مصاحبه
دلایل قیام مردم ـ تغییر نظام سیاسی با رفراندم عمومی
مصاحبه با مجله آلمانی اشپیگل درباره دلایل قیام مردم
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 16 آب‍ان‌ 1357

زمان (قمری) : 6 ذی الحجه 1398

مکان: ‫پاریس - نوفل لوشاتو

شماره صفحه : 357

موضوع : دلایل قیام مردم ـ تغییر نظام سیاسی با رفراندم عمومی

زبان اثر : فارسی

مصاحبه کننده : خبرنگار مجلۀ آلمانی اشپیگل

مصاحبه با مجله آلمانی اشپیگل درباره دلایل قیام مردم

مصاحبه

‏زمان: 16 آبان 1357 / 6 ذی الحجه 1398‏

‏مکان: پاریس، نوفل لوشاتو   ‏

‏موضوع: دلایل قیام مردم ـ تغییر نظام سیاسی با رفراندم عمومی‏

‏مصاحبه کننده: خبرنگار مجلۀ آلمانی اشپیگل‏

سؤال: ‏[‏‏از آغاز سال، صدها هزار نفر از مردم به نام شما به خیابانها ریخته و علیه شاه تظاهرات کرده اند.‏‎ ‎‏بیش از هزار نفر انسان در مبارزه با ارتش و پلیس، جان خود را از دست داده اند. آیا شما این شورش‏‎ ‎‏خلقی را سازمان داده اید؟ و برای چه هدفی؟‏‏]‏

جواب: ‏سبب اصلی قیام مردم کشور، شخص شاه و رژیم اوست. این پدرش و خود اوست که‏‎ ‎‏طی پنجاه و پنج سال، اولاً با اسلام با کینه توزی دشمنی کرده اند و در هدم اسلام به عنوان‏‎ ‎‏حافظ آزادی و استقلال کشور کوشیده اند. ثانیاً تمام آزادیها و حقوق ملت مصرح در‏‎ ‎‏قانون اساسی را از میان برده اند، و ثالثاً استقلال کشور را بکلی از میان برده اند. تمام‏‎ ‎‏بنیادهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که این ملت طی قرون برای زندگانی‏‎ ‎‏مستقل خویش فراهم آورده بود، به وسیلۀ این رژیم از میان برده شده است. بیشتر از این،‏‎ ‎‏برنامه های اقتصادی که امریکاییان به دست این رژیم، توأم با فساد بسیار اجرا کرده اند،‏‎ ‎‏دستگاه اقتصادی را از میان برده و امروز مردم کشور به صدور نفت و ورود کالا، گذران‏‎ ‎‏می کنند. اما همین گذران، به قیمت انهدام اقتصاد کشور در سالهای آینده تمام می شود که‏‎ ‎‏نفت رو به اتمام می گذارد و درآمد آن کاهش می پذیرد. مردم کشور بیدار شدند و به‏‎ ‎‏حرکت آمدند. من حرف مردم را می زنم. ما همه، یک صف هستیم و یک حرف را‏‎ ‎‏می زنیم. ما می خواهیم شاه و رژیم سلطنتی نباشد، یعنی آزادی و استقلال باشد. اسلام‏‎ ‎‏ضامن وحدت کشور، در عین آزادی و استقلال است. قیام مردم برای این هدف است.‏

ــ     ‏[‏‏از زمانی که شاه، شما را در سال 1963‏‎[1]‎‏ مجبور به ترک ایران کرد، مرتباً گفته اید شرط بازگشت شما به‏‎ ‎

‏ایران سرنگونی شاه می باشد. این شرط هنوز به جای خود باقی است؟‏‏]‏

ــ     ‏به دستور شاه از سال 1964 تا زمان خروجم از عراق به صورت تبعید در آن کشور به سر‏‎ ‎‏می بردم و فعلاً به ایران بر نمی گردم.‏

ــ     ‏[‏‏در تهران خبرهای تأیید نشده ای شنیده می شود که طبق آنها شما با رفتن شاه هم راضی هستید، و با‏‎ ‎‏جانشین او پسر نوزده ساله اش سیروس، تحت شرایطی کار خواهید کرد. آیا این خبرها صحیح هستند؟‏‎ ‎‏و شرایط مزبور دقیقاً چه شرایطی است؟‏‏]‏

ــ     ‏خیر، این خبرها صحیح نیستند، و نیز با ادامۀ سلطنت و حکومت این خانواده مخالفیم.‏

ــ     ‏[‏‏خشم ملاهای محلی و تظاهر کنندگان، غالباً علیه هدفهای (اماکن) عمومی زیادی متوجه شده و بانکها‏‎ ‎‏و سینماها به آتش کشیده شده و مغازه های بزرگ به تاراج رفته است.‏‏]‏

ــ     ‏به آتش کشیدن سینماها و بانکها، مسبوق به درخواست ما نبوده است. رژیم شاه این‏‎ ‎‏تأسیسات را برای تخریب اقتصاد و فرهنگ کشور در حد افراط مورد استفاده قرار داده‏‎ ‎‏است و به همین جهت هدف مخالفت مردم شده، مردم عصبانی نیستند، آگاه هستند. در‏‎ ‎‏غرب اطلاع کافی از نقش تخریبی این مؤسسات ندارند. نمی دانند که بانکها بشدت مردم‏‎ ‎‏را استثمار کرده اند. زمینۀ تولید مردم زحمتکش را به سود شرکتهای بین المللی و توسعۀ‏‎ ‎‏بازار فرآورده های خارجی از بین برده اند. سینماها کارشان از بین بردن روحیۀ مقاومت‏‎ ‎‏در نسل جوان کشور بوده است. امروزه این امر، مورد اقرار گردانندگان دستگاههای‏‎ ‎‏تبلیغاتی خود رژیم هست. البته مردم از راهنماییهای صمیمانه و صادقانۀ ما پیروی‏‎ ‎‏می کنند.‏

ــ     ‏[‏‏اگر ما شما را درست فهمیده باشیم، هدف شما فقط سرنگونی شاه نیست، بلکه از بین بردن رژیم‏‎ ‎‏شاهنشاهی است. اما به عقیدۀ شما چه چیز باید به جای آن بنشیند؟ یک دموکراسی پارلمانی؟ یک‏‎ ‎‏دموکراسی خلقی از نوع مارکسیستی آن؟ یا یک حکومت خدایی آنطور که حضرت محمد (ص)‏‎ ‎‏فرموده است؟‏‏]‏

ــ     ‏تعیین نظامی سیاسی، با آرای خود مردم خواهد بود. ما طرح جمهوری اسلامی را به‏‎ ‎‏آرای عمومی می گذاریم. اینک کشور بر سر دو راهی مرگ و حیات، آزادی و اسارت،‏

‏استقلال و استعمار، عدالت اقتصادی و استثمار قرار گرفته است. این حکومت، حیات‏‎ ‎‏ملی را باید نجات دهد. به مردم کشور، آزادی و به کشور استقلال را باز گرداند و به جای‏‎ ‎‏نظام استثماری، عدالت اقتصادی را برقرار سازد.‏

ــ‏[‏‏چه کسی باید در ایران که یک کشور در حال توسعه با کوششی به سوی صنعتی شدن است، خواست‏‎ ‎‏ملت را به قدرت سیاسی مبدل کند؟ در چنین اجتماعی، با اکثریت شیعی، تکلیف اقلیتها چه می شود؟‏‏]‏

ــ     ‏خواست ملت را نمایندگان منتخب او به تصمیم و تدبیر سیاسی و رهبری سیاسی دور از‏‎ ‎‏فساد و خدمتگزار مردم تبدیل می کنند. اقلیتهای مذهبی به بهترین وجه از تمام حقوق‏‎ ‎‏خود برخوردار خواهند بود.‏

ــ     ‏[‏‏از گروه کوچک رهبران سیاسی کنونی و سودجویان از این رژیم که بگذریم، در چه مواردی کشور‏‎ ‎‏ایران در آینده با اوضاع امروز تفاوتهایی خواهد داشت؟‏‏]‏

ــ     ‏موارد اختلاف ایران فردا را با ایران امروز در پاسخ سؤال پنجم شما داده ام. در اینجا این‏‎ ‎‏نکات را می افزایم: 1 ـ  رهبری سیاسی از سلطۀ بیگانه آزاد می شود، از فساد مالی و‏‎ ‎‏سیاسی پاک می شود. 2 ـ  اقتصاد کشور از سلطۀ بیگانه آزاد می گردد و دیگر برنامه های‏‎ ‎‏اقتصادی، برنامه هایی نخواهند بود که هدفهای شرکتهای بین المللی را در ایران به اجرا‏‎ ‎‏بگذارد. 3 ـ  جامعۀ آینده ما، جامعۀ آزادی خواهد بود و همۀ نهادهای فشار و اختناق و‏‎ ‎‏همچنین استثمار از میان خواهد رفت. 4ـ انسانی که امروز در نظام پلیسی از فعالیتهای‏‎ ‎‏فکری و آزادی در کار محروم شده است، تمامی اسباب ترقی واقعی و ابتکار را به دست‏‎ ‎‏خواهد آورد. جامعۀ فردا، جامعۀ ارزیاب و منتقدی خواهد بود که در آن تمامی مردم در‏‎ ‎‏رهبری امور خویش شرکت خواهند جست.‏

ــ     ‏[‏‏در بسیاری از کشورهای خاورمیانه و آسیا در سالهای گذشته، یک موج قوی اتحاد اسلامی به وجود‏‎ ‎‏آمده است. بی شک دخالت مذهب در زندگی سیاسی در این کشورها رشد داشته است. تا چه حدودی‏‎ ‎‏اوضاع کنونی ایران، با این «پان اسلامیسم» مربوط می شود؟‏‏]‏

ــ     ‏این پدیدۀ جهانی است. در حقیقت بشر امروز دارد به دوران جدایی مادیت از معنویت‏‎ ‎‏پایان می دهد. در همه جا مادیت جای خود را در اعتلای معنوی انسان، دارد باز می یابد.‏

‏مادیت که معنی آن در تحصیل قدرت مادی، به هر وسیله و از هر راه، خلاصه می شد کار‏‎ ‎‏بشریت را مواجه با بن بست ساخته است. اینک زمان آن است که فعالیت مادی، آمادگی‏‎ ‎‏برای اعتلای معنوی انسان تلقی شود و همین تلقی است که بشریت امروز و فردا را به‏‎ ‎‏مذهب باز می گرداند. اسلام دینی است که با تنظیم فعالیتهای مادی راه را به اعتلای‏‎ ‎‏معنوی انسان می گشاید. ترقی واقعی همین است که رشد خود انسان هدف فعالیتهای‏‎ ‎‏مادی گردد، و اسلام دین این ترقی است.‏

ــ     ‏[‏‏در اولین کنفرانس اتحاد اسلامی در افغانستان در بهار امسال، شوروی نیز با نمایندگان زیادی آمده‏‎ ‎‏بود. به نظر شما بین کشورهای سوسیالیستی و حرکت جدید اسلامی، مسائل مشترکی وجود دارد؟‏‏]‏

ــ     ‏اینگونه کنفرانسها به نام اسلام تشکیل می شود، اما هدف اسلامی ندارد و کسانی که به نام‏‎ ‎‏نمایندۀ مسلمانان در این کنفرانسها شرکت می کنند، فاقد نمایندگی مردم می باشند.‏‎ ‎‏شوروی نقش شترمرغ را بازی می کند. از سویی ضد مذهب اسلام است و آزادی مذهبی‏‎ ‎‏مردم مسلمان زیر سلطه را از میان برده است، از سوی دیگر نمایندۀ این مردم مسلمان‏‎ ‎‏است! شوروی با روشی که در عمل پیش گرفته است و ملل مسلمان را به زیر سلطۀ‏‎ ‎‏خویش درآورده است، دیگر حتی شایستگی دعوی طرفداری از مظلومیت و مخالفت با‏‎ ‎‏استثمار را نیز ندارد.‏

ــ     ‏[‏‏در ایران نیز حداقل به عنوان هدف علیه دشمن واحد ـ شاه ـ مذاکراتی بین مخالفین مذهبی و‏‎ ‎‏مارکسیستها وجود داشته است. برای چه هدفی؟‏‏]‏

ــ     ‏هیچ گونه مذاکره ای وجود نداشته است.‏

ــ     ‏[‏‏روزنامه های فرانسوی خبر داده اند شما در آیندۀ نزدیک، محل اجباری خویش را در نزدیکی پاریس‏‎ ‎‏ترک کرده و مبارزه علیه شاه را از افغانستان ادامه خواهید داد. با این تعویض محل، چه چیز را در نظر‏‎ ‎‏دارید؟‏‏]‏

ــ     ‏فعلاً دربارۀ ترک فرانسه تصمیمی نگرفته ام.‏

‎ ‎

  • ـ زمان تبعید امام 13 آبان 1343 مطابق با 4 / 11 / 1964 میلادی است که در پاسخ امام خمینی، اشتباه خبرنگار تصحیح شده است.