توضیحات کارشناس:
آنگاه که انسان عاقل به بلوغ میرسد در حقیقت به وادی تکلیف و دوران زندگی و رفتار مسؤولانه قدم میگذارد. دورهای از عمر که دیر یا زود بدون هیچ اجحافی مورد ارزیابی دقیق خداوند متعال قرار خواهد گرفت.
همانگونه که قرآن حکیم در کریمه 40 سوره نساء بدان اشاره نموده و می فرماید: إِنَّ اللَّهَ لاَ یَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضَاعِفْهَا وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِیماً.
کسی که خود را در برابر خالق عظیم مسؤول و مکلَّف میبیند و پیام «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ» (صافات آیه 24) را به گوش جان شنیده و به فکر روز پاسخگویی است، ناگزیر از در پیش گرفتن مسیر طاعت و بندگی و رضای خداوند عزیز است.
چنین شخصی لاجرم در پی کشف و شناخت وظایف بر آمده و در این مقصد یا بر دانش و سرمایه علمی و توان حرفهای خویش اگر داشته باشد تکیه مینماید و یا به تعهد و مجاهدت علمی و یافتهها و استنتاجهای فنی شخصی اعتماد میکند که او را در بین مردان این میدان، کارکشته ترین و حرفهایترین و به اصطلاح اعلم آنان میداند.
و اگر طریق نخست برویش مسدود بود و راه دوم را نیز نخواست و برنگزید پس باید به احتیاط در عمل تن دهد و بدان پناه برد؛ به این معنی که در هر مورد و موضوعی با در نظر گرفتن همه احتمالات و نظرات به گونهای عمل نماید که مطمئن از انجام دستور خداوند حکیم باشد.
ناگفته نماند محتاط بودن شیوهای است ظریف و دشوار و نیازمند آشنایی به موارد احتیاط، به همین جهت اهل خود را میطلبد و مسیری نیست که هر کسی عزم و پای رفتن در آن را داشته باشد.
پس همانگونه که حدیث «من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا لهواه مطیعا لأمر مولاه فللعوام أن یقلدوه» که سید ره در عروه و امام ره در تحریر آوردهاند دلالت دارد، تقلید از فقیهى که خویشتندار، حافظ دین، مخالف هواى نفس و مطیع امر مولای خویش میباشد، برای عامه مردم که نه اهل اجتهادند و نه آشنا به مواضع احتیاط، شیوهای است مطمئن و مناسب حال آنان، و حجتی است سهل الوصول و پذیرفته در پیشگاه حق تعالی.
در باب تقلید، دو عنوان و اصطلاح وجود دارد که با مسأله مورد بحث ما مرتبط است؛ و به همین جهت ناگزیر از توضیح آنها هستیم تا به پاسخ سؤال برسیم.
یکی "تقلید ابتدائی" است و دیگری عنوان "بقا بر تقلید".
تقلید ابتدائی عبارت است از پیروی کردن شخص از مجتهد جامع شرایط بدون داشتن سابقه تبعیت از او.
موضوع بقا بر تقلید همواره بعد از تحقق تقلید و مقلَّد شدن قابل تصور است و آن وقتی است که مرجع تقلید از دنیا میرود.
در این صورت است که پیروان وی با مسأله بقا بر تقلید مواجه میگردند و در حکم آن باید از فقیه زنده جامع شرایط و اعلم زمان تبعیت نمایند.
پس کسانی که در زمان حیات امام خمینی ره مقلِّد ایشان بودهاند جهت روشن شدن حکم مسأله بقا بر تقلید ایشان باید به مجتهد حیّ اعلم زمان مراجعه نمایند.
پس اگر مرجع زنده قائل به جواز بقا در همه مسایل باشد مقلدین امام خمینی ره مختارند و میتوانند در همه امور از جمله مسایل حج و عمره به تقلید ایشان باقی بمانند.
و اگر بقا را هرچند مشروط به شروطی، واجب بداند، بقا بر تقلید واجب و اجتناب ناپذیر خواهد بود.
علاوه بر اینها که گفتیم تقلید از امام خمینی ره در مسایل حج و عمره برای کسانی که سابقه تقلید از امام ره را ندارند نیز از نظر شرعی ممکن و قابل تصور میباشد، حتی برای جوانان و نوجوانانی که بعد از رحلت حضرت امام ره متولد شدهاند.
زیرا در عصر حاضر هستند مراجعی که مقلِّدین خویش را در موضوعات و ابواب مختلفی که فتوا ندادهاند به فتاوای امام امت ره ارجاع دادهاند.
8/7/1392