پرتال امام خمینی(س):حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد حجتی کرمانی، در کتاب عشق و تلاش که به خاطرات ایشان اختصاص دارد، و توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی منتشر گردیده، در ذیل عنوان «دیدار با دکتر شریعتی»، نقل می کند: یکی از خاطرات دیگر من در ایام مبارزات دیدارهایی بود که با دکتر شریعتی داشتم؛ هنگامی‌که من از زندان آزاد شدم، جلسات گوناگونی به صورت مخفی تشکیل می‌شد و مبارزین در آنجا با یکدیگر آشنا می‌شدند و به سازماندهی عملیات می‌پرداختند.

دکتر شریعتی هم مانند بسیاری از مبارزین در آن زمان مورد غضب قرار گرفته بود و فعالیت‌های او که بیشتر سخنرانی عمومی یا مخفی بود، به صورت پنهان یا نیمه پنهان صورت می‌گرفت. حسینیه ارشاد تعطیل شده بود و ایشان اجازه برگزاری سخنرانی علنی نداشت و دیدار‌هایش به صورت پنهان صورت می‌گرفت. من با آثار دکتر در زندان آشنا شده بودم، اما برای اولین بار در یکی از باغ‌های کرج با هم دیدار داشتیم. یک روز مرحوم دکتر سامی‌که با هم مدتی در زندان بودیم به من زنگ زد و گفت صبح پنج‌شنبه در یکی از باغ‌های کرج جلسه‌ای داریم در این جلسه دکتر شریعتی حضور دارد. طبق قرار با دکتر سامی و آقای باهنر به کرج رفتیم. حدود صبح به آنجا رسیدیم.

از همان آغاز ورود پس از سلام و علیک و معارفه دکتر به طور متوالی و لاینقطع حدود سه ساعت صحبت کرد. حتی در بین ناهار؛ و تمام صحبت‌ها ضبط می‌شد و که قاعدتاً چاپ و منتشر شده است. به نحوی صحبت می‌کرد که مجال برای صحبت دیگران نبود! البته به هر سختی بود من و آقای باهنر یکی ـ دو سؤال مطرح کردیم! دکتر سامی خیلی شیفته دکتر شریعتی بود. اکثر کسانی که در آن جلسه بودند، این شیفتگی و تعلق خاطر را به دکتر شریعتی داشتند. البته من از زمانی که کتاب اسلام شناسی ایشان را در زندان خوانده بودم، و یا یکی ـ‌ دو کتاب دیگر هم، سؤالات و ایراداتی نسبت به نظریات ایشان در ذهنم نقش بسته بود.ولی در جلسات دکتر، کمتر مجالی برای بحث و گفتگو بود.

دیدار دوم ما به دعوت مرحوم آقای شیخ محمدرضا آیت‌اللهی(ایشان بعد از انقلاب معاون شهید رجایی در وزارت آموزش و پرورش بودند و با شهید بهشتی از نزدیک آشنایی داشتند)در منزل ایشان صورت گرفت. در این دیدار آقای جلال کمالی یکی از دامادهای خواهرم که از کرمان به تهران آمده بود، همراه من بود. پس از اینکه دکتر نماز خواند مدت چند ساعت متوالی حرف زد. تا ساعت 2 نیمه شب جلسه طول کشید. ایشان صحبت می‌کرد و ما به ندرت، سؤالاتی مطرح می‌کردیم.

جلسه بعدی جلسة ناهاری بود که مرحوم علی‌آقا حجتی در منزلشان ترتیب داده بود و دکتر در آن روز در هنگام نهار و بعد از آن تا ساعت 5 بعد از ظهر صحبت کرد. انصاف باید داد که صحبت‌های دکتر شریعتی بسیار جذاب بود به طوری که هر چقدر حرف می‌زد شنوندگان خسته نمی‌شدند. در این جلسه مرحوم فخرالدین حجازی و آقای سید محمد صدر برادر خانم علی‌آقا هم حضور داشتند.

صحبت‌های دکتر جوشان و خروشان و دردمندانه بود. بسیار با احساس صحبت می‌کرد. آدم دلسوختگی و اخلاص عجیبی در صحبت‌هایش حس می‌کرد به طوری که حتی در دل کسانی که به نوعی با صحبت‌های وی موافق نبودند می‌نشست و نوعی تحسین به وجود می‌آورد. ایشان دارای نبوغ و زایند‌گی بسیار بود. اندیشه شکوفایی داشت که برای شنونده جذاب بود به همین دلیل بسیاری از افراد مجذوب او و عقایدش می‌شدند و به جهات ضعف اندیشه‌های او زیاد توجهی نمی‌نمودند.

اما شهید مطهری اعتقاد داشت که نظریات دکتر شریعتی در مسائل اسلامی‌ اشکالاتی دارد. من به شهید مطهری از نظر علمی و ایمانی عقیده داشتم و دارم و ایشان را در اندیشه در حقیقت دقیق‌تر از بقیه می‌دانستم و می‌دانم. شهید مطهری به مبانی دینی شدیداً مقید بود. یک عارف وارسته و یک محقق اندیشمند بود. از نظر شهید مطهری دکتر شریعتی به نوعی دیدگاه‌های طبقاتی مارکسیستی را پذیرفته و آن را در عقاید اسلامی‌ و دیدگاه مذهبی خود وارد کرده بود.

در این میان بعضی‌ها از جمله آقای باهنر می‌گفتند نباید روی این اختلافات مانور داد. در این زمان مبارزه اصل است و ما باید اختلافات فکری را برای بعد بگذاریم. آقای ربانی املشی نیز اعتقاد داشت که شهید مطهری در زمینه نقد افکار دکتر شریعتی مبالغه می‌کند. مطلب مرحوم ربانی مقرون به صحت بود زیرا شهید مطهری در مواردی بخصوص دو مورد تز «اسلام منهای روحانیت» منسوب به دکتر، مواضع تندی داشت و چنانکه گفته‌اند در نامه‌هایی به امام نیز در این باره سخن گفته است.

آقای جلال‌الدین فارسی خاطره‌ای از امام در نجف نقل می‌کند و می‌گوید که: «آقای سید مرتضی عسگری جزوه‌ای علیه شریعتی تنظیم کرده و به امام داده بود، امام گفته بودند من این را مطالعه می‌کنم و هفته بعد جواب می‌دهم. هفته بعد جواب را به آقای فارسی داده بودند که به آقای عسگری بگوید که شریعتی به هر حال روشنفکری است که قصد دارد به اسلام خدمت کند و این حرف‌هایی که شما زده اید جز اینکه در جامعة اسلامی ما اختلاف ایجاد کند نتیجه‌ای ندارد.»

همچنین در بیانیة امام خمینی که بعد از فوت حاج‌آقا مصطفی منتشر شد همه اقشار اسلامی به هماهنگی دعوت شدند و بعد از انتشار همین بیانیه بود که مخالفت‌ها با شریعتی فروکش کرد. به هر حال جنبه‌های سازنده اندیشه مرحوم دکتر شریعتی در باروری نهضت فکری اسلامی و گرایش قشر دانشجو به اسلام و انقلاب به هیچ وجه قابل انکار نیست.

بهر حال، اکنون پس از گذشت چند دهه، وقت آنست که تحلیلگران اندیشه دینی، فارغ از حب و بغض‌ها و موضع‌گیری‌های شخصی و گروهی افکار و آراء آن مرحوم را بخصوص با توجه به نقدهای شهید مطهری مورد مطالعه و نقد و بررسی قرار دهند.منبع: کتاب عشق و تلاش، خاطرات حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد حجتی کرمانی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، صص۲۷۷-۲۸۰

. انتهای پیام /*