در زمان آقای بروجردی در یک ماه رمضان، آقای فلسفی راجع به بهاییها صحبت کرد و آقای بروجردی هم در این مورد پیشنهاداتی ارائه نمودند که قضیه برعکس شد. طوری شد که از سوی رژیم شاه تقریباً به پیشنهاد آقای بروجردی و علمای تهران بی اعتنایی شد و در نتیجه از نظر روحی بین افراد متدین و مسلمان وضع بدی به وجود آمد؛ که چرا با آقای بروجردی برخورد ناشایسته ای کرده اند، آن هم در رابطه با بهاییها. این عمل بدان خاطر بود که شاه یک سفری به قم آمد و در آن هنگام آقای بروجردی در قم نبود. آن زمان رسم بر این بود که وقتی شاه به قم می آمد با آقایان مراجع در حرم ملاقات می کرد. شاه که از غیبت آقای بروجردی با خبر شده بود، پرسیده بود آقای بروجردی کجاست؟ گفته بودند ایشان به کهکیلویه رفته اند. بعدها معلوم شد که شاه انتقام این قصه را گرفته، که بله دیگر حالا آقای بروجردی به کهکیلویه می روند. ما همان موقع خدمت امام رفتیم و با ایشان صحبت کردیم که آقا، دولت با آیت الله بروجردی اینطور رفتار کرده و حیثیت روحانیت را مخدوش نموده است. امام فرمودند:

 «اگر آقای بروجردی الآن به من اجازه بدهند من یکروزه تمام ایران را علیه دولت می شورانم».



(آیت الله احمد آذری قمی ـ یاد؛ س ۱، ش ۴، ص ۳۲. )

. انتهای پیام /*