سفرهای پی‌درپی، از کودکی تا به حال برای این نویسنده حاصل خوبی داشته است، که بسیاری از آثار او را می‌توان حاصل سفرها و آشنایی‌اش با مردم نقاط مختلف ایران دانست. گفتنی است وی تا به حال در مسابقات و جشنواره‌های متعددی شرکت کرده و موفق به کسب جوایزی هم شده است. کتاب «ریشه در اعماق» او در طی سالهای 1375، 1377، 1379 و 1381 به‌عنوان کتاب برگزیده 20 سال داستان‌نویسی انقلاب و دفاع مقدس انتخاب شده و جوایز متعددی کسب کرده است. با او در خصوص کم و کیف حضور چهره حضرت امام خمینی د رادبیات داستانی به گفتگو نشسته ایم.

آقای حسن‌بیگی شما به عنوان یکی از نویسندگانی که در مورد شخصیت حضرت امام(ره) کتابی به چاپ رسانده اید، تاکنون نویسندگان ما به چه میزان از شخصیت حضرت امام در داستان های خود استفاده کرده اند؟

نویسندگان امام خمینی (ره) را فراموش کرده‌اند، باید با دغدغه نسبت به امام (ره) زندگی کرد و آن را در آثار داستانی انعکاس داد. نه در کمیت و نه در کیفیت، آن‌چه درباره‌ی حضرت امام (ره) نوشته شده، به نسبت نقش و تأثیری که ایشان در دگرگونی جامعه‌ی ایران داشتند، اصلا رضایت‌بخش نیست. امروز متأسفانه چنین شخصیت بزرگی که نقش عمیقی در تحولات معاصر ایران و جهان داشته، جز برای کسانی‌ که همزمان با ایشان زیسته‌ و انقلاب اسلامی و امام (ره) را درک کرده‌اند، چهره‌ای آشنا و مأنوس نیستند، بویژه برای نسل سوم؛ نسل جوانی که در دوره‌ی حیات امام (ره) نبوده‌اند و امروز یا یک فاصله‌ی زمانی که پیش آمده، به امام (ره) نگاه می‌کنند و متأسفانه از امام (ره)، جز در ایام ارتحال ایشان و جز در ایام دهه‌ی فجر، به آن‌ معنا که باید، یاد نمی‌شود.برای شناخت امام (ره) گام مؤثری برداشته نمی‌شود و این امر، چه در رسانه‌ی ملی و چه در خلق آثار هنری، کم‌تر اتفاق می‌افتد و پس از گذشت ۳۰ سال از انقلاب و با توجه به تأثیر حضور امام (ره) در عرصه‌ی اجتماع، فرهنگ و هنر، متأسفانه هنوز می‌بینیم آثار هنری درباره‌ی ایشان ارائه نشده است، جز یکی دو سریال و رمان که این نیز کار اندکی است.

به نظر شما کدام وجهه شخصیتی حضرت امام مناسب استفاده در ادبیات داستانی است؟

به اعتقاد من، برای هر نویسنده‌ی رمانی مطلوب است شخصیت و قهرمان داستان‌هایی را که انتخاب می‌کند، چندوجهی، پیچیده و دارای ابعاد مختلف باشند، تا نویسنده بتواند شخصیت‌پردازی عالی داشته باشد. از سویی نیز شخصیت‌پردازی در داستانی که بتواند قابلیت‌های ادبی ایجاد کند، به صورت یک نمونه در جامعه خیلی ‌کم است. اما شخصیتی مانند امام (ره) می‌تواند از این منظر مورد توجه نویسندگان قرار گیرد و چنین شخصیتی اگر در جایی غیر از ایران زندگی می‌کرد، نویسندگان آن کشور می‌توانستند از این فرصت گرانبها و آماده استفاده کنند و به یک چنین شخصیت بزرگی در قالب رمان بپردازند.

که به نظر شما از این فرصت استفاده نشده، درست است؟

بله متاسفانه، نویسندگان ما از مهم‌ترین و بهترین موضوعی که ممکن بود در اختیارشان قرار گیرد، غفلت کرده‌اند. اگر امام (ره) شخصیت‌ گذرایی بودند که در یک مقطع می‌آمدند و می‌رفتند و در هاله‌ای از ابهام گم می‌شدند، ممکن بود نویسندگان به سختی بتوانند این هاله‌ها را از بین ببرند و به شخصیت اصلی امام (ره) برسند و پرداختش کنند؛ در حالی‌که این‌طور نیست؛ امام (ره) شخصیتی زنده و مأنوس دارند و آن چندوجهی ‌بودن ایشان نیز برای هر نویسنده‌ای می‌تواند یک سرمایه ‌باشد. این یک سوژه‌ی کمیاب است که در کشورهای دیگر چنین شخصیت چندوجهی‌ای وجود ندارد و گاه نویسندگان برای به دست ‌آوردن چنین شخصیتی از تخیل‌شان استفاده می‌کنند.

پس از این منظر، شخصیت امام (ره) می‌توانست و می‌تواند به قوت و استحکام ادبیات داستانی ما کمک کند ؟

قطعا همین‌طور است. هر ادبیات داستانی در هر کشوری زمانی می‌تواند موفق باشد که شخصیت‌هایی مانند امام (ره) و حوادثی همچون انقلاب را دست‌مایه‌ی کار خودش قرار دهد و این مسائل شاید هر صد سال یک‌بار در جایی از دنیا اتفاق می‌افتد و چقدر هم نویسندگان به سراغ چنین موضوعاتی می‌روند. درباره‌ی آن شخصیت‌های نویسنده این فرصت گرانبها ایجاد شده تا اهل قلم بتوانند به چنین سوژه‌ی بزرگی در ابعاد مختلف بپردازند؛ یعنی درباره‌ی شخصیت امام (ره) به دلیل چندوجهی ‌بودن ایشان، اصلا با یک یا دو رمان نمی‌شود نوشت. یک نویسنده با نوشتن یک رمان درباره‌ی امام (ره) نویسنده‌های دیگر را خلع سلاح نمی‌کند؛ بلکه آن‌ها هم می‌توانند درباره‌ی ابعاد مختلف شخصیت امام (ره) بنویسند. خداوند ثروت بزرگی را در اختیار ما قرار داده که اهالی قلم متأسفانه نتوانسته‌اند از آن استفاده کنند.

به نظر شما این که داستان نویسان ما به سراغ ایشان نیامده انددلیل چیست؟ و آیا تنها انها مقصرند؟

البته تعداد اندکی آثار درباره‌ی امام (ره) به نگارش درآمده‌اند، نویسندگان را در وهله‌ی اول، مقصران اصلی در این زمینه دانست و در ادامه از سیاست‌های اتخاذشده و سیاست‌گذاری‌های فرهنگی به عنوان عامل دیگر کمبود آثار داستانی درباره‌ی امام (ره) یاد کرد. او از سویی بی‌اعتنایی دولتمردان، سیاستمداران و حتا دین‌داران را نسبت به امام (ره)، دلیل دیگر این موضوع دانست. هروقت نویسنده‌ها بخواهند، می‌توانند از شخصیت امام خمینی (ره) به عنوان یک شخصیت بزرگ و قابل طرح در داستان استفاده کنند؛ از این‌رو ضرورت دارد نویسندگان اراده کنند و این زمانی میسر است که امام (ره) به دغدغه‌ی ذهنی و درونی نویسندگان تبدیل شوند و هروقت چنین شد، نویسنده قطعا می‌تواند به امام (ره) بپردازد.

شما رمانی با نام «ریشه های ماندگار» در خصوص زندگی امام خمینی نوشته اید در این خصوص هم توضیح می دهید؟

برای نوشتن این کتاب با وجود این که با نظرات امام(ره) آشنا بودم اما مطالعات گسترده ای درباره زندگی و ابعاد وجودی ایشان داشتم. مردم استقبال خوبی از این آثار دارند و شاهدیم با وجود تبلیغ کم «ریشه های ماندگار» حتی به چاپ سوم رسیده است. سعی کردم تا در این رمان به برخی از جنبه های شخصیتی امام(ره) مثل دوری از دنیاطلبی و بعد عارف مسلکی ایشان توجه کنم، چرا که در یک داستان ۱۰۰ صفحه ای برای گروه سنی نوجوان، مجال گفتن بیش از این نبود.

. انتهای پیام /*