اخلاقیات عملى و نظرى امام در سینما تأثیرگذار بوده است
گفتگو با دکتر محمدباقر قهرمانى
آقاى دکتر محمدباقر قهرمانى (عضو هیئت عملى دانشکده هنرهاى زیبا و هنرهاى نمایشى دانشگاه تهران) تحصیلات خود را در رشته تئاتر و فیلم در دانشگاه بینالمللى آمریکا به اتمام رساندهاند و به تدریس کارگردانى تلویزیونى، فیلمنامهنویسى و ارتباطات مردمى اشتغال دارند. ایشان مقالات متعددى در زمینه تئاتر و سینما به رشته تحریر درآوردهاند، دو کتاب درباره اصول و اجراى نمایشى در دست چاپ دارند و فیلم هاى متعددى نیز در عرصه تبلیغات و آموزشى و مستندسازى، تهیّه کردهاند. مصاحبهاى با ایشان انجام دادهایم که در پى به نظر خوانندگان گرامى مىرسد.
***
به نظر شما علت پیشرفت سینماى ایران بعد از پیروزى انقلاب اسلامى و مطرح شدن آن در سطح جهان چیست؟
من فکر مىکنم یکى از دلایل پیشرفت سینماى ایران بعد از انقلاب اسلامى عدم تقلید صرف از سینماى غربى بود. دوم اینکه محدودیتهایى براى نحوه ساخت فیلمها مطرح شد که هنرمندان به این فکر افتادند که به جاى توجه به جذابیتهاى ابتدایى حیوانى بشرى به سراغ مضمونهایى بروند که ریشه در افکار متعالى انسانى دارد. نیروى جوانى هم وارد عرصه سینما شد که معادلات تولید سینماى قبل از انقلاب را به هم زد. این مجموعه بعلاوه تأثیر خود انقلاب و پیروزى انقلاب اسلامى که اعتماد به نفس داد به کل شهروندان ایرانى و توانستند به سرعت بر عرصههاى رژیم شاهنشاهى پیروز شوند و انقلابى را بنا بگذارند که به رهبرى امام شکل گرفته بود و در نتیجه داعیهاى داشتیم براى اینکه حرفهاى تازهاى را مىخواهیم به همه جهان بزنیم، یک حرفهاى ناگفتنى، حرفهایى که قبلًا فرصت گفتنش را نداشتیم. این حرفهاى تازه در قالبهاى هنرى روز مىتوانست عرضه شود. البته شاید اوایل این محدوده پیاده کردن افکار خیلى شکل هنرى نداشت، شکل بصرى و زیبایىشناسانه کاملى نداشت اما به هرحال پیشرفت کرد و کسانى که در این عرصه کار مىکردند توانائیشان بیشتر شد، تجربهشان بیشتر شد و حرفهایى هم که داشتند مىتوانستند بهتر بزنند. یک درخواستى هم در خارج از مرزهاى ایران وجود داشت که مىخواستند ایران اسلامى را بشناسد و یکى از راههاى شناخت، همین فیلمهایى بود که در ایران ساخته مىشد. مردم دنیا به این طریق مىتوانستند بفهمند، این کشور و این مردم چگونه هستند و چگونه زندگى مىکنند. این پایه اولیه بود. بعد که دنیا با آثار ایرانى آشنا شد اسباب توجه بیشتر به مقولات معنوى و انسانى گردید.
انسان از طریق ادبیات دراماتیک، ساختار دراماتیک، فیلم دراماتیک مىتواند یک تجربهاى را حس بکند و جلو برود و در نهایت یک تغییر درونى را تجربه کند.
سینماى قبل از پیروزى انقلاب اسلامى و سینماى بعد از آن چه تفاوتهاى اساسى دارند؟
به تفاوتهاى اصلى اشاره کردم که آن تأکید بر رعایت مسائل اخلاقى و رعایت شئون اسلامى بود. و تفاوت دوم ورود افراد جدید و ایدههاى جدید در عرصه سینما بود که در سالهاى بعد از پیروزى انقلاب ظاهر شد. افرادى مثل آقاى مخملباف، آقاى افخمى، آقاى کمال تبریزى و دیگران نیروهاى جدیدى بودند که در مقاطع مختلف در عرصههاى اجتماعى، بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، مىخواستیم حرفهاى تازهاى به جهان بزنیم، حرفهایى که قبلًا فرصت گفتنش را نداشتیم
مردم خارج از مرزهاى ایران مىخواستند ایران اسلامى را بشناسند و یکى از راههاى این شناخت، فیلمهایى بود که در ایران ساخته مىشد در عرصه جنگ تحمیلى مانند کارهاى آقاى حاتمى کیا، وارد شدند و توانستند این تجربهها را منتقل به عرصه سینما و مخاطبان بسیارى پیدا کنند.
تأثیر نظر امام خمینى را درباره هنر و سینما- بویژه اینکه ایشان با سینما و فیلمهاى سینمایى کاملًا موافق بودند و فقط فساد را در سینما مردود مىدانستند- چگونه ارزیابى مىکنید؟
امام خمینى حتى بعضى از فیلمهایى را که قبل از انقلاب ساخته شده بود تأیید کردند. در واقع تکنولوژىهاى جدید مانند تلویزیون، سینما، رادیو و غیره ابزارهایى هستند براى تجلى تفکرات هنرى و انسانى این تجلى تفکرات مىتواند در جهت الهى باشد و یا در جهت شیطانى. اگر سینما را یک ابزار ارتباطى در نظر بگیریم ذاتاً نه حرام است و نه حلال، یک وسیله است و بستگى دارد که چه استفادهاى از آن بکنیم. فکر مىکنم نظر امام هم همین بوده است. ایشان با مظاهر تمدن جدید که مخالفتى نداشتند. واقعاً سینما اینگونه هست. همانطور که تلویزیون و رادیو هم اینگونه هستند، اینترنت به عنوان یک وسیله ارتباطى نیز اینگونه هست. چگونه استفاده کردن از این وسایل مهم است. اینها مثل برگ کاغذ سفیدى مىماند که باید جمع شود، نوشته شود و یک کتابى چاپ شود و سپس تکثیر شود و در دسترس عموم علاقهمندان قرار بگیرد. حضرت امام چه قبل و چه بعد از پیروزى انقلاب اسلامى روش فکرى و تأثیرگذاریشان بر اساس اصول اسلامى است. در این اصول نحوه استفاده از خیلى چیزها مشخص مىشود.
اخلاقیات عملى و نظرى امام، جامعیت نظریات امام در مورد مسایل گوناگون- نه فقط مقوله هنر که امام شاید خیلى در موردش صبحت نکردند- تأثیرگذار بوده است. نگرش مردم و جوانان نسبت به امام و علاقهاى که در قلبشان احساس مىکردند باعث مىشد آن چیزى را که امام به عنوان نحوه تفکر خودشان بدون هیچ اجبارى ذکر مىکردند رعایت کنند. مثلًا امام مى گفتند من فلان روزنامه را نمىخوانم، مردم هم دیگر آن روزنامه را نمىخواندند. همین که امام مىگفتند من فلان کار را مىکنم یا فلان کار را نمىکنم، مردم مىپسندیدند و دوست داشتند که پیروى کنند. تأثیر اینگونه بوده است. یکى از چیزهایى که خیلى خاص است در شخصیت حضرت امام علاوه بر اعلم بودن، اشجع بودن است که فرد مرجع بتواند با تکیه بر خدا و نترسیدن از چیز دیگرى نظریات فقهى و اجتماعىاش را بیان بکند و این نحوه بیان کردن نظرات بود که در جامعه تأثیر گذاشت. مثلًا راهگشایى که امام کردند در ارتباط با موسیقى به عنوان یکى از عناصرى که در فیلم استفاده مىشود و امام این راه را باز کردند و در نتیجه نحوه نگاهى که به موسیقى مىشد قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تغییر کرد. اگر امام با جسارت و شجاعت این موضوع را مطرح نمىکردند و این موضوع لاینحل باقى مىماند معضلى براى سینما مىشد ولى امام این مسئله را مثل بقیه مواردى که در ارتباط با گریم، با نحوه پوشش زن و ... مطرح کردند راهگشایى شد براى رویدادهاى دراماتیک در فیلم و تئاتر و تلویزیون و در عینحال منطبق بود بر آن چیزى که اسلام خواسته است. امام نشان داد که این راهها در اسلام بسته نشده است. کلًا من فکر مىکنم امام آن تکنولوژىهاى جدید مانند سینما و تلویزیون ابزارهایى هستند براى تجلى تفکرات هنرى و انسانى که مىتواند در جهت الهى باشد یا در جهت شیطانى چیزى را که اسلام جایز مىداند معرفى کرد و راه را نشان داد که چگونه ما مىتوانیم در مرحله تولید فیلم عمل کنیم.
به نظر شما سینماى ایران بعد از پیروزى انقلاب اسلامى تاکنون چه تحولات و افت و خیزهایى را طى کرده است و چه مشکلاتى بر سر راه داشته است.
پس از پیروزى انقلاب، در ابتدا سینما خیلى حرکتى نکرد ولى بعد کمکم فیلمها تولید شدند. بعد افرادى که در حوزه هنرى بودند وارد سینما شدند و به سینما افزایش پیدا کرد. مسئولینى که وارد سینماى فارابى شدند، کمک کردند براى اینکه فیلمها را به خارج از کشور ارسال کنند. ما متوجه شدیم که فیلم به عنوان یک مقوله هنرى تأثیرگذار مىتواند به انتقال مفاهیم معنوى کمک بکند. کمکم سینماگران و فیلمسازان احترام خودشان را در کشور پیدا کردند. افراد مختلفى بودند که تغییر روش دادند. ممکن بود کسى نوع خاصى فیلم بسازد، به ژانر خاصى علاقهمند باشد ولى با حرکات اجتماعى عوض شد. البته 25 سال از انقلاب مىگذرد یعنى در حقیقت یک چهارم قرن که مدت کمى نیست. تقریباً یک چهارم عمر سینماى جهان است. به همین اندازه تقریباً افت و خیزهاى سیاسى، اجتماعى، فرهنگى در کشورمان رخ داده و تبعاتش هم در سینما هم بروز کرده است. تحولات بصرى ما خیلى بهتر شده، الان در دانشگاههاى متعددى، فیلم تدریس مىشود. کارگردانان، آهنگسازان، فیلمبرداران، طراحان صحنه، بازیگران از رشتههاى گوناگون وارد عرصه سینما مى شوند. هنرجویان آزاد داریم. آموزشگاههاى سینمایى و تئاترى و بازیگرى در گوشه و کنار کشورمان شکل گرفته، انجمن سینماى جوان فعال است. اینها همه دست به دست دادند که این صنعت و هنر به عنوان یک قسمت حیاتى و با ارزش اقتصاد و هنر کشور شناخته شود. مسئولین به آن توجّه دارند. در وزارت ارشاد که متولّى نظارت بر سینماست، معاونت سینمایى وجود دارد که هدفشان باید این باشد که به تعالى این هنر کمک بکنند. البته در حال حاضر تعداد فیلمهایى که ما مىسازیم تقریباً حول و حوش 70 فیلم در سال متوقف شده است. این تعداد باید با توجه به رشد جمعیت ما و با توجه به افرادى که وارد این عرصه مىشوند بیشتر شود. مشکلى که ما در این تحولات داشتیم اقتصاد سینمایى ما بوده است. فیلمها باید در جایى نشان داده شوند. سینما یک وسیله ارتباط جمعى است و اولین بار در جمع نشان داده مىشود. بعداً ممکن است به ویدئو یا سى دى تبدیل شود و تکتک افراد هم بتوانند در خلوت خانههاى خودشان آن را ببینند اما وقتى که در مرحله اول است باید در پردههاى سینما به نمایش گذاشته شود و نیاز به مکانهایى راحت با امکانات مناسب دارد، جوّى که خانوادهها و افراد بتوانند بروند و با آرامش و بدون ناراحتى، فیلم را تماشا کنند. یک خانواده از خانهکه مىخواهند بروند سینما، یک مراسم آیینى ایجاد مى شود. براى رفتن به سینما در خانه جمع مىشوند صحبت مىکنند، به کدام سینما بروند، چه لباسى بپوشند، چه جورى حرکت کنند به سوى سینما تا یک فیلم را با هم تجربه کنند و ... تلاش مسئولین باید بر این مبنا قرار گیرد که این تجربه، خوشایند باشد. نیاز داریم که سالنهاى سینما ارتقا پیدا کند. چند تایى الان بازسازى شده و این کمک خوبى بوده است. ولى لازم است که این اتفاق بیشتر بیفتد، سالنهاى جدید ساخته شوند، در بعضى استانها اصلًا سالن سینما نداریم و لازم هست که آنجا سالنى ساخته شود. بالاخره یک چرخه اقتصادى را که چرخه فرهنگى هم هست باید بهتر به گردش دربیاوریم. باید به این مسایل توجه داشته باشیم وگرنه کمکم به این صنعت هنرى شاید ضربه بزنیم و نگاه بسیارى از سینماگران ما به جاى اینکه به داخل کشور جلب شود به خارج از کشور جلب شود. نیاز است که مرحله اول جوابگویى به فیلم، هم از نظر تماشاگر هم از نظر اقتصادى در داخل باشد. تلویزیون تا حدى در بعضى جاها کمک کرده به اینکه سرمایهگذارى کند، با کارگردانها هماهنگ بکند، آنها را پشتیبانى کند ولى کافى نیست. نیاز به یک تصمیم جمعى دارد تا اطمینان بیشترى براى فیلمساز حاصل شود. فیلمسازى یک کار رقابتى حضرت امام در ارتباط با موسیقى به عنوان یکى از عناصر فیلم راهگشایى کردند و نشان دادند که این راهها در اسلام بسته نشده است
است. افراد زیادى وارد عرصه سینما مىشوند و به عنوان یک کار هنرى با هم رقابت دارند. ولى این رقابت باید معقول باشد و ما انواع فیلمهاى مختلف را داشته باشیم. باید در تولیداتمان چرخه اقتصادى به خوبى پیش رود و دیگران هم جذب شوند، نه فقط به خاطر هنرش بلکه به عنوان یک شغل و حرفه. سینما یک حرفه است. باید بتواند جوابگوى افرادى که وارد این صنعت مىشوند و وارد این هنر مىشوند باشد.
امام خمینى بر نقش فرهنگى، تربیتى، اخلاقى و علمى سینما تأکید کردهاند. به نظر شما دیدگاه امام تا چه حدودى در سینماى ایران ملاحظه مىشود؟
سینما چون یک تولید فکرى است منتج از تفکرات و ذهنیات و سلیقهها و افکار فیلمسازان است. همینطور فیلم همیشه یک کار گروهى است، یعنى جمعى گرد هم مىآیند تا فیلم را تولید کنند از فیلمنامهنویس که پایههاى اولیّه فیلم را مىگذارد تا تهیهکننده، کارگردان، بازیگر، فیلمبردار و غیره در آن تأثیر دارند. فیلم البته بار معنایى و فرهنگى دارد ولى تجربه نشان داده که عامّه مردم به فیلمى که مستقیماً ادعاى تأثیرگذارى فرهنگى داشته باشد کمتر توجّه مىکنند یعنى مىگویند مىخواهد مرا تحت تأثیر قرار بدهد و مغزشویى بکند اما فیلمى که به راحتى یک داستانى را بیان مىکند و در جریان این داستان موضوعات فرهنگى را مىگنجاند و مسایل سیاسى و اجتماعى و اقتصادى را تحلیل مىکند، روش تعیین مىکند، الگوسازى انجام مىدهد، اگر بدون ادّعاى مستقیم باشد، تجربه نشان داده که تأثیرش بیشتر است. و ما کمکم به این مفهوم نزدیک مىشویم، همانطور که علاوه بر سینما در تلویزیون هم این اتفاق افتاده است. من فکر مىکنم یک راه میانه هم وجود داشته باشد که در آن از لحاظ اخلاقى و تربیتى تأثیر سینما شاید بیشتر باشد و آن استفاده از الگوى ادبیات کهن ماست. مثلًا در مثنوى یا کتابهاى سعدى داستانهایى هست که باید آنها را در قالبهاى جدید بتوانیم پیاده کنیم، البته هنوز نه. بالاخره سینماى ما جوان است. ممکن است این تحول بعدها در سینما ایجاد شود. البته فیلمهایى که در ایران ساخته مىشود منطبق بر یا الهام گرفته از نظریات امام و از تفکرات مذهبى هستند مثلًا جهاد و تلاش، نگاه معنوى به زندگى، توکل کردن، معناى حقیقى زندگى و غیره همه اینها مطمئناً مایههاى مذهبى دارند و مستقیم و غیرمستقیم به اندیشههاى امام بازمىگردند.
وضع فعلى سینماى ایران را در سطح خارج از کشور چطور مىبینید؟
غیر از آن چیزهایى که قبلًا اشاره شد سینماى ایران در خارج از کشور از جایگاه ویژهاى برخوردار است. در هیچ برهه از تاریخ سینماى کشور نبوده است که اینقدر سینما مورد توجه دیگران که خارج از مرزهاى ما هستند، باشد. امیدوارم بتوانیم این وضعیت را بهتر بکنیم و تلاش بیشترى کنیم تا سینماى ایران بتواند راحتتر در عرصه بین المللى پا بگذارد و تأثیر خودش را ایجاد بکند. مشکل فعلى آن مشکل اقتصادى است و این مشکل باید حل بشود.
درباره آنچه بحث شد یعنى نقش سینما از دیدگاه امام و انقلاب اسلامى چه تفاوتهایى میان فیلمها و سریالهاى تلویزیونى و سینما در حال حاضر وجود دارد؟
دو ارگان مختلف این کار را انجام مىدهند، یکى زیر نظر وزارت ارشاد است و دیگرى تحتنظر صدا و سیما و شورایى که به این کار مىپردازد. بالاخره چون کار هنرى، کارى است که خیلى معیارهایش مشخص نیست، خطکش مکانیکى ریاضى خاصى ندارد و منطبق با سلیقههاى آدمها و هرکسى است که در یک قسمتى مسئولیت مىگیرد. این سلیقهها در تلویزیون و سینما به نحو مختلفى پیاده شده است. تلویزیون با توجه به نگاه تخصصى که به آن مىشود عامتر از سینماست. سینما در عرصه محدودترى فعالیت مىکند. این است که کلًا یک امام آن چیزى را که اسلام جایز مىداند معرفى کرد و نشان داد که ما چگونه مىتوانیم در مرحله تولید فیلم، عمل کنیم
آزادى عمل بیشترى داشته است. حالا من نمىتوانم به صراحت مشخص کنم کدامیک از اینها فاصله گرفتهاند از نظریات حضرت امام یا از ایدههاى انقلاب اسلامى. هر دو دسته تجربیاتى داشتهاند. این تجربیات با هم متفاوت است خصوصاً از نظر تکنیکى. سینما با دقت بیشترى تولید مىشود و دغدغه آنتن تلویزیون را ندارد هرچند دغدغه اکران شدن و پخش سینمایى را دارد. ولى به هر حال این دغدغه محدودتر است و به همین خاطر توجه به جزییات تکنیکى سینما بیشتر بوده است علاوه بر آن خود فیلمسازى و دوربین فیلمبردارى دقتش و حساسیتش از تلویزیون بیشتر است. همه اینها یک بازتاب هنرى ویژهاى را براى سینما ایجاد کرده است. در عوض رادیو و تلویزیون باید وقت بیشترى را پر کند. امروزه تلویزیون به سینما کمک مىکند و با سینما تعامل دارد و در هر عرصهاى کمکم این تعامل بیشتر مىشود. کارگردانان سینمایى وارد تلویزیون مىشوند و کارگردانان تلویزیونى وارد عرصه سینما. دست اندرکاران فنى این تعامل به هم کمک مىکنند عرصه هنرى دیگر بسته نیست. با توجه به نیازهاى هرکدام از این قالبهاى هنرى، افراد در آن کار مىکنند.
مشکلات امروز سینماى ایران بویژه در رابطه با تهاجم فرهنگ غربى چیست؟
سینماى ایران رقباى سرسختى دارد. نه تنها سینماى امریکا بلکه سینماى اروپا و جاهاى دیگرى که با استانداردها و ارزشهاى متفاوت تولید مىشوند به طرق مختلف سرازیر مىشوند به کشور ما، چه از راههاى قانونى پخش تلویزیونى و پخش سینمایى چه از راههاى غیرقانونى، از طریق شبکههاى مختلف. سینما مىتواند به عنوان یکى از ابزارهاى هنر اسلامى موردتوجه باشد تا در مقابل این تهاجم فرهنگى بایستد. از این نظر سینماى ایران خیلى با ارزش است. سیاستگذاران کشور هم اگر به این موضوع دقت بفرمایند کمک خواهد کرد تا سینما ضعیف نشود. الان اگر به تلویزیون جمهورى اسلامى هم نگاه کنیم و تعداد فیلمهاى سینمایى خارجى را که پخش مىشود مقایسه کنیم با تعداد فیلمهاى سینمایى که در داخل کشور ساخته مىشود مىبینیم کمکم از سینماى ایران دارند فاصله مىگیرند. این وضع باید به یک تعادل نسبى بهترى برسد. البته آثار با ارزشى در سینماى جهان هست که باید به آنها توجه کنیم. آثار باارزشى هم در داخل داریم که باید به آنها بیشتر توجه کنیم و در تولید آثار بهتر و بیشتر در کشورمان همت کنیم.
یک سیاستى را در بعضى از کشورهاى غربى پیاده کردهاند نسبت به فیلمهاى خارجى که آنها را با زیرنویس پخش مىکنند. هم توجه به مسئله هنرى به این موضوع دارند و هم مىگویند صدا عنصرى از بازیگرى است چون بازیگر با صدایش هست که بازیش را ارائه مىدهد. این بازیگر با لهجه خودش بازى مىکند و فضاسازى مىکند با صدا، نحوه صحبت کردنش، تن صدا، اینها به تأثیر اثر هنرى کمک مىکند. درست است که صنعت دوبله در کشور ما خیلى پیشرفته است ولى شاید یک تأثیرات ناخواستهاى داشته باشد. تأثیرات جانبى دوبله این است که ما کمکم به این ساختارها دقت بیشترى مىکنیم و آنها را خودىتر مىبینیم، دیگر اینکه دوبله و هماهنگ نبودن لبها و صحبت کردن یک عادت منفى در زیبایىشناسى فیلم ایجاد مىکند. همچنین با توجه به آن ارزشهایى که داریم و ممیزى که صورت مىگیرد نحوه ارائه فیلم ممکن است زیباشناسى خاصى را براى ما ایجاد کند یعنى ما را از تصمیمگیریهاى اساسى تهیهکنندگان فیلم دور مىکند. توجه به سینماى داخلى به عنوان مقوله اصلى که باید در کشور فعالیت داشته باشد و همچنین نگاهى به سینماى خارج مىتواند یک تعادل مطلوبى را ایجاد کند.
سینما و تلویزیون به طورکلى داراى نقش سرگرمکننده هستند در حالى که امام خمینى بر نقش آموزشى آنها تأکید مىکنند. این دو دیدگاه چگونه جمعپذیرند؟
فیلمهایى که در ایران ساخته مىشود منطبق بر یا الهام گرفته از نظریات امام خمینى و تفکرات مذهبى است. وقتى شما بخواهید روى یک فردى تأثیر بگذارید اول نظرش را جلب مىکنید. او را سرگرم مىکنید به طرف خودتان کشید و مطلبتان را به او مىگویید. آقاى قرائتى که در تلویزیون صحبت مىکند، سرگرمکننده صحبت مىکند. ولى این سرگرم کردن در خدمت آموزش است و این دو به این صورت جمعپذیرند. توجه به اینکه آنچه سرگرمکننده است لزوماً غیرآموزشى نیست و آنچه آموزشى است لزوماً نباید خشک باشد مىتواند کمک بکند به اینکه فیلم در امتداد سرگرم کردن و وقت خالى دیگران را پر کردن، آموزشى هم باشد. وقتى به کتب دینى نگاه مىکنیم (تورات، انجیل و قرآن کریم)، مىبینیم داستان و قصه در این کتب وجود دارد. قرآن که داستانهایش واقعى است از طریق قصه آموزش مىدهد. ما از طریق آن چیزى که اتفاق افتاده و توجه به کنش و واکنش آدمهاى مختلف یاد مىگیریم چه کنیم. جرج لوکاس مىگوید امروزه سینما جاى کلیسا را در بین جوامع گرفته است به خاطر اینکه فیلمهاى بسیار سرگرمکننده- مثل جنگ ستارگان- یک ارزشهایى را ایجاد مىکنند، یک جهانبینى را ارائه مىدهند. بالاخره ما هر فضایى که بیافرینیم یک ارتباط و یک جهانبینى معین مىکنیم که به یک طریقى پاداش و جزا داده مىشود. افرادى موفق مىشوند که یک نحوه نگرش دارند. اینها خودش در قبال سرگرم کردن، آموزشدهنده است.
عناصر قدرتمند سینماى ایران که اسباب توجه جهانیان مىشود چیست؟
عمدتاً نحوه داستانگویى ایران است که با توجه به شرایط فیلمسازى کشور، فیلمسازان ما تکیه مىکنند روى داستانى ساده و از طریق بیان کردن یک داستان ساده، مىتوانند مخاطب را جذب کنند و همچنین استفاده از نابازیگران و نحوه استفاده از دوربین در مکانهایى که واقعى هستند و خیلى شبیه فتورئالیستهاى ایتالیا است. این عناصر که قدرت مدیریت هنرى فیلمسازان ما را در شرایط سخت نشان مىدهد بینندگان را جلب مىکند و در سالنهاى سینما نگه مىدارد.
قبلًا اشاراتى داشتید ولى به عنوان یک پرسش خاص بفرمایید کلًا چه پیشنهادهایى را براى بهبود وضعیت سینما، فیلمها و سریالهاى تلویزیونى دارید؟
توجه به اقتصاد سینمایى، توجه به هنرمندان، به بازیگران، براى بازیگران شاید بتوان سندیکایى درست کرد که در مواقعى که فیلمى نمىسازند بتوانند پرداخت داشته باشند یعنى آن چیزى که یک شغل حساب مىشود، شغل دائمى که افراد در بیماریها بیمه شوند و کمک به آنها بشود، حقوق بازنشستگى داشته باشند و نظایر آن. همچنین تأسیس پژوهشکدههایى که از نظر تحقیقاتى به سینماى کشور بپردازد. چاپ کتاب و فیلمهاى آموزشى تاریخى که نحوه پخش این آثار نیز بسیار مهم است. یعنى وقتى ما مىبینیم با چه کیفیتى فیلمهاى خارجى عرضه مىشوند باید توجه کنیم که فیلمهاى داخلى هم با همان کیفیت عرضه شوند. باید به صنعت فنى سینما خیلى توجه کنیم. ما، در کشورمان هنوز نه فیلم عکاسى تولید مىکنیم نه فیلم سینمایى، عدسى، پایه دوربین، پروژکتورى که جوابگو باشد. ما حتى از نظر تعداد آنها مشکل داریم. باید از لحاظ فنى کمک بگیریم و فن را به هنر نزدیک کنیم و بتوانیم پشتیبان سینما و تلویزیون باشیم. و مهمترین عناصرى که در سینما و تلویزیون و آثار هنرى تأثیر مىگذارد آدمها هستند. هرچه تولیدکنندگان و دستاندرکاران شناخت بهترى از جهان، از اسلام، از نظرات اندیشهمندان اسلامى، فلسفه اسلامى و تاریخ کشور داشته باشند در کنار تجربیات و دانش فنى و خلاقیت هنرى قطعاً تأثیر بیشترى مىگذارد. قطعاً مطالعه گستردهتر کمک خواهد کرد. این براى کسانى است که مىسازند. براى کسانى که سیاستگذار هستند اطمینان بیشتر به آدمهایى که در این کشور پرورش پیدا کردند و رشد کردند، امکان ایجاد کردن براى جوانان، چون این جوانها هستند که این صنعت و هنر را به پیش خواهند برد، با اطمینان و اعتماد به اینها که در دامنه گسترده کشور بزرگ شدند مىتوانیم بگوییم که ما آثار بسیار خوبى را انشاءالله تولید خواهیم کرد.