عاطفه و قدردانی خانم بسیار برای من مساله جالبی بود. خانم عادت داشت هر عید نوروز برای من گل می فرستاد. یک بار چند روز مانده به عید بود؛  آن موقع چند روز از فوت حاج احمد آقا گذشته بود که دیدم پاسدارها گل قرمز بسیار بزرگی را برای من آوردند. به آنها گفتم گل قرمز! آن هم چند روز بعد از وفات حاج احمد آقا؟ سرپاسدار گفت اخلاق حاج خانم است دیگر! کاری نمی شود کرد. گفتم: من حتی فرصت نکرده بودم فوت حاج احمد آقا را به ایشان تسلیت بگویم. چند روز بعد از بیت امام تماس گرفتند که اگر می خواهید تشریف بیاورید بیاید. من هم به اتفاق همسرم به منزل آنها رفتیم، خانم من باور نمی کرد که این خانواده با این موقعیت اینقدر فروتن باشند. خانم طبق سنت زیبای ایرانی وقتی ما به منزل ایشان رفتیم ما را بالا می نشاندند و خودشان پای در می نشستند. آن روز هم با اینکه منزل حاج احمد آقا مراسمی بود، خانم و دختر ها به خاطر اینکه با ما قرار داشتند در منزل مانده بودند.

من هرچه از افتادگی و فروتنی خانم بگویم کم گفته ام. منزل خانم چه در زمان حیات امام و چه بعد از آن تفاوتی نکرده بود وهمانطور ساده، معمولی و سنتی باقی مانده بود. شاید مردم فکر می کردند که خانه این خانواده باید شکل تجملی داشته باشد، اما منزل ایشان به ساده ترین شکل ممکن بود. خانم در منزل هم آنقدر محترم بودند که کسی نمی توانست خلاف میل ایشان رفتار کند. رفتار ایشان بر اطرافیان به شدت تاثیر می گذاشت  دختر ها مثل پروانه دور ایشان می چرخیدند. وقتی خانم فوت کردند و به دختران ایشان تسلیت گفتم خانم مصطفوی به من گفت: من باید به شما تسلیت بگویم.

منبع: بانوی انقلاب در آینه خاطرات؛ ص 450

. انتهای پیام /*