مواضع امام خمینی (س) نسبت به ارتش درپیش ازانقلاب اسلامی ایران و بعد ازآن متفاوت بود.پیش ازانقلاب امام معتقد بود که ارتش درخدمت ملت و استقلال وطن نیست.بنابراین همواره ازنیروهای ارتشی می خواست که از رژیم فاسد گذشته فاصله بگیرند.ایشان می فرمود،بر ارتش ایران و صاحب‏منصبان است که بیش از این تن به ذلت ندهند وبرای استقلال وطن خود چاره‏جویی کنند.و هنگامی که ارتش به مردم پیوست،امام به شدت از ارتش حمایت کرده وضمن ارج نهادن برآنها از مردم می خواست تا به تحولی که درمیان نیروهای ارتش اتفاق افتاده توجه کرده و آنان را ازخود بدانند.بنابراین می فرمود، الآن این ارتش، ارتش اسلام است و ارتش اسلام احترام دارد و کسی حق ندارد این احترام را از آنها سلب بکند.امام همچنین به منظور یکپارچگی و حفظ مرزها در برابر دشمنان خارجی از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی می خواست تا هرگز درامورسیاسی و احزاب وارد نشوند.
پایگاه اطلاع رسانی جماران به مناسبت روز ارتش مروری بر برخی از مواضع امام خمینی(س) درمورد ارتش دارد که توجه خوانندگان را به آن جلب می کند:
ارتش پیش از انقلاب اسلامی
- ارتش را طوری بار می‏آورند که در مقابل ملت بایستد. ملت و ارتش درآن نظامها همیشه مقابل هم بودند. ارتش ایجاد رعب می‏کرده است درمردم. و مردم هم تا آنجا که می‏توانستند، اگر می‏توانستند، کارشکنی می‏کردند.
6/7/58 سخنرانی در جمع پرسنل سازمان اتکا (صحیفه امام ج10 ص149ـ150)

- اگر محیط، محیط ارعاب باشد ـ چنانچه در حکومتهای طاغوتی است ـمحیط وحشت باشد، این برای ملت و خود دولت و خود ارتش بد است. واینکه طاغوتیها محیط ارعاب ایجاد می‏کنند برای این است که آنها برایملت کار نکرده‏اند و خودشان را از ملت جدا کرده‏اند، و از ملت وحشت دارند؛ از این جهت محیط را ارعاب، محیط ارعابی درست می‏کنند که مردم را سرکوب کنند.
21/3/58 سخنرانی در جمع وزرای امور خارجۀ ایران و ترکیه (صحیفه امام ص8 ج86)

- بر ارتش ایران و صاحب‏منصبان است که بیش از این تن به ذلت ندهند وبرای استقلال وطن خود چاره‏جویی کنند. 22/7/52 پیام به ملت ایران (صحیفه امام ص 3 ج7)


- در رژیمهای غیر توحیدی و غیر اسلامی، دولتها از ملت جدا هستند، ارتش از ملت جداست. و با جدا بودن ارتش از ملت و دولت از ملت ورژیمها از ملت، رژیمها متزلزل‏اند؛ نمی‏توانند استقلال خودشان را حفظ کنند؛ نمی‏توانند در مقابل اجانب پایدار باشند.
19/4/58 سخنرانی در جمع مردم و پرسنل ارتش(صحیفه امام ج 9 ص34)

- در رژیمهای فاسد، ارتش برای ارعاب ملت ایجاد می‏شود؛ و ملت هم ارتش را دشمن خودش می‏داند و ارتش هم ملت را. از این جهت، اینها همیشه از هم جدا هستند و بدخواه همه هستند. شاید آنهایی که مسجد می‏روند عوض اینکه دعا بکنند، نفرین می‏کنند. آنها هم که در ارتش هستند ـ ارتش رژیم فاسد ـ به جای اینکه حفاظت کنند از ملت، ملت را با تفنگ می‏کشند. این مال رژیم فاسدی که ایجاد ارتش برای این است که خودش می‏ترسد، و مردم را می‏ترساند که نبادا مردم بر ضدش قیام کنند.
24/4/58 سخنرانی در جمع روحانیون و فرماندهان (صحیفه امام چ9 ص 87 )

- من از ارتش محترم ایران سپاسگزارم که در راهپیمایی عظیم تهران و سایرشهرستانها به روی مردم وطنخواه خویش، که از ستمکاری پنجاه‏سالۀدودمان پهلوی به جان آمده‏اند، آتش نگشودند و دست خود را به جنایت بزرگی که کار همیشگی فرمانروایان است آلوده نکردند. من، در این موقع حساس که کشور و وطنمان در لب پرتگاه و بر سر دو راهی سقوط یااستقلال واقع شده است، دست خود را به سوی نیروهای زمینی، هوایی ودریایی وفادار به اسلام و وطن دراز می‏کنم و برای حفظ استقلال و بیرون آمدن از یوغ اسارت و ذلت، از آنان استمداد می‏کنم.
ای سربازان غیور که برای وطن و کشور خود فداکاری می‏کنید! بپاخیزید! ذلت و اسارت بس است! پیوند خود را با ملت عزیز استوارترکنید و فرزندان و برادران برومند خود را برای هوای نفس یک خاندان چپاولگر به خاک و خون نکشید.
بر گویندگان و نویسندگان است که در روشن شدن افکار برادران نظامی خود هر چه بیشتر کوشا باشند. و ملت ایران باید به آنان احترام گذارد؛ آنان برادران ما هستند.
15/6/57 پیام به ملت ایران (صحیفه امام ج 3 ص456ـ457

- ارتش وطنخواه ایران! شما دیدید که ملت با شما دوست و شما را گلباران می‏کند. و می‏دانید که این چپاولگران برای ادامۀ ستمگری، شما را آلت قتل برادران خود قرار داده‏اند، به دیگر برادران ارتشی خود که شاه را رهاکرده‏اند و در پشتیبانی مردم، به دشمن حمله نموده‏اند بپیوندید، وبه‏پاخیزید و نگذارید ملت شما نابود و برادران و خواهران شما به خاک و خون کشیده شوند. نام خود را در تاریخ که به سود ملت ایران به راه خودادامه می‏دهد، هر چه زودتر ثبت کنید و ریشۀ خیانت و ظلم رابکنید.
18/6/57 پیام به ملت ایران (صحیفه امام ج 3 ص460ـ461)

- ارتش ایران پنجاه سال است در اثر تبلیغات مسموم، قدرت تفکرش را ازدست داده است. ما هرگز توقع نداریم که بلافاصله ارتش به مردم بپیوندد ولی این کار دیر یا زود صورت وقوع به خود خواهد گرفت.
18/10/57 مصاحبه با روزنامۀ فاینانشنال تایمز (صحیفه امام ج5 ص399

- دیر یا زود ارتش به ملت خواهد پیوست؛ و اصولاً به غیر از تنی چند ازارتشیان بقیه معتقد به راه ملت هستند و من از طرز تفکر خیلی از آنان آگاهی دارم. بارها سیاسیون ایران مرا از ارتش بیم داده‏اند ولی آنان اشتباه می‏کنند؛ برای آنان جوّ کاذب به وجود آورده‏اند.
18/10/57 مصاحبه با روزنامۀ تایمز لندن (صحیفه امام ج5 ص392

- سؤال: [نقش ارتش را در جمهوری اسلامی چگونه می‏بینید؟]
جواب: هیچ کشورْ بی‏نیاز از نیروی نظامی و ارتش نیست ولی ارتش باید پاسدار استقلال و امنیت کشور باشد نه حافظ یک دیکتاتوری مستبد، و مطرود تمامی ملت و مأمور قتل عام فرزندان کشور.
18/10/57 مصاحبه با روزنامۀ اکونومیست ( صحیفه امام ج 5 ص384

- ما می‏خواهیم که یک ارتش مستقل داشته باشیم ـ یک ارتشی که مربوط به غیر نباشد، مربوط به ملت باشد. ارتش باید برگردد به دامن ملت؛ همان طوری که عدۀ کثیری، گروههای کثیری برگشتند و ما باآغوش باز آنها را پذیرفتیم، شما هم برگردید و همۀ ارکان دولت برگردند.
19/11/57 سخنرانی در جمع طبقات مختلف مردم (صحیفه امام ص6 ج110

- ما می‏خواهیم ارتش ما آزاد باشد؛ اسرائیل در آن تصرف نکند، امریکا درآن تصرف نکند.
19/11/57 سخنرانی در جمع همافران (صحیفه امام ج6 ص102


ارتش بعد از انقلاب
- الآن این ارتش، ارتش اسلام است و ارتش اسلام احترام دارد و کسی حق ندارد این احترام را از آنها سلب بکند.
1/3/58 سخنرانی در جمع فرماندهان ارتش (صحیفه امام ص 7 ج 439

- ایران ارتش لازم دارد. اسلام ارتش [می‏خواهد]، لکن یک ارتش اسلامی.
24/3/60 سخنرانی در جمع فرماندهان نظامی (صحیفه امام ج14 ص442ـ443

- ارتش اسلام، ارتش هدایت است. سردارهای صدر اسلام اساتید اخلاق بودند، کسانی بودند که مردم را در همان حالی هم که جنگ می‏کردند، هدایت می‏کردند، با اسم خدا شروع می‏کردند، دستور بود که تا آنها، تا آن مقابلهای ما شروع نکنند، شما بایستید؛ شروع هم اینطور نبود که همان طور که آنها می‏خواستند اینها را مغلوب کنند و یک غنیمتی به دست بیاورند و یک کشوری را بگیرند اینها هم آنطور باشند. خیر، اینها می‏خواستند قلوب را به دست بیاورند. ارتش اسلام هر جا رفته است و سردارهای اسلام هر جا پا گذاشتند، همان جایی که پا گذاشتند اول مسجد درست کردند. وقتی به قاهره رسیدند اول خط کشیدند برایمسجد و همه جا اینطور بود؛ مسجد مطرح بود، معبد مطرح بود و ارتش اسلام برای آباد کردن مساجد و محرابها کوشش می‏کردند.
15/4/59 سخنرانی در جمع درجه‏داران نیروی دریایی (صحیفه امام ج12 ص506 ـ507

- در ارتش بروید ببینید که اسلامی هست؛ همه‏شان توجه به اسلام دارند؛ نماز می‏خوانند؛ روزه می‏گیرند ماه رمضان. و هکذا در مسجدبروید می‏بینید که همه چیز درست است. در ارتش بروید می‏بینید که مثل این است که توی مسجد رفته‏اید.
24/4/58 سخنرانی در جمع اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده داروسازی دانشگاه تهران (صحیفه امام ج 9ص90

- ارتش باید بفهمد این را که با قدرت‏نمایی نمی‏شود تا آخر یک مملکتی را اداره کرد، با تفاهم می‏شود. وقتی مردم فهمیدند که ارتش مال خودشان است و در منافع خودشان دارد قدم برمی‏دارد، آن وقت گل می‏ریزند سرشان. چنانچه دیدید ریختند.
6/7/58 سخنرانی در جمع پرسنل سازمان اِتکا (صحیفه امام ج10 ص153

- ارتش باید نگهبان یک ملت باشد و نگهبان کشور باشد.(215)
28/4/58 سخنرانی در جمع افسران و درجه‏داران هوانیروز (صحیفه امام ج 9ص 144

- شما باید حافظ استقلال مملکت خودتان باشید، حافظ آزادی مملکت خودتان باشید.
21/1/58 سخنرانی در جمع پرسنل ارتش (صحیفه امام ج 6ص 526 ـ527

- ارتش مرزها را نگه دارد، تمام مرزها را مکلَّف است که با قدرت نگاه دارد.
2/6/58 سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (صحیفه امام ج 9 ص346
- خدمت سربازی از عبادات است.
16/7/58 پیام به نیروهای ارتش (صحیفه امام ج10 ص239

- سردارهای صدر اسلام اساتید اخلاق بودند، کسانی بودند که مردم را در همان حالی هم که جنگ می‏کردند، هدایت می‏کردند، با اسم خدا شروع می‏کردند، دستور بود که تا آنها، تا آن مقابلهای ما شروع نکنند، شما بایستید؛ شروع هم اینطور نبود که همان طور که آنها می‏خواستند اینهارا مغلوب کنند و یک غنیمتی به دست بیاورند و یک کشوری را بگیرنداینها هم آنطور باشند. خیر، اینها می‏خواستند قلوب را به دست بیاورند.ارتش اسلام هر جا رفته است و سردارهای اسلام هر جا پا گذاشتند،همان جایی که پا گذاشتند اول مسجد درست کردند. وقتی به قاهره رسیدند اول خط کشیدند برای مسجد و همه جا اینطور بود؛ مسجد مطرح بود، معبد مطرح بود و ارتش اسلام برای آباد کردن مساجد ومحرابها کوشش می‏کردند.
15/3/59 سخنرانی در جمع دانشجویان دانشکدۀ افسری ( صحیفه امام ج 12 ص 407

پرهیز ارتشیان از ورود در سیاست
- ارتش هم باید انقلاب در آن پیدا بشود. و امید است که بسیار وقتش شده باشد، لکن ارتش نباید کار داشته باشد که دانشگاه چه می‏گذرد در آن، به اوچه ربطی دارد. در عین حالی که همه با هم پیوند هستند، لکن هر کدام کارخودشان را باید انجام بدهند. پیشتر گفتند که در آن تعزیه‏هایی که درمی‏آوردند، سابقاً، می‏گفتند که «شمرِ» خوب آن است که «شمر» باشد، اگربنا باشد که شمر هم وقتی صحبت می‏کند یا شعر می‏خواند مثل امام حسین بخواند این شمر نیست. در عین حالی که همه بنگاه واحد بودند وهمه با هم می‏خواستند یک صحنه‏ای را درست کنند، لکن هر کس کارخودش را باید خوب انجام بدهد، نباید او دخالت کند در کار دیگری. اگر هرکدام دخالت کنند در کار دیگری، صحنه، صحنۀ خوب نمی‏شود.ما هر کدام باید کار خودمان را خوب انجام بدهیم. اگر هر کسی در هر کاری دخالت بکند، هیچ کدامش را نمی‏تواند انجام بدهد.
3/3/59 سخنرانی در جمع طلاب و دانشجویان (صحیفه امام ج12ص333

- وظیفۀ هر نظامی و هر پادگان این است که در امور سیاسی حکومت [دخالت] نکند؛ برای اینکه سرباز اگر وارد شد در امور سیاسی،سربازیش را از دست می‏دهد. یک سربازی که افکارش را متوجه بکند به اینکه کی جلو باشد، کی عقب باشد، چه جور بشود، فلان گروه چه بشود، فلان گروه چه بشوند، این دیگر «سرباز» اسمش نیست؛ این یک آدم سیاسی است که کلاه سربازی را غصب کرده! باید شما همه توجه کنید، سران این ارتش و همۀ قوای مسلح باید موظف باشند به اینکه حفظ کنند تمام ارتش را از اینکه وارد در امور سیاسی بشود. ورود در امور سیاسی همان و حیثیت ارتش از بین رفتن همان. امور سیاسی درارتش از هروئین بدتر است. چه طور هروئین انسان را چه می‏کند و ازبین می‏برد، امور سیاسی هم باطن ارتش را از بین می‏برد؛ دید ارتش رااز بین می‏برد. از این جهت، یکی از چیزهایی که لازم است برای شما وباید این مطلب را با جدیت، با قدرت، در همه جا بسط بدهید، این است که نگذارید در امور سیاسی وارد بشوند. نگذارید سیاسیونی که بخواهندبیایند در آنجا مسائل سیاسی بگویند در آنجا صحبت بکنند. البته بیایند موعظه بکنند؛ بیایند دعوت به اصلاح بکنند، به صلاح بکنند،شجاعت را به آنها یاد بدهند؛ اینها همه‏اش خوب است، اما بخواهند یک امور سیاسی را وارد بکنند در ارتش، این نقشه‏ای است که اگر این قائل هم خودش نقاش این امر نباشد، نقشه‏ای است که کشیده شده است واین قائل را مِن حیثی که خودش هم حتی نداند، وارد معرکه کرده‏اند. آن چیزی که از همۀ چیزها برای ابرقدرتها الان [بیشتر] مطرح هست این است که ما این ارتشی که الان دیدیم که انسجامش بحمداللّه‏، هست و قدرت نظامیش هست و نه ماه بیشتر هم دارد جنگ می‏کند وپیشبرد هم می‏کند، هر روز هم پیش می‏برد و خوب، این یک خوفی درقلب آنها ایجاد کرده، اینها دارند کم‏کم مأیوس می‏شوند. از این جهت،می‏خواهند ارتش را از باطن یک اشکالاتی در آن ایجاد کنند. یکی از اشکالات بزرگ همین است که امور سیاسی را وارد کنند در ارتش و بیایند صحبتهای سیاسی بکنند و بیایند حرفهای سیاسی بزنند. بیایندیک گروهی گروه دیگر را چه بکنند؛ شما هم وارد بشوید در این میدان،یک دسته‏تان اهل گروه کذا بشوید و یک دسته هم اهل حزب کذابشوید؛ و دایماً افکارتان بیاید سراغ حزب بازی، سراغ گروه بازی و سراغ این مسائل. و این همان است که ارتش را از دست می‏برد؛ همه چیزارتش را از بین می‏برد.
و لهذا، من به سران ارتش امر می‏کنم به اینکه باید در ارتش مسائل سیاسی طرح نشود. اشخاص اگر بخواهند بیایند آنجا صحبت بکنند،اگر از سیاسیون هستند، اینها را نگذارند بیایند در ارتش صحبت بکنند.اینها توجه هم اگر خودشان نداشته باشند، لکن متحرک به حرکت دیگران و به تحریک دیگران هستند. این از مسائل لازم برای ارتش است. همان طوری که راجع به مواد مخدره هم من گفتم به آقایان وشماها هم همه باید توجه داشته باشید، آنها هم اگر در ارتش واردبشوند، ارتش را از بین می‏برند. این اموری است که باید حتماً در ارتش باکمال قدرت اجرا بشود.
و اما اینکه بعض از همین گروهها، گروههای سیاسی، ممکن است کهدر ارتش القا بکنند به اینکه اسلام با شماها سروکاری ندارد، جمهوری اسلامی با شما سروکاری ندارد.
24/3/60 سخنرانی در جمع فرماندهان نظامی (صحیفه امام ج 14 ص441ـ442

- ممکن است که در این پادگانها یک [عده] بازی خورده‏ای باشند، گاهی بخواهند ـ مثلاً‏ یک نقی بزنند، یک حرفی بزنند. کسانی که برخلاف این مسیر، که مسیر اسلام است، پشتیبانی از هر که بخواهند بکنند،خلاف مسیر اسلام است. این کسان را باید فرماندهان تعقیب کنند. و هرکس روی این مصالح اسلامی در ارتش باقی بماند؛ روی این مصالح کشور که مصلحت اسلام است؛ مصلحت کشور است؛ هر کس برای کشورخودش و روی مصالح کشور و روی مصالح اسلام با روح استقلال‏طلبی که نخواهد گرایش به آن طرف یا گرایش به آن طرف پیدا کند.
این ارتش، ارتش اسلامی است، از سربازش تا فرماندهان اولش. اگرـ‏خدای نخواسته ـ یک کسی ببیند که نه این طور نمی‏تواند زندگی کند،این طور نمی‏شود، خوب،کارهای دیگر هم ممکن است؛ لازم نیست درارتش باشد. فرماندهان آنها عذرش را می‏خواهند که یک جایی دیگربرود برای خودش زندگی بکند. نماند که ـ خدای نخواسته ـ ارتش را ازبین ببرد.
24/3/60 سخنرانی در جمع فرماندهان نظامی (صحیفه امام ج14ص 445ـ446

- در حزب وارد نشوید، در گروهها وارد نشوید. اصلاً، تکلیف الهی ـ شرعی همۀ شما این است که یا بروید حزب یا بیایید ارتش باشید؛ مختارید ازارتش کناره‏گیری کنید بروید در حزب، میل خودتان، اما هم ارتشی وهم حزب، معنایش این است که ارتشی باید از ارتشی‏اش دست بردارد،بازیهای سیاسی باید توی ارتش هم وارد بشود. در هر گروهی که واردهستید باید از آن گروه جدا بشوید، ولو یک گروهی است که بسیار مردم خوبی هم هستند... ورود سیاست در ارتش شکست ارتش است، این راباید بدانید و شرعاً جایز نیست. و من امر می‏کنم به شما که یا در ارتش یادر حزب، دوم ندارد که بخواهید هم ارتشی باشید، هم حزبی، نمی‏شود،یا مثل سایر مردم هر طوری هستند.
24/12/60 سخنرانی در جمع کارکنان وزارت امور خارجه و پرسنل هوانیروز (صحیفه امام ج16 ص110ـ111

- اگر کسی یا خطی در صدد ایجاد تفرقه باشد بی‏درنگ به فرماندهان خبردهید تا جلوگیری کنند.
29/1/61 پیام به ملت ایران و نیروهای نظامی (صحیفه امام ج16 ص202

- آقایانی که متکفل این امور هستند، آنها را از گروههایی که هستند، حزبهایی که هستند، آنها را کنار بگذارند و ارتش باشد و ارتش.
26/10/61 سخنرانی در جمع کارکنان صنایع دفاع (صحیفه امام ج17 ص238

. انتهای پیام /*