برای جمع بندی مباحث مطرح شده به یکی از سخنرانی های امام در جمع اقشار مختلف مردم به مناسبت هفته وحدت با موضوع تشریح برکات انقلاب اسلامى از نظر می گذرد:
وحدت، نمونه اى از برکات انقلاب اسلامى
ولادت با سعادت حضرت خاتم النبیین و فرزند ارجمند بزرگوارش امام صادق را بر همه مسلمین تبریک عرض مىکنم و برکات خدا را طلب مىکنم براى همه مسلمین. امروز که در این جلسه اى که در صورت کوچک و در واقع نورانى و بسیار بزرگ است، طوایف مختلف مسلمین، برادران اهل سنت و برادران اهل تشیع، دانشگاهی ها و فیضیه ای ها و همه قشرهاى مختلف از بلاد مختلف در این محل مجتمع هستند. این یک نمونه اى از برکات انقلاب اسلامى است که خداى تبارک و تعالى بر همه ما منت گذاشته است که اصبَحنا بِنِعمَتِهِ اخواناً. دانشگاه که از فیضیه دور بود و جدا، امروز با هم پیوند کرده اند و امید است که این پیوند تا آخر باقى باشد، و برادران اهل تسنن و تشیع با هم توحید کلمه را آغاز کردند و امیدوارم که تا آخر این توحید و وحدت باقى باشد.
ما باید در کارهایى که دشمن هاى ما مىکنند دقت کنیم و تحلیل کنیم، ببینیم که آنها به چه چیز زیاد اهمیت مىدهند و انگشت روى چه حیثیتى از حیثیت هاى مسلمین مىگذارند و بفهمیم که آنچه که آنها بر آن اصرار دارند همانى است که براى مسلمین و براى بشر بد است. ما از گفتار و کردار آنها باید کشف کنیم که آنها چه مىخواهند و ما باید چه بکنیم. شما اگر ملاحظه بفرمایید در این قرون آخر که تمام بشر مثل یک عائله شدهاند و به واسطه ارتباطات زیادى که بین همه بشر حاصل شده است در این قرنهاى آخر، آنهایى که مىخواهند ممالک دنیا را قبضه کنند و ذخایر همه را به غارت ببرند با چه اساس به این امرى که، نقشه اى که کشیدهاند، موفق مىشوند و آنها چه راههایى را انتخاب کردهاند. هر راهى را که آنها انتخاب کردهاند، ما باید راه مقابلش را انتخاب کنیم.
تلاش دشمن براى جدایى حوزه و دانشگاه
ما مى بینیم، در وقتى که در ایران خودمان نظر مىکنیم مىبینیم که کوشش هاى زیاد شده است براى تفرقه انداختن بین دو جناحى که اگر آن دو جناح متحد بشوند کارهاى کشور اصلاح مىشود و آن جناح روحانى و جناح دانشگاهى است. چقدر کوشش کرده اند براى تفرقه بین این دو جناح، بطورى که در دانشگاه اسم روحانى را نمىشد بیاورى و در فیضیه اسم دانشگاهى. این در اثر تبلیغات دامنه دارى بود که کرده بودند و با آن تبلیغات و بى توجهى ما، این طور مسائل واقع شد و آن ضربه اى که ما از این افتراق خوردیم از هیچ چیز نخوردیم؛ یعنى، اساس تمام ضربه ها این ضربه بود. دانشگاه اداره کشور را مىکرد، وقتى دانشگاه به تباهى کشیده شد، اداره کشور به تباهى کشیده شد. و ما دیدیم آنچه که در این قرنهاى آخر واقع شد خصوصاً در این پنجاه سال، از آن طرف با تبلیغات وسیع بین برادرهاى اهل سنت و برادرهاى اهل تشیع کوشش کردند که تفرقه ایجاد کنند. با همه وسایل کوشش کردند و این دو جناح بزرگ را از هم جدا کردند، بطورى که آن طایفه این طایفه را حتى تکفیر مىکردند و این طایفه آن طایفه را، احزاب درست مىکردند در کشور. این اختصاص به کشور ما ندارد، همه کشورها احزابى که درست مىکردند دو طایفه را به جان هم مىانداختند. حزبها غافل بودند، رؤساى احزاب غافل بودند که اینها دارند چه مىکنند. هر حزبى دشمن حزب دیگرى بود و هر قشرى دشمن قشر دیگر. پس ما مىبینیم که آن چیزى که آنها اصرار به آن دارند این است که ما با هم مجتمع نشویم، ما با هم برادر نباشیم، مسلمانها در هر جا که هستند با اشکال مختلفه [باشند]؛ یک شکل آن ملى گرایى، آن مىگوید ملت فارس، آن مىگوید ملت عرب، آن مىگوید ملت ترک. این ملى گرایى که به این معناست که هر کشورى، هر زبانى بخواهد مقابل کشور دیگر و زبان دیگر بایستد، این آن امرى است که اساس دعوت پیغمبرها را به هم مىزند. پیغمبرها که از اول تا ختمشان آمدهاند، مردم را به برادرى، به دوستى، به اخوت دعوت کرده اند. در مقابل آنها یک قشرهاى تحصیلکرده در دامن غرب یا شرق آمده اند و ندانسته، اکثراً ندانسته و بعضى هم دانسته قضیه ملى گرایى را پیش کشیدهاند، ملت عرب باید چطور باشد، در مقابل اینکه اسلام و ملت مسلم باید چه باشند، ملت عرب باید چه باشد، ملت فارس باید چه باشد، ترک باید چه باشد.
تکیه اسلام بر اخوّت مؤمنین
رنگهاى مختلف، این رنگ، رنگ سفید است، آن رنگ، رنگ سیاه است، آن زرد است، تمام این مسائل، مسائل تفرقه افکن از این قدرتهاى بزرگ و شیطانهاى بزرگ است که بین ملتها و بین افراد انسانها مىخواهند تفرقه بیندازند و ما از آن طرف مىبینیم که اسلام تکیه کرده است بر اخوت با تعبیرهاى مختلف. انَّمَا المُؤمِنُونَ اخْوَة «1» از آن استفاده مىشود که کانّه مؤمنین هیچ شأنى ندارند الّا برادرى، همه چیزشان در برادرى خلاصه مىشود. در مقابل این کلمه و سایر کلماتى که در قرآن کریم هست، آنها؛ ابرقدرتها دیدهاند که اگر این کلمه و امثال این کلمه تحقق پیدا بکند آنها دیگر نمىتوانند در این کشورها دخالت کنند.
شما ملاحظه بفرمایید که در این سالهاى اخیرى که ملت ایران به تأیید خداى تبارک و تعالى قیام کرد و قشرهاى میلیونى آنها، چه قشرهاى روحانى و چه قشرهاى دانشگاهى در کنار هم فعال شدند و همه ملت متحد شدند، چه معجزهاى ایجاد کردند. این برادرى در یک محیط کوچک مثل ایران، با یک جمعیت کم در مقابل جمعیتها چه اعجازى کرد. این اعجاز براى همین وحدت کلمه و اخوت بود؛ این اخوت و برادرى که در ایران پیدا شد و این تحول عظیمى که پیدا شد و همه قشرها را با هم منسجم کرد، برادران اهل سنت را با اهل تشیع، تشیع را با اهل تسنن، دانشگاهى را با فیضیه اى و ترک و عرب و فارس، همه اینها در ایران هست، همه با هم. ملاحظه بفرمایید که همین وحدت در یک جمعیت محدود و در یک کشور محدود با ابرقدرتها چه کرده است. بیخود نیست که همه رسانه هاى گروهى تمام کشورها تقریباً، کشورهاى بزرگ مسلماً و بعضى کشورهاى دیگر، همّشان را صرف این مىکنند که ایران را در نظر مسلمان ها بد جلوه بدهند، جمهورى اسلامى را بد جلوه بدهند. سرتاسر دنیا را تبلیغات بر ضد ایران فرا گرفته است.
چه شده است که ایران این قدر مورد تهاجم تبلیغى واقع شده است و تهاجم هاى دیگر؟
این نیست الّا اینکه در ایران این معنى اخوت تا اندازه بسیار زیادى تحقق پیدا کرده است و آنها دیدند که با این وحدتى که در ایران پیدا شده است، این انسجامى که در ایران پیدا شده است و پرتوش دارد در سایر بلاد مسلمین هم مىرود، این یک خطر بزرگى است که تمام منافع ابرقدرتها را منهدم مىکند و از بین مىبرد. اگر این خوف را نداشتند که ایران سرایت مىکند این اخوّتش به سایر کشورها، کشورها على حده، بودند و ایران على حده، بود و برادرى بین ایران و دیگران تحقق پیدا نمى کرد شاید این قدر حمله نمىکردند به ما. این حمله همه جانبه تبلیغاتى و غیر تبلیغاتى براى این است که این انسجام کوچک را دیده اند که دست آنها را از اینجا کوتاه کرده است. اگر این انسجام پیدا بشود و ان شاء اللَّه، پیدا مىشود، اگر این انسجام پیدا بشود دست ابرقدرتها از همه ذخایر مسلمین کوتاه مىشود و بلکه دست ابرقدرتها از تمام مستضعفین جهان کوتاه مىشود. این وحدت کلمه اى که در ایران پیدا شده است و الآن از سایر بلاد هم به ما دارند متصل مىشوند و دیگران هم دارند اخوت پیدا مىکنند با ایرانیها، من امیدوارم که دولتها هم توجه کنند، بیدار بشوند، تحلیل کنند مسائل را، ببینند که آیا مسلمانها همه در کنار هم، هر کدام در کشور خودشان مستقل لکن به ما ...
اینکه همه مسلمان هستند، در آرمانهاى اسلامى با هم باشند، این خوب است یا هر کشورى با کشور دیگر مخالف؟ آنچه مىتواند مشکلات همه کشورها را و مسلمین را از بین ببرد، آیا اخوّت بین مسلمین است که خداى تبارک و تعالى به او سفارش فرموده است یا تفرقه بین مسلمین است؟ دولتها اگر با هم متحد و برادر باشند بهتر مىتوانند آن چپاولگرها را از صحنه خارج کنند یا حالا که با هم مختلف هستند و دامن به اختلاف مىزنند؟
تابع قرآن کریم و اسلام عزیز بودن
ما، ملت ایران، دولت ایران، همه ایرانیها دستشان را پیش همه مسلمین دراز مىکنند و از آنها مىخواهند که به این ملت بپیوندند و برادرى را مستحکم کنند و همه مسلمین با هم پیوند اخوت داشته باشند. و ما دستمان را پیش همه دولتهاى کشورهاى اسلامى دراز مىکنیم و از آنها مىخواهیم که به ما بپیوندند و همه ما با هم برادر باشیم و همان طور که اسلام فرموده است ما همه دوست، برادر، با هم باشیم تا اینکه مشکلاتمان را حل کنیم.
گمان نکنند اینها که ضررشان در این وحدت ایران است. ایران یک کشور مسلم است و صلاح حال همه مسلمین را مىخواهد. ایران با همه مسلمین خودش را برادر مىداند و ما از همه مسلمین، دولتها، ملتها، همه مىخواهیم که با ما متحد بشوند در این مقصدى که ما داریم و آن مقصد اسلام است.
ما هیچ مقصدى نداریم، نه حکومت مىخواهیم به آن معنا که آن قدرتهاى بزرگ مىخواهند و نه قدرت مىخواهیم به آن معنا و نه سلطهجویى مىخواهیم و ما همه مىخواهیم تابع قرآن کریم و اسلام عزیز باشیم و قرآن کریم و اسلام عزیز همه چیز ما را اداره مىکند. عبرت بگیرند از این وحدت کلمه ایران و این اتحادى که در ایران پیدا شده است بین همه طوایف که آن همه مشکلات را که از همه عالم رو به ما آورده است حل کردند و حل مىکنند. ببینند که یک وحدت در یک جمعیت کم و در یک محیط کوچک چطور دنیا را متوجه به خودش کرده است و چطور قدرتهاى بزرگ را از خودش ترسانده است. اگر این قدرت سى و چند میلیونى ضمیمه بشود به قدرتهاى سایر کشورهاى اسلام که یک میلیارد- تقریباً- جمعیت هستند، این سیل بزرگ یک میلیارد جمعیتى را اگر منسجم بشوند، کى مىتواند درهم بشکند؟
اعلام اخوت با مسلمین جهان
ما به حسب حکم خداى تبارک و تعالى اخوت خودمان را با همه مسلمین جهان، با دولتهاى کشورهاى اسلامى، با ملتهاى مسلم در هر مذهبى هستند، در هر کشورى هستند، ما برادرى خودمان را با آنها اعلام مىکنیم و ما اعلام مىکنیم که نظر تجاوز به هیچ یک از کشورهاى اسلامى و غیر اسلامى نداریم. ما مىخواهیم که همه کشورهاى اسلامى در محیط خودشان که هستند با هم برادر باشند، همان طور که دولت ایران و ملت ایران یک هستند، بر خلاف رژیم سابق که دولت ایران بر ضد ملت و ملت بر ضد دولت بود، و لهذا، به مجرد اینکه ملت یک انسجامى پیدا کرد نتوانستند، قدرتهاى بزرگ هم نتوانستند آنکه نوکر بىقید و شرطشان بود نگه دارند.
این انسجامى که در اینجاست ما مىخواهیم که در همه کشورها باشد. همه مسلمین ید واحده باشند بر مَن سِواهم . هر کس در محیط خودش با هر حکومتى که هست و با هر مذهبى که هست در محیط خودش باشد و مستقل باشد، لکن اینکه مسلمان است با مسلمین دیگر اخوت داشته باشند، دوستى داشته باشند، پیوند داشته باشند، ارتشهاى همه کشورهاى اسلامى پشتیبان هم باشند. اگر این افتراق بین مسلمین نبود ممکن بود که اسرائیل با یک جمعیت کمى این طور جسور بشود و همه حیثیت مسلمین را زیر پاى خودش بگذارد؟ اگر اختلاف بین کشورهاى اسلامى، دولتهاى اسلامى نبود، امریکا مىتوانست حکومت کند بر همه کشورها، منافع همه کشورها را غارت کند؟ ما عازم هستیم که کشور خودمان را حفظ کنیم و مستقل، آزاد زندگى کنیم و در کنار هم همه مسلمانهاى کشور، بلکه همه ساکنین کشور، مذاهب رسمى، همه با هم باشیم و کشور خودمان را حفظ کنیم و هیچ قدرتى نمىتواند اگر این انسجام در همین محیط کوچک و با همین جمعیت کم این انسجام باشد، هیچ کشورى نمىتواند آسیب برساند به ما.
دعوت از میهمانان جهت ملاحظه ایران
این آقایانى که از بلاد مختلفه آمده اند و در ایران الآن مجتمع هستند براى هفته مبارک وحدت، مطالعه کنند در اوضاع ایران. گوش کنند به رسانه هاى گروهى کشورهاى قدرتمند و اتباع آنها و اوضاع ایران را هم ملاحظه کنند. ببینند که در ایران آن مسائلى که آنها طرح مىکنند هست؟ دولت ایران بچه هاى خردسال را هم مىکشد؟ دولت ایران اطفال مسلمین را هم مىکشد؟ دولت ایران الآن متزلزل است و ورشکسته است و همه چیزش از بین رفته است؟ ملت ایران الآن رو برگردانده اند از جمهورى اسلام؟ در بین ملت ایران اختلاف هست؟ اینها را مطالعه کنند و از آن طرف بروند، اگر همه نمىتوانند بروند، از هر طایفه اى یک چند نفرى مأمور بشود که بروند و ببینند صحنههایى که صدام به وجود آورده است در کشور ما، ببینند خرابیهایى که این فاسد به امر دولتهاى بزرگ انجام داده است چه جنایاتى است. بروند اردوگاههاى آواره هاى ما را ببینند، و از آن طرف بروند جنگنده هاى ما و ارتش ما و سپاه پاسداران ما و همه ملت ما که سپاه پاسداران هست، آنها ملاحظه کنند، وقتى رفتند منعکس کنند. شما که بطور آزاد آمدید و این کشور را به نور خودتان منور کردید، بروید این موارد را ملاحظه کنید. شهرستان هاى ایران را ببینید که آشفته است؟ همه به هم خورده است؟ ایران دیگر متزلزل شده به طورى که نمىتواند سر پاى خود بایستد؟ یا اینکه اینها تبلیغاتى است که مىکنند براى اینکه مسلمین جهان را از این انسجام بزرگى که در ایران پیدا شده است غافل کنند؟ شماها که آمدید بروید به بلاد خودتان، به ممالک خودتان، مسائلى که دارید عنوان کنید.
اگر رسانه هاى گروهى به شما گوش بکنند، اگر روزنامه ها حرفهاى شما را منعکس بکنند بروید مسائل ایران را طرح کنید. این اعجازى که در ایران پیدا شده است و این تحول عظیمى که در ایران پیدا شده است که همه برادرها در کنار هم مىنشینند و همه با هم متحد هستند و بحمد اللَّه هم ارتش و قواى مسلحه ایران قوى و قدرتمند است و هم ملت ایران صبور و قوى و قدرتمند. اینها نیست الّا اینکه به یک آیه از آیات قرآن عمل کردند؛ انَّمَا الْمُؤمِنُونَ اخْوَة. این آیه را همه ملاحظه کنید. همه اعتصام به «حبل اللَّه» بکنید. همه برادر باشید تا در بهشت هم- اخوان بر آن سرُورى که هستید در مقابل هم- برادر باشید. اگر اینجا برادرى نباشد در آنجا هم بهشتى معلوم نیست باشد براى شما. من از خداى تبارک و تعالى مسألت مىکنم که همه مسلمین جهان را به وظایف اسلامى خودشان آشنا کند. همه حکومتهاى اسلامى را با ملتهاى خودشان دوست کند. تمام ملتهاى اسلام و دولتهاى اسلام را با هم برادر کند. و همه دانشگاهیها را با روحانیون در تمام بلاد اسلام با هم برادر کند. و من تشکر مىکنم از گروههاى مختلفى که تشریف آوردند اینجا و من نمىتوانم یکى یکى را اسم ببرم و از همه بطور جداگانه تشکر کنم، فقط از بنیاد مسکن که زحمتهاى زیاد کشیدهاند در ایران- و اینجا امروز آقاى رسولى «2» به من گفتند که- چون ایشان مطلعند در این امور- که اینهایى که هستند بسیار خدمتگزار و بسیار صبور و بسیار کارهاى مهم کردهاند- از آنها تشکر مىکنم. و از همه برادرهایى که از بلاد مختلف آمدهاند و آنهایى که در این هفته وحدت شرکت کردهاند، من از همه تشکر مىکنم و سلامت و سعادت همه را از خداى تبارک و تعالى مسألت مىکنم.صحیفه امام ج15،ص 472
.
انتهای پیام /*