اکنون (امام) نه تنها یک گوشهاى ننشسته و مشغول به خودش نشده است بلکه
مىخواهد بدنه، تشکیلات، اساس و ساختار اجتماعى حوزۀ علمیۀ نجف را
دگرگون و بازسازى کند، برخورد کند، هشدار و رهنمود به علما، مراجع، طلاب و
فضلاى نجف بدهد. این اقدامات براى نجفىها سنگین بود و لذا بىجهت نیست
که از همان نخستین روزها موتور شایعهسازى و سمپاشى و هجمات بیشرمانه و
غیراسلامى و ضد انسانى عوامل استعمار و رابطین رژیم شاه و متحجرین و
مقدسنمایان با شدت فراوان به کار افتاد و تا پایان بىرحمانه ادامه داشت. ولى این
برخوردها و تبلیغات سوء هیچ خللى در برنامههاى امام به وجود نیاورد و جلسه و
کرسى تدریس ایشان تبدیل به مرکز پرورش مجتهدین و فضلا و شاگردان بزرگى شد
که در طول اقامتشان در حوزۀ نجف تحویل جامعه و امت اسلامى دادند. تلاشهاى
مذبوحانه معاندین و خفاشان نتوانست از چهره تابناک و خورشید فروغبخش امام
بکاهد. ادامه فعالیتهاى جدى معظمله مهر بطلانى بود بر تحلیل کارشناسان مزدور
شاه (امثال «پیراسته»ها که سفیر شاه در بغداد بود) که معتقد بودند اگر امام خمینى
به نجف فرستاده شود در دهان شیر رفته و به پایان حیات سیاسى و اجتماعى خود
مىرسد.
منبع: دفترادبیات انقلاباسلامى؛ خاطرات حجتالاسلام والمسلمین سیدعلىاکبر محتشمىپور، ص 503
.
انتهای پیام /*