خاطرات آغاز جنگ تحمیلی از زبان رهبر انقلاب

در حدود دوازدهمین روز جنگ برای بازدید از مناطق جنگی به اهواز رفتم. ما تیپی به نام تیپ یک لشکر 92 زرهی داشتیم، این تیپ که در مقابل سه لشکر مجهز عراق قرار گرفته بود، فقط هفده تانک داشت؛ ‌یعنی تعداد تانک‌های آنها از تانک سازمانی یک گروهان زرهی کامل هم کمتر بود. در حقیقت روز اولی که ما جمع شدیم، ‌اغلب نمی‌دانستند که باید چه کاری انجام دهند. دولت نمی‌دانست که چه کار کند و نظامی‌ها نمی‌دانستند که باید چه کارکنند؛ همه در سردرگمی بودند. یک از هیجان‌انگیزترین لحظات جنگ، لحظه‌ی  شروع جنگ یا به تعبیر درست‌تر، زمانی بودکه ما از حمله‌ی تجاوزگرانه‌ی عراق مطلع شدیم.  درباره‌ی جنگ و مسائل آغاز و اثنای جنگ، سخنان بسیاری هست.

هیجان‌انگیزترین لحظات جنگ

باید بگویم، یک از هیجان‌انگیزترین لحظات جنگ، لحظه‌ی  شروع جنگ یا به تعبیر درست‌تر، زمانی بودکه ما از حمله‌ی تجاوزگرانه‌ی عراق مطلع شدیم، همان‌طور که همه‌ی ملت ایران به یاد دارند، جنگ در بعد از ظهر روز سی‌ویکم شهریور سال 1359 اتفاق افتاد. در آن روز من در کارخانه ای نزدیک فرودگاه مهرماه سخنرانی داشتم و منتظر بودم وقت سخنرانی فرا برسد. ناگهان صدای عجیبی از پنجره‌ها و درها شنیدیم که ناشی از موج انفجار بود.برادران پاسداری که با من بودند، بلافاصله بیرون رفتند و خبر آوردند چند هواپیمای شکاری را درآسمان دیده‌اند که روی فرودگاه مهرآباد و جاهای دیگر بمب پرتاب کرده‌اند. طبعاً لازم بود من سخنرانی‌ام را که موجب تقویت روحیه‌ی کارگران می‌شد، انجام دهم. پس از انجام سخنرانی به سرعت به محل ستاد مشترک رفتم وبا بقیه مسؤولان کشور به بحث و بررسی این رویداد غیر منتظره پرداختیم.

 برای ما جنگ، غیر منتظره بود

هر چیز غیر منتظره‌ای در آغاز، کمی بهت انگیز است و برای ملت ایران ،که اطلاعات کمتری از مسائل جاری مرزی بین ایران و عراق داشتند و منتظر چنین وضعی نبودند و در جریان تحلیل‌های سیاسی و نظامی قرار نداشتند ، بیشتر غیر منتظره بود.
 به خاطر دارم که در آن‌جا بحث شد که این مسائل را چگونه به مردم اطلاع دهیم و چه‌طور به آنان توضیح دهیم در مقابل جنگی قرار گرفته‌اند که ابعاد و زمان آن مشخص نیست؟ بالاخره تصمیم جمعی بر این شدکه من ـ به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع و کسی که هر هفته از طریق نماز جمعه با مردم صحبت می‌کردم و آنها با مطالب و صدایم آشنا بودند ـ مطلب را با مردم در میان بگذارم. اطلاعیه‌ای تهیه کردم و در رادیو خواندم. بارها آن اطلاعیه پخش شد و مردم کشور اطلاع پیدا کردند که ما در حال جنگ هستیم.در نماز جمعه هم برای مردم تاریخچه‌ای کوتاه در مورد جنگ عراق علیه ایران بیان کردم.

گمنامی ارتش و سپاه

 جالب این‌که آن روز فرماندهان نظامی هم، ارتش را درست نمی‌شناختند و این دلیل واضحی داشت؛ چون فرماندهان نظامی ما از رتبه های پایین نظامی به مقام فرماندهی ارتش رسیده بودند و امکانات عظیم ارتش را نمی‌شاختند. ما هرچه می‌گفتیم:«چه چیزی داریم؟ «نمی‌دانستند تانک، نفربر یا توپ 106 یا انواع توپ‌های گوناگون چه قدر داریم. شاید این مسائل مایه‌ی تعجب بعضی‌ها شود. توپی به نام توپ 203 داریم،‌توپخانه‌ی سنگینی است حتی تا یازده ماه بعد از جنگ هم، نمی‌دانستند ما چنین توپخانه‌ای داریم. خیلی عجیب است که لشکری مشغول جنگ باشد، ولی فرماندهان ندانند که توپخانه‌ای به  این سنگینی داریم. این مساله را ما کشف کردیم.  

خون دل خوردن های جنگ

ما چه قدر خون دل می‌خوردیم تا یک خمپاره 81، یا خمپاره‌ی 120، یا یک توپ 106 برای سپاه بگیریم. بچه‌های سپاه در اهواز یا دزفول پیش ما می‌آمدند و می‌گفتند ما مثلاً 500 عدد برنو می‌خواهیم؛ برنو یک تفنگ از رده خارج بود و در انبارهای ما پر بود، ولی با این حال به بچه‌های سپاه داده نمی‌شد. اگر پافشاری امام و در راستای اصرارهای ما نبود، حتی این امکانات  معمولی نیز به بچه های سپاه داده نمی شد. البته به جز در مواردی اندک سوء نیتی درکار نبود، بلکه روال معمولی کار در ارتش طوری نبود که بشود تجهیزاتی را از فلان انبار در بیاورند و به سپاه بدهند بدون این‌که سپاه جزو ارتش باشد. در ان زمان سپاه جا نیفتاده بود؛‌سپاه را جدی نمی‌گرفتند. این را هم اضافه کنم که سپاه آمادگی کنونی را نداشت؛ یعنی سپاه اول جنگ،‌با سپاه امروز قابل مقایسه نیست. امروز سپاه،‌دارای نیروهای رزمی کارآمد بسیار شایسته‌ای است، ولی در آن زمان سپاه نه کارآیی زیادی داشت و نه نفرات زیادی، و توان رزمی و تسلیحاتی نیز نداشت.

خیانت‌های بنی‌صدر در جنگ

به هر حال این مشکلات وجود داشت، ولی یکی از مهم ترین مشکلات وجود بنی‌صدر بود؛ بنی‌صدر واقعا کار جنگ را خراب می‌کرد. چهار نفر نظامی به‌عنوان مشاورین، دورش نشسته بودند به او خط می‌دادند و او  نیز در جلسات شورای دفاع همان خط را تعقیب می‌کرد. برادران نظامی که در شورا بودند، طبق همان سنت‌های نظامی با ایشان درگیر نمی‌شدند وما نیز با او مقابله می‌کردیم و ما متهم شدیم به این‌که نظامی نیستیم و چرا دخالت می‌کنیم.واقعاً وقتی در جلسات شورای عالی دفاع می‌نشستیم، این جلسات، جلسات جنگ اعصاب بود و وضع سیاسی داخلی ما به تبع این اختلافات ، وضع بحرانی داشت؛ گروهک‌ها به نحوی فعالیت می‌کردند.

تاکید امام بر تشکیل شورای عالی دفاع

 شاید حدود یک‌ماه از جنگ نگذشته بود که امام طی فرمانی دستور دادند که شورای عالی دفاع تشکیل شود و با این‌که قبلاً من و مرحوم شهید چمران را به عنوان نماینده‌ی خودشان در شورا تعیین کرده بودند، باز در همین فرمان تاکید کردند. و چون هر دو نفر ما در آن وقت در اهواز بودیم، دستور دادند که به جای ما، دو نفر از مجلس شورای اسلامی که یک نفر از آن دو تا، رئیس مجلس یعنی آقای هاشمی رفسنجانی باشد و یک نماینده از سوی مجلس در شورای دفاع حضور داشته باشند و باید شورای عالی و دفاع تشکیل شود؛‌یعنی به جای ما دو نفر،‌دو نفر از مجلس و یک نفر بخصوص هم از طرف مجلس، و آن یک نفری که از طرف خود مجلس بود،‌برادرمان آقای پرورش معین شدند و آن دو نفر دیگر یکی اقای هاشمی رفسنجانی بودند و نفر دوم را هم مجلس شهید مرحوم محمد منتظری را معین کرد؛ یعنی یک ترکیب بسیار مستحکم و قوی برای شورای عالی دفاع به‌وجود آمد. این هم یکی از اقدامات مهم امام بود و اگر شورای دفاع با همان شکل کند که بنی‌صدر در آن کندی ایجاد می‌کرد می‌بود وضع جنگ به مراتب بدتر از ماه‌های اولیه جنگ می‌شد.

عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا

شورای دفاع بود که سوال و استیضاح می‌کرد و دخالت می‌کرد و کندی‌ها را جبران می کرد.

 مهمترین فعالیت‌های امام در پیشبرد جنگ، عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا بود. واقعا اگر امام این کار را نمی‌کردند، از خروج نیروهای عراق از خاک ایران خبری نبود.

در مواردی هم اشتباهات عمده‌ی تاکتیکی را امام تذکر دادند؛ یعنی مواردی اتفاق افتاده است که یک چیزهایی را امام گفتند. مثلاً «حصر آبادان باید شکسته شود»، یک فرمان تاکتیکی بود. اگرچه دیر اجرا شد و دیر اجرا شدنش هم به علت وجود بنی‌صدر بود، به مجرد این‌که بنی‌صدر رفت، این فرمان اجرا شد. تا او بود، اجرا نمی‌شد؛‌اصلاً‌مقدماتش انجام نمی‌گرفت. این‌که «حصر آبادان باید شکسته شود» خود، پیش‌قراول پیروزی‌های بزرگ ما شد و این، هنر امام و تاثیر امام بود.

پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری

منابع مرتبط:

راه امام راه ما - کتاب

ویژگی ها و وظایف مسئولین اجرایی سیاست خارجی از دیدگاه امام خمینی و آیت الله خامنه ای- مقاله

زن در کلام آیت الله خامنه ای - مقاله

پیام امام به آیت الله خامنه ای به مناسبت ترور ایشان- سند


. انتهای پیام /*