زمینه های شکل ‌گیری مخالفت با آمریکا و شکل ‌گیری و رواج شعار مرگ بر آمریکا در جمهوری اسلامی، چیست؟

1- تا قبل از جنگ جهانی دوم عملکرد سیاست خارجی آمریکا در افکار عمومی اکثریت ایرانیان مثبت تلقی می شد، اما با به‌ کارگیری بمب هسته ای در هیروشیما و ناکازوکی به ‌طور طبیعی عملکرد سیاسی و نظامی آن کشور در میان بسیاری از ملل دنیا از جمله در میان نخبگان ایران زیر سؤال رفت.

2- با اشغال ایران توسط متفقین در شهریور 1320 و کنفرانس تهران که سران سه کشور آمریکا، انگلیس و شوروی در آن شرکت داشتند و برای آینده جهان تصمیم گرفتند، افکار عمومی نخبگان ایران نسبت به سیاست آمریکا احساس دوگانه یافت. از سویی به ‌رغم بی طرفی ایران در جنگ بالاخره آمریکا هم جزو اشغالگران محسوب می شد و از سوی دیگر پس از فرار و خروج نیروهای متفقین از ایران، آمریکا در مورد زیاده خواهی ها و عدم تخلیه قوای شوروی از ایران، موضع قاطع گرفت و موجب شد که قوای شوروی مجبور به ترک ایران شوند، ولی با این ‌حال شوروی عملکرد بدی ازجمله برنامه ریزی برای انفصال آذربایجان و تاسیس جمهوری خودمختار مهاباد از خود باقی گذارد. لذا عملکرد آمریکا در مقایسه با رفتار شوروی، نزد ایران اصولی تر به نظر رسید.

3- با شروع نهضت ملی نفت تصور برخی دولتمردان این بود که در مقابل زیاده خواهی انگلیس می توان روی کمک های آمریکا حساب باز کرد، اما برخلاف تصور، کودتای 28 مرداد 32 اگر چه با تحریک و همکاری انگلیس بود، اما به ‌هر حال آمریکا در آن نقش آشکار داشت.

4- پس از کودتای 28 مرداد آمریکایی ها ایران را حیاط خلوت خود قلمداد کرده، و آرام‌ آرام یکه تاز میدان شدند. ساواک زیر نظر آمریکا و اسرائیل شکل گرفت و آمریکا به بهانه مبارزه با کمونیسم با حضور مستشاران نظامی فراوان به ‌طور مؤثری در ایران و بخش های دیگری از خاورمیانه حضور یافت، و به ایران با دید ژاندارمی منطقه و پاسبانی اسرائیل می نگریست.

5- در سال 32 سه دانشجو به دلیل تظاهرات ضد آمریکایی در دانشگاه تهران شهید شدند.

6- سال 40 برنامه ای با نام طرح «رُستو– کندی» برای ایران در دستور کار سیاست خارجی آمریکا قرار گرفت که شاه آن را «انقلاب شاه و ملت» نامید. یکی از بندهای این طرح اصلاحات ارضی برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم بود، اما اجرای آن موجب شد که کشاورزی ایران به ‌شدت آسیب ببیند و چند سال بعد ایران به یکی از واردکنندگان عمده محصولات زراعی تبدیل شود.

7- امام خمینی (س) که از برخی برنامه های آمریکا برای ایران اطلاع یافت، در مقابل طرح هایی که از سوی آمریکا به دربار دیکته می شد به افشاگری پرداخت و نهایت در 4 آبان سال 43 که امام (س) به افشای زشتی قضاوت کنسولی یا کاپیتولاسیون که بنا به فشار آمریکا در دو مجلس شورای ملی و سنا به تصویب رسیده بود، مبادرت نمود، ابتدا به ترکیه و سپس به عراق تبعید شد و اقشار مختلف ملت بالاخص افراد مذهبی، تبعید امام(ره) را به ‌پای دو رژیم ایران و آمریکا نوشتند.

8- در طول قوام گیری نهضت اسلامی، آمریکا همچنان بر حمایت خود از رژیم شاه ادامه داد و البته در آستانه انقلاب بین سیاستمداران آمریکایی بر سر توانایی در نگهداری شاه اختلاف افتاد، ولی آمریکا برای پس از شاه، جهت حفظ موقعیت خود در ایران از بختیار حمایت کرد.

9- پس از پیروزی انقلاب اتفاقات ناگواری در کشور رخ می داد که اهل تحلیل غالباً آن را به آمریکا نسبت می دادند.

10- با تحریم ایران توسط آمریکا و نیز بلوکه کردن دارایی های ایران در آن کشور، اگرچه امام خمینی (س) برای ایجاد خودباوری و این که مسئولین دچار سرخوردگی نشوند، اعلام جشن کردند، اما بالاخره خسارت هایی به کشور وارد می شد و اگر در دراز مدت چنین تحریم هایی در جهت مثبت محسوب شود، اما در کوتاه مدت موجب مشکلاتی برای مجریان کشور بود.

11- با تسخیر سفارت آمریکا در ایران و بررسی اسناد به ‌جا مانده، دلالت هایی دیگری نیز بر عملکرد نادرست سیاست خارجی آمریکا در ایران یافت شد، که البته ممکن است شبیه به آن در سفارتخانه های انگلیس و روس هم وجود داشته باشد، اما به‌هرحال با انتشار آن اسناد فضای بدبینی به عملکرد سیاست خارجی آمریکا افزایش یافت.

12- تجاوز عراق به خاک ایران نیز، به طور قطع و یقین حلقه ای از سلسله توطئه ها دنیای استکباری به سرکردگی آمریکا بر علیه نظام نوپای حاصل از انقلاب اسلامی ایران بود، و بالاخص در اواخر جنگ، آمریکا به نیابت از عراق سکوهای نفتی ایران را هدف قرار می داد و در نهایت با هدف گیری هواپیمای مسافربری توسط ناو وینسنس در خلیج فارس و تشویق فرمانده آن، نفرت از آمریکا در ایران مضاعف شد.

با عنایت به موارد بالا که به ‌طور فهرست وار بیان شد، شعار "مرگ بر آمریکا" توسط اکثریت مردم ایران شعاری طبیعی جلوه می کند، و هرگاه هر شخصیتی تلاش کرد که آمریکا را به تجدید نظر در سیاست های خود وادارد، جوّی که بر فضای سیاسی کشور حاکم بود، موجب می شد کسانی با صدای بلندتر آن شخصیت را متهم به وابستگی فکری به آمریکا یا حتی عمله امپریالیسم محسوب دارند، و لذا در چنین فضایی طرح و برنامه ای اصولی برای رفع مشکلات فی مابین دو کشور ارائه نمی شد، و به‌ رغم نظر امام خمینی (س) که اگر آمریکا سیاست خارجی خود را در قبال جمهوری اسلامی و مسلمین تغییر دهد و به تعبیر ایشان «آدم شود»، (ر.ک: صحیفه امام؛ ج:19؛ ص: 95) ارتباط با آن کشور برقرار می شود، تاکنون تصمیم گیران و نخبگان سیاسی برای فراهم کردن چنین زمینه ای طرحی اصولی ارائه نداده اند. در پایان لازم به ذکر است که امام خمینی (س) به خوبی واقف بودند که نباید به مردم کشورها اهانت شود، لذا در قبال شعار مرگ بر امریکا چنین توضیحی را بیان داشته اند: «این ملتی که الآن دارند فریاد می ‏زنند «مرگ بر امریکا» مقصودشان کارتر است. ملت امریکا که به ما کاری نکرده. ملت امریکا اگر بفهمد مطلب را، اگر بفهمد مطلب را ملت امریکا، به حسب وجدان انسانی ‏اش، با ما موافق است.» (صحیفه امام؛ ج:‏11؛ ص: 253)

. انتهای پیام /*