مطابق آنچه در تذکره­ های مربوط به دورۀ قاجاریه همچون «خیرات حسان» ثبت شده است، چهل و هشت شاعر زن در این دوره شعر سروده­ اند. شاعرانی همچون گوهر قاجار، عفت قاجار، شاه بیگم (ضیاءالسلطنه)، جهان قاجار، والیه و دیگر شاعران زن عهد قاجار  که غالب این شاعران مضامین گذشتگان را در شعر خود تکرار کرده­اند و شعرشان از حوزۀ تقلید و تفنن و وابستگی به طبقۀ دربار و اشراف حصار اندرونی خانه ­های خود فراتر نرفته است.

با این ­همه در طول سلطنت قاجار بر ایران، اشعارِ شاعران زنی همچون رشحه اصفهانی و مستوره کردستانی و فاطمه سلطان خانم فراهانی و چند شاعرۀ دیگر به لحاظ زبان ، قالب و معنی در قیاس  با دیگر زنان شاعر این دوره  تشخصی ویژه دارند و  نوع نگاه و جهان ­بینی و رویکرد فکری و اجتماعی هر یک قابل بررسی و تأمل است که در این میان شعر فاطمه سلطان خانم به جهت نوع نگاه دینی خود به مسئلۀ مهدویت، در بحبوحۀ جریان مشروطه ­خواهی و ظهور مفاهیمی چون وطن، آزادی، حقوق زن و نیز سال های ظهور «بهائیت» در ایران، ابعادی خاص و ممتاز دارد.  

 در دوره سلطنت کوتاه مظفرالدین شاه پیدایش جریان تاریخی مشروطه سریع‌تر شد و نوع نگاه به نهادهای حکومتی و دینی تا حد زیادی دگرگون شد و مباحث و مجادلات میان مشروطه­ خواهان و مشروعه ­خواهان افزایش یافت. متعاقب این وضعیت در نیز نگرش زنان تغییر و تحولی پدید آمد که منجر به ثبت اندیشه ‌های اجتماعی شد و دریچه ای تازه از جهانی متفاوت را یا ذهنیت و عاطفعۀ زنانه را فراروی جامعۀ ایرانی گشود. همان گونه که اشاره شد، اشعار مهدوی فاطمه سلطان خانم فراهانی در این دوره، فراتر از توجه او به برخی مفاهیم مشروطیت، به خاطر نگاه شیعی و توجه ویژه به مقولۀ مهدویت در شرایط گرایش شماری از ادبا همچون طاهره قره العین شاعرۀ عارف مسلک همعصر فاطمه سلطان خانم که احوال او در کتاب «از صبا تا نیما» از یحیی آریان ­پور مذکور است و نعیم اصفهانی و... به بهائیت بسیار حائز اهمیت است.

 دربارۀ زندگی و شعر فاطمه سلطان خانم فراهانی نوشته ­اند که وی زنی شاعر و ادیب بود و در ادبیات فارسی و عرب و شعر فارسی مهارت کامل داشت. دیوان او در حدود دو هزار قصیده در مدح امام زمان(عج) و مظفرالدین شاه قاجار است. تولد وی در سال ۱۲۸۱ قمری (یا ۸۲ قمری) و وفاتش در سال ۱۳۰۸ (یا به قولی بعد از ۱۳۰۵ هجری قمری) بوده است. فاطمه که دختر حاج میرزا حسن، نوه قائم مقام فراهانی و‌ خواهر ادیب الممالک فراهانی بود‌. با عموزاده خود ازدواج کرد و با تخلص شاهین به شاعری پرداخت. ادیب الممالک فراهانی دربارۀ او می‌گوید: «این خواهرم که در قید حیات است، از زنان ادیبه ایران به‌ شمار می ‌رود. نامش «فاطمه خانم» است و «شاهین» تخلّص می‌ کند. شعرش به طراوت و حلاوت مشهور شده و در خاتمه کتاب خیرات حسان قصیده ای از وی ثبت گشته...» به نوشته مؤلف خیرات حسان، این بانو، در ادبیات فارسی و عرب و شعر فارسی مهارت کامل داشته و مقامش در شعر فارسی همانند خَنساء در شعر عربی است. دیوان او حدود دو هزار قصیده در مدح امام قائم (علیه السلام) و مظفرالدین شاه قاجار (۱۳۱۳–۱۳۲۴ ق) دارد.

 شعر فاطمه سلطان خانم فراهانی (شاهین) با موضوع توانایی «زن» و نجات «وطن» نشان از تعهد اجتماعی او در جایگاه یک شاعر زن شیعی دارد:

وطن فتاده به گرداب و جز به کشتی علم           

محال باشد جز بر شما نجات وطن       

چو دختران وطن علم و دانش آموزند             

شوند از اثر دانش امهات وطن      

زنان به جسم وطن جان و مردها جسمند           

ز روح و جسم بود جنبش و حیات وطن

ز همت سر انگشت نازپرورشان                       

شود گشوده گره‌ ها ز مشکلات وطن... 

  

در اشعار گوهر قاجار و خانم کوچک نیز مولفه های دینی تجلی یافته و رگه هایی از عرفان در شعر گوهر قاجار و عفت نسابه دیده می شود؛ اما نکتۀ جالب توجه در رابطه با شعر فاطمه سلطان آن است که حتی در اشعاری از او که به نوعی با مفاهیم شروطیت مرتبط است، باز هم نگاه دینی دیده می­شود. وی در یکی از اشعارش به برابری زن و مرد و بلکه برتری زن بر مرد تأکید می کند. او زن را به  روح، و مرد را به جسم مانند می ­کند و به نام­ های از زنان برتر تاریخ همچون حضرت زهرا و حضرت مریم علیهما السلام اشاره می کند که به مقامات بالای معنوی رسیدند و زنان را خواستگاه هستی و شایستۀ ستایش و تمجید برمی­ شمارد:

چو آفتاب پدیدار شد ار یک چند

نهفته بود هنر در زنان دانشمند

زنان مشابه روحند و نوع مردان جسم

ز جان روشن باشد همیشه تن خرسند

یکی است ناخن و چنگال شیر ماده و نر

یکی است لعل بدخشان به تاج و گردنبند

مگر نه حضرت صدیقه دخت پیغمبر

فکنده بالش رفعت فراز چرخ بلند

مگر نه مریم با نفس خود مجاهده کرد

سپس مر او را با روح قدس شد پیوند

مگر نه آسیه شد در خضوع بی همسر

مگر نه رابعه بد در خضوع بی مانند

زنان فراخور مدحند و لایق تمجید

که امّهات کمالند و مستحق پسند...

در اینجا به عنوان نمونه نگاهی به ترجیع بندی از فاطمه سلطان خانم فراهانی در مدح و میلاد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می ­اندازیم. بند نخست این ترجیع بند، شامل بهاریه و تخلص به نام حضرت موعود است:

باغ پر لاله و ریاحین شد                     

بوستان پر ز ورد و نسرین شد

چشم نرگس دوباره دل ها زد                 

زلف سنبل دوباره پرچین شد

گرگ با برّه عهد الفت بست                   

کبک و صعوه قرین شاهین شد

کآمد از عرصۀ عدم به وجود                     

 پادشاهی که سرور دین شد

گاه میلاد آن شه است که او                     

وارث خاتم النبییّن شد

 آفتاب سخا و جود آمد

صاحب الامر در وجود آمد

وی در بندهای بعد به مدح و عرض حاجت به پیشگاه ولی عصر می­ پردازد:

ای به فرمان تو قلوب و رقاب               

هشت جنت ز درگهت یک باب

ای که در نزد قدر درگاهت                   

آسمان نیست­تر بود ز تراب

آگهی زانکه دوستانت را                       

از فراقت نمانده دیگر تاب

ز اشتیاق رخت ببین ما را                     

راه در دیدگان ندارد خواب

آخر ای ماه طالع روشن!                       

آخر ای آفتاب عالم تاب !

چند باشیم ما در این ظلمت؟                 

از رخ نور باز گیر حجاب

رحمتی ای مفرّحِ غم­ها                         

چاره ­ای ای مفتح ابواب !...

این­گونه خطاب دردمندانه به امام موعود، نشان از ایمان و معرفت عمیق شیعی فاطمه سلطان خانم فراهانی به مقولۀ مهدویت در روزگار خود دارد. این ترجیع بند که به مناسبت نیمۀ شعبان و ولادت حضرت صاحب الزمان علیه السلام سروده شده است، البته سرشار از سرور و بشارت است:

همه دارند عشرت و شادی                   

همه هستند خرم و خندان

از چه؟ از آنکه نور حق گردید                  

آشکارا به نیمۀ شعبان

امشب است آنکه دامن نرگس               

جای سرو است و سنبل و ریحان

مهر امشب نموده است طلوع                 

ماه افروخته رخ تابان

 آفتاب سخا و جود آمد

 صاحب الامر در وجود آمد

آمد آن شاه معدلت ­پرور                         

تا ببخشد زمانه را زیور...

دربارۀ سبک و زبان شعر فاطمه سلطان خانم فراهانی باید گفت علاوه بر آنکه قرائن صوری و معنوی شعر کلاسیک در آثار او، گونه­ ای تلفیق زبان سبک عراقی و خراسانی و صمیمیت و روانی زبان و ظرافت و لطافت زنانه در شعر او مشاهده می ­شود، که موجب تشخص شعر او در میان شاعران روزگار خویش است.

ابعاد معنایی و مضمونی و گونۀ خطاب و بصیرت و معرفت دینی این بانوی شاعر عهد قاجار، در اشعاری که با موضوع مهدویت و انتظار سروده است، همچنان گستره ­ای شایستۀ توجه و تأمل در حوزۀ مطالعات ادبی و دینی محسوب می­شود.

 به قلم:سیده فاطمه موسوی

منابع:

دیباچهٔ دیوان چاپ وحید دستگردی

مشاهیر زنان پارسی گوی ایران از آغاز تا مشروطه؛ محمد رجبی، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۴، ص ۷۷. (به نقل از ویکی پدیا)

اشعار از نسخۀ دست­نویس کتابخانۀ سعیدنفیسی

. انتهای پیام /*