رباعی

رهروان

رَهروان

برخیز که رَهروان براهند هَمه

پیوسته بسوی جٰایگاهند هَمه

آنجا که بجُز دوست ز کس یادی نیست

افسرده دلان رویْ سیٰاهند هَمه

 

کتابدیوان اشعارصفحه 239