پرتال امام خمینی(س):پس از اجرایی شدن تصمیم امام خمینی(س) برای بازگشت به ایران و پایان ۱۴ سال دوری ایشان از کشور، تعیین محل سکونت از اهمیت بالایی برخوردار شد؛ تا فعالیتها متمرکز و مکان دیدارهای امام مشخص شود. حضرت امام قبل از تشریف‌فرمایی‌شان گفتند که برای من جایی را انتخاب کنید که در جنوب شهر و یک جای عادی باشد؛ لذا مدرسه رفاه برای استقرار حضرت امام انتخاب شد؛ چون دارای خیابان‌های متعدد در اطراف برای رفت و آمد مردم بود؛ مکانی در جنوب شهر تهران بود؛ نزدیک مدرسه سپهسالار بوده و منطقه مذهبی محسوب می‌شد؛ و مهمتر از همه این‌ها مکان مناسب پس از سفارش امام بود. دولت موقت هم چهار روز بعد از ورود امام در این مدرسه انتخاب شد.چند دلیل برای این انتخابِ مناسب وجود داشتاولاً مدرسه رفاه، در خیابان ایران و نزدیک میدان بهارستان قرار داشت که در قلب تهران و از بهترین محلات بود. ثانیاً این مکان در مالکیت شخص خاصی قرار نداشت و آن را جمعی از نیروهای متدین و آگاه و شخصیت هایی چون آیت الله هاشمی رفسنجانی و تعدادی از نیروهای متدین و مبارز بازار، به صورت مؤسسه تعاون رفاه به وجود آورده بودند. ثالثاً فعالیت های این مرکز، فعالیت های تربیتی، اسلامی و بستری برای نهضت بزرگ اسلامی به رهبری امام بود. با توجه به این معیارها، گرچه مدرسه دخترانه رفاه، از امکانات بالایی، مانند مساحت قابل قبول حیاط و دیگر نیازها برخوردار نبود، از نظر شرایط دیگر، با نظرات رهبر انقلاب تطابق داشت و امام آن جا را برای استقرار خود انتخاب و به ما اعلام کردند. ابوالفضل توکلی بینا، یکی از همراهان امام در این باره نقل می کند: 

یادم هست مدرسه رفاه را تازه خریده بودیم و بنیه مالیمان کم بود تا دبیرستان توسعه پیدا کرد، آن سالها یادم هست که گروه فرهنگی رفاه یک میلیون تومان در سال که آن روز خیلی پول بود، کسری داشت. دو هفته یک مرتبه جلسه هیئت امنا تشکیل می گردید. با ایشان قرار گذاشته بودیم که یک ساعت زودتر در دفتر مدرسه حاضر شویم؛ من هم بعضی از تجار و افراد را برای کمک به مدرسه دعوت می کردم و ایشان هم برای آنها صحبت می کردند تا آن افراد برای جبران کسری به مدرسه کمک  کنند. دو سه جلسه من این کار را تکرار کردم، در جلسه سوم که آقایان رفتند ایشان مرا صدا کردند و فرمودند: تو بروی و رو بزنی به هرکسی و آن ها را با چه زحمتی بیاوری اینجا و من هم یک روضه بخوانم، نه این کار فایده ندارد. بعد فرمودند: «سالی یک جلسه مالی می گذاریم و کسری را به نسبت تقسیم می کنیم، هر کس خودش محل کسری را پر خواهد کرد.»‏

‏‏بنابراین سالی یک جلسه مالی  گذاشته شد. ‏ ‏‏شهید بهشتی در بخش های دیگر هم مثل کارهای فرهنگی موثر بودند. در مجموع حضور این گونه افراد مفید فایده بود و باید بگویم افرادی چون حضرت ‏‎‎‏آیت الله خامنه ای، آیت الله هاشمی رفسنجانی و آیت الله شهید بهشتی و آیت الله شهید مطهری از شاگردان توانمند حضرت امام بودند که در دوران نهضت از بازوان قوی امام بودند و در هرجا که قرار می گرفتند مفید و مثمر ثمر بودند. ‏

‏‏ از روزهای اول پس از پیروزی انقلاب دیدار مردم با حضرت امام شروع شد. صبحها تا نماز ظهر ملاقات با آقایان بود، بعدازظهرها، بعد از نماز و نهار حضرت امام یک استراحت کوتاه می کردند و از ساعت 3 به بعد خانم ها برای دیدن امام می آمدند. برخی خانم ها که جوان بودند در دیدار با امام در مدرسه علوی در شور و عشقی که به امام داشتند بی هوش می شدند. یادم هست که شهید محلاتی آمد خدمت امام و عرض کرد که این خانم ها اکثراً جوان هستند و از شدت علاقه و ازدحام جمعیت بیهوش می شوند، حرام است که به دیدار شما بیایند؟ امام خنده ملیحی کردند و فرمودند: خیال می کنید شما مردها شاه را از تخت پائین کشیدید، خانم ها در این انقلاب سهمشان از شما زیادتر است. لذا اجازه ندادند که دیدار خانم ها قطع شود.‏

(برگرفته از کتاب دیدار در نوفل لوشاتو، ص 47 - 45)

 

. انتهای پیام /*