بهترین بهشتها
بدان ای عزیز که عزم و ارادۀ قویه در آن عالم خیلی لازم است و کارکن است. میزان یکی از مراتب بهشت، که از بهترین
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 173
بهشتهاست، اراده و عزم است که انسان تا دارای ارادۀ نافذه و عزم قوی نباشد، دارای آن بهشت و مقام عالی نشود. در حدیث است که وقتی اهل بهشت در آن مستقر گردند، یک مرقومه از ساحت قدس الهی ـ جلت عظمته ـ صادر گردد برای آنها به این مضمون: «این کتاب از زندۀ پایدار جاویدان است به سوی زندۀ پایدار جاویدان. من چنانم که به هر چه بفرمایم بشو می شود؛ تو را نیز امروز چنان کردم که به هر چه امر کنی بشود می شود».
ملاحظه کن این چه مقامی و سلطنتی است، و این چه قدرتی است الهی که ارادۀ او مظهر ارادة الله شود، معدومات را لباس وجود دهد. از تمام جنات جسمانی این قدرت و نفوذ اراده بهتر و بالاتر است. و معلوم است این مرقومه عبث و جزاف رقم نشود. کسی که اراده اش تابع شهوات حیوانی باشد و عزمش مرده و خمود باشد به این مقام نرسد. کارهای حق تعالی از جزاف مبراست: در این عالم از روی نظام و ترتیب اسباب و مسببات است، در آن عالم هم همین طور است. بلکه آن عالم الیق به نظام و اسباب و مسببات است. تمام نظام عالم آخرت از روی تناسبات و اسباب است؛ نفوذ اراده از این عالم باید تهیه شود ـ دنیا مزرعۀ آخرت و مادۀ همۀ نعم بهشتی و نقم جهنمی است.(312)
* * *
رجای مستحسن
اگر زمین دل را از خارهای اخلاق فاسده و سنگ و شوره های معاصی پاک نمود و بذر اعمال را در او کشت و به آب صافی علم نافع و ایمان خالص آن را آبیاری کرد و از مفسدات و موانع، مثل عجب و ریا و امثال آنها که به منزلۀ علفهایی است که مانع از سبز شدن زراعت است، خالص نمود، پس از آن به انتظار فضل خدا
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 174
نشست که حق تعالی او را ثابت نگه دارد و عاقبت او را ختم به خیر فرماید، این رجای مستحسن است چنانچه حق تعالی فرماید: ان الذین آمنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمة الله . آنان که ایمان آوردند و مهاجرت کردند و جهاد در راه خدا نمودند، آنها امیدوار رحمت خداوندند.(313)
* * *
تقویت ندامت در دل
باید انسان بکوشد تا آنکه صورت ندامت را در دل قوت دهد تا ان شاءالله به بیت احتراق وارد شود. و آن چنان است که به واسطۀ تفکر در تبعات و آثار موحشۀ معاصی، ندامت را در دل قوت دهد، و نمونۀ «نارالله الموقدة» را خود به اختیار خود در دل خود روشن کند و قلب را به آتش ندامت محترق کند تا آنکه همۀ معاصی از آن آتش بسوزد و کدورت و زنگار قلب مرتفع شود. بداند که اگر این آتش] را] در این عالم خود برای خود روشن نکند، و این در جهنم را، که خود باب الابواب بهشت است، به روی خود مفتوح نکند، از این عالم که منتقل شد، ناچار در آن عالم آتش سخت سوزناکی برای او تهیه شود و ابواب جهنم به روی او باز گردد و ابواب بهشت و رحمت به روی او منسد گردد.(314)
* * *
راهی به حقیقت
در هر صورت، ای عزیز، تو در تمام عوالم برزخ و قبر و قیامت و درجات آن محتاجی به معارف حقۀ الهیه و علوم حقیقیه و اخلاق حسنه و اعمال صالحه. در هر درجه که هستی بکوش و اخلاص
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 175
خود را زیادت کن و اوهام نفس و وساوس شیطان را از دل بیرون نما، البته نتیجه برایت حاصل می شود و راهی به حقیقت پیدا می کنی و طریق هدایت برای تو باز می شود و خداوند تبارک و تعالی از تو دستگیری می فرماید.(315)
* * *
تجلیات قلب
انسان سالک پس از آنکه، متسنّن به سنن الهیّه و متلبس به لباس شریعت شد و اشتغال به تهذیب باطن و تصقیل سرّ و تطهیر روح و تنزیه قلب پیدا کرد، کم کم از انوار غیبیه الهیه در مرآت قلبش تجلیّاتی حاصل شود و با جذبه های باطنیّه و عشق فطری جبلّی، مجذوب عالم غیب گردد. و پس از طی این مراحل، سلوک الی الله با دستگیری باطنی غیبی شروع شود و قلب حق طلب و حق جو شود و وجهۀ قلب از طبیعت منسلخ و به حقیقت منسلک گردد و با جذوۀ نار محبت و نور هدایت، که یکی رفرف عشق و یکی براق سیر است، به سوی کوی محبوب و جمال جمیل ازل رهسپار شود و دست و رو از آلودگیِ توجه به غیر، شست و شو دهد و با قلب پاک از آلودگی به رِجز شیطان، که حقیقت سوائیّت و اصل اصول شجرۀ منحوسۀ خبیثۀ غیریّت و کثرت است، متوجّه به مقصد و مقصود گردد و مُترَنِّم به (وَجَّهتُ وَجهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّمواتِ وَ الارضَ)...[ الی آخره] گردد و خلیل آسا، تَنَفُّر از آفلین، که مقارّ نقص و رجز است، پیدا کند و توجه به کمال مطلق نقشۀ قلب او گردد.(316)
* * *
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 176
وظیفه انسان پس از غلبۀ جنود عقل
اینطور که دید، جنود عقل در مملکت روح او غلبه دارد، شکر خدایِ تعالی کند، و بکوشد تا مملکت باطن را از جنود جهل پاک کند، و حکم عقل و جنود آن را در باطن محکم و نافذ کند.(317)
* * *
انسان طبیب روح خود
باید دانست که هر کس باید خود، معالج قلب و طبیب روح خود باشد «دایه دلسوزتر از مادر نخواهد بود». روزهای فرصت و مهلت و موسَّع خود را نگذارد از دست برود و در هنگامی که ایام بیچارگی و فشار و ضیق است، از خواب غفلت برخیزد و هیچ دوایی برای او موثر نشود.(318)
* * *
ریاضات علمیّه و عملیّه
مومنینی که قلبهای آنها مصفّی و خالص شده باشد برای نور ایمان، تمام این خصال در آنها مجتمع شود و سایر مردم، که در آنها یکی یا بیشتر از جنود عقل است، می توانند به واسطه ریاضات علمیّه و عملیّه، خود را کامل کنند و از جنود جهل منزَّه و مبرّی شوند و به جنود عقل مزیّن و محلّی گردند و به درجۀ علیای کامله در جوار انبیا و اولیا برسند.(319)
* * *
روش طهارت قلب
چون قلب را از کثافات خالی کرد، مهیای برای ذکر خدا و قرائت کتاب خدا شود و تا قِذارات و کثافات عالم طبیعت در آن است، استفادت از ذکر و قرآن شریف میسور نشود؛ چنانچه در کتاب الهی اشاره به آن فرماید در سورۀ مبارکۀ واقعه (آیۀ 77 الی 79):
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 177
(انَّهُ لَقُرآنٌ کَرِیمٌ * فِی کِتَابٍ مَکنُونٍ * لاَ یَمَسُّهُ الاَّ المُطَهَّرُونَ).
و در سورۀ مومن [ آیۀ] 13 فرماید:
(هُوَ الَّذِی یُرِیکُم آیَاتِهِ وَ یُنَزِّلُ لَکُم مِنَ السَّمَاءِ رِزقاً وَ مَا یَتَذَکَّرُ الاَّ مَن یُنِیبُ).
پس از آنکه دل را برای ذکر خدا و قرآن شریف مهیّا نمود، آیات توحید و اذکار شریفۀ توحید و تنزیه را با حضور قلب و حال طهارت، تلقین قلب کند؛ به این معنی که قلب را چون طفلی فرض کند که زبان ندارد و می خواهد او را به زبان آورد، چنانچه آنجا یک کلمه را تکرار کند و به دهان طفل گذارد تا او یاد گیرد، همین طور کلمۀ توحید را با طمانینه و حضور قلب، باید انسان تلقین قلب کند و به دل بخواند تا زبان قلب باز شود. و اگر وقتی چون اواخر شب یا بین الطّلوعَین، بعد از فریضۀ صبح برای این کار اختصاص دهد خیلی بهتر است. پس در آن وقت، با طهارت وجهۀ قرآن و ذکر را متوجه قلب کند، و آیات شریفۀ الهیّه که مشتمل بر تذکّر و مشتمل بر توحید است به قلب بخواند به طور تلقین و تذکیر.
و اگر آیات شریفه آخر سورۀ حشر را از قول خدای تعالی (یَا ایُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا الله َ) که آیۀ 18 است، تا آخر سوره، که مشتمل بر تذکر و محاسبه نفس و محتوی بر مراتب توحید و اسما و صفات است، در یک وقت فراغت از نفس از واردات دنیایی، مثل آخر شب یا بین الطّلوعین با حضور قلب بخواند و در آنها تفکر کند، امید است ـ ان شاء الله نتایج حسنه ببرد. و همین طور در اذکار شریفه با حضور قلب ذکر شریف: «لا الهَ الاَّ الله» ـ که
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 178
افضل و اجمع اذکار است ـ این عمل را بکند؛ امید هست خداوند از او دستگیری کند. و البته در هر حال، از نقص و عجز خود و از رحمت و قدرت حق، غافل نباشد، و دست حاجت پیش ذات مقدّس او دراز کند و از آن ذات مقدّس دستگیری طلب کند؛ امید است که اگر مدتی اشتغال به این عمل پیدا کند، نفس به توحید عادت کند، و نور توحید در قلب جلوه کند. و البته از شرایط عامۀ ذکر، نباید غفلت شود و ما بیشتر شرایط قرائت قرآن ـ که شرایط ذکر نیز هست ـ در کتاب «آداب الصّلاة» مذکور داشتیم، گرچه خود از آن استفاده نبردیم؛ ولی از حضرت مولای متّقیان مرویّ است که فرموده: «اُنظُر الی ما قالَ، وَ لاتَنظُر الی مَن قالَ».
و اگر در شب و روز چند دقیقه ای به حسب اقبال قلب و توجه آن ـ یعنی به مقداری که قلب حاضر است ـ نفس را محاسبه کند در تحصیل نور ایمان، و از آن مطالبۀ نور ایمان کند، و آثار ایمان را از آن جستجو کند، خیلی زودتر به نتیجه می رسد، ان شاءالله .(320)
* * *
مقام عدالت
عدالت، که عبارت ازحدّ وسط بین افراط و تفریط وغُلّو و تقصیر است، ازفضایل بزرگ انسانیّت است؛ بلکه ازفیلسوف عظیم الشان «ارسطاطالیس» منقول است که: «عدالت جزوی نَبُوَد از فضیلت؛ بلکه همۀ فضیلتها بُوَد، و جور ـ که ضد آن است ـ جزوی نَبُوَد از رذیلت؛ بلکه همۀ رذیلتها بُوَد».(321)
* * *
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 179
تعدیل قوای سرکش در جوانی
انسان تا در عالم طبیعت است ممکن است قوای سرکش خود را تعدیل کند و نفس چموش سرکش را در مهار عقل و شرع کشد، و این در اول جوانی بسیار سهل و آسان است، زیرا که نور فطرت مقهور نشده، و صفای نفس را از دست نرفته، و اخلاق فاسده و صفات ناهنجار در نفس رسوخ ننموده.(322)
* * *
فضایل اهل معرفت
آنان که از جذوۀ محبت الهی بهره دارند، و از نور معارف قلبشان متنور است، همیشه با حق دلخوش و با رضای او مانوسند. آنها مثل ما در ظلمت دنیا فرو نرفتند، و از لذات و شهوات دار فانی منفعل نشدند. آنها شطر قلوبشان به حق و اسما و صفات او مفتوح است، و از دیگران دل خود را بسته و چشم خود را پوشیده اند.(323)
* * *
فضیلت شکر نعم
وقتی شکر نعم الهیه به همۀ مراتب رخ دهد، از تجلی اولی وجود و بسط بساط رحمت وجود تا آخرین تجلی به جلوۀ قبضی ـ که به بساط مالکیت و قهاریت برچیده شود در قلب سالک به مشاهده حضوریه واقع شود؛ بلکه قلب سالک، خود، مظهر جلوۀ رحمانی و رحیمی و مالکی و قهّاری گردد. و این حقیقت حاصل نشود جز برای کُمَّل از اولیا، بلکه به حقیقت حاصل نگردد، مگر از برای حضرت ختمی ـ صلّی الله علیه و آله ـ بالاصالة، و از برای کُمَّل از اولیا ـ علیهم السلام ـ بالتبعیّه. و از این جهت است که ذات
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 180
مقدس حق تعالی فرماید: (وَ قَلِیلٌ مِن عِبَادِیَ الشَّکُورُ).(324)
* * *
شکر حق به جمیع السنه
آنان که جمع مابین حضرات خمسۀ الهیه کردند، و متحقق به سرایر خفیّه انسانیه شدند، و جالس سرمنزل برزخیت کبری شدند [و] متنعم به نعم باطنه و ظاهره گردیدند، شکر حق ـ جلّ و علا ـ به جمیع السنه گویند و ثنای خداوند به تمام زبانها کنند.(325)
* * *
قطع طمع از مردم
در روایات شریف است که تمام خیرات مجتمع است در قطع طمع از مردم، برای آن است که قطع طمع از مردم، راه انقطاع به حق و وصول به باب الله را باز کند، و آن مجمع همه خیرات و مرکز تمام برکات است.(326)
* * *
آیینه مصفای قلب
نفس انسانی چون آینه ای است که در اوّل فطرت، مصفّی و خالی از هر گونه کدورت و ظلمت است. پس اگر این آیینه مصفّای نورانی با عالم انوار و اسرار مواجه شود ـ که مناسب با جوهر ذات اوست ـ کم کم از مقام نقص نورانیّت به کمال روحانیّت و نورانیّت ترقّی کند تا آنجا که از تمام انواع کدورات و ظلمات رهایی یابد، و از قریۀ مظلمۀ طبیعت و بیت مظلم نفسیّت خلاصی یابد و هجرت کند، پس نصیب او مشاهده جمال جمیل گردد و اجر او بر خدا واقع شود.(327)
* * *
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 181
ملکه عفت
نفس بهیمی را جهت تفریطی است که از آن تعبیر به «خمود» کنند و آن عبارت است از: باز داشتن قوۀ شهوت از حدّ اعتدال و مقدار لازم، و مهمل گذاشتن این قوه شریفه که از برای حفظ شخص و نوع، به او مرحمت شده است. و چون این قوه، در تحت میزان عقل و شرع ارتیاض پیدا کرد و از جانب غلوّ و تقصیر و حد افراط و تفریط، خارج شد و متحرّک به حرکات عقلیّه و شرعیّه گردید، و در تحت تصرّف عُمّال الهی درآمد، و از تصرف و خدعه شیطان و وهم خارج شد، یک حالت سکونت و طمانینه[ ای] در آن حاصل شود و یک ملکه اعتدال و میانه روی در آن پیدا شود که از قوه[ ای] که صبغۀ عقلیّه بلکه الهیه پیدا کرده، تعبیر به «عفّت» شود.(328)
* * *
نتیجه شرح صدر
انسانی که دارای شرح صدر باشد، هر چه از کمال و جمال و مال و منال و دولت و حَشَم در خود ببیند، به آن اهمیّت ندهد و در نظرش بزرگ و مهم نیاید. سعۀ وجود چنین انسانی، به قدری است که بر تمام واردات قلبی غلبه کند و از ظرف وجودش، هیچ چیز لبریزی نکند. و این سعه صدر، از معرفت حق تعالی پیدا شود؛ در موادّ مستعدّه لایقه اُنس با خدا، قلب را به مقام اطمینان و طمانینه رساند.
و یاد حق تعالی دل را از منازل و مناظر طبیعت منصرف کند، و تمام جهان و جهانیان را از نظر او بیاندازد، و دلبستگی به احدی غیر از حق پیدا نکند، و با هیچ چیز دل خوش نکند، و همّتش به مرتبه[ ای] رسد که تمام عوالم وجود در پیش نظرش نیاید. پس، هر چه واردات قلبی پیدا کند، دامن گیر او نشود. و خود را به
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 182
واسطه آنها بزرگ و بزرگوار نشمارد. و هر چه غیر از حق و آثار جمال و جلال او است، در نظرش کوچک باشد. و این خود، منشا تواضع برای حق شود، و به تبع برای خلق؛ زیرا که خلق را نیز از حق بیند. و همین، منشا عزّت نفس و بزرگواری هم شود؛ زیرا که روح تملّق که از نفع طلبی و خودخواهی پیدا شود، در او نیست.
پس، خداخواهی سعه صدر آورد، و سعۀ صدر تواضع و عزّت نفس آورد.(329)
* * *
آزاد مرد کیست؟
آزادمرد آن است که چون خطای خود را دید از پافشاری خود داری کند و ما آن شخصیت را به روشنفکری معین می کنیم که از لجاج و فساد دوری کند و از گفتۀ خود اگر باطل بود برگردد.(330)
* * *
تهذیب در جوانی
اگر در جوانی انسان مهذب شد، شد. اگر در جوانی خدای نخواسته مهذب نشد، بسیار مشکل است که در زمان کهولت و پیری که اراده ضعیف است و دشمن قوی، ارادۀ انسان ضعیف می شود و جنود ابلیس در باطن انسان قوی، ممکن نیست دیگر آن وقت. اگر هم ممکن باشد بسیار مشکل است. از حالا به فکر باشید؛ از جوانی به فکر باشید.(331)
23 / 7 / 43
* * *
آراستگی به اخلاق حسنه
خدا نکند پیش از کسب ملکات فاضله و تقویت قوای روحانی، ریش انسان کمی سفید و عمامه بزرگ گردد که از استفاده های
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 183
علمی و معنوی و از تمام برکات باز می ماند. تا ریش سفید نشده کاری کنید، تا مورد توجه مردم قرار نگرفته اید فکری به حال خود نمایید. خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا کند که خود را می بازد، خود را گم می کند، قبل از آنکه عنان اختیار از کف شما ربوده شود، خود را بسازید و اصلاح کنید. به اخلاق حسنه آراسته شوید، رذایل اخلاقی را از خود دور کنید، در درس و بحث، اخلاص داشته باشید تا شما را به خدا نزدیک سازد. اگر در کارها نیت، خالص نباشد انسان را از درگاه ربوبی دور می کند. طوری نباشد که پس از هفتاد سال وقتی نامۀ عمل شما را باز کنند، ببینند «العیاذ بالله » هفتاد سال از خداوند عز و جل دور شده اید.(332)
* * *
مراقبت از اعمال و گفتار
شما تصمیم بگیرید لااقل در این یک ماه از خود مراقبت به عمل آورید، از گفتار و کرداری که خداوند تبارک و تعالی راضی نیست اجتناب ورزید. از هم اکنون در همین مجلس با خدای خود عهد ببندید که در ماه مبارک رمضان از غیبت، تهمت و بدگویی نسبت به دیگران خودداری کنید. زبان، چشم، دست، گوش و سایر اعضا و جوارح را تحت ارادۀ خود در آورید. اعمال و اقوال خود را مراقبت نمایید، شاید همین عمل شایسته موجب گردد که خداوند تبارک و تعالی به شما توجه فرموده، توفیق عنایت کند و پس از سپری شدن شهر صیام که شیاطین از زنجیر رها می گردند، شما اصلاح شده باشید و دیگر فریب شیطان را نخورید و مهذب گردید.(333)
* * *
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 184
تهذیب برای اداره مملکت
جدیت باید بکنید؛ خودتان مهذب کنید و تمسک به اسلام بکنید و اعمالتان را تطبیق بکنید با احکام اسلام؛ افراد شایسته ای بشوید که بعدها ان شاءالله امید است زود باشد آن وقت که مقدرات مملکت دست خود اهل مملکت بیفتد و شماها هم وارد بشوید در مملکتتان و اداره کنید مملکت خودتان را.(334)
30 / 7 / 57
* * *
میزان سعادت
آنکه میزان انسانیت است، به حَسَبِ همین آیه ای که شما خواندید، آنچه میزان سعادت است همین است که انسان مومن باشد و صبر داشته باشد و دیگران را به صبر وادار کند و حق بگوید و دیگران را به حق گفتن وادار کند. وقتی ایمان دارید و صبر دارید و دیگران را به صبر وادار می کنید و به حق وادار می کنید، شما سعادتمندید.(335)
25 / 2 / 58
* * *
عدم اعوجاج در آدم امین
شماها ذخایر این مملکت هستید، جوانید، دانشجو هستید، ذخیرۀ این مملکت هستید، طوری بکنید که این ذخیره ها برای مملکتتان مفید واقع بشود و خودتان را اصلاح بکنید تا ان شاءالله یک انسانهای متعهد صحیح العمل امین؛ کشورتان دست خودتان و خودتان اداره اش بکنید. آدم امین را هیچ کس نمی تواند مُعوَجش کند. اشخاصی که اعوجاج دارند اینها امانت ندارند؛ اینها صلاحیت ندارند.(336)
* * *17 / 4 / 58
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 185
کار برای خدا
کوشش کنید که کارتان برای خدا باشد. وقتی برای خدا باشد، از هیچ چیز باک نداشته باشید؛ خدا همراه شماست. کسی که خدا همراهش است، از هیچ چیز نباید باک داشته باشد.(337)
11 / 8 / 58
* * *
از خود گذشتن رمز پیروزی
این توجه به خدا بود. از خود گذشته بود به خدا پیوسته بود. این رمز، رمز پیروزی است.
تا انسان به خود مشغول است نمی تواند کاری بکند. برای اینکه خودها هستند. افراد هستند تا شما به خود مشغولید و برادرتان هم همین طور و من هم همین طور. و برادرم همین طور. هر کدام یک آمال خاصی دارید. تا توجه به خود است اقبال به خود است و پشت به خدا، همه نکبتها هست. در پیروزی شما عکس بود مطلب. از آمال خودتان دست برداشته بودید.(338)
1 / 10 / 58
* * *
کم کردن توجه به نفس
می دانند بخواهید سالم باشید از آن راه باید بروید. باید از توجهاتی که به نفس هست خودتان را کم کم خارج بکنید، البته مساله ای نیست که به این زودی بشود، لکن کم کم خارج بکنید. اینهمه آمال ما زیر خاک خواهد رفت، تمام خواهد شد. اینهمه توجهات به خود به ضررمان تمام می شود و تمام می شود. آنکه باقی می ماند آن است که مربوط به خداست: ما عِندَکُم یَنفَدُ وَ ما عِندَالله ِ باقٍ. آنکه است [باقی می ماند].(339)
* * *
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 186
غفلت نکردن از خدا
از خدا غافل نباشید.از یک قدرت مافوق الطبیعه، قدرت بزرگ، غافل نباشید. اتّکا کنید به آن قدرت. پشتوانۀ شما یک همچو قدرتی است. پشتوانۀ شما یک همچو قدرتی است.(340)
14 / 3 / 59
* * *
اعتراف به خلاف موجب بزرگی است
بدانید که این چیزهایی که در نفس خودتان هست، این اوصافی که در نفس خودتان هست، اگر مهار نکنید یک وقت یک دیکتاتور از کار در می آیید. اینطور نباشد که آنقدر خودتان را ببینید که هرچه می گویید همان درست است؛ و آنقدر خودبین باشید که اگر نادرستی را فهمیدید هم، حاضر به تسلیم نباشید.
انسان کامل آن است که اگر فهمید که حرفش حق است با برهان اظهار کند ومطالبش را برهانی بفهماند. اینکه در قرآن کریم دارد که لا اکراهَ فِی الدِّینِ برای اینکه تحمیل عقاید نمی شود کرد. امکان ندارد که همین طوری یک کسی تحمیل عقاید بکند. این باید با یک توطئه هایی [باشد] که بد را به دیگران به عنوان خوب جلوه بدهد. یا اینکه اگر انسان باشد و اگر تربیت شده باشد با برهان آن مطلبی را که دارد به مردم بفهماند. تحمیل نباشد. آگاه کند مردم را بر اینکه راه این است، نه اینکه تحمیل کند به مردم که باید از این راه بروید. شما توجه به این معنا داشته باشید که چنانچه ان شاءالله رئیس و فرماندار شدید، این خوی را که در انسان هست این خوی را از خودتان زایل کنید. و از الآن توجه به این معنا داشته باشید که مبادا مبتلا به این خودخواهی عظیم باشید که منشا دیکتاتوری و منشا همۀ مفاسد است. اگر یک چیزی را دیدید که واقعاً خلاف کردید، اعتراف کنید. این اعتراف، شما را در نظر ملتها بزرگ
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 187
می کند؛ نه اینکه اعتراف به خطا شما را کوچک می کند.(341)
24 / 11 / 59
* * *
مراقبت از زبان
آن چماق زبان و چماق قلم بالاترین چماقهاست که فسادش صدها برابر چماقهای دیگر است. آنهایی که می خواهند صحبت بکنند، و خصوصاً در این چند روز زیاد هم هستند، باید توجه بکنند به اینکه قبل از اینکه می خواهند صحبت بکنند، بنشینند و با خودشان فکر بکنند ببینند که این زبان چماق است و می خواهد به سر یک دسته دیگر کوبیده بشود، یا اینکه این زبان زبان رحمت است و برای وحدت؟ چنانچه مالک نفس خودشان هستند ـ این امر مهم که مالکیت شخص بر نفس خودش است، حضرت موسی ـ سلام الله علیه ـ یک همچو ادعایی کرد، و او بحق بود، که به خدای تبارک و تعالی عرض کرد که من مالک هیچ کس نیستم الاّ مالک خودم و برادرم ـ این یک ادعای بزرگی است که شایستۀ پیغمبران است. ماها مالک خودمان نیستیم. مالک برادرهایمان هم نیستیم. مالک فرزندانمان هم نیستیم. مالک دوستانمان هم نیستیم. عمده مالکیتِ خودش است بر خودش. انسان وقتی می خواهد صحبت بکند [باید] زبان مملوک او باشد و او سلطنت بر زبان خودش داشته باشد؛ نه اینکه شیطان بر نفس او و بر زبان او تسلط پیدا کند، و حرفها و چماقها و اسلحه هایی باشد که از اسلحۀ صدام برنده تر است.(342)
4 / 12 / 59
* * *
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 188
انسان، منشا خیر و شر
آنچه که به سر انسان می آید از خیر و شر، از خود آدم است. آنچه که انسان را به مراتب عالی انسانیت می رساند، کوشش خود انسان است و آنچه که انسان را به تباهی در دنیا و آخرت می کشد، خود انسان و اعمال خود انسان است.
این انسان است که خدای تبارک و تعالی به طوری خلق فرموده است که راه راست و کج را می تواند انتخاب کند. و تمام انبیا از صدر عالم تا آخر برای این آمده اند که این آدم را از آن راه کج و راههای باطل هدایت کنند به صراط مستقیم انسانیت؛ یک سرش اینجاست و سر دیگرش عندالله است. ما خودمان را اگر توانستیم اصلاح کنیم، کنترل کنیم و تربیت کنیم خودمان را، مراقبت کنیم از خودمان، در همۀ امور موفق خواهیم شد. و چنانچه ـ خدای نخواسته ـ در آن مقاصد اسلامی یا انسانی که داریم، موفق نشویم، مع ذلک، آن توفیق الهی که برای اشخاص صحیح و متعهد هست، برای ما هم هست.(343)
11 / 5 / 60
* * *
بی توقعی از مردم
اینی که اساس است این است که ما حسابمان را با خدا درست کنیم نه با مردم، و از هیچ کس هم توقع نداشته باشیم. مایی که برای خدا می خواهیم یک کاری بکنیم توقع نداشته باشیم.(344)
18 / 11 / 61
* * *
عمل به حکم خدا
هیچ کدام از ما نباید انتظار تعریف را داشته باشیم. باید به حکم خدا عمل کنیم و به این هم کاری نداشته باشیم که چه کسی
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 189
از این کاری که برای خدا می کنیم خوشش می آید و یا چه کسی بدش می آید.(345)
28 / 2 / 62
* * *
نجات از خودخواهی
سرکوب کنید آمالی که خیال می کنید یک چیزی است. حساب کنید که ما چی هستیم، و این منظومۀ شمسی چی هست و این کهکشانها چی هستند در مقابل عظمت خدا تا بفهمید که ما درگیر یک شیطنت کثیف هستیم، نه یک شیطنتی که باز یک چیزی هست. ما گرفتار یک شیطنت هایی در خودمان هستیم که کثافتکاری است و پستی است. و خودتان را نجات بدهید و خودمان را نجات بدهیم. اگر از این بند نجات پیدا بکنید، آن بعدش آسان می شود، وحدت آسان می شود، اما از این بند باید نجات پیدا بکنیم، از این بند خودخواهی، هر چه هست برای خودم، خود محوری، من، نه غیر. این در همۀ نفوس هست مگر اینکه تهذیب بشود.(346)
21 / 4 / 62
* * *
شروع اصلاح از خودمان
ما باید از خودمان شروع کنیم، اگر ما خودمان را اصلاح کنیم قهراً آن مقصدی که ما داریم، در دنیا هم صدور پیدا می کند، چنانچه پیدا کرده است. اگر خدای نخواسته، ماهواهای نفسانی مان اسباب این بشود که گله ها به شکایت ها، شکایت ها به مخالفتها برسد، آن روزی است که عزای همۀ کشور را باید بگیریم و گناهش گردن ماست که نفسانیت خودمان را زیر پا
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 190
نگذاشتیم.(347)
21 / 4 / 62
* * *
تقویت قلب
هر عملی اولش فکر است. هر کاری اولش تفکر و تامل در اطراف کار است. اگر مادر روحمان ضعف باشد نمی توانیم کاری بکنیم، روح را قوی کنید، قلب خودتان را قوی کنید، به خدا منقطع بشوید.(348)
23 / 2 / 63
* * *
بت نفس، مادر بتها
من به تو توصیه می کنم که اوّل قدم بیرون آمدن از حجاب ضخیم انکار است که مانع هر رشد و هر قدم مثبت است. این قدم کمال نیست، لکن راهگشای به سوی کمال است چنانچه «یقظه» را که در منازل سالکان، اوّل منزل محسوُب شده است از منازل نتوان شمرد، بلکه مقدمه و راهگشای منازل سالکین است. در هر صورت با روح انکار نتوان راهی به سوی معرفت یافت.
آنان که انکار مقامات عارفان و منازل سالکان کنند، چون خودخواه و خودپسند هستند هرچه را ندانستند حمل به جهل خود نکنند و انکار آن کنند تا به خودخواهی و خودبینی شان خدشه وارد نشود (مادر بتها بت نفس شماست) تا این بت بزرگ و شیطان قوی از میان برداشته نشود راهی به سوی او جلّ و علا نیست و هیهات که این بت شکسته و این شیطان رام گردد.(349)
* * *
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 191
اهمیت انگیزۀ الهی داشتن
اگر با انگیزۀ الهی مُلک جن و انس کسی را باشد، بلکه اگر به دست آورد، عارف بالله و زاهد در دنیاست و اگر انگیزه، نفسانی و شیطانی باشد هرچه به دست آورد، اگر چه یک تسبیح باشد، به همان اندازه از خداوند تعالی دور است و فاصله گرفته.(350)
* * *
آرامش قلوب
آنچه مایۀ نجات انسانها و آرامش قلوب است وارستگی و گسستگی از دنیا و تعلقات آن است که با ذکر و یاد دائمی خدای تعالی حاصل شود.(351)
* * *
راه حل مسائل
خودی را کنار بگذارید و خدا را توجه کنید. اگر این مسئله در هر انسانی حل بشود، همۀ مسائلش حل شدنی است.(352)
13 / 6 / 64
* * *
کتابتعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 192