امام خمینی علاوه بر عنایت و توجه مستمرى که در فرآیند مبارزات قبل از انقلاب نسبت به قشر دانشگاهى و نسل متدین اما معدود اساتید و دانشجویان آن سالها از خود نشان مى‏دادند، از فرداى پیروزى انقلاب، نظام تعلیم و تربیت کشور و بویژه آموزش عالى آن، کانون توجه رهبرى انقلاب قرار گرفت و از هر فرصت براى تحول و بازسازى این مرکز مهم انسان‏ سازى استفاده شد. ماهها و حتى سالهاى اول انقلاب، به دلیل حضور و نفوذ جریانهاى فکرى چپ و نیز تداوم فرهنگ گذشته، بخش مهمى از توجه امام مصروف مقابله با توطئه‏ ها و هشدارها نسبت به اقدامات این عوامل مى‏شد؛ اما مسأله تحول در نظام فرهنگى و علمى کشور موضوعى نبود که از نظر امام خمینی دور بماند. بارزترین نمود این توجه چهارده ماه پس از پیروزى انقلاب در پیام نوروزى سال 1359 ظاهر شد که طى آن فرمودند: «باید انقلابى اساسى در تمام دانشگاههاى سراسر ایران به‏وجود آید» صحیفه امام؛ ج 12، ص 207. این اشاره، نقطه شروع و انگیزه حرکتى شد که فرزندان و پیروان راستین امام در دانشگاهها آغاز کردند و تحت عنوان «انقلاب فرهنگى» نقطه عطفى در جهت حاکمیت و حضور و نفوذ فرهنگ اسلامى انقلاب در دانشگاهها به حساب آمد. صرف نظر از پاره‏اى تلاشهاى عناصر لیبرال حاضر در مسند قدرت، وقت براى انحراف این حرکت، در حقیقت پس از این رخداد است که نفوذ رسمى جریانهاى فرهنگى ضد انقلاب در محیط دانشگاهى، به شدت کمرنگ مى‏شود و «مسأله اسلامى شدن دانشگاهها» در دستور کار شوراى عالى انقلاب فرهنگى و دست‏ اندرکاران و مدافعان انقلاب فرهنگى قرار مى‏گیرد و آزمونى سخت براى طیف هاى حاضر در صحنه نظام دانشگاهى کشور برپا مى‏شود. انقلاب فرهنگى مورد نظر امام با برداشتها و تفسیرهاى متنوعى مواجه شد که بخش عمده برداشتهاى ناصواب، مربوط به معاندینى بود که بر اثر زمینه‏ هاى فرهنگى و تربیتى گذشته خویش یا به نحو شیطنت ‏آمیز قصد داشتند تصویرى انحرافى از آن ارائه نمایند و امام(س) در مناسبتهاى مختلف کوشیدند تا ضمن افشاى این جلوه‏ هاى دروغین، ویژگیهاى دانشگاه اسلامى مورد نظر را تشریح نمایند .

. انتهای پیام /*