پروفسور حامد الگار در خاطره ای می گوید: از آنجایی که بزرگی و عظمت مخصوص خداوند است و به مشیت او نمی توان شخص را با این صفات خواند، اما در باره امام خمینی تنها می توان گفت که عظمت و بزرگی خداوند در وجود ایشان جلوه پیدا کرده بود. هر کس که سعادت حضور در کنار او را داشته باشد، می داند که زیارت او حتی هنگامی که او یک سخن نمی گفت عمیقترین تاثیر را بر روی آدمی می گذاشت. مکرر اتفاق افتاد که من یک شبانه روز هم کنارش بودم، اما یک بار نشنیدم که ایشان ذکر بگوید؛ در واقع ایشان ذکر ظاهری نداشتند اما در خلوتش گریه می کرد و قرآن می خواند. از مرحوم حاج احمد آقا شنیدم که می گفت:« وقتی که امام از پاریس به تهران می آمد در هواپیما نماز شب خواندند. او نقل می کرد که همه قطب نما هایشان را را مرتب می گذاشتند تا جهت قبله را پیدا کنند ولی می دیدند که عقربه های آن کار نمی کند.موضوع را به خلبان گفتم وقتی توضیح داد  که قطب نما ها در هواپیما کار نمی کند و جهت را نشان داد امام بلافاصله با همان جهت مشغول نماز شدند.» برخی از افراد حتی این آرامش را به اشتباه به بی احساسی و سرد بودن ایشان تعبیر می کنند.این در حالی است که اطرافیان او می دانند که ایشان تا چه حد از مشکلات و مشقاتی که مردم می کشیدند رنج می برد.آرامشی که در امام وجود داشت متعلق به فردی بود که که با شیوه زاهدانه خود را غرق در "اندیشه و عبادت غیب"  کرده بود اما در عین حال دست به اقدامات سیاسی می زد که به لحاظ گسترش و تاثیر در هیچ فرد انقلابی وجود نداشت.مکرر می شد که من صبح تا ظهر خدمت حضرت امام در اتاق می نشستم و ایشان تا سر ظهر مطالعه می کردند.و یک کلمه حرف نمی زدند ولی موقع الله اکبر قلم را به زمین می گذاشتند و آماده نماز می شدند. (نشریه تاریخ معاصر شماره 5 ص13 به نقل از پروفسور حامد الگار)

. انتهای پیام /*