ص 230ـ231 .4. همان؛ ج 4، ص 2ـ3 .5. همان؛ ص 170ـ172 .6. همان؛ ص 189ـ190 .7. همان؛ ص 242ـ243 . 8. همان؛ ص 414 . 9. همان؛ ص 447ـ448 . 10ـ همان؛ ج 5، ص 326ـ327 . 11. همان؛ ج 6، ص 278ـ279 . 12. همان؛ ص 462ـ464 . 13. ولایت فقیه؛ ص 50.14. صحیفه امام؛ ج 7، ص 131 . 15. همان؛ ص 285ـ286 . 16. همان؛ ص 328ـ329 . 17. همان؛ ص 340 . 18. همان؛ ص 427ـ428 . 19. همان؛ ص 467ـ468 . 20. همان؛ ص 531ـ533 . 21. همان؛ ج 8، ص 93ـ94 . 22. همان؛ ص 96ـ97 . 23. همان؛ ص 519ـ520 . 24. همان؛ ص 530ـ532 . 25. همان؛ ج 9، ص 75ـ76 . 26. همان؛ ص 273ـ274 . 27. همان؛ ص 455ـ457 . 28. همان؛ ج 10، ص 107ـ109 . 29. همان؛ ص 153ـ155 . 30. همان؛ ص 449 . 31. همان؛ ج 11، ص 219ـ221 . 32. همان؛ ص 366ـ367 . 33. همان؛ ص 379ـ380 . 34. همان؛ ج 7، ص 467ـ468 . 35. همان؛ ج 11، ص 451ـ453 . 36. تفسیر سوره حمد؛ ص 112 .37. همان؛ ص 179 .38. همان؛ ص 191 .39. صحیفه امام؛ ج 12، ص 422ـ423 . 40. همان؛ ص 423ـ425 . 41. همان؛ ص 503ـ504 . 42. همان؛ ص 507ـ509 . 43. همان؛ ج 13، ص 31ـ33 . 44. همان؛ ص 33ـ34 . 45. همان؛ ج 14، ص 341ـ342 . 46. همان؛ ج 15، ص 481ـ483 . 47. همان؛ ص 504ـ506 . 48. همان؛ ج 16، ص 346ـ347 . 49. همان؛ ج 17، ص 433ـ435 . 50. همان؛ ج 18، ص 263ـ265 . 51. همان؛ ص 481 . 52. همان؛ ج 19، ص 252ـ253 . 53. ره عشق؛ ص 35.54. صحیفه امام؛ ج 19، ص 285ـ286 . 55. همان؛ ج 20، ص 92ـ93 .