سال قبل از تبعید امام یکی از فضلا و طلبه‏های قم که علاقه شدیدی به ایشان‏ داشت. قرار بود از اول ماه که شهریه و مستمری دریافت می‏کند برای ازدواج به ولایت‏ خود برود. این طلبه آنقدر به امام علاقه داشت که اگر روزی صورت شریفشان را‏ نمی‏دید، جداً ناراحت می‏شد. او هر روز به بیرونی امام که ارباب رجوع رفت و آمد‏ داشتند سری می‏زد. این فرد به وسیلۀ اینجانب شهریۀ خود را طلب کرد. چرا که قرار بود‏ از اول هر ماه قمری شهریه طلبه‏ها را پرداخت کنند. امام فرمودند: «جناب حجت‏ الاسلام آقای شیخ حسن صانعی ترتیب پرداخت شهریۀ آن طلبۀ عاشق علم و تقوای‏ امام را بدهند». من بدون اینکه آن طلبه چیزی گفته باشد، اضافه کردم که این آقا برای‏ ازدواج به ولایت خود دعوت شده و ناگزیر باید مخارجی را متقبل شود. اگر ممکن‏ است چون طلبه خوب و درسخوانی است چیزی اضافه بر مستمری به او داده شود. امام‏ فرمودند: «من اضافه ندارم اگر ایشان طلبه‏ای درسخوان است، هر روز در بیرونی منزل‏ من که کاری ندارد چرا خود را معطل می‏کند».
این موضوع نمایانگر این مطلب هم هست که امام به تمام افرادی که به منزل وارد‏ یا خارج می‏شدند، دقت داشتند و اشخاص و حرکتها و مقصود آنان را بدون اینکه طرف‏ متوجه شود، زیر نظر می‏گرفتند در ضمن نمایانگر این نکته هم است که اگر چه این‏ طلبۀ فاضل برای زیارت چهره وجه عالم و مرجع تقلید می‏رود اما امام نمی‏پسندیدند که‏ اوقات کسی بیهوده تلف شود.

منبع: پا به پای آفتاب؛ ج 2، ص 286

. انتهای پیام /*