چکیده
از آنجا که انسان مخاطب خداوند، انسان سیاسی است و بسیاری از احکام و آیات الهی جنبهای اجتماعی دارد و از طرف دیگر استعدادهای کمالی انسان در جامعه رشد مییابد و سعادت وی در جامعه تأمین میشود بر این اساس فلسفه سیاسی معاصر شیعه برای زنان در زندگی سیاسی دو وظیفه را ترسیم مینماید؛ نخست: وظیفهای که در خانواده بر عهدهی او گذاشته میشود که وی میتواند از طریق جامعهپذیری با توجه به اینکه کانون محبت و رحمت در خانواده است سبب پیوستگی اعضا جامعه نیز شود و به این ترتیب باعث کاهش تضاد اجتماعی و افزایش همگونگی اجتماعی شود. و در هدایت جامعه به سوی کمال این چنین ایفای نقش کند. که در این زمینه میتوان گفت این دیدگاه فیلسوفان سیاسی متقدم دارد. وظیفه دوم که برای زن در فلسفه سیاسی معاصر شیعه ترسیم شده حضور زن در سیاست به معنی اخص است یعنی مشارکت سیاسی فعال و شرکت در امور اجرایی و اداره جامعه و امر سیاستگذاری میباشد که اکثریت فیلسوفان سیاسی معاصر آن را میپذیرند تمام فیلسوفان سیاسی معاصر شیعه نقش مادری و همسری را برای زن در اولویت قرار میدهند. اما هرگز زنان را از مشارکت در امور سیاسی منع ننمودهاند.
پایان نامهزن و سیاست در فلسفه سیاسی معاصر شیعه با تاکید بر آراء علامه طباطبایی، شهید مطهری، امام خمینی (س)، علامه جعفری و آیت الله جوادی آملیصفحه 1