مجله نوجوان 89 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 89 صفحه 5

شش سال هم نمی توانند فارغ التحصیل بشوند و عده ی بسیاری ، کارشن به شورای آموزشی یا اخراج کشیده می شود و تنها چیزی که به دست می آورند ، چند سال اتلاف وقت و همچنان دیپلم باقی ماندن است و سرخوردگی های ناشی از این شکست که وضعیت فرد را در خانواده و اجتماع متزلزل می کند .» با این اوصاف می شود فهمید که امیر خیلی هم درست نمی گوید ولی در واقع والدین به تجربه دریافته اند که در جامعه ی ایرانی مدرک تحصیلی نقش مؤثری در سطح درآمد و موقعیت اجتماعی دارد اما در مقابل این که بچه ها مجبورند که چهار سال را به سختی بگذرانند ، بهتر است که به جای آن ، یک سال را به طور منطقی مطالعه کنند و در رشته ای که با علاقه و آگاهی انتخاب کرده اند ، تحصیل کنند . از گلنوش که او هم نسبت به رشته ای که در دانشگاه خواهد خواند ، هیچ اطلاعی ندارد . می پرسم : «برای انتخاب رشته مشورت هم کردی ؟» می گوید : «نه ، همین طوری خوشم اومد زدم دیگه .» و این در حالی است که ماجرای مشاوره ی تحصیلی از زمانی در ایران شروع شده است که حتی به سن پدر و پدر بزرگ گلنوش هم قد می داده است . دکتر بنی هاشم ، جا نیافتادن مشاوره را به عنوان یک هنجار در تحصیل و حتی زندگی ذکر می کند و می گویند : «اغلب بزرگترها در خانواده ، خود را متخصص می دانند و نظر خودشان را به نظر هر مشاور تحصیل کرده و آگاهی ترجیح می دهند و همین امر باعث می شود که خیلی وقت ها دانش آموزن عملاً به جای راهنمایی شدن ، گمراه شوند .»ـ به نظر می آید که غالب دانش آموزدن در پی آنند که به نوعی سر از دانشگاه در آورند و آینده و شغل و تأمین خود را در گروی این مهم می دانند . در حالی که آمارها از بیکاری وافر تحصیل کرده ها حکایت می کنند و گفته و اظهارنظر های غیر رسمی بیان می دارند که ایران بالاترین نرخ بیکاری تحصیل کرده ها را در جهان دارد . با این اوصاف چرا دانش آموزان چنین راهی را برای کسب شغل پیش می گیرند ؟ کارشناسان معتقدند که خیلی از مدرک های دیپلم عملاً به هیچ دردی نمی خورند . یعنی اگر بچه ها خودشان کاری برای خودشان دست و پا کردند و شغلی یاد گرفتند که گرفتند و گرنه مدرسه کاری یاد آن ها نمی دهد . البته این در مورد برخی رشته ها صادق نیست و خیلی ها هم در رشته های مختلف تحصیلی واقعاً کار یاد می گیرند اما همچنان این آموزش از نیاز های بازار پایین تر است . اما حیف از بچه هایی که در رشته های مجبور به تحصیل می شوند که هیچ علاقه ای به آن ندارند . صحبت از چهار سال نیست . موضوع زندگی و سالها کار با آن مدرک است . خدا افلاطون را بیامرزد ، بر سر در آکادمی اش نوشته بود که هر که هندسه نمی داند ، وارد نشود . در آن زمان ، افلاطون تخصص و استعداد و دانش را شرط ورود به آکادمی اش دانسته بود و تکلیف دانشجویان روشن بود . اکنون تنها راه نجات از این معضل ، تلاش و مشورت با کسانی است که درباره ی رشته یا رشته های مورد علاقه ی ما به اندازه ی کافی اطلاعات دارند . و این نکته را فراموش نکنید که دیگران ممکن است خیلی خوب باشند ، اما لزوماً متخصص نیستند .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 89صفحه 5