فرزند یکى از نمایندگان مرحوم آیت اللّه العظمى حکیم نقل مىکرد وقتى
ایشان در سال 1348 رحلت کردند طبیعى بود من که مقلد ایشان بودم
براى انتخاب مرجع تقلید خود تلاش و کوششهایى داشته باشم. روزى که
در منزل ما مراسم روضهخوانى بود و عدهاى از علماى نجف حضور
داشتند، از افراد مختلفى بعنوان مرجع نام بردند ولى از حضرت امام اگر
هم نامى برده مىشد، با دیدى منفى بود. من در نظر خودم به حضرت
امام تمایل داشتم و از اینکه نامى از ایشان برده نشد، ناراحت بودم. همان
شب نیت خواب کردم و ملتمسانه خدا را قسم دادم که اگر ایشان مرجع
تقلید و نایب آقا امام زمان (عج) است در خواب به من نشان داده شود.
در خواب دیدم همه مراجع در منزل ما جمع هستند؛ ولى از آقاى
خمینى خبرى نیست. در عالم خواب به خودم گفتم، لابد ایشان مرجع
نیست و آن افراد درست مىگفتند. که یک مرتبه دیدم حضرت امام از
یکى از اتاقها به همراهى دو نفر از سادات وارد شدند. چهره ایشان
فوقالعاده نورانى بود. من از شوق براى سلامتى ایشان صلوات فرستادم
ولى آقایان علما که آنجا بودند، همگى سه بار صلوات فرستادند. از
خواب که بیدار شدم به مرجعیت ایشان مطمئن شدم و جالب است که
شعار سه بار صلوات در خواب من در سال 1348، در زمان انقلاب اجرا
شد.
منبع: سبوى نور، به کوشش
غلامعلى رجایى ـ فرامرز شعاع حسینى، ص18
.
انتهای پیام /*