اگر چه در پیروزی انقلاب و به ثمر رسیدن آن، اقشار مردم و عوامل و عناصر فراوانی نقش داشتند که هر کدام به نوبه خود مهم و تاثیرگذار بودند، اما در این میان تعدادی از این اقشار، عوامل و عناصر کلیدی و سرنوشت ساز بودند که از آن جمله می توان به نقش روحانیت و رهبری داهیانه امام خمینی(س) و هم چنین نقش مهم نظامیان و همراهی آنان با انقلاب مردمی ایران اشاره کرد. در این میان ارتش به ظاهر مقتدر آن روز که توسط زبده ترین نیروهای خارجی با پیشرفته ترین سلاح های جنگی برای حفظ و بقای سلطنت و حفظ منافع اربابانش، سازمان و آموزش یافته بود، درست در زمانی که رژیم به حمایت و همراهی این نیروی عظیم نیازمند بود، با تبعیت از مقام مرجعیت و تاثیر گرفتن از رهنمودها و نصایح امام خمینی(س) تغییر جهت داد، به شاه و حامیان وی پشت کرد و با شرکت در حماسه انقلاب اسلامی ایران، حماسه ای نو پدید آورد.

حماسه همراهی ارتشیان با مردم و انقلاب، با تخلیه پادگان ها و فرار سربازان و درجه داران از پادگان ها آغاز شد. نظامیان فراری از رژیم شاهنشاهی به دریای خروشان ملت در انقلاب پیوستند و رژیم طاغوت که انتظار مقابله از ارتش در سطح کشور را در برابر مردم داشت، نتیجه ای کاملاً برعکس دریافت نمود. مردم با اهدای گل و شعارهای حمایت گرانه از ارتش توانستند به دل ارتشیان نفوذ کرده و آن ها را با خود همراه نمایند؛ اگر چه نقش و تدبیر امام در تمام این مراحل، اساسی و سرنوشت ساز بود. مردم انقلابی در راهپیمایی های خود پس از دریافت دستور امام مبنی بر همراهی با نظامیان با انداختن شاخه های گل بر سر و گردن سربازان در طول مسیر راهپیمایی از آن ها می خواستند به ملت بپیوندند. در روزنامه و سایر رسانه های گروهی، خبر در آغوش گرفتن سربازان توسط مردم در چند نقطه از شهر تهران منتشر شد. مردم عکس هایی از حضرت امام خمینی(س) را بر بدنه کامیون های ارتشی چسبانده بودند و سربازان و نظامیان را روی دوش خود حمل می کردند. نکته مهم این بود که نظامیان غالباً به این حرکت مردم واکنش مثبت نشان می دادند و از این اقدام مردم استقبال می کردند. ژنرال آمریکایی رابرت هایزر که از طرف دولت آمریکا با ماموریت انجام کودتا نظامی توسط ارتش شاه در 14 دی ماه 1357 به طور مخفیانه وارد ایران شده بود، بعد از مدتی با مشاهده اوضاع ارتش ایران پس از فرار شاه، توانایی سران ارتش ایران را برای اداره امور کشور پس از انجام کودتایی موفقیت آمیز بدبینانه ارزیابی کرد. همچنین در روز 9 بهمن اظهار نظر کرد که آمدن امام به تهران به احتمال زیاد به سرنگونی بختیار و دولتش -که در 26 دی ماه همزمان با فرار شاه توسط وی به نخست وزیری رسیده بود- منتهی خواهد شد. نهایتاً  شورای امنیت ملی آمریکا به این نتیجه رسید که ارتش ایران اراده خود را برای انجام کودتا از دست داده و بنابراین راه حل نظامی به عنوان یک راه حل معقولانه کنار گذاشته شد.

 دعوت امام از ارتش به قیام و مبارزه

در تحلیل ارتش ایران در زمان رژیم پهلوی، آن چه که اهمیت فراوانی دارد این است که اگر چه ارتش به ظاهر، در جهت منافع رژیم سلطنتی و حامیان داخلی و خارجی آن ساخته و پرورش یافته بود، اما ستون پایین و بدنه ارتش از جمله درجه داران، افسران جوان و بازنشستگانی که شناخت کاملی از شرایط آن دوران بدست آورده بودند و همچنین افراد شایسته ای که در اثر بی عدالتی نتوانسته بودند به سطوح بالا و رده های تصمیم گیری راه یابند، خود را جزئی از توده های میلیونی مردم می دانستند و سرنوشت خود را در ستم دیدن و استثمار از سرنوشت جامعه جدا نمی دانستند. به همین دلیل امام با بینش و درک این مساله در مقابل ارتش جبهه گیری نکرد، بلکه آنان را دعوت به پیوستن آشکار به جبهه حق یعنی خواست مردم نمود. امام در 4 آبان 1357 طی اعلامیه ای خطاب به ارتش فرمودند: «سلام این جانب را به رؤسای محترم ارتش برسانید، و به نیروهای زمینی، دریایی و هوایی پس از تحیت و سلام بگویید ایران کشور شماست و ملت ایران ملت شماست؛ به ملت بپیوندید. من می‏دانم بسیاری از شما به ملت و کشور اسلام وفادار هستید و از این کشتارها و غارتگریهای شاه خائن و بستگانش و جنایتکاران بین المللی ناراحت هستید. گاهی مطالب شما به من می‏رسد. ملت شما لحظات حساسی را می‏گذراند و شما بیشتر از دیگران پیش خدای بزرگ و ملت شجاع و نسلهای آتیه مسئول هستید؛ همتی دلاورانه کنید و زنجیرهای اسارت را پاره کنید و مجال به این خائن به اسلام ندهید، و سرفرازی را برای خود و ملت خود بیمه کنید». (صحیفه امام، ج‏4، ص: 156) همچنین به منظور تفکیک عمده قوای ارتش از سران خود فروخته در همان ماه در طی سخنرانی در پاریس می فرماید: «شما خیال کردید همه ارتش مثل این چند تا الدنگ هستند که به جان مردم افتادند؟! نه، همه این طور نیستند. آنها به ما پیغام داده‏اند ما حاضریم؛ پیغام دادند. اگر وقتش شد آنها هم حاضرند برای کارها....» (صحیفه امام، ج‏4، ص: 464)

 ایشان در مصاحبه ای با یکی از روزنامه های هلندی در 16 آبان 1357 اظهار نمود: « بسیاری از افسران و درجه داران هستند که هنوز دلهاشان با ملت است و از دست شاه بخصوص به علت تسلط مستشاران امریکایی بر آنان رنج می‏برند. و اینان به دلیل پیوندی که با مردم دارند، دیر یا زود به آغوش ملت بازمی‏گردند و هم اکنون آثار آن ظاهر شده است‏.» (صحیفه امام، ج‏4، ص: 362) همچنین در طی مصاحبه ای با مجله آفریقایی جوان در 18 دی ماه همان سال فرمودند: «شما باور نمی‏کنید که ارتش با ملت است و در آینده نزدیکی به شاه پشت خواهد کرد. پیروزی ما حتمی است و جمهوری اسلامی تحققش برای من خیلی روشن است.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 378)

از همین رو در 21 و 22 بهمن نتیجه روشن و غرور آفرین آن تدبیر را به خوبی ملاحظه کردیم و پس از پیروزی انقلاب نیز بر این اساس بود که امام، نغمه انحلال ارتش را توطئه خوانده و با طرد جنایت کاران و نوکران استعمار از ارتش شاهنشاهی، ارتش اسلامی و مردمی به وجود آمد.

ارتش و پیوستن به انقلاب

با گسترش یافتن دامنه انقلاب، کارکنان نیروی هوایی به مانند دیگر گروه ها، با تشکیل گروهی از هزاران افسر، همافر و درجه دار در روز 30 دی 1357 با راهپیمایی در پایگاه های بندر عباس، شاهرخی همدان و وحدتی دزفول که از یک هفته پیش اعتصاب غذا کرده بودند، با جنبش ملت ایران اعلام همبستگی کردند. از مدت ها قبل جلسات متعددی در مرکز آموزش های هوایی برگزار و اعلامیه های امام در میان دانشجویان دست به دست می شد. گروهی از نظامیان درباره وفاداری به سوگندی که به شاه و نظام فاسدش یاد کرده بودند، خواستار روشن شدن سوگند خود شدند، امام خمینی(س) در پاسخ، قسم برای حفظ قدرت طاغوتی را صحیح ندانسته و مخالفت با آن را واجب دانستند و اعلام نمودند کسانی که به این نحو قسم خورده اند می توانند بر خلاف آن عمل کنند. (رجوع کنید به صحیفه امام، ج‏6، ص: 127) پس از صدور این فتوا راهپیمایی ها به اکثر پایگاه ها کشیده شد. 

تا قبل از 19 بهمن چند اعتصاب و راهپیمایی توسط کارکنان نیروی هوایی اتفاق افتاد که بعضی از آن ها با دخالت ضد اطلاعات سرکوب شد. اما کارکنان نیروی هوایی همدیگر را شناخته بودند و از تهدیدها هراسی نداشتند و اعلامیه های امام را در سطح یکان ها توزیع می نمودند. با توجه به حساسیت های موجود و بالا گرفتن اعتراضات و بسته شدن فرودگاه ها از بیم ورود امام، توسط بختیار، نیروهای ضد اطلاعات و ساواک به صورت گسترده دست به دستگیری و پاکسازی در ارتش زدند. عده ای از درجه داران نیروی هوایی پس از راهپیمایی 6 بهمن شبانه دستگیر و به زندان جمشیدیه منتقل و از آن جا با یک فروند هواپیمای 130c برای اعدام به خاش فرستاده شدند.

هنگامی که امام خمینی(س) در 12 بهمن 1357 بعد از 15 سال دوری از وطن با استقبال بی نظیر مردم وارد فرودگاه مهرآباد شد. پرسنل نیروی هوایی از همان ابتدای ورود امام امت با حضور چشمگیر خود در استقبال و حراست از ایشان همبستگی و بیعت خویش را در همان ساعات اولیه نسبت به امام ابراز داشتند. همچنین در روز 15 بهمن صدها تن از افراد نیروی زمینی و هوایی با لباس نظامی به محل اقامت امام رفته و وفاداری خود را نسبت به ایشان ابراز داشتند. نظامیان در این بازدید شعار: «ما همه سرباز توایم خمینی گوش به فرمان توایم خمینی سردادند. در 17 بهمن کارکنان نیروی هوایی مقابل ستاد نیروی هوایی در تهران راهپیمایی برپا نمودند و درجه داران با شعار الله اکبر به سمت چهار راه کوکاکولا حرکت کردند که با استقبال مردم همراه شد.

 حماسه 19 بهمن  و بازتاب آن

در روزهای 17 و 18 بهمن اطلاعیه هایی در خانه های سازمانی ریخته شد و از پرسنل برای شرکت در راهپیمایی 19 بهمن دعوت شد. در این اطلاعیه نوشته شده بود: «19 بهمن خیابان ایران ساعت6 صبح». اداره ضد اطلاعات ارتش که از ماجرای 19 بهمن اطلاع داشت، از کارکنان نیروی هوایی خواست تا از هر گونه تجمع خودداری کنند. در اطلاعیه ای که از سوی ضد اطلاعات نیروی هوایی صادر شد، از کلیه کارکنان خواسته شده بود در راهپیمایی روز 20 بهمن که قرار بود برای حمایت از رژیم شاه در میدان بهارستان برگزار شود، شرکت کنند. صبح روز 19 بهمن هیچ کس انتظار حضور بیش از 150 نفر را نداشت. اما خیابان ایران مملو از آبی پوشان نیروی هوایی شده بود، برخی هم با لباس شخصی آمده بودند و در حین تظاهرات لباس های فرم خود را پوشیدند. صف اول تظاهر کنندگان پرچمی در دست داشتند که روی آن نوشته بود: «از طاغوت گسستیم به ملت پیوستیم، قطره ای از ارتش امام خمینی»

 افرادی در حال عکاسی بودند که مردم همه ی آن کسانی را که  در حال گرفتن عکس و فیلم بودند، دستگیر می کردند و عکس ها را از بین می بردند تا کسی شناسایی نشود. پس از پایان راهپیمایی، کارکنان به نشانه همبستگی با امام خمینی(س) به اقامتگاه ایشان در مدرسه علوی رفتند.

امام در بهمن ماه سال 60  در جمع پرسنل نیروی هوایی در این باره فرمودند: «کاری که شما عزیزان در آن روزها، در روز نوزدهم «1» انجام دادید از حیث معنویت بزرگترین کارها و با ارزشهای دنیایی هم بزرگترین ارزشها بود. آن روزی که باز پیروزی به آنجا نرسیده بود که مورد اطمینان باشد و شما در معرض خطر بزرگ بودید، از جان گذشته و به اسلام پیوستید و از سپاه اسلام شدید. خداوند این افتخار را برای شما حفظ کند. و شما را در دو جهان سعادتمند فرماید. و آنچه که باید به شما عرض کنم این است که تا شما تعهد خودتان را به اسلام حفظ کردید و روابط خودتان را با همه قشرهای ملت برادرانه کردید، این انقلاب محفوظ خواهد ماند و شما با برادران خودتان که افراد عزیز این ملت هستند، همدوش برای پیشبرد این انقلاب به پیش خواهید رفت و احکام اسلام را ان شاء اللَّه تعالی، در همه جا، در همه ایران اجرا خواهید فرمود.» ( صحیفه امام، ج‏16، ص: 17 و 18)

این اعلام همبستگی با قیام ملت ایران، اربابان و عاملان رژیم پهلوی را به وحشت انداخت به گونه ای که مجبور به تکذیب خبر بیعت شدند و ستاد بزرگ ارتشتاران عکس تاریخی بیعت کارکنان نیروی هوایی که توسط عکاسی به نام حسین پرتویی گرفته شده و در روزنامه کیهان چاپ شده بود را جعلی و مونتاژ شده خواند. اما صبح روز 21 بهمن دفتر امام خمینی(س) با انتشار اعلامیه ای، صحت عکس منتشر شده را تایید نمود. با پیوستن نیروی هوایی به ملت، انقلاب رنگ و بوی دیگری گرفت. رفته رفته سایر نظامیان نیز به مردم پیوستند و تنها ابزار امید شاپور بختیار، به یاس تبدیل شد.

در آن روز امام به کارکنان نیروی هوایی فرمودند به راهپیمان بپیوندید و دولت بازرگان را تایید کنید. در پی فرمان امام همه از درب جنوبی مدرسه خارج شده و بعد از مدتی وارد خیابان انقلاب  شدند و به مردم پیوستند. نیروهای گاردی از بالا و پایین خیابان را بسته بودند، زنان برای این که بالگردها نتوانند از تظاهر کنندگان عکس برداری کنند چادرهایشان را روی سر افسران می انداختند. مردم به آن ها توصیه می کردند که سرشان را پایین بگیرند تا شناسایی نشوند. اما جوانان نیروی هوایی شجاعانه و با فریادهای ارتش ما حسینی، رهبر ما خمینی تمام مسیر را به صورت بدو رو حرکت  و جمعیت نیز راه را برای آن ها باز می نمودند. حرکت راهپیمایان تا میدان آزادی ادامه داشت، بیم آن می رفت با پراکنده شدن مردم همه کارکنان دستگیر شوند. بنابراین افسران نیروی هوایی از میدان انقلاب و از طریق خیابان جمهوری اسلامی و سپس میدان بهارستان به سمت مدرسه علوی بازگشتند. هر چند همه کارکنان شناسایی شده بودند و از آن ها عکس گرفته شده بود و چنان چه انقلاب به پیروزی نمی رسید همه آن ها به عنوان خائن اعدام می شدند، اما پس از سخنرانی امام آن ها خود را برای شهادت آماده کرده بودند. در راه بازگشت عده ای از ماموران کلانتری بهارستان سعی نمودند راه را بر پرسنل نیروی هوایی ببندند اما پس از تلاوت آیاتی از قرآن توسط یکی از کارکنان به سرعت تسلیم شده و راه را باز کردند.

 مقام معظم رهبری درباره 19 بهمن، روز نیروی هوایی چنین یاد نمودند:

«نقش ارزنده همبستگی با شکوه پرسنل ارتش و به خصوص نیروی هوایی در اضمحلال و شکست رژیم، نشان دهنده شعور ایمانی و انقلابی این عزیزان فداکار و عشق ورزیدن به آرمان های مقدس و آزادی خواهانه ملت در این سرزمین بود که موجب شد تا علی رغم فشارها و اختناق شدید آن روز، این عزیزان گام در میدان مبارزه با ظلم و جور نظام پهلوی برداشته و یک صدا با ملت دلاور در 19 بهمن 1357، حماسه پرشکوه این بیعت را در صفحات تاریخ انقلاب اسلامی ثبت نمایند. عظمت رویداد با شکوه 19 بهمن نه تنها در خاطره نسل انقلاب، بلکه در اذهان نسل های آتی این کشور نیز همیشه به عنوان یک حماسه جاویدان، متجلی و منور خواهد ماند.»

 آغازی بر پایان عمر رژیم

در شب 20 بهمن تلویزیون برنامه ویژه ای در ارتباط با رویدادهای مربوط به بازگشت امام پخش نمود. این برنامه باعث ایجاد هیجان در میان نظامیان در پادگان دوشان تپه تهران گردید. بلافاصله افراد گارد شاهنشاهی به محل اعزام و برای ساکت کردن هنرجویان و دیگر کارکنان نیروی هوایی وارد عمل شدند که به درگیری و تیراندازی بین آن ها منجر شد. با انتشار خبر شورش پرسنل پادگان نیروی هوایی، مردم برای یاری آن ها به دوشان تپه روی آورده و وارد پادگان شدند. افراد انقلابی نیروی هوایی، اسلحه خانه ها را باز کرده و با استفاده از سلاح های موجود با نیروهای گارد شاهنشاهی به مبارزه پرداختند. در این میان شماری از کارکنان نیروی زمینی هم به مبارزین انقلابی پیوستند.  وقتی فرماندهان ارشد ارتش متوجه گردیدند که قادر به کنترل امور و انجام هیچ کاری نیستند و اگر فرمانی صادر کنند با توجه به پیوستن بدنه ارتش به انقلاب معلوم نیست که کسی این فرامین را اجرا کند. سرانجام با تشکیل جلسه در صبح روز22 بهمن 1357 به اتفاق آرا تصمیم به بی طرفی ارتش در درگیری های سیاسی گرفتند و این مساله به معنای پشت پا زدن کامل به شاه و دیگر هوادارانش و قطع امید کامل هیات حاکمه بود. با شکسته شدن همه مقاومت ها و اعلام بی طرفی و در حقیقت پیوستن کامل ارتش به اراده ملت، در شامگاه روز 22 بهمن 1357 انقلاب مردم ایران با رهبری مدبرانه امام امت به پیروزی رسید.

 متن اعلامیه بی طرفی شورای عالی ارتش

ارتش ایران وظیفه دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور عزیز ایران را داشته و تاکنون در آشوب های داخلی سعی نموده است با پشتیبانی از دولت های قانونی این وظیفه را به نحو احسن انجام دهد. با توجه به تحولات اخیر کشور، شورای عالی ارتش در ساعت 30/10 روز 22 بهمن 1357 تشکیل و به اتفاق تصمیم گرفته شد که برای جلوگیری از هرج و مرج و خونریزی بیشتر، بی طرفی خود را در مناقشات سیاسی فعلی اعلام و به یکان های نظامی دستور داده شد که به پادگان های خود مراجعه نمایند. ارتش ایران همیشه پشتیبان ملت شریف و نجیب و میهن دوست ایران بوده و خواهد بود و از خواسته های ملت شریف ایران با تمام قدرت پشتیبانی می نماید.

به این ترتیب دلیر مردان نیروی هوایی درست در موقعی که شاه و ارباب آمریکائیش انتظار داشتند تا نیروی هوایی برای ایجاد رعب و وحشت در مردم، بالای سرشان با غرش هواپیما مانور بدهد، این حرکت آن هم از مطمئن ترین نقطه اتکای نظام در آن شرایط، رژیم را لرزاند و آخرین سنگرش که همان نیروهای مسلح بود از حساس ترین نقطه ترک خورد و این حقیقت در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت گردید که نیروی هوایی در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی مردم ایران سهیم بوده است.منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

 منابع و مآخذ:

1-ارتش و انقلاب اسلامی، سعیده لطفیان، سازمان عقیدتی سیاسی ارتش،1382

2-تاریخ شفاهی ارتش در انقلاب اسلامی، حشمت الله عزیزی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1386

3-روزها و رویدادها، دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا، جلد دوم، موسسه فرهنگی نشر رامین،1381

4-تاریخ ارتش ایران، غلامرضا علی بابایی، نشر آشیان، 1382

5- سرافرازان (ویژه نامه 19 بهمن روز نیروی هوایی ارتش ج.ا.ا ، بهمن ماه1389 )

6-مجله صف، ماهنامه ارتش ج.ا.ا، ویژه نامه 19 بهمن روز نیروی هوایی، بهمن ماه 1388

. انتهای پیام /*