مجله کودک 511 صفحه 8

برای فاطمه، همسر برای دختر خورشید علی از هر کسی بهتر  چراغ خانهام لالا گل دُردانهام لالا  علی شیر خدا، لالا علی مشکلگشا، لالا شب تاریک نان میبرد برای بچهها، لالا  لالا مشکلگشای من گل باغِ خدای من  حسن فرزند آنها بود حسن مانند بابا بود شهید از زهر دشمن شد حسن یک کوه تنها بود  لالا کوهِ بلند من شراب و شعر و قند من  علی فرزند دیگر داشت جوانی کوهپیکر داشت همیشه حضرت عباس به لب نام برادر داشت و میخواست او را شاخ بزند، که گاو وحشی با خشم سرش فریاد کشید: «آهای بز پُررو! همانجا بایست و از سر جایت تکان نخور! فکر کردهای از تو میترسم؟ نه، اشتباه کردهای! این ترس و وحشت من از شیر

مجلات دوست کودکانمجله کودک 511صفحه 8