همسر امام خمینی، بانو خدیجه ثقفی که همیشه همراه و همگام با امام بود و اگر ایشان نبود، روزهای تبعید بسیار به امام سخت می گذشت، خاطرات زیادی از ظلم ستیزی ایشان به یاد دارد، خاطراتی که حتی به زمان رضا خان قلدر هم بر می گردد. ایشان در خاطره ای چنین نقل کرده است:

 

آقا همیشه روحیه مبارزه جویی داشت در زمان رضا خان او مدام در رنج و سختی بود. زمانی که رضا خان قرار گذاشته بود عمامه ها را بردارند او از کسانی بود که روزها را در باغ ها و شب ها را در حجره می گذراند. او کسی نبود که با آن تهدیدها تن به خواست های رضا خان بدهد. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم که قائل به سکوت بود حتی یک لحظه نتوانسته بود روح این مرد سرکش را در برابر زور رضا خانی وادار به سکوت کند. گرچه خود چنین کرد و عده ای را هم بر همین پایه تربیت نمود ولی دسته ای دیگر که زیاد نبودند و آقا از آن جمله بود و نزد او درس می خواندند حاضر به قبول رویه او نشدند.

مردم بی پناه می رفتند و گزارش ظلم ها و ستم هایی را که عمله رضا خان بر آنان کرده بودند می دادند و او سکوت می کرده است تو گویی اصلا اتفاقی نیفتاده است و لابد مصلحت را در سکوت می دانست. موقع امتحان طلبه ها(1) که از طرف دستگاه برقرار شده بود، مرحوم حاج شیخ نه تنها طلبه ها را از امتحان منع نکرد که حتی آنان را به امتحان ترغیب هم می کرد. از حاج شیخ و تفکر ایشان که خود بینشی خاص است که بگذریم آقا با مرحوم آیت الله بروجردی هم اختلاف سلیقه داشت ولی هرگز سخنی نمی گفت چرا که احترام آقای بروجردی را لازم و احترام اسلام می دانست. و همین طور نسبت به آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری هم همیشه احترام می کرد. احترام کردن مساله ای است و اختلاف سلیقه داشتن مساله دیگر.

 

1. امتحان طلاب از سوی حکومت به آن جهت بود که مثلا برای بردن یا نبردن سربازی معلوم شود که فرد مشغول تحصیل علوم دینی هست یا نه اگر هست که نباید سربازی برود چون محصل است و اگر نه عمامه برای فرار از سربازی است پس باید برده شود یا اگر طلبه ای می خواست در دستگاه دولتی استخدام شود باید امتحان می داد تا میزان دانش او مشخص و در رده شغلی مناسب به کار گمارده شود.

2. در کتاب جریان ها و جنبش های مذهبی سیاسی ایران نوشته رسول جعفریان صفحه 139 در پاورقی می خوانیم امام بر طلبه هایی که به خاطر جریانی سر و صدا راه انداخته بودند فرمودند آقای بروجردی علم دار است ما باید زیر علم ایشان جمع بشویم. ایشان هر چه بفرماید ما باید اطاعت کنیم امروز مرجعیت در آنجا تمرکز پیدا کرده است و شما قبل از اینکه نظر ایشان را بفهمید رفتید و در مدرسه فیضیه اجتماع کردید.

 

بانوی انقلاب؛ خدیجه ای دیگر؛ ص 179-180

. انتهای پیام /*