توضیحات کارشناس:
ماه شوال که روز اول آن عید فطر و روزه گرفتن در آن روز سعید حرام می باشد، همانند هر ماه قمری از راههای معین شرعی ثابت میشود.
تعیین و تبیین راههای شناسایی اول ماه از شؤون مرجع تقلید است، لیکن تشخیص موضوع و این که آیا اول ماه شده است یا نه؟ امر تقلیدی نیست بلکه بر عهده شخص مکلف است که آن را از راههای بیان شده توسط مجتهد معلوم میکند.به همین جهت است که چه بسا پیش آید که تشخیص اهل تقلید با تشخیص مرجع تقلید در این موضوع متفاوت باشد!
در کتاب "العروة الوثقى مع تعالیق الإمام الخمینی؛ ص: 572 " در بیان طرق ثبوت هلال رمضان و شوال براى روزه و افطار چنین آمده است:
فصل فی طرق ثبوت هلال رمضان وشوّال للصوم والإفطار، وهی امور:
الأوّل: رؤیة المکلّف نفسه. الثانی: التواتر. الثالث: الشیاع المفید للعلم، و فی حکمه کلّ ما یفید العلم و لو بمعاونة القرائن، فمن حصل له العلم بأحد الوجوه المذکورة وجب علیه العمل به و إن لم یوافقه أحد، بل و إن شهد و ردّ الحاکم شهادته. الرابع: مضیّ ثلاثین یوماً من هلال شعبان أو ثلاثین یوماً من هلال رمضان، فإنّه یجب الصوم معه فی الأوّل و الإفطار فی الثانی. الخامس: البیّنة الشرعیّة، و هیخبر عدلین؛ سواء شهدا عند الحاکم و قبل شهادتهما، أو لم یشهدا عنده، أو شهدا و ردّ شهادتهما، فکلّ من شهد عنده عدلان عنده یجوز - بل یجب علیه - ترتیب الأثر؛ من الصوم أو الإفطار، ... السادس: حکم الحاکم الذی لم یعلم خطؤه و لا خطأ مستنده، کما إذا استند إلى الشیاع الظنّی، و لایثبت بقول المنجّمین، و... ، و لا برؤیته یوم الثلاثین قبل الزوال، فلایحکم بکون ذلک الیوم أوّل الشهر، و لا بغیر ذلک ممّا یفید الظنّ و لو کان قوّیّاً إلّا للأسیر و المحبوس.
و در صفحه 279 جلد اول تحریرالوسیله نیز فرمودهاند:
یثبت الهلال بالرؤیة و ان تفرد به الرائی، و التواتر و الشیاع المفیدین للعلم، و ...
مطابق متون فوق، راههای ثبوت هلال ماه رمضان و ماه شوال براى روزه و افطار عبارتند از:
اوّل: آن که خود انسان ماه را ببیند، اگر چه دیگران ندیده باشند.
دوم: خبر متواتر
سوم: شیاع، که باعث یقین به رؤیت هلال شود، یعنى عدهاى که از گفتۀ آنان یقین حاصل مىشود، بگویند: ماه را دیدهایم؛ و در حکم شیاع است هر آن چه که مفید علم و یقین شود، اگر چه به ضمیمه و کمک قرائن باشد.
پس هر کس به یکى از این سه طریق، یقین به هلال کند باید بر اساس آن عمل نماید، هر چند که دیگرى با او موافقت نکند، بلکه هر چند شهادت او را حاکم شرع رد نماید.
چهارم : گذشتن سى روز از اوّل ماه قبلى؛ بنا بر این: با گذشت سى روز از هلال ماه شعبان، ماه رمضان ثابت و روزه واجب مىگردد و با سپری شدن سی روز از هلال ماه رمضان، عید فطر ثابت و افطار واجب مىشود.
پنجم: به واسطه بیّنه شرعى یعنی: به گفته دو نفر عادل که شهادت دهند هلال را دیدهاند، چه در نزد حاکم شرع شهادت دهند و او شهادت آنان را قبول کرده یا رد نماید، یا آن که اصلا نزد حاکم شهادت نداده باشند؛ پس بر هر کسی که دو شاهد عادل نزد او به دیدن ماه شهادت دادهاند، جایز بلکه واجب است که به آن ترتیب اثر داده و به مقتضاى آن عمل نموده و روزه بگیرد یا افطار نماید.
ششم: حکم حاکم شرع، در صورتی که انسان خطاى او و یا خطاى دلیل و مستند حکم او را نداند.
اعتبار و حجیت حکم حاکم مختص مقلیدین او نیست بلکه بر همه مردم حتی بر مجتهدین دیگر حجت است، به شرط آن که اشتباه بودن حکم حاکم یا خطا بودن مستند حکم او ثابت نشده باشد. (رجوع شود به تحریر الوسیلة؛ ج1، ص:280؛ «مسألة 5 - لا تختص حجیة حکم الحاکم بمقلدیه، بل حجة حتى على حاکم آخر لو لم یثبت خطأه أو خطأ مستنده»)
تمام اینها که گذشت راههای شرعی اثبات اول ماه است و ماه با آنها ثابت مىگردد؛ ولی به قول منجّم ثابت نمىشود و به صرف دیدن ماه قبل از ظهر روز سىام نیز حکم نمىشود که آن روز اول ماه است. و هم چنین ثابت نمىشود به راههای گمانآور، هر چند که مفید ظنّ قوى باشد مگر براى اسیر و محبوس.
اما مسأله رؤیت با استفاده از ادوات و وسایلی مانند تلسکوپ و به اصطلاح دیدن با چشم مسلح، این فرع را امام خمینی (ره) در جلد دوم کتاب تحریرالوسیله ص: 607 و در ضمن مسائل مستحدثه مطرح کرده و چنین نوشتهاند:
مسألة 18 - لا اعتبار برؤیة الهلال بالآلات المستحدثة، فلو رئی ببعض الآلات المکبرة أو المقربة نحو تلسکوب مثلا و لم یکن الهلال قابلا للرؤیة بلا آلة لم یحکم بأول الشهر، فالمیزان هو الرؤیة بالبصر من دون آلة مقربة أو مکبرة، نعم لو رئی بآلة و علم محله ثم رئی بالبصر بلا آلة بحکم بأول الشهر،
یعنی: رؤیت هلال با وسایل جدید اعتبار ندارد؛ پس اگر ماه را با بعضى از وسایل بزرگکننده یا نزدیکآورنده مانند تلسکوپ مثلا، ببیند در حالی که هلال بدون آن ابزار قابل رؤیت نباشد، حکم به اول ماه نمىشود. پس معیار رؤیت به چشم است بدون وسیلۀ نزدیکآورنده یا بزرگکننده، البته اگر کسی با وسیلهاى ماه را دیده و جاى آن را بداند، سپس با چشم و بدون وسیله آن را رؤیت نماید حکم به اول ماه مىشود.
بر این اساس؛ اگر بدانیم که بینه (دو مرد عادل)، ماه را فقط با چشم مسلح دیده و بر پایه آن شهادت دادهاند، گواهی آنان معتبر و ملاک عمل نمیباشد. حتی در صورتی که ثابت شود حاکم، حکم به اول ماه بودن را به استناد و بر پایه رؤیت با چشم مسلح صادر کرده است، اعلام و حکم حاکم نیز حجت و معتبر نیست. زیرا همانگونه که گذشت به نظر امام ره حکم حاکم هنگامی معتبر است که علم به خطا بودن آن یا اشتباه بودن مستند آن نداشته باشیم.
3/5/1392