پرتال امام خمینی (س): مرحوم دعایی در خاطرات خود نقل می کند که در جریان توزیع اعلامیه های امام، آقایان مرتضوی و هاشمی دستگیر شدند؛ ساواک دنبال من بود و امکان دستگیری من هم بسیار بالا بود؛ من خودم را موسوی معرفی کرده بودم و هر چه نام موسوی بود را یکی یکی دستگیر می کردند. برای آنکه کانون های مقاومت و مبارزاتی که من با آنها در تماس بودم در امنیت بمانند مجبور به هجرت من به عراق شدم. به عراق رفتم تا از چشم ساواک دور باشم و به نوعی به آرامش دست یابم و از طرفی هم به علت شوق و اشتیاق زیادی که به دیدار امام و همچنین زیارت اعتاب مقدسه در کربلا و نجف داشتم، اقدام به مهاجرت به نجف کردم. سفر به عراق یک کارت شناسایی تهیه کرده بودم که به اصطلاح عربی به آن هویه می گفتند. در دوران تبعید امام به نجف، مسئولان مدارسی که در نجف بودند کارت شناسایی برای شاگردان صادر می کردند. کارت هویت من مربوط به مدرسه مرحوم آقای سید عبدالله شیرازی (که با مبارزان ارتباط داشت) در نجف بود؛ این کارت برای تردد من به عراق می توانست نوعی مجوز باشد. هر چند که برگه هویت رسمی و دولتی نبود.
.
انتهای پیام /*