کارکردهای اجتماعی عزاداری امام حسین علیه السلام(1)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1390

ناشر مجله : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : موسوی، سید محمد علی

کارکردهای اجتماعی عزاداری امام حسین علیه السلام(1)

‏کارکرد های اجتماعی‏

‏عزاداری امام حسین علیه السلام(1)‏

‏(با مقایسه اندیشه های امام خمینی و امیل دورکیم)‏

‎ ‎

‏□‏‏ سید محمد علی موسوی‏

‏مقدمه‏

‏نوشتۀ پیش رو، کارکردهای عزاداری امام حسین علیه السلام رادر عرصه های گوناگون اجتماعی می کاود و چگونگی تأثیر گذاری این مراسم را هر سال میان امت اسلامی به یاد می آورد. همان گونه که نماز، روزه، حج و دیگر واجبات دینی روی فرد وجامعه تأثیر می گذارد، مستحبات بویژه عزاداری نیز بر فرد و جامعه تأثیر می گذارد و آنان را به خداوند نزدیک می کند. ‏

‏اصل تأثیرگذاری عاشورای حسینی متغیر مستقل و میزان تأثیرگذاری و نوع آن برجامعه سوگوار متغیر وابسته، فرض شده است خیال پردازترین انسان هم می پذیردکه عزاداری کارکردهای مثبتی در جامعه بر جای می گذارد. این مناسک نه بی خاصیت است و نه کژ کارکرد دارد چنانکه برخی جامعه شناسان برای آیین های مذهبی دیگر ادیان، کژ کارکردهایی را شمرده اند.‏

‏در این نوشتار، کارکرد آیین های مذهبی برمبنای اندیشه های امام خمینی و امیل دورکیم تحلیل و تفسیر شده است و از دیگر منابع برای تفسیر و مقایسه این دو مبنا مدد گرفته ایم. امام جوهرۀ دین را ثابت می داند و با حقیقت خارجی بویژه در اصول دین، اما دورکیم حقیقت خارجی برای دین قایل نیست و دین را جز وجدان جمعی جامعه چیز دیگری نمی داند. دورکیم تصریح می کند که: ‏‏«موضوع قضیۀ دین که همان ربانیت است چیزی جز جامعه نیست» (جامعه شناسی دین، ص182) ‏‏و حقیقت بیرونی جز ندای جمعی، افکار جمعی یا کردار جمعی جامعه، حقیقت دیگری ندارد. ‏


‏با این اختلاف جوهری هر‏‎ ‎‏دو بر این باوراند که مناسک دینی کارکرد خاص خود را دارد چه درونمایه اش حقایق خارجی باشد یا اعتبارات فرضی.‏

‏سوگواری، وجدان، خرد و اندیشه جامعه را بر می انگیزد، برانگیختن همیشگی در تمام سال، گاهی شدید زمانی ضعیف، هنگامی کم و زمانی زیاد.گاهی سوگواری فرد را بر می انگیزد و زمانی جامعه را و در فصلی نیز هردو را. سوگواری پس از بر انگیختن، جامعه را جهت می دهد: تقرب به پروردگار بی مانند و نزدیکی به گزاره های دینی از آن جمله اند. آنگاه جهت های مشخص را در مقام عمل که دفاع از مظلوم و الگوگیری از پیشوای آزادگان باشد برای دیگران ترسیم میکند. پس از آن مناسک عزاداری جامعه را نظم می بخشد و روابط میان افراد را تثبیت و تقویت می کند. ‏

‏ ‏

‏1.‏ ‏برانگیختن‏

‎ ‎

‏1-1.‏ ‏چیستی بر انگیختن‏

‏سوگواری امام حسین عواطف، اندیشه، خرد و شعور جامعه را با مراحل خاصی بر می انگیزد، آنگاه احساسات آنان را بهم گره می زند، به اوج می رساند، عقلانیت جمعی را برفردی مقدم می کند و سپس زمینه را برای هم اندیشی و همکاری مشترک، با احساس مشترک آماده می کند و کمیت و کیفیت انجام فعالیت های اجتماعی را بالا می برد. این بر انگیختن هرسال، همزمان با عزاداری ها رخ می دهد و دریای شور و شعور جامعه را پس از آرامش بار دیگر تکان می دهد.‏

‏گاهی یک فضای سیاه پوش جامعه ای را بر می انگیزد، زمانی گذار یک دسته میان مردم آنان را بیدار می کند و در جایی هم حضور در یک هیئت سینه زنی انسان را می شوراند و در بسیار موارد هم سخنرانی یک خطیب یا ذکرمصیبت یک مداح خرد خفته را بیدار واندیشه پژمرده را بالنده می سازد.‏


‏«اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده [را] و هیچ چیز نمی تواند ... به مقداری که عزای حضرت سیدالشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر بکند».‏‏(صحیفه امام، ج16، ص346)‏

‏به باور جامعه شناسان و به ادعای رابرتسون اسمیت:‏

‏« دین دو کارکرد دارد: یکی تنظیم کننده و دیگری برانگیزاننده.تنظیم رفتار فردی برای خیر همگان و خیر گروه. گناه کنشی است که هماهنگی داخلی گروه را بهم می زند. دین همین احساس وحدت و اشتراک اجتماعی را بر می انگیزاند. مناسک بیان تکراری وحدت و کارکردهایی است که اشتراک اجتماعی را تحکیم می بخشند».‏‏ ‏‏(‏‏جامعه شناسی دین، ص170)‏‏ ‏

‏همان همکاری که از بر انگیختن برآمده بود.‏

‏بخشی ازاین بر انگیختن براساس باور شیعی، تکوینی است و بخشی هم تشریعی.از روایتی که در زیر می آید می توان همین دو معنی را  از آن  برداشت کرد: یکی برانگیختن تشریعی و  دیگری  بر انگیختن تکوینی. فرزند سنان از جعفر بن محمد نقل می کند که وی فرمود:‏

‏« نظر النبی إلی الحسین بن علی و هو مقبل، فأجلسه فی حجره و قال: إن لقتل الحسین حرارۀ فی قلوب المؤمنین لاتبردابداً. (امام صادق می گوید: حسین بن علی طرف پیام آور خدا آمد ودرخانه اش نشست.پیامبر به وی نگریست و گفت: هان! در شهادت حسین آتش است  در دل های باور مندان که هرگز خاموش نمی شود).» ‏‏(مستدرک الوسائل، ج10،  ص318، ح 12084؛ دانشنامه امام حسین(ع)،  ج10، ص33)‏‏  ‏


‏بدین معنا که هرگاه  ماهیت، ابعاد، علل و دیگر زاویه های شهادت پنهان و آشکار امام حسین با اراده و اختیار سوگواران، درست و به جا تبیین گردد، هرگز این عزاداری ها از بین نمی رود و میان شیعیان تا روز قیامت گسترده تر و ژرف تر می شود.‏

‏از دیگر سو،  می توان گفت خداوند اراده تکوینی نموده است که با هدایت عام و خاص برخی بندگانش این سوگواری را همواره زنده نگهدارد همان گونه که اصل دین را اراده نموده است زنده نگهدارد و قرآن را از تحریف باز دارد، چه افرادی بخواهند یا نخواهند.‏

‏البته امدادهای غیبی و هدایت خاص الهی با نیروی ارادۀ  بشری نه تنها تناقضی ندارند که  مدد رسان هم اند. زیرا انسان کامل سوگوار، با اراده و اختیار خود زمینه  فیض رسانی  ویژۀ حق را آماده می کند وآنگاه از عالم  لاهوت به این جهان  ناسوت، در قلب ملکوتی چنین انسانی انوار ملکوتی می تابد و روح پرستنده را  با آفریدگار هستی نزدیک تر می سازد؛  نزدیکی با  مستحبات  بویژه عزاداری سالار شهیدان حسین بن علی. ‏

‏« آری روضه خوانی است که عواطف مردم را همچو تهییج می کند که برای همه چیز حاضرند».‏‏ ‏‏(صحیفه امام، ج10، ص121) ‏

‏دل سنگین ترا اشک من آورد به را                             سنگ را سیل تواند به لب دریا برد‏

‏روایتی از عقیله بنی هاشم در دست داریم، که همین تکوینی بودن بر انگیختن را نسبت به عزاداری امام حسین می رساند. البته اگر واژه «رسمه» را به معنی عزاداری برگیریم، به دلالت مطابقی همین برانگیختن و حفظ سوگواری را به شکل تکوینی می توان از آن برداشت کرد. اما اگر «رسمه» را به معنی سیره سیاسی، فرهنگی، اجتماعی ودیگر زاویه های زندگی وی یا آیین وآرمان آن حضرت در زندگی برشماریم به دلالت های التزامی  می توان این حقیقت را از آن بر گرفت نه به دلالت مطابقی. ‏

‏« قالت زینب الکبری(ع) نقلا عن ابیها و جدها علیهم السلام ، لزین العابدین (ع) و ینصبون لهذا الطّف علماً لقبر ابیک سیّد الشهداء لا یدرس اثره و لا یعفوا رسمــه عــلی ‏


‏کرور اللّیالی و الایم و لیجتهدنّ ائمة الکفر واشیاع الضلالة فی محوه و تطمیسه فلا یزداد اثره الاّ ظهوراً و امره الا علواً‏‏.(‏‏زینب کبری (ع) به نقل از پدر و جد بزگوارش به امام زین العابدین (ع) عرض کرد : برای قبر پدرت «سید الشهداء (ع)» در این سرزمین (کربلا) ، پرچمی بر می افرازند که گذشت شبها و روزها ، آثارش را کهنه نمی سازد و مراسم او را (مردم) هرگز از یاد نمی برد. هر آنچه پیشوایان و رهبران کفر، در نابودی و پوشاندن چنین آیینی بکوشند، آثار آن چشمگیرتر و حقایق عاشورا برافراشته تر خواهد شد‏‏». ‏‏(‏‏بحار الانوار، ج 44، ص200)‏‏ ‏

‏کار ابلهانه و کینه توزانه دشمنان امام حسین در گذر تاریخ نتیجه معکوس داد. آنان با شیوه های گوناگون حتی ویرانی بارگاه امام حسین کوشیدند، آیین مقدس عزاداری حسین را از ذهن و اندیشه جامعه پاک کنند اما مردم روز به روز بیشتر به سوگ حسین می نشینند و عزاداری اش را گرم تر و خوب تر برپا می کنند‏‏.‏

‏بی تردید سوگواری فی نفسه اصالت ندارد بلکه جنبه طریقیت دارد و برای حفظ دین خدا برپا می شود. همانگونه که دیگر مناسک و اعمال الهی برای تقرب بندگان به خداوند عملی می شود. چنانکه در قرآن می خوانیم: ‏‏«وعبد ربک حتی یأتیک الیقین».‏‏ خداوند بلند مر تبه هم با همین عزاداری ها و دیگر شیوه ها از دینش پاسداری می کند تا حجت های الهی میان بندگان برای همیشه استوار بماند. از این رو:‏

‏«خدای هستی چون دید بنای دین را ماجرا جویان صدر اول سست کردند و جز چند نفر انگشت شماری برجای نماند، حسین بن علی(ع) را برانگیخت و با جانفشانی و فداکاری او، ملت را بیدار کرد. آنگاه ثوابهای بسیار، برای عزاداران وی مقرر کرد تا مردم را بیدار ‏


‏نگهدارند و نگذارند که اساس کربلا کهنه شود. همان حقیقتی که پایه اش بر بنیان کندن ریشه های ظلم و جور و راندن مردم به توحید و عدالت استوار گردیده است. از این رو، برای عزاداران ضروری می نمود که چنین ثوابهائی مقرر شود تا مردم با هر فشار و سختی هم هست از آن دست بر ندارند و گرنه با سرعت برق، رحمت های حسین بن علی(ع) را هم پایمال می کردند».‏‏ ‏‏(سیاسۀ الحسینیه، ص26؛ درسهایی از مکتب اسلام، آبان1361، شماره260) ‏

‏چنانکه مردم مهرورزیها و راهنماییهایی دیگر پیشوایان پاک را فراموش کردند و به خوی جاهلی برگشتند.‏

‏چه حرارت سوگواری در ژرفنای جان دوست داران امام حسین تکوینی باشد یا تشریعی، اصل بر انگیختن این مراسم قابل تردید نیست؛ زیرا با برگزاری این مراسم بر انگیختن فردی و آنگاه جامعه قطعی و مسلم است.‏

‏این بر انگیزانندگی اختصاص به جامعه  شیعی ندارد و جامعه اهل سنت را هم در بر می گیرد. همانگونه که دیگر مراسم دینی مانند حج، اعیاد و جمعه  و جماعات اختصاص به اهل سنت ندارد و جامعه شیعی را در برمی گیرد. زیرا میان آنان هم فراوان اند کسانی که به خاندان پیامبر عشق می ورزند و در شادی آنان شاداند و در ماتم شان اندوهگین.‏

‏نگاه به تاریخ سوگواری میان اهل سنت این حقیقت را آشکار می سازد که امام حسین تنها  از شیعیان نیست بلکه براداران عزیز اهل سنت هم به این پیشوای پاک عشق می ورزند و سوگواری او را هر سال برگزار می کنند. ‏‏( ‏‏بنگرید به پیشینه عزاداری میان اهل سنت ، مقاله نویسنده با عنوان « پیشینه عزاداری امام‏‏ ‏‏حسین(ع) میان اهل سنت» و مقاله آقایان: شیخ زاده و حیدری، با عنوان «سنت ها و آیین های بزرگداشت عاشورا میان اهل سنت»، در فصلنامه گشایش، سال هشتم 1388، شماره 22 و 23)‏‏ ‏

‏آری «این خون سیدالشهد است که خونهای همه ملت های اسلامی را به جوش می آورد و این دستجات عزیز عاشورا است که مردم را به هیجان می آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می کند».‏‏ ‏‏(صحیفه امام، ج15، ص331) ‏


‏که اگر نبود این عزاداری، میزان بر انگیختن میان امت اسلامی به تدریج کمتر می شد و یا اندک اندک از بین می رفت. ‏

‏ ‏

‏1-2.‏ ‏شیوه بر انگیختن‏

‏هنگامیکه اصل بر انگیختن جامعه با سوگواری ها  قطعی فرض شد ، می ماند نوع این برانگیختن وشیوه هایش. از این رو ،گاهی این بر انگیختن آشکار است  و بازتاب بیرونی پرشتابی دارد ،چنانکه در انقلاب اسلامی ایران دیده شد . بارها بنیانگذاران انقلاب، در سخنرانی هایشان تأکید کردن که جمهوری اسلامی ایران برآمده از مجالس عزاداری امام حسین است.‏

‏ «تمام این وحدت کلمه ای که مبدأ پیروزی ما شد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد. سید مظلومان یک وسیله ای فراهم کرد برای ملت که بدون اینکه زحمت باشد برای ملت، مردم مجتمعند».‏‏(‏‏صحیفه امام،ج17،ص55)‏

‏بدین معنا که: یکی از علت های اصلی ظهور، گسترش و تعمیق  انقلاب در ایران،  مجالس عزاداری امام حسین بود، هرچند دیگر علل درونی و بیرونی هم در دگرگونی جامعه بی تأثیر نبود اما سوگواری یکی از مهم ترین علت این نهضت بود؛ چو اثبات شی نفی ما عدا نمی کند.‏

‏اما گاهی عزاداری تأثیر پنهانی بر ذهن و اندیشه جامعه می گذارد  و روی آنان  غیر مستقیم اثر می گذارد، سپس به تدریج با فرایند خاصی در اندیشه، گفتار و کردار آنان آشکار می شود. از این رو:‏

‏ «توجیه راستین عملکردهای مذهبی را در هدفهای آشکار این عملکردها نباید پیدا کرد، بلکه از طریق اعمال نفوذ نامریی این عملکردها بر ذهن انسانها و نحوۀ تأثیر آنها بر حالت های ذهنی ما، می توان به توجیه واقعی این عملکردها دست یافت».‏‏ (جامعه شناسی دین، ص179)‏


‏سوگواری نخست در جان انسان می نشیند و فضای اندیشه و روحش را دگرگون می کند آنگاه به پیروی از این دو، گفتار و کردار انسان دگرگون می شود. چنانکه برعکس هم امکان دارد نخست کردار سوگوار را عزاداری تغییر دهد و آنگاه اندیشه وی دگرگون شود. امام به مدیحه سرایان و منبری ها یاد می آورند که با همین روضه مردم برانگیخته می شود؛ از این رو، نباید روضه خوانی را اندک شمرد یا خدای ناکرده کنار گذاشت.‏

‏ «مرثیه گفته بشود، شعر و نثر در فضائل اهل بیت و در مصائب آنها گفته بشود تا این مردم مهیا باشند، در صحنه باشند، بدانند که ائمه ما تمام عمر شان را صرف برای ترویج اسلام کردند».‏‏(صحیفه امام، ج15، ص332)‏

‏ ‏

‏1-3.‏ ‏شدت و ضعف برانگیختن‏

‏هنگامیکه در مراسم عزاداری افراد با انگیزه های متفاوت و اندیشه های گوناگون گردهم می آیند، احساسات، اندیشه ها و دیگر مسائل روانی آنان به یکدیگر گره می خورد و تمام این ویژگی های مشترک از یکی به دیگری سرایت می کند، آنگاه از قطره های ریز این باران دریای از شور موج می زند و میان کویرستان جامعه جاری می شود. ‏

‏«همین مناسک و ماهیت جمعی چنین گردهمایی است که این همه شور و شوق بر می انگیزاند و شرکت کنندگان را به اهمیت گروه و جامعه در قالب آیینهای مذهبی آگاه می سازد. بدین سان، مناسک همبستگی و انسجام اجتماعی را ایجاد و حفظ می کند».‏‏ ‏‏(‏‏جامعه شناسی دین، ص 177)‏

‏موج آفرینی و میزان تلاطم این دریای احساس را هنگامی بهتر می توانیم درک کنیم که احساسات فردی را تجربه کنیم و ماهیت و کارکرد آن را در خوی و خرد ورزی فرد، به آسانی در یابیم. از این رو، تأثیرات گروهی و نیروی جمعی که از درون مراسم مذهبی بر می خیزد هرگز از درون یک فرد بر نمی خیزد. در واقع:‏


‏«صدای همگان آهنگی دارد که صدای یک فرد هرگز نمی تواند داشته باشد».‏‏(‏‏جامعه شناسی دین، ص176)‏

‏ ‏‏پس از بر انگیختن، جامعه آمادگی کنش و احساسات جمعی را به دست می آورد و در این راه با همدیگر هم صدا، هم اندیشه و همسو می شوند. بدین سان:‏

‏ «در میانۀ یک جمع برانگیخته از یک سودای مشترک، آمادگی چنان کنشها و احساساتی را پیدا می کنیم که به تنهایی و به نیروی شخصی مان هرگز توانایی آنها را نمی یابیم».‏‏ ‏‏(جامعه شناسی دین، ص 176)‏

‏از قدیم گفته اند یک دست صدا ندارد؛ راست هم گفته اند.‏

‏«این دستجات عزیز عاشورا است که مردم را به هیجان می آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می کند. در این امر سستی نباید کرد».‏‏ (صحیفه امام،ج15،ص331) ‏

‏میزان بر انگیختن سوگواری امام حسین با  لحاظ فرهنگ ، ارزش حاکم و دیگر مؤلفه ها در جامعه یکسان نیست بلکه شدت و ضعف دارد. از این رو، چنین حقیقتی را جامعه شناسان هم می پذیرند که : ‏

‏«جوهر دین می تواند در انسانها دلبستگی تعصب آمیزی را به خُرد گروهها ایجاد کند و هر انسانی را وقف یک جمع سازد و در نتیجه ، اسباب دشمنی اش را با جمعهای دیگر فراهم کند».‏‏ ‏‏(جامعه شناسی دین، ص184)‏

‏این بالاترین میزان بر انگیزانندگی است که یک فرد از مراسم های عزاداری به اندازه ای بر انگیخته می شودکه تمام هستی اش را فدای  مصالح جمع می کند واز منافع شخصی اش می گذرد و در  برابر جمع دیگر می ایستد.‏

‏سوگواری امام حسین در ژرفنای جان انسان نفوذ می کند و می تواند از افراد جامعه آدمهایی بسازد که بتواند به آسانی از منافع شخصی و موسمی اش در برابر مصالح همیشگی یک جامعه چشم پوشد و این مصالح را بر این سود شخصی ترجیح دهد و در برابر جامعه فاسد بایستد. جامعه ای که اگر اشخاص سالم، روشنفکر و دیندار از میانش بر نخیزند، بی ترید، گروه بی دین ‏


‏آنان را نابود می کنند. امام خمینی شدیدترین تأثیر گذاری سوگواری را شهادت در راه خدا می داند همانگونه که سالار شهیدان در کربلا این صحنه را به برترین شکل نشان داد.‏

‏«وقتی مردم دیدند که سیدالشهدا، جوان هایش را آنطور قطعه قطعه کردند... برای مردم آسان می شود که جوان بدهند». ‏‏(صحیفه امام، ج10، ص121)‏

‏به نظر امیل دورکیم نیز مراسم مذهبی اندیشه، وجدان و خرد افراد و جامعه را بگونۀ برمی انگیزد که به آسانی از منافع زود گذر شخصی دست می کشند و خود را فدای مصالح جمع می کنند‏‏.‏

‏«باور داشتهای مذهبی بسیار بیشتر از جامعه می توانند برفرد نفوذ و تسلط داشته باشند، زیرا غالباً به خاطر معتقدات مذهبی است که افراد رویاروی جامعه می ایستند و یا می کوشند از آن دوری گزینند».‏‏ ‏‏(جامعه شناسی دین، ص183)‏‏ ‏

‏این رویارویی و از خود گذشتگی اوج بر انگیزانندگی را در سطح افراد و جامعه نشان می دهد. ‏

‏ ‏

‏1-4.‏ ‏شاخص های برانگیختن‏

‏یک، سطح فردی ‏

‏سوگواری در یک جامعه با کارکرد فرهنگی ، اخلاقی و عرفانی اش ،  به معنی واقعی انسان می سازد؛ هنگامی که انسان ساخته شد به پیروی از وی همه چیز ساخته می شود بی تردید:‏

‏«این روضه و این گریه آدم ساز است، انسان درست می کند».‏‏(صحیفه امام، ج10، ص120) ‏

‏هنگامی که انسان ساخته شد حاضر است برای ارزشهای اجتماعی، مقدسات دینی و دیگر موارد سر به کف گیرد و خطر پذیری کند. تمام گرفتاریهای انسان از خود خواهی وی برمی خیزد و دین و مناسک دینی بویژه عزاداری این بت را می شکند . همان که در قرآن به خدای هوا پرستان تعبیر شده است.‏‏« أفریت من التخد الهه هوی؛ آیا ندیدی کسی را که خدایش را هوای نفس برگزید ؟ ‏‏» عزاداری این خدای ساختگی را می شکند.‏


‏«یادآوری عطش سخت وی و پیکرهای نزدیکانش که در اطراف او روی زمین ریخته بودند، کافی بود که عواطف سست ترین مردم را به هیجان درآورد و روح ها را غمگین کند؛ چنانکه نسبت به رنج و خطر، حتی مرگ هم بی اعتنا شوند».‏‏ ‏‏(مجله معرفت شماره 151، ص53)‏

‏هنگامی که سوگواران گرد هم می آیند یک احساس مشترک جمعی را تجربه می کنند. میزان این تجربه اندوزی و احساس مشترک متفاوت است اما قدر مشترک تمام آنها برانگیختن غیرت افراد است.‏‏ ‏

‏«آدمی همین که درخودش احساس نیروی حیاتی کرد، دیگر کسی به مرگ نمی اندیشد؛ همه اطمینانی تازه در خود می یابند، دیگ غیرت و شجاعت شان به جوش می آید و در درون افراد همه چیز چنان می گذرد که گویی صرف انجام مناسک عامل پس زدن خطری که همگان از آن بیم داشتند، شده است».‏‏ ‏‏(صور بنیانی حیات دینی صور، ص564)‏

‏خطرهای کوتا مدت،  میان مدت و دراز مدت که جامعه را از بیرون و درون تهدید می کند ، همین مناسک دینی، جامعه را از آن می رهاند.‏


‏دوم، سطح دین  ‏

‏سوگواری امام حسین افراد و جامعه را نسبت به اصل دین و آغاز، میانه و فرجامش برمی انگیزد و آنان را فراتر از سود این جهانی برای کسب پاداش اخروی ترغیب می کند‏‏.‏

‏«محرم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکست ستمکار را به فدایی دادن و فدا شدن دانست و این خود سر لوحه تعلیمات اسلام است برای ملت ها تا آخر دهر».‏‏ ‏‏(صحیفه امام،ج3،ص314)‏

‏سوگواری نمی گذارد، اندیشه های متافزیکی دین فراموش گردد و یا در ذهن و اندیشه جامعه کمرنگ گردد. روایات فراوانی داریم که عزاداری، منافع آن  جهانی برای افراد  و جامعه در  نظر می گیرد و تنها  به سود این جهانی بسنده  نمی کند. امام صادق فرمود :‏‏ ‏

‏« أیما مؤمن دمعت عیناه لقتل الحسین حتی تسیل علی خدّه بواه الله بها فی الجنة غرفا یسکنها احقاباً.» (هرمؤمنی که بر شهادت حسین علیه السلام آن قدر بگرید که اشک بر گونه اش جاری شود، خداوند برای او غرفه هائی در بهشت آماده می سازد که تا  ابد در آن اقامت‏‏ ‏‏خواهد کرد) .‏‏ ‏‏( ثواب الأعمال وعقاب الاعمال، ص83) ‏‏ ‏

‏بر انگیختن احساس خشوع  در  برابر خداوند و آفریدگار هستی و ارزشهای دینی یکی دیگر از سطوح  بر انگیختن دینی محسوب می شود . زیرا :‏

‏ «همه ادیان مجموعه نماد هایی دارند که احساس خضوع و خشوع برمی انگیزند و با مناسک و شعایری ربط دارند که اجتماع مؤمنان برگزار می شود».‏‏ (جامعه شناسی گدنز، ص819)‏

‏انسان سوگوار در گام نخست نسبت به آفریدگار، دستورات، پیام آوران و آموزه هایش احساس خشوع و خضوع می کند و آنگاه در دیگر هم نوعان اش به دستور همان آفریدگار. بنابراین:‏


‏«دین از طریق آیین ها و مراسم، امنیت عاطفی و هویت و نقطه اتکای ثابتی در بحبوحه ناسازگاری های آرام و عقاید برای انسان به بار می آورد. این همان کارکرد کششی دین است و آموزش آموزه های مذهبی و اجرای مراسم مذهبی را در برمی گیرد».‏‏ ‏‏(جامعه شناسی دین، ص207)‏

‏ ‏

‏سوم، سطح جامعه‏

‏هنگامی که جامعه بر انگیخته  شد نخست به نقد الگوهای اجتماعی می پردازد  و آنگاه مبنای اعتراض عمومی قرار می گیرد . انقلاب هایی که در جهان صورت می گیرد  مبنایشان  دگرگونی جامعه و تغیرات است که آنان نخست در درون خویش ایجاد می کنند و سپس دیگر سطوح جامعه را این دگرگونی فرا می گیرد‏‏.‏

‏ «دین معیار هایی را به عنوان مبنای انتقاد از الگوهای اجتماعی موجود، فراهم می سازد.این همان کارکرد پیامبرانه دین است و می تواند مبنایی را برای اعتراض اجتماعی فراهم سازد».‏‏ ‏‏(جامعه شناسی دین، ص211)‏

‏ایجاد حس سیاسی در  جامعه  و سرنگون کردن یک  نظام  سیاسی  و حاکمان خود کامه  از کارکرد های عزاداری است که می توان در سطوح گوناگون جامعه از آن بهره برد. «ماربین» مورخ آلمانی می گوید:‏

‏ ‏‏«هیچ چیز مانند عزاداری حسین نتوانست حسّ سیاسی در مسلمانان ایجاد کند».‏‏ ‏‏(سیاسة الحسینیة، ص 44)‏

‏برخی جامعه شناسان نیز بر همین باوراند که مناسک دینی نه تنها افراد که تمام جامعه را بر می انگیزد و این کمترین آثار مناسک به شمار می رود.‏

‏ «درواقع، تشریفات دینی، هرقدر هم که کم اهمیت باشند، اجتماع را به حرکت در می آورند؛ گروه هایی از مردم برای برگزاری این جشن ها گرد هم می آیند. پس، نخستین اثر آنها این است که افراد را به هم نزدیک می کنند، برتماس هایشان با یکدیگر می افزایند و ‏


‏صمیمیت بیشتری بین شان ایجاد می کنند. محتوای آگاهی افراد از همین رهگذر تغییر می کند».‏‏ ‏‏(صور بنیانی حیات دینی، ص481)‏

‏در عزاداری ها نخستین گام این است که، مردم از اقشار گوناگون گرد هم می آیند، آنان از نظر بدنی به هم نزدیک می شوند، تماس هایشان افزوده و تکرار می گردد، از نظر فکری نیز با هم نزدیک می شوند، صمیمیت میان آنان پدید می آید، محتوای آگاهی دینی، علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، و دیگر موارد آنان افزایش می یابد. آنگاه تمام این فرآیند دست به دست هم می دهند و جامعه را بر می انگیزند. ‏

‏راست گفته بود آن پیر فرزانه که:‏

‏ ‏‏«شما انگیزه این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ماگریه کنیم برای سیدالشهداء،نه سیدالشهداء احتیاج به این گریه ها داردونه این گریه ها خودش فی نفسه کاری از آن بر می آید ؛ لکن این  مجلس ها مردم را همچو مجتمع می کنند و یک وجهه می دهند. سی ملیون، سی و پنج ملیون جمعیت در دو ماه محرم و خصوصاً دهه عاشورا یک وجهه، طرف یک راه می روند»‏‏. (صحیفه امام، ج13، ص323)‏‏ ‏

‏ ‏

‏2.‏ ‏جهت دهی ‏

‏2-1.‏ ‏اصل جهت دهی ‏

‏هر مجلسی به تناسب جمعیت، مکان، زمان و بنیانگذاران جهت خاصی دارد که می توان به جهت های سیاسی، علمی فرهنگی، اقتصادی، دینی و ... تقسیم و تعریف کرد. سوگواری امام حسین از این قاعده  بیرون  نیست و جهت خاص خود را دارد . در این گونه جلسات نمی توان یک جهت خاص سیاسی یا  اجتماعی و یا دینی و اخلاقی را برای عزاداری برشمرد و از دیگر جهات چشم پوشید یا آنها را کم اثر دانست.‏

‏امام خمینی ترس بیگانگان از دین و مذهب را نسبت به جهت دهی صحیح عزاداری به خوبی احساس کرده  بود، از این رو، تصریح کرد که‏‏:‏


emam=

‏ ‏«بچه ها و جوانهای ما خیال نکنند که مسأله، مسأله ملت گریه است.این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید ملت گریه.آنها از همین گریه ها می ترسند برای اینکه گریه ای است که گریه بر مظلوم است،فریاد مقابل ظالم است. دسته هایی که بیرون می آیند مقابل ظالم هستند،قیام کرده اند،اینها را باید حفظ کنید.اینها شعائر مذهبی ما است که باید حفظ بشود، اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود».‏‏ ‏‏(صحیفه امام، ج10، ص315)‏

‏باحفظ تمام جهات در عزاداری، اصل جهت دار شدن سیاست ، اجتماع ، فرهنگ و اقتصاد در سوگواری را برخی کشورها و مکتب ها  به آسانی نمی پذیرند ؛ زیرا برایشان درد سر آور  و قابل قبول نیست. از این رو، برخی نگرانی خویش را صریح و بی پرده با رسانه های امروزی از جهت دار شدن عزاداری ها اعلان کرده اند. ‏


‏«در یکی از فیلم هایی که بر ضد اسلام به وسیله ‏‎B.B.C‎‏ با نام شمشیر اسلام، تهیه شده، بخش مهمّی از آن را سوگواری های دوستداران امام حسین(ع) تشکیل می دهد. مفسّر این فیلم می گوید:‏

‏«باید مراقب بود که اگر این عزاداری ها و این همه عشق هدف دار شود و به سوی قلب غرب نشانه رود، دیگر هیچ سلاحی نمی تواند در برابر آن مقابله کند».‏‏ (‏‏ مجموعه مقالات کنگره  بین المللی امام خمینی و  فرهنگ  عاشورا ، ج 2، ص610 و درسی که حسین(ع) به انسان ها  آموخت ، ص450 ـ 447)‏‏ ‏

‏همانگونه که غرب بیگانه از جهت داری عزاداری می ترسد، دست پروردگان خودی غرب هم از این مراسم مقدس چهار ستون بدنشان می لرزد.‏

‏نشانه جهت دهی عزاداری در جامعه این است که  پس از بیرون  شدن  افراد  از تکیه خانه ها حالت هایشان دگرگون می شود: دلهای نرم، چشم های اشک آلود، ذهن های فعال، افزایش علم و احساس سبکی و دیگر حالات خاص که برای یک نفر پس از عزاداری پدید می آید  و  با حالت پیشین آنان متفاوت است. جامعه شناسان هم بر این  باوراند که یکی از  آثار عزاداری  همان جهت دهی است.‏

‏«در واقع، آن کسی که به واقع به آداب دینی عمل کرده است می داند که همۀ این تأثیرات شادی بخش ، بر انگیزانندۀ آرامش درونی، صفای باطن و شوق  که از  نظر مؤمن دلیل بر صحت تجربی باور های وی هستند از آثار و برکات به کیش عبادی اند. ما نیز معتقدیم که «درخت را به میوه اش می شناسند»، و بار آوری درخت بهترین دلیل و برهان بر ارزشمند بودن ریشه های آن است».‏‏ ‏‏(صور بنیانی حیات دینی، ص578)‏

‏ ‏

‏2-2. نزدیکی به خدا ‏

‏در اسلام تمام فعالیت های عبادی بر می گردد به تقرب بنده به خدا و اینکه تنها خدا محور تمام فعالیت های گوناگون هر مؤمنی به شمار می رود و بس . سوگواری به عنوا یک حکم استحبابی نیز همین کارکرد را بر دوش دارد و بندگان دور شده را به خدا نزدیک می کند ، قهر شده را آشتی ‏


‏می دهد و بندۀ نزدیک به پروردگار را  نزدیک تر می کند . خود سوگواری همانند دیگر افعال عبادی دقیق تشریع شده برای همین هدف و کار کرد. به باور امیل دورکیم:‏

‏«کیش عبادی فقط دستگاهی متشکل از علائم که ایمان از راه آنها ترجمان بیرونی پیدا می کند نیست  بلکه مجموعه وسائلی است که ایمان و احساس دینی از راه آنها ایجاد و دوره به دوره تکرار می شود . این دستگاه علائم اعم از این که مجموعه ای مرکب از  نمایش های مادی یا عملیات ذهنی باشد، در هرصورت همین مجموعه است که این کارآیی را دارد».‏‏ ‏‏(صور بنیانی حیات دینی، ص578)‏

‏یکی  از کارآیی های  سوگواری مژده گانی است که برای سوگوارانش می دهد . از این رو، نشانه های  نزدیکی بندگان  با خداوند، پذیرش اعمال عبادی اوست و پاداش که پروردگار  برای بندگان شایسته اش در نظر گرفته است. بهشت نمونه آشکار این نوع پاداش دهی است که پروردگار در عزای امام حسین برای بندگانش روز وا پسین در نظر می گیرد. ‏

‏«عن ابی عمارة المنشد عن ابی عبدالله(ع) قال: قال لی: یا ابا عمارة ! انشدنی فی الحسین بن علی. قال: فانشدته فبکی ثم نشدته فبکی. قال: فوالله مازلت انشده و یبکی حتی سمعت البکاء من الدار. قال: فقال یا ابا عماره: من انشد فی الحسین بن علی شعراً فابکی خمسین فله الجنة و من انشد فی الحسین شعراً فابکی ثلاثین فله الجنة و من انشد فی الحسین شعراً فابکی عشرین فله الجنة و من انشد فی الحسین شعراً فابکی عشرة فله الجنة و من انشد فی الحسین شعراً فابکی واحداً فله الجنة و من انشد فی الحسین شعراً فبکی فله الجنة و من انشد فی الحسین شعراً فتباکی فله الجنة».‏‏ ‏‏(بحارالانوار، ج44، باب 34، ح15، ص282)‏

‏ابی عماره منشد از امام صادق(ع) نقل می کند که آن حضرت به او فرمود: ‏

‏«ای ابا عماره! در سوگ حسین برایم شعر بخوان. من شعر خواندم و امام گریست. دوباره شعر خواندم باز هم امام گریه کرد. ابو عماره می گوید: سوگند به خدا همواره شعر می خواندم و آن حضرت گریه می کرد تا این که صدایش از بیرون خانه به گوش می آمد. ‏


‏ابو عماره می گوید: آن حضرت فرمود: ای ابا عماره !  هر کس درباره حسین شعری بخواند و پنجاه نفر را بگریاند، بهشت برای او است و هر کس در سوگ حسین، شعری بخواند و سی نفر را بگریاند، بهشت از آن اوست و هر کس شعری بخواند و بیست نفر را بگریاند، بهشت مال او می شود و هر کس شعری بخواند و ده نفر را بگریاند، بهشت برای او است و هر کس شعری بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت مال  او می شود و هر کس شعری بخواند و گریه کند، بهشت سرای وی است و هر کس شعری بخواند و خودش را به گریه بزند، بهشت برای او است.» ‏

‏به معنای این روایت ژرف بنگرید و آنگاه  دریابید که چگونه عزاداری، سوگواران را به خدا رهنمون می شود. از این رو، همان گونه که بهشت در برابر خواندن نماز، گرفتن روزه، رفتن حج، پرداخت خمس و زکات و جهاد کردن در راه خدا امر به معروف و نهی از منکر،  وعده داده شده است برای عزاداری نیز خداوند به بندگانش چنین وعده ای داده است . بنابراین، پاداش سوگواری همانند پاداش نماز، روزه، حج و امربه معروف و نهی از منکر به شمار می رود که از اهمیت عزاداری حکایت می کند‏‏.‏

‏افزون بر پاداش بهشتی، دور کردن سوگواران از عذاب جهنم، مژده و پاداش دیگری است که پیشوایان پاک به پیروانشان وعده داده اند.امام جعفر صادق علیه السلام می فرماید:‏‏ ‏

‏«هرکس مصائب ما (اهل بیت رسول الله‏‏(ص)‏‏)، بویژه ابا عبد الله الحسین‏‏(ع)‏‏ در حضورش یادآوری شود، در نتیجه اشک از چشمانش جاری گردد، خدا چهره اش را بر آتش حرام می گرداند».‏‏ ‏‏(کامل الزیارات، ص 104، حدیث 10)‏

‏رهنمایی به بهشت جاویدان و دوری از جهنم دو جهت است که پیشوایان پاک برای جامعه شیعی ترسیم می کنند. همانگونه که دیگر گزاره های دینی مانند نماز، روزه و حج چنین حقایقی را باز می گوید.‏

‏2-2.‏ 

‏پایبندی به آرمانهای دین‏

‏سوگواری افزون بر رساندن بندگان به خداوند، آنان را به آرمانهای بلند دینی رهنمون می کند. آرمانها و ارزشهای که برتر از خواسته های فردی قرار دارند. بیرون بردن انسان از خود و خواسته های نفسانی اش از یکسو، رسیدن به ارزشهای الهی از سوی دیگر، دو حقیقتی است که عزاداری بدان جهت می دهد‏‏. ‏

‏«ما نمی توانیم در عین حال همۀ وجود مان را وقف باشنده هایی کنیم که آرمانی اند و کیش عبادی معطوف بدان است و در همان حال همه وجودمان وقف خودمان و علائق محسوس مان باشد، نمی شود هم به طور کامل از آن اجتماع بود و هم در همان حال به طور کامل از آن احساسات و خواست های خودپرستانه خویش . در این حال با دو دستگاه از احوال وجدانی روبه رو هستیم که هر دو جهت دار هستند و هر دو رفتارمان را به دو سوی کاملاً متضاد هدایت می کنند. در این میان، آن حالتی که از بزرگترین توان عمل برخوردار است ناگزیر می باید دیگری را از درون وجدان ما براند. هنگامی که ما به چیز مقدس می اندیشیم فکر یکی ناسوتی نمی تواند به جان مان راه بیابد بدون آن که به مقاومت هایی بربخورد». ‏‏(‏‏صور بنیانی حیات دینی، ص437)‏

‏ ‏

‏2-3.‏ ‏گونه های جهت دهی‏

‏اسلام ارزشهای ویژۀ دارد که باید همان ارزشها را زنده نگهداشت، حفظ کرد و عمق بخشید. ارزشهای بی شمار در عرصه های فردی، اجتماعی، سیاسی و دینی‏‏.‏

‏ «مجالس بزرگداشت سید مظلومان و سرور آزادگان که مجالس غلبه سپاه عقل بر جهل و عدل بر ظلم و امانت بر خیانت و حکومت اسلامی بر حکومت طاغوت است هر چه با شکوهتر و فشرده تر بر پا شود».‏‏(صحیفه امام،ج5،ص76)‏


‏عقلانیت در اسلام ارزش است در برابر جهالت بسیط و مرکب از یکسو، و در برابر شهوات افسار گسیخته از سوی دیگر. دادگری ارزش دیگری است در برابر ستم گری چنانکه امانت ارزش است در برابرخیانت و دیگر ارزشهای که باید بدان پای فشرد.‏

‏تمام ارزشهایی که عزاداری ما را بدان سمت جهت می دهد، خصلت لاهوتی دارند نه ناسوتی. از این رو، سوگواری عزاداران را از ویژگی های ناسوتی می رهاند و به خصلت های لاهوتی رهنمون می سازد.‏‏ ‏

‏«آن چیزی که ما را به این نوع احتیاط ها وا می دارد وجود سرایت پذیری خارق العاده خصلت لاهوتی است. این امر لاهوتی، نه فقط مقید به همان چیزهایی اند که نشان اش را با خود دارند بلکه از نوعی استعداد گریزندگی و فرار بودن نیز برخوردار است. کمترین و سطحی ترین تماس میانجیگرانه کافی است تا همین خصلت لاهوتی از چیزی به چیز دیگر سرایت کند. نیروهای دینی به جان ها چنان نموده شده اند که به نظر می رسد همواره می توانند از نقطه ای که هستند بگریزند و به همه گستره ای که در دسترس شان قرار می گیرد بپراکنند».‏‏ ‏‏(صور بنیانی حیات دینی، ص438 و 439)‏

‏ ‏

‏الف - دفاع از مظلوم ‏

‏هنگامی که امیر مؤمنان در بستر شهادت آرمید، آخرین وصیت و جهت دهی وی به فرزندانش دفاع، همکاری و همدلی با مظلوم و ایستادگی، ستیزه گری و مقاومت در برابر ظالم بود‏‏. ‏‏آنجا که فرمود‏‏:‏

‏«‏‏ کونوا لظالم خصماً و للمظلوم عوناً؛»‏‏ ‏‏همواره دشمن ستم گر و یاور ستم دیده باشید‏‏.‏‏ (نهج  البلاغه، نامه 31)‏

‏عزاداری امام حسین هم این جهت دهی را پس از نخستین، دومین و سومین پیشوایان پاک، به دیگران منتقل می کند و ذهن و اندیشه جامعه را بدان سمت رهنمون می شود؛ زیرا تا انسان هست ‏


‏ظلم، ظالم و مظلوم از بین نمی رود. مجالس سوگواری در قالب گریه، سینه زنی، نوحه خوانی و سخنرانی و دیگر قالب های عزاداری، سوگواران را دقیقاً بدین جهت حرکت می دهد.‏

‏ «مجالس عزای سیدالشهدا ... تبلیغ برضد طاغوت است. بیان ظلمی که به مظلوم شده تا آخر باید باشد».‏‏(صحیفه امام، ج10، ص120) ‏

‏ایستادگی در برابر ستمگران و یاری ستم دیدگان همان تجربه های دور و درازی است که پیشوایان پاک یکی پس از دیگری به پیروانشان انتقال داده اند و جز این هم نباید از سیره آنان انتظاری دیگری داشت.‏

‏ «تجربه ای که بارها تکرار شده، ثابت کرده است که مناسک علی الاصول همان آثاری را که از آنها انتظار می رود و دلیل وجودی شان را تشکیل می دهد به بار می آورند»‏‏. (صور بنیانی حیات دینی،ص 437)‏

‏ ‏

‏ب - پیشرفت‏

‏سوگواری امام حسین جامعه و افراد را در هر سال با لحاظ گوناگون علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی پیش می برد. افزایش اطلاعات و آگاهی در سطح گوناگون زندگی، افزایش ‏


‏تولید، توزیع و مصرف و سازندگی اخلاقی و روانی از جهات دیگر این پیش رفت می تواند باشد.‏

‏« این نکته را به مردم بفهمانیم، همه اش قضیه این نیست که ما می خواهیم ثواب ببریم، قضیه این است که ما می خواهیم پیشرفت کنیم».‏‏(صحیفه امام، ج8، ص529)‏

‏پاداش اخروی و معنوی این جهانی جای خود ولی تحرک و سرزندگی اجتماعی همراه با پیشرفت آثار دیگر اجتماعی این جهانی سوگواری است که با ثواب آن جهانی تضادی ندارد بلکه همسواند‏‏.‏

‏ « شکی نیست که آنچه در این حالت به صورت مشترک بروز می کند فقط عواطف اندوهگنانه است؛ ولی همذات شدن در اندوه نیز نوعی همذات شدن است و هرگونه همذات شدگی وجدان، به هرشکلی که باشد، برنیروی تحرک و سرزندگی اجتماعی می افزاید»‏‏ ‏‏(صور بنیانی حیات دینی، ص555)‏

‏ و زندگی را در عرصه های گوناگون به پیش می برد.‏

‏ ‏

‏ج - معرفی الگو‏

‏هرجامعۀ به الگو نیاز دارد، در تمام سکون، حرکت و دیگر ادوار زندگی شان. در سوگواری سالار شهیدان همواره الگوهای جامع و همه بعدی پیشوایان پاک ارائه و تحلیل می شود و برای دیگران معرفی می گردد. از این رو، افراد جامعه از این الگوها پیروی می کنند‏‏.‏

‏آری‏‏ ‏‏«محرم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکست ستمکار را به فدایی دادن و فدا شدن دانست و این خود سر لوحه تعلیمات اسلام است برای ملت ها تا آخر دهر».‏‏(صحیفه امام، ج3، ص314)  ‏

‏3.‏ 

‏تنظیم روابط اجتماعی‏

‏3-1.‏ ‏ایجاد هماهنگی ‏

‏افراد جامعه در طول سال برای تأمین نیازهای مالی خود و اعضاء خانواده، گرفتار مسائل جزئی شان هستند و کمتر به نیازمندیهای کلان اجتماعی می اندیشند. سوگواری امام حسین در هر محرم افراد را از خواسته های شخصی فراتر می برد و به گرفتاریهای کلان اجتماعی آشنا می کند. ‏

‏پس از آشنایی و گردهم آیی افراد میان آنان در مسائل گوناگون بویژه خود عزاداری ها هماهنگی خاصی ایجاد می شود و در گام نخست دسته جمعی هیئتی را اداره می کنند و از خواسته های فردی بالاتر می روند. در واقع:‏

‏« همین مساجد و همین روضه ها و همین روضه های هفتگی ... توجه مردم را و همان هماهنگی را ایجاد می کند».‏‏(صحیفه امام، ج11، ص100)‏

‏ بی تردید این کار از عهدۀ بسیاری از نخبه گان، سیاستمداران، دولت مردان و دیگر اقشار جامعه به این شکل آسان و سریع و بدون هزینه برنمی آید بلکه تنها عزاداری است که دلهای افراد گوناگون را بهم متصل می کند و میان آنان این گونه هماهنگی طبیعی ایجاد می کند. چنانکه جامعه شناسان برهمین باور اند که:‏

‏«دین یگانگی افراد جامعه را با اعضای دیگر تقویت می کند و جدایی آنهارا از اعضایی قبایل، اجتماعات یا ملتهای دیگر تشدید می کند».‏‏ ‏‏(جامعه شناسی دین، ص203)‏

‏بی تردید سوگواری امام حسین میان دو گروه حق و باطل، ستم گران و دادگران، نیکان و بدان و ارزشمداران و ناهنجاران جامعه جدایی می افکند و رابطه آنان را نسبت بهم در مسائل ارزشی تیره و تار می کند.اگر این کارکرد را عزاداری انجام ندهد یک مناسک بی خاصیت خواهد بود. در هر صورت،‏

‏«اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده [را] و هیچ چیز نمی تواند ... به مقداری که عزای حضرت سیدالشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر بکند». ‏‏(صحیفه امام، ج16، ص346)‏


‏این هماهنگی و سامان دهی نه با هزینه های کلان و خرد که رایگان و با هزینه شخصی خود مردم صورت می گیرد،کاری که در دنیای امروز نمی توان نمونه ای برایش پیدا کرد. از این رو، امام خمینی کارکرد عزاداری را ژرف تر از دیگران می دید و برای مردم بیان می کرد:‏

‏«اگر دولت های دیگر بخواهند هماهنگی بین تمام قشرها پیدا کنند میسور نیست برایشان، با صدها میلیارد تومان هم برایشان میسور نیست،ما را سیدالشهدا اینطور هماهنگ کرده».‏‏ ‏‏(صحیفه امام،ج11،ص100)‏

‏ ‏

‏3-2.‏ ‏دلبستگی به هدفهای گروهی‏

‏افزون بر ایجاد نظم، سوگواری فعالیت  های افراد را از حالت شخصی فراتر می برد و به حالت عمومی تبدیل می کند و پس از آن نظم عمومی ایجاد می شود. افراد در این صورت حاضراند برای حفظ، گسترش و ژرفنا بخشیدن به ارزشهای دینی و اجتماعی از منافع کوچک و خرد شخصی عبور کنند و به منافع کلان و مصالح جمعی بیندیشند و رو آورند‏‏. ‏

‏«وقتی مردم دیدند که سیدالشهدا، جوان هایش را آنطور قطعه قطعه کردند ... برای مردم آسان می شود که جوان بدهند».‏‏(صحیفه امام، ج10، ص121)‏

‏ چون به ارزشهای دینی و اجتماعی دلبستگی و پایبندی همگانی دارند و به این درک و آگاهی رسیده اند که اگر مصالح عمومی در جامعه تحقق یابد، بی تردید منافع فردی هم تأمین می شود. درد ما همین است که تلازم و پیوند مصالح و مفاسد با منافع و مضار جامعه و افراد به خوبی درک نمی شود، از این رو، همواره یکی در برابر دیگری قرار می گیرد، در حالی که اگر مصالح کلی جامعه تأمین شود، بی تردید منافع شخصی هم در پرتو آن تأمین می شود.‏

‏ آری‏‏ ‏‏«بیان باورداشتهای همگانی از طریق مناسک دسته جمعی، دلبستگی افراد را به هدفهای گروهی تشدید می کند. دین عزم افراد را به رعایت هنجارهای گروهی تقویت می کند و این هنجار را بالاتر از منافع صرفاً خصوصی قرار می دهد».‏‏ (جامعه شناسی دین، ص203)‏


‏تمام مشکلات یک جامعه از همین نقطه آغاز می شود که مردم به جای مصالح جمعی به فکر منافع فردی اند و از دایره خواست شخصی فراتر نمی روند. بدین سان، گره های کور فراوانی در جامعه یکی پس از دیگری پدید می آید و هیچ گرهی به آسانی باز نمی شود. ‏

‏اما سوگواری امام حسین برمبنای الگوهای خود آن حضرت در روز عاشورا، فنا شدن افراد بود برای دین و ارزشهای اجتماعی که از دایره خواست فردی بالاتر می رود و در چهار چوبه کلان مصالح و منافع کلان امت اسلامی قرار می گیرد. در این صورت برای مردم هم آسان می شود که جانشان را در راه حفظ مصالح امت اسلامی فدا کنند.‏

‏ «روضه خوانی است که عواطف مردم را همچو تهییج می کند که برای همه چیز ‏‏حاضرند‏‏».(صحیفه امام، ج 10، ص121)‏

‏ در واقع هنگامی که اقیانوس عواطف موج زند، هر چیز که در برابرش قرار گیرد دفع می کند. شاعر اوج گیری عواطف را به صورت زیبا ترسیم می کند آنجا که می سراید:‏


‏دل سنگین ترا اشک من آورد به را                             سنگ را سیل تواند به لب دریا برد‏

‏ ‏

‏3-3.‏ ‏تقویت یگانگی رابطه اجتماعی‏

‏میان افراد هر جامعۀ پیوند های گوناگون دینی، مذهبی، زبانی، خونی، جغرافیایی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی وجود دارد که بر مبنای این پیوند ها آنان می توانند باهم زندگی کنند. عزاداری سالانۀ حسین بن علی افزون بر ایجاد پیوند های جدید، پیوند های گذشته و جاری میان جامعه را تقویت می کند و گسترش می دهد.‏


‏«بیان باورداشتهای همگانی از طریق مناسک دسته جمعی، دلبستگی افراد را به هدفهای گروهی تشدید می کند. دین عزم افراد را به رعایت هنجارهای گروهی تقویت می کند و این هنجار را بالاتر از منافع صرفاً خصوصی قرار می دهد».‏‏ ‏‏(جامعه شناسی دین، ص203) ‏

‏آنگاه خود به خود نظم عمومی پدید می آید.‏

‏این واقعیت قابل انکار نیست که:‏

‏« در عزای حسینی، افراد از طبقات گوناگون اجتماعی از کارگر، کاسب، استاد دانشگاه، غنی و فقیر، شهری و روستایی، دولتمردان و شهروندان و ... بدون صف بندی جداگانه و با وضعیتی همانند، در آن حضور می یابند، در کنار همدیگر قرار می گیرند، با هم مرتبط می شوند و احساس مشترکی دارند».‏‏ ‏‏(فصلنامه معرفت شماره 151، ص47)‏

‏هیچ کس به خصوصیت فردی، صنفی و قومی اش در سوگواری امام حسین، تکیه نمی کند بلکه همگان بر یک نقطه مشترک مذهبی با وجود اختلافات خونی، جغرافی، فرهنگی، اقتصادی، زبانی و شخصیتی می چرخند‏‏. ‏

‏هنگامی که روابط اجتماعی پدید آمد و پیوندهای گذشته محکم تر شد، افراد به آسانی به ارزشهای پذیرفته شدۀ همگانی گردن می نهند و مصالح جمعی را بر منافع شخصی مقدم می دارند و این جز نظم عمومی چیز دیگری نیست.‏

‏ «دین به هنجارها تقدس می بخشد و هدفهای گروهی را بر فراز هدفهای فردی قرار می دهد. دین نظم اجتماعی را مشروع می سازد».‏‏ ‏‏(جامعه شناسی دین، ص211)‏

‏ ‏

‏3-4.‏ ‏سامان دهی روابط اجتماعی ‏

‏سوگواری امام حسین علیه السلام چون هرسال در نقاط جغرافیای گوناگونی برپا می شود، یک ساماندهی کلان و نظم عمومی را بر جای می گذارد.از این رو، چنین کارکردی می تواند فراتر از سوگواری به دیگر لایه های جامعه نیز سرایت کند. ‏


‏هنگامی که مناسک دینی این چنین کارکردی داشته باشد، بی تردید خود دین هم این کارکرد را به طریق اولی دارد؛ زیرا دین اصل و مناسک فرع است‏‏.‏

‏« به ادعای رابرتسون اسمیت، دین دو کارکرد دارد: یکی تنظیم کننده و دیگری بر انگیزاننده. تنظیم رفتار فردی برای خیر همگان و خیر گروه. گناه کنشی است که هماهنگی داخلی گروه را بهم می زند. دین همین احساس وحدت و اشتراک اجتماعی را بر می انگیزاند. مناسک بیان تکراری وحدت و کارکردهایی است که اشتراک اجتماعی را تحکیم می بخشند».‏‏ ‏‏(جامعه شناسی دین، ص170)‏

‏سوگواری افزون بر نظم اجتماعی به فعالیت جمعی نیز سامان می دهد، همان فعالیتی که سرچشمۀ بسیاری از ارزشها می شود‏‏.‏

‏ « در آن وقت برای سازمان دادن به فعالیت سیاسی این اقلیت، یک راهی درست کردند که این راه، خودش سازمانده است و آن نقل از منابع وحی[است] به اینکه برای این مجالس اینقدر عظمت است و برای این اشک ها آنقدر در دور و بر این اشک ها و عزاداری ها، شیعیان با اقلیت آن وقت اجتماع می کردند و شاید بسیاری از آنها هم نمی دانستند مطلب چه هست،ولی مطلب، سازماندهی به یک گروه اقلیت در مقابل آن اکثریت ها [بود] و در طول تاریخ، این مجالس عزا که یک سازماندهی سرتاسری[در] کشورها است،کشورهای اسلامی است.»‏‏(صحیفه امام،ج16،ص344)‏


‏نتیجه‏

‏سوگواری سالانۀ امام حسین بر فرد و جامعه تأثیر می گذارد، تأثیر گذاری ژرف و همه جانبه در سطوح گوناگون زندگی. عزاداری نخست، وجدان، خرد و عاطفه افراد جامعه را بر می انگیزد، بر انگیختن طبیعی و ماندگار. آنگاه جامعه را بر می انگیزد با همان مکانیزم برانگیختن افراد. گاهی این بر انگیختن آشکار است و بازتاب بیرونی پر شتابی دارد و گاهی پنهانی صورت می گیرد. در هر دو صورت اصل بر انگیختن سوگواری ها حقیقت قطعی فرض می شود. پس از بر انگیختن، سوگواری امام حسین، افکار، کردار و گفتار جامعه را جهت می دهد و آنان را از سردرگمی می رهاند. نزدیکی به خدا، سبقت گیری در عمل به آموزه های دینی و الگو گیری از شخصیت امام حسین، جهت دهی عزاداری هاست. پس از جهت دهی، سوگواری روابط اجتماعی را نظم می بخشد و از هرج و مرج جلوگیری می کند. مناسک مذهبی دلبستگی اجتماعی پدید می آورد و منافع شخصی زود گذر را فدای مصالح کلان جامعه می سازد. روابط اجتماعی با این نظم تقویت می شود و زندگی اجتماعی سامان می پذیرد. تمام این کارکردها، به تدریج جامعۀ آرمانی و نمونه می سازد که مردم در آن زندگی سالم، با ارزش و پر نشاطی داشته باشند. همان حقیقتی که آرزوی تمام انسانهاست.‏


‏کتابنامه‏

‏قرآن کریم ونهج  البلاغه.‏

‏نوری، ملاحسین، مستدرک الوسائل، تهران، اسلامیه، 1415.‏

‏ری شهری، و همکاران، دانشنامه امام حسین(ع)، قم، دارالحدیث، 1388، اول.‏

‏مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، 1403.‏

‏علامه کاشف الغطاء، سیاسة الحسینیه، دوست محمدی، هادی، مراسم حسینی گویاترین زبان دل، شیواترین بیان عشق، مجله درسهایی از مکتب اسلام، آبان 1361، شماره260، قم.‏

‏امام خمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ونشرآثار امام خمینی، 1380.‏

‏............ قیام عاشورا درکلام و پیام امام خمینی، تهران، عروج، 1373، اول.‏

‏دانش، محمد قدیر، چگونگی تأثیر گذاری عزاداری حسین، در زنده نگهداشتن دین، مجله معرفت شماره 151، سال نوزدهم، 1389.‏

‏ دورکیم، امیل، صور بنیانی حیات دینی، ترجمه باقر پرهام، تهران، نشر مرکز، 1381.  ‏

‏شیخ صدوق، محمدبن علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری، تهران، مکتبة الصّدوق. ‏

‏............... امالی صدوق، بیروت، اعلمی، بی تا‏‎. ‎

‏............... ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، دوم، قم، شریف رضی، 1364.‏

‏گیدنز، آنتونی، جامعه شناسی، حسن چاوشیان، تهران، نی، 1386، چهارم.‏

‏همیلتون، ملکم، جامعه شناسی دین ترجمه محسن ثلاثی تهران: انتشارات تبیان.1995 /  1377.‏

‏مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.‏

‏هاشمی نژاد، عبدالکریم، درسی که حسین(ع) به انسان ها آموخت، قم، انتشارات فراهانی، 1351.‏

‏موسوی عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسین، نجف، حیدریه، 1368.‏

‏عاملی، محمد حسن، وسائل الشیعه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی تا‏‎.‎

‏کلینی، ممحد بن یعقوب، اصول کافی، تصحیح علی اکبرغفاری، سوم، تهران، اسلامیه، 1367.‏

‏جعفریان، رسول، تاملی درنهضت عاشورا، چهارم، قم، انصاریان، 1384.‏

‏ابن قولویه، محمدبن جعفر، کامل الزیارات، پنجم، قم، وجدانی، 1365.‏

‏طباطبایی، علامه سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفترتبلیغات، 1417.‏

‎ ‎

‎ ‎