
آپیکو: هاه! بالاخره فهمیدم. خب ما هم در اوگاندا روزه میگیریم. ولی روزه ما یک شکل دیگر است، مثلاً اگر کسی خیلی شیر دوست داشته باشد، وقتی روزه میگیرد، نباید شیر بخورد.
مانی: ماه رمضان در کشورهای مسلمان، مثل یک جشن است. بعد از افطار همۀ مغازهها باز میشود و مردم به خیابانها میآیند. شبهای رمضان برای مسلمانان خیلی عزیز است، مخصوصاً شبهای قدر.
محمد: شب قدر، شبی است که قرآن در آن بر حضرت محمد (ص) نازل شده است. ماریا: «عید فطر» هم مال مسلمانهاست؟
خالد: الان شاخ در میآورم! تو عید فطر را از کجا بلدی؟
ماریا: من یک دوست مسلمان دارم. اسمش «سمیره» است. آنها هر سال یک جشن میگیرند. اسم جشنشان «عید فطر» است. همه را دعوت میکنند.
مانی: عید فطر اولین روز بعد از ماه رمضان است. در عید فطر هیچ کس روزه نمیگیرد. اول صبح همه با هم نماز میخوانند و بعد تمام روز را تفریح میکنند.
ماریا: پارسال یک نمایشگاه هم در مدرسهشان گذاشته بودند. من و بقیه هم محلهای ها
به دیدن نمایشگاهشان رفتیم. آنها با گل، کاشی مسجد ساخته بودند و کارت تبریک «عید فطر» درست کرده بودند. یک نمایش هم داشتند، پر از ستاره بود.
خالد: عید فطر یک حُسن خیلی بزرگ دارد، به آدم یک عالمه هدیه میدهند!
زکیه: در مصر، وقتی ماه رمضان میشود، بچهها چیزهایی شبیه فانوس درست میکنند و در آن شمع میگذارند. همه فانوسهایشان را از در خانه آویزان میکنند. منظره باشکوهی است، چون تمام کوچه با نور فانوسها روشن است!
مانی: درایران، وقتی هنوز تلویزون و رادیو نیامده بود، یک نفر از اهالی هر محله، هر صبح به صبح همه را برای «سحری» بیدار میکرد. شعرهایی که این آدمها میخواندند، هنوز هم هست. خواند آنها خیلی جالب است.
زکیه: چه با مزه! در مصر هم چنین آدمهایی بودهاند. البته مصریها برای اعلام سحر، توپ هم در میکردهاند! بـه آن آدم هم میگویند «مساهـراتی». مساهراتی همه را با صـدای طبل بلند میکـرد! روز عیـد فطر هـم بچهها فـانوسهایشـان را بر میدارند و توی کوچهها بلند میگویند: «واهوی یا واهوی!» خیلی خوش میگذرد!
آپیکو: چه جالب است که مسلمانها آداب و رسوم یکسانی دارند. شاید این دفعه من هم مثل مسلمانها روزه گرفتم!
مجلات دوست کودکانمجله کودک 58صفحه 31