آغاز جنگ تحمیلی و پیام رادیو و تلویزیونی امام خمینی
پس از شکست طرحهای براندازی اقتصادی و سیاسی و نیز شکست عملیات نظامی در صحرای طبس و بیاثر بودن توطئهها و درگیریهای منطقهای و بویژه شکست توطئه تجزیه کردستان و ملاحظه افکار عمومی متأثر از فعالیتهای حضرت امام در فرانسه و موازنه قدرت بین شرق و غرب که مانع از دخالت مستقیم آمریکا در جنگ تمام عیار نظامی بر علیه ایران میشد، رژیم عراق و شخص صدام بهترین گزینهای بود که با اتکا بر پشتیبانی شرق و غرب میتوانست بدون حضور سربازان آمریکایی و اروپایی به جنگ علیه ایران اقدام نماید، بدین ترتیب ارتش عراق در 31 شهریور ماه 1359 تجاوز نظامی گسترده خویش را در طول 1280 کیلومتر مرز مشترک از شمالیترین نقطه مشترک با ایران تا خرمشهر و آبادان در جنوب ایران آغاز کرد و به سرعت کیلومترها در خاک ایران پیشروى کرد. همزمان هواپیماهای نظامی عراق حوالی ساعت 2 بعد از ظهر فرودگاه مهرآباد و مناطق دیگری از چند شهر ایران را بمباران کردند. مقاومت و دفاع در جنگى نابرابر و یا تسلیم شدن دو راه پیش روی ایران بود. امام خمینى در واکنش به این توطئه فرمان مقاومت صادر کرد و نظارت و هدایت این جنگ را برعهده گرفت.
پیشروی عراقی در عمق خاک ایران
عراقی ها به سرعت کیلومترها در خاک ایران پیشروى کرد و مناطقى وسیع از پنج استان ایران را اشغال کردند دفاع مقدس مرزنشینان در مراحل اوّلیه جنگ به علت عدم اطلاع و آمادگى قبلى و نداشتن تجهیزات و نیروى نظامى با قساوت بعثیها در هم شکسته شد. شهرها و روستاهاى موجود در مناطق اشغالى به سرعت تخریب و به تلّى از خاک بدل شدند و صدها هزار تن از خانه و کاشانه خود آواره گردیدند. ارتش ایران که بر اثر حوادث انقلاب بشدت آسیب دیده و از هم گسیخته بود، دوران اوّلیه بازسازى خود را مى گذراند و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى که به فرمان امام خمینى تازه تاسیس شده بود در آغاز راه بود و نیرو، تجهیزات و تجربه کافى را در روزهاى نخست جنگ نداشت.
شروع جنگ با اطلاعات نادرست
صدام حسین نیز با اطلاعاتى که امریکا و فرانسه و عوامل ستون پنجم در اختیارش گذاشته بودند از این واقعیت ها و نقاط ضعف به خوبى آگاهى داشت و به همین جهت نیز حتى نقشه هاى عراق بزرگ را آماده کرده بود که در آن، استان خوزستان به طور کامل و بخشهایى از استانهاى غربى ایران جزو خاک عراق دیده مى شدند. او مطمئن شده بود که نظام اسلامى توان مقابله در برابر این لشکرکشى را نداشته و بزودى ساقط خواهد شد و دنیاى استکبار نیز از او حمایت خواهد کرد.
و بر اساس محاسبات خود از وضعیت داخلی و خارجی ایران، فتح یک هفتهای تهران را در سر میپرورانید، در روزهای نخست تجاوز، بدون مانعی جدی در مرزها تا دروازههای اهواز و خرمشهر پیش تاخت.
هرچند اوضاع داخلی و بینالمللی در مجموع شکست ایران و پیروزی ارتش صدام را پیشبینی میکرد، اما این شرایط با همه دشواریها کوچکتر از آن بود که امام خمینی(س) را در تشخیص وظیفه و عمل به تکلیف دچار تردید سازد. نخستین واکنشها و اولین پیامها و سخنرانیهای ایشان در این رابطه بیانگر روحی بزرگ و معرف فرماندهی لایق و توانا در اداره امور است.
دست و پای خودتان را گم نکنید
« ملت ایران نباید خیال بکنند که جنگى شروع شده است و حالا فرض کنید که دست و پاى خودمان را گم کنیم. نه، این حرفها نیست. یک چیزى آوردند و یک بمبى اینجا انداختند و فرار کردند، رفتند. الآن هم دولت ایران جواب آنها را مشغولند که جواب آنها را بدهند و مىدهند جواب آنها را. قواى بحریهشان بکلى از بین رفته است و قواى بریّهشان هم از بین خواهد رفت. شما خیال نکنید که یک چیزى است. این جنگهاى متعددى که واقع شده است یک مقدارش هم نصیب ایران شده است که من هر دو جنگ را یادم هست. هیچ، ابداً مسئلهاى نیست. شایعات یا چیزهایى را اگر دشمنهاى ما، این احزاب مختلفهاى که الآن در ایران هستند، این گروهها و گروهکهایى که در ایران هستند، حالا اگر فرصت مىخواهند به دست بیاورند و شایعهسازى کنند و هى تلفن کنند به این طرف و آن طرف که چه شده است، چه شده، کودتا شده- نمىدانم- این حرفها در کار نیست. این یک دزدى آمده است یک سنگى انداخته و فرار کرده، رفته است سر جایش».
صحیفه امام، ج13، ص223
منابع مرتبط:
جنگ و دفاع مقدس در اندیشه امام
جنگ در اندیشه امام
.
انتهای پیام /*