چکیده
تاکنون پژوهشهایی از زوایای گوناگون پیرامون تعیین حدود قلمرو دخالت مردم در عرصه حکومت، و نیز حوزه قلمرو دخالت حاکمان در این عرصه از سوی صاحبنظران مختلفی ارائه شده است. با این وجود آنچه پژوهش حاضر را طلبید نگرش و برداشت امام خمینی درباره حقوق سیاسی مردم و نقش آنها در مشروعیت نظام اسلامی است.در واقع تلاش نگارنده این است که جایگاه مردم در پذیرش حاکم اسلامی و یا مقبولیت حاکم اسلامی را در اندیشه امام خمینی تبیین نماید.
بنابراین نگارنده این پژوهش، در پی آن است که با توجه مبانی نظری ـ فقهی ـ و اندیشه سیاسی امام خمینی پیرامون نقش مردم در مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را بررسی نماید. الف) یک نظام سیاسی هر قدر از مشارکت مردمی برخوردار باشد، به همان میزان از مشروعیت بیشتری بهرهمند میشود، و در نتیجه نیاز کمتری به اعمال خشونت مانند: اقدام نظامی و پلیسی دارد، این امر باعث میشود که منابع نظام در جهت تغییرات و مصالح اجتماعی، به کار گرفته شود. ب) از طرفی دیگر، دغدغه نگارنده این میباشد که مفاهیم جدی از قبیل جامعه مدنی،مشارکت سیاسی، احزاب سیاسی و ... و با حضور مردم معنا و مفهوم پیدا میکند؛ در صورتیکه سازنده این مفاهیم و نقش آنها در این نظام به طور واضح مبرهن نبوده، به همین منظور این بحث از بعد نظری قابل بررسی میباشد. د) در نهایت طرح مسأله جایگاه مردم و حاکمان در اندیشه امام خمینی از بعد فقهی و سیاسی مورد نظر میباشد.
1) مشروعیت نظام جمهوری اسلامی همانند زمان حضور معصومین ناشی از نصب الهی بوده و نقش مردم در این نظام جنبه کارآمدی خواهد داشت. یعنی فقیهان دارای شرایط، به گونه عام از سوی ائمه به ولایت منصوب شدهاند. ولی جهت تعیین یک فقیه از میان فقیهان دارای شرائط و از قوه به فعل در آوردن حکومت وی، بستگی به رأی مردم دارد. بنابراین مردم در اصل ولایت نقش و تأثیری ندارند، اما نصب بدون خواست مردم اثری ندارد، و گزینش مردم نیز به منزله پذیرش ولایت و حاکمیت فقیه است. پس نقش مردم در فعلیت و پذیرش ولایت، نقش کارآمدی خواهد بود. نگرش امام خمینی نیز با توجه به مباحث پایه و ریشهای ایشان با مقداری تفاوت متمایل به این نظریه است.
2) مشروعیت نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر انتخاب اکثریت مردم است، و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی بهواسطه رأی اکثریت خواهد بود. یعنی هیچ یک از فقیهان، از سوی امامان معصوم به ولایت منصوب نشدهاند، نه به گونه عام و نه به گونه خاص، و آنچه در روایات و منابع دینی آمده تنها بیان ویژگیها و شرائط لازم برای حاکم اسلامی است. پس معیار، انتخاب مردم خواهند بود، و مردم وقتی فقیه موردنظر خود را بر میگزینند ـ چه مستقیم و چه غیر مستقیم ـ که حکومت وی مشروعیت پیدا کند .بنابر شواهدی که در دوره حکومت سیاسی ـ بعد از انقلاب اسلامی و اواخر عمر امام خمینی به دست میآید میتوان گفت که اندیشه سیاسی ایشان با توجه به محوریت مقررات و ضوابط اسلامی متمایل به این نظریه شده است. مباحث این پژوهش از یک مقدمه و سه بخش و نتیجهگیری تشکیل شده است؛ که موارد آن به شرح زیر بیان میگردد: مقدمه ارائه و طرح کلیات تحقیق: بخش اول: تعریف مفاهیم و بیان منابع مشروعیت (سیاسی و الهی) فصل اول: تعریف مفاهیم فصل دوم: بیان منابع مشروعیت سیاسی ـ مدنی و الهی بخش دوم: اقسام حکومت و ولایت و ویژگیهای نظری و ابعاد تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت، و مروری بر نظریات برخی از فقهای شیعه در خصوص فرضیههای مشروعیت مردمی و کارآمدی مردم در نظام اسلامی. فصل سوم: اقسام حکومت و ولایت، و ویژگیهای نظری و ابعاد تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت .فصل چهارم: مروری بر نظریات برخی از فقهای شیعه در خصوص فرضیههای مشروعیت مردمی و کارآمدی مردم در نظام اسلامی. بخش سوم: جایگاه مردم در مشروعیت نظام جمهوری اسلامی از دیدگاه امام خمینی. فصل پنجم: حقوق سیاسی مردم در مبانی نظری امام خمینی و پایان نامهجایگاه مردم در مشروعیت نظام جمهوری اسلامی (با توجه به اندیشه و مبانی نظری امام خمینی (س))صفحه 1
نگرش ایشان در خصوص فرضیههای مشروعیت مردمی و نقش کارآمدی مردم در نظام جمهوری اسلامی. فصل ششم: ولایت مطلقه فقیه و مردم. فصل هفتم: جمهوری اسلامی و نقش مردم.
پایان نامهجایگاه مردم در مشروعیت نظام جمهوری اسلامی (با توجه به اندیشه و مبانی نظری امام خمینی (س))صفحه 2