توضیحات کارشناس:
در باره دختری که با اجازه پدر ازدواج شرعی کرده، و در حالی که هم بستر نشده است، مطلقه میشود، صرفا مسأله در حکم باکره بودن و نبودن و ضرورت و عدم ضرورت اذن ولی شرعی در ازدواج بعدی مورد بحث نیست، بلکه موضوع تدلیس نیز بسیار مهم و پرمخاطره است و نسبت به آن بسیار باید مراقبت نمود. زیرا چنین کسی نباید خود را در ازدواج مجدد باکره (ازدواج نکرده ) معرفی نماید؛ و الا در صورت تدلیس، شوهر از حق فسخ برخوردار بوده و میتواند نکاح را فسخ نماید.
فرع مذکور شامل حال هر دختری است که به عقد شرعی اقدام کرده باشد، چه دختری که به عقد دایم شخصی درآمده، و پس از آن و بدون مقاربت طلاق گرفته است؛ و چه دختری که قبل از ازدواج دایم، آنگونه که در حال حاضر متداول شده است، به عقد موقت خواستگار خویش در آمده و متاسفانه کارشان فرجام شیرین نیافته است. لذا خانوادهها باید به آثار شرعی و حقوقی عقد موقتهایی که امروزه قبل از عقد دایم واقع میشود، توجه کافی مبذول داشته و از سادهاندیشی و سهل انگاری خودداری نموده و بدانند که در امور مهم و سرنوشت ساز، دور از ذهن و ضعیف بودن احتمالات، از اهمیت و ضرورت احتیاط و رعایت جوانب نمیکاهد.
مسأله مورد بحث را صاحب عروه چنین تبیین و تقریر فرموده است:
(مسألة 2): إذا ذهبت بکارتها بغیر الوطء من وثبة و نحوها، فحکمها حکم البکر، و أمّا إذا ذهبت بالزنا أو الشبهة ففیه إشکال، و لایبعد الإلحاق بدعوىٰ أنّ المتبادر من البکر من لم تتزوّج، و علیه فإذا تزوّجت و مات عنها أو طلّقها قبل أن یدخل بها، لایلحقها حکم البکر، و مراعاة الاحتیاط أولىٰ.
(العروة الوثقى مع تعالیق الإمام الخمینی؛ ص: 1010 )
همانگونه که در متن آمده است صاحب عروه در مسأله مذکور متعرض حکم سه موضوع مختلف شدهاند.
اول: دختری که پرده بکارت او به علتی غیر از عمل مقاربت از بین رفته است.
دوم: دختری که به سبب زنا یا وطی شبهه پرده بکارت خود را از دست داده است.
و سوم دختری که ازدواج کرده و قبل از وطی مطلقه شده و پرده بکارت دارد.
ایشان نسبت به دسته اول بدون تردید فتوا دادهاند که حکم باکره را دارند. در باره گروه دوم نیز در نهایت و بعد از طرح اشکال فتوایشان همین است، بر خلاف دسته سوم که آنان را از شمول حکم باکره خارج دانسته و گوشزد نمودهاند که رعایت احتیاط بهتر است.
دختر باکره به صرف عقد دایم یا موقت شدن، از حکم باکره بودن خارج میشود
امام خمینی (س) در تعلیقات خویش بر عروه، در موضوع دوم و ذیل عبارت "و لایبعد الإلحاق" مرقوم فرمودهاند:
«بل لایبعد عدمه، لکن لایترک الاحتیاط فیه و فی تالیه» (همان )
به بیان دیگر، امام ره در این حاشیه، در باره دختری که به دلیل زنا یا وطی شبهه بکارت از دست داده است، بر خلاف نظر صاحب عروه که معتقد به الحاق او به باکره است، فرمودهاند:
بلکه بعید نمیباشد عدم الحاق او به باکره؛ و بعد از این فتوا و در مقام بیان احتیاط مورد تأکید خویش در این مسأله و فرع بعد از آن، عبارت: «لکن لایترک الاحتیاط فیه و فی تالیه» را اضافه نمودهاند.
بنابر این و به برداشت اینجانب، طبق متن عروه و حاشیه حضرت امام ره:
به فتوای امام خمینی (س) همانگونه که دختر، بعد از ارتکاب زنا و وطی شبهه در حکم باکره نیست و برای ازدواج اجازه پدر لازم ندارد، همچنین است دختری که بعد از عقد دایم یا موقت، به واسطه طلاق و یا تمام شدن مدت عقد یا بذل آن، از شوهر جدا شده است، حتی اگر به هیچ وجه نزدیکی نکرده باشد؛ پس او هم در حکم باکره نیست و در ازدواج بعدی نیاز به اجازه پدر ندارد.
تاریخ انتشار: 1392/10/18
آخرین ویرایش: 1392/10/27
موضوعات مرتبط:
-
دختری که به علتی غیر از ازدواج، مثلا بر اثر زنا یا وطئ شبهه و یا حادثه، بکارت خود را از دست داده است آیا می تواند بدون اذن و اجازه پدر اقدام به ازدواج دایم یا موقت نماید؟