سخنرانی
لزوم شناخت معنویات و معارف اسلامی
سخنرانی در جمع اعضای مجلس خبرگان (غنای اسلام در جمیع جهات)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 11 ت‍ی‍ر ‭1366

زمان (قمری) : 5 ذی القعده ‭1407

مکان: تهران

شماره صفحه : 298

موضوع : لزوم شناخت معنویات و معارف اسلامی

زبان اثر : فارسی

حضار : مشکینی، علی (رئیس) و اعضای مجلس خبرگان

سخنرانی در جمع اعضای مجلس خبرگان (غنای اسلام در جمیع جهات)

سخنرانی

‏زمان: صبح 11 تیر 1366 / 5 ذی القعده 1407‏

‏مکان: تهران، حسینیّۀ جماران‏

‏موضوع: لزوم شناخت معنویات و معارف اسلامی‏

‏حضار: مشکینی، علی (رئیس) و اعضای مجلس خبرگان‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

لزوم شناخت معنویات و معارف اسلامی

‏     ‏‏من تشکر می کنم از حضرات آقایان که عنایت کردند و اینجا تشریف آوردند تا از‏‎ ‎‏نزدیک خدمتشان برسیم و من دعاگوی همه هستم، خصوصاً این نخبگانی که از سراسر‏‎ ‎‏کشور بسیار مورد اهمیت هستند. من نباید به آقایان تذکر بدهم؛ لکن برای اینکه صحبتی‏‎ ‎‏شده باشد، دو ـ سه کلمه عرض می کنم.‏

‏     عرض من این است که تمام تشکیلاتی که در اسلام از صدر اسلام تا حالا بوده است،‏‎ ‎‏و تمام چیزهایی که انبیا از صدر خلقت تا حالا داشتند و اولیای اسلام تا آخر دارند،‏‎ ‎‏معنویات اسلام است، عرفان اسلام است، معرفت اسلام است، در رأس همۀ امور این‏‎ ‎‏معنویات واقع است. تشکیل حکومت برای همین است، البته اقامۀ عدل است، لکن‏‎ ‎‏غایت نهایی معرفی خداست و عرفان اسلام. هیچ کتابی از کتب الهی و فلسفی مثل قرآن‏‎ ‎‏نیست که حقایق معارف را به طور صریح در بعضی جاها و به طور کنایه بسیاری جاها‏‎ ‎‏فرموده است. و آقایان باید توجه به این معنا داشته باشند که مردم را آشنا به معارف الهی‏‎ ‎‏کنند. اسلام بسیار غنی است، هم از حیث جهات معنوی که در رتبۀ عالی است، از جهت‏‎ ‎‏عرفانی که بالاتر از آن است و هم غنی است از حیث تشکیلات اداری. و البته آقایان‏‎ ‎‏می دانند این را، در عین حالی که عنایت به طبیعت نبوده است و عمده هدایت به غیب‏‎ ‎‏بوده، مع ذلک، می بینید که قرآن در بعضی جاها بر خلاف آن چیزی که در بین ـ مثلاً ـ‏‎ ‎‏هیئت دانهای سابق بوده است، بر خلاف آنها می گوید. قرآن اول کتابی است که حرکت‏

‏زمین را بیان کرده با صراحت. جبال را فرموده مثل ابرها حرکت می کنند‏‎[1]‎‏ خیال نکنید که‏‎ ‎‏اینها جامدند، منتها چون سابق هیئت بطلمیوس‏‎[2]‎‏ غلبه داشته است، بعضی از آقایان این‏‎ ‎‏را تعبیر کرده اند به حرکت جوهری و حال آنکه حرکت جوهری حرکتش مثل حرکت‏‎ ‎‏سحاب نیست؛ هیچ ربطی به او ندارد. و همین طور در بسیاری از جاها قرآن شریف‏‎ ‎‏مسائلی فرموده اند که در سابق نبوده است نظیرش؛ اصلش نبوده است. از این جهت، ما‏‎ ‎‏باید عمدۀ توجهمان به عرفان اسلامی باشد. اگر ملاحظه فرموده باشید در آیات‏‎ ‎‏شریفه ای که مربوط به معنویات و عرفان و ـ عرض می کنم که ـ سلوک و اینطور‏‎ ‎‏چیزهاست، در هیچ کتابی نظیر قرآن نیست و هیچ کتابی سابقه ندارد که این طور عرفان‏‎ ‎‏داشته باشد؛ این طور فلسفه داشته باشد. منتها از باب اینکه ما عقب بودیم و عقب هم‏‎ ‎‏هستیم، نمی توانیم این طوری که قرآن شریف فرموده است، ما هم بتوانیم آن طور‏‎ ‎‏بگوییم. همین قدر می دانیم که باید ما همّمان را صرف کنیم تا آن قدری که استعداد‏‎ ‎‏داریم، قدرت داریم تا آن اندازه ما معارف اسلامی را به مردم بفهمانیم. معارف اسلامی‏‎ ‎‏بسیار غنی است؛ بسیار بزرگ است و باید این را فهماند. مثلاً در عین حالی که توجه به‏‎ ‎‏مادیات نبوده است و عمده نظر روی معنویات است، مع ذلک، بر خلاف هیئت‏‎ ‎‏بطلمیوس، قرآن می گوید که تمام ستاره ها در آسمان پایین واقع شدند. در صورتی که‏‎ ‎‏هیئت سابق این طور نمی گفتند هرچه ستاره هست در آسمان پایین است و «سبع سموات»‏‎ ‎‏از اینجا معلوم می شود که غیر آن سبع سمواتی است که بطلمیوسیها گفته اند. آنها‏‎ ‎‏می گویند که هفت آسمان یکی اش کرۀ کذا دارد، یکی کرۀ کذا، یکی کرۀ کذا و آن‏‎ ‎‏آخریش عبارت از آنی است که ستاره ها را دارند. قرآن می گوید که نجوم در دنیای‏‎ ‎‏آسمانها واقع شده است، تمام نجوم این طور است. بنابراین، آن چیزی که ماورای‏

‏اینهاست ـ مثلاً سماءِ دوم ـ ما نمی دانیم چی است قصه اش، بالاترش هم ما نمی دانیم چی‏‎ ‎‏است. ‏زَیَّنا السَّماءَ الدُّنْیا بِزینَةٍ الْکَواکِب،‎[3]‎‏ این آسمان پایین را تزئین به زینت کواکب کرده. در هر‏‎ ‎‏صورت آن چیزی که من توصیه می کنم به همۀ اهل علم و به همۀ آقایان، به همۀ‏‎ ‎‏دانشمندان اینکه دنبال این بروید که معارف اسلامی را در بین مردم تقویت کنید که رأس‏‎ ‎‏امور این معارف اسلامی است و اگر او درست بشود همۀ کارها درست می شود.‏

ضعف ایمان و نفسانیت منشأ اختلافات

‏     ‏‏اگر انسان معارف اسلامی را داشته باشد و حقیقتاً مؤمن به معارف اسلامی باشد،‏‎ ‎‏دیگر اختلاف پیدا نخواهد شد بین دستجات؛ اختلاف اساسی. البته اختلاف رأیی‏‎ ‎‏هست، اما اختلاف اساسی که بخواهد این دسته، دستۀ دیگر را محکوم کند یا فرض کنید‏‎ ‎‏که توهین کند آن دسته، دستۀ دیگر را، این برای این است که ما ضعیفیم در ایمان. اگر ما‏‎ ‎‏قوی در ایمان بودیم، شما ملاحظه می کنید اگر همۀ انبیا در یک روز جمع بودند هیچ‏‎ ‎‏همچو اختلافاتی نداشتند. خوب، البته ما این طور نیست که بتوانیم اختلافات آرا را رفع‏‎ ‎‏کنیم. اختلافات آرا هست و باید هم باشد. اما آن چیزی که لازم است این است که به‏‎ ‎‏مردم، به دستجات مختلف، به همۀ ائمۀ جمعه، ائمۀ جماعات، روحانیون سراسر کشور و‏‎ ‎‏سایر قشرها این معنا توصیه بشود که در سر یک چیزهایی که مربوط به نفسانیت است‏‎ ‎‏نزاع نکنند. آن طور نیست که بعضی نزاعها مربوط به اسلام باشد، به خداباشد. برای خدا‏‎ ‎‏انسان نمی شود اهانت کند به مؤمن، برای خدا انسان نمی شود که کشف ستر مؤمن بکند،‏‎ ‎‏اینها همه برای این است که نفسیت انسان این جوری است.‏

‏     و امیدواریم که ما همه موفق بشویم که این پرده را، این حجاب را برداریم. خداوند‏‎ ‎‏ان شاءالله ، همۀ آقایان را حفظ کند، سالم نگه دارد و در خدمتشان مستدام نگه دارد و همه‏‎ ‎‏الحمدلله خدمتگزار اسلام هستند و همه متوجه به مسائل. ‏

‏والسلام علیکم ورحمة الله ‏

‎ ‎

  • ـ اشاره است به آیۀ 88 سورۀ نَمْل.
  • ـ منجّم و ریاضیدان باستان که زمین را ثابت و سایر کُرات رابه گرد آن در گردش می دانست و علم هیئتی که بر این اساس بنا شده بود به «هیئت بطلمیوسی» مشهور شده بود.
  • ـ سورۀ صافات، آیۀ 6:«و تزئین کردیم آسمان را به زینت ستارگان».