حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد حجتی کرمانی از مبارزین انقلابی در کتاب خاطرات خود که با نام عشق و تلاش می باشد به نقل خاطراتی از خود بعد از ایام تبعید امام خمینی و تلاششان برای رساندن صدای امام به گوش علاقه مندان می پردازد که به این شرح است:

 بعد از تبعید امام خمینی ما در کرمان در جلسه ای که با شرکت مرحوم آیت الله صالحی و همه علما و طلاب در کتابخانه مدرسه کرمان تشکیل شده بود به سخنرانی امام گوش می کردیم که ناگهان ساواکی ها ریختند و جلسه را متوقف کردند. آنها می خواستند نوار امام را توقیف کنند. اما یکی از جوان های انقلابی کرمان نوار را از روی ضبط برداشت و بعد به طور ماهرانه ای از بالای پنجره کتابخانه مدرسه که در طبقه بالا بود به طرف یکی از جوان هایی که در پایین بود پرت کرد؛ او نیز بسیار سریع نوار را از مدرسه خارج کرد، ضبط صوت و افرادی که در آنجا بودند باقی ماندند. ساواکی ها با تندی و اهانت، سراسیمه به داخل کتابخانه ریختند و به خیال اینکه نوار امام بر روی دستگاه ضبط است به سوی دستگاه ضبط یورش بردند. مرحوم آیت الله صالحی ـ رحمت الله علیه ـ که در جلسه شرکت داشتند دست یکی از مأمورین ساواک را محکم چسبیدند و داد زدند: «تو به چه حقی با کفش وارد کتابخانه شده ای؟! اینجا خانه ماست و ما طلبه ها اینجا جمع می شویم. من اجازه نمی دهم که این دستگاه را برداری و بروی.»

با آن زمینه ذهنی که ساواکی های کرمان از مرحوم آیت الله صالحی داشتند و ایشان را فرد آرامی می دانستند که تندی های امام را ندارد، فکر می کردند با ایشان می توانند کنار بیایند، اما با شدت عمل ایشان در کشمکش آن روز، ساواکی ها یکه خوردند، چرا که برایشان این عکس العمل آقای صالحی بسیار غیرمنتظره بود. متعجب و حیرت زده به ایشان نگاه می کردند که این آدمی که همیشه با آنها با نرمش و مدارا رفتار می کرد تا آنها را وادار کند به رفتارهای ملایم تری روی بیاورند و اعمال خشونت آمیز انجام ندهند، حالا چگونه با این تندی عمل می کند؟! لذا مأموران سست شدند و با معذرت خواهی از مدرسه بیرون رفتند. این برخورد نقطه عطفی برای ما به حساب می آمد و نیز دولتی ها از آن زمان به بعد روی روحانیت کرمان و شخص مرحوم آیت الله صالحی حساب دیگری باز کردند؛ هم حساسیت شان بیشتر شد و هم ریزه کاری ها و تماسهای پنهانی آنها بیشتر شد تا از آن طریق بتوانند بین مبارزان تفرقه افکنی کنند.

 منبع: عشق و تلاش

. انتهای پیام /*