خطوط کلی انحراف و اختلاف مسلمانان صدر اسلام از نظر امام خمینی (ره) چیست؟

در آثار امام خمینی(ره) از ریشه «حرف» 4877 بار در کلماتی مانند حرف، حروف، انحراف، انحرافات، منحرف، منحرفین، منحرفان دیده می ­شود. بدیهی است که اگر چه حرف و انحراف از یک ریشه می ­باشد اما دو اصطلاح کاملاً متفاوت هستند.

در آثار امام(ره) از ریشه «خلف» 9587 بار واژه­ های خلف، خلیفه، خلفا، مختلف، مختلفین، اختلاف، اختلافات دیده می­ شود که اصطلاحات منتزع از این ریشه نیز دارای معنانی کاملاً متفاوت است. چنانکه خلیفه خدا بودن، به عنوان یکی از عالی ­ترین ارزش­ هایی بشری محسوب می ­شود اما اختلاف بین مسلمین در میان همه صاحبان اندیشه به عنوان سم مهلک تلقی می­ گردد.

در آثار امام(ره) واژه انحراف و اختلاف به صورت توأمان 14 مورد، انحراف و اختلافات 5 مورد و انحرافات و اختلافات 2 بار دیده می ­شود که این دو ریشه در کنار هم همواره بار عاطفی منفی دارد و اما  بررسی این که خطوط کلی انحراف و اختلاف مسلمانان صدر اسلام از نظر امام خمینی(ره) چیست؟ اگر چه محتاج بررسی دقیق کل موارد فوق می ­باشد ولی شاید بتوان مهمترین آنها در موارد زیر خلاصه کرد:

-         جهل نسبت به روح دین؛

-         تک بعدی دیدن ابعاد مختلف دین؛

-         دوری از فهم عمیق قرآن و تمسک به ظواهری از آیات.

-         نفسانیات نسبت به قدرت، ثروت و شهرت؛

-         رجعت جاهلیت در زمینه معارضه با عدالت و قسط؛

-         رویکرد به اشرافیگری توسط برخی صحابی؛

-          ایجاد اختلاف تصنعی توسط حکام جور در زمان ائمه اطهار مشخصاً توسط بنی ­امیه و بنی ­عباس.

با این حال به نظر می ­رسد امام خمینی(ره) یک نگرانی نیز از آن دسته از بحث­ های کلامی داشتند که باز موجب تشدید اختلاف بین مذاهب مختلف اسلامی می ­شود و خود این بحث ­های کلامی را جزو انحراف از مسیر اصلی اسلام تلقی می­ کردند. چنان که چهار روز قبل از پیروزی انقلاب یعنی در 18 بهمن 57 که جمعی از مردم کردستان به سرپرستی احمد مفتی ­زاده در مدرسه علوی با امام دیدار داشتند، ایشان به نحو ظریفی این معنا را یادآور شدند که اصل انحراف و ایجاد اختلاف بین مسلمانان از بنی ­امیه و سپس بنی­ عباس بوده  و در قرون اخیر نیز ‏توسط قدرت ­ها این روزگار ایجاد می­ شود. جالب است که سخنان امام در این جمع، بدون مقدمه با همین موضوع آغاز می ­شود: « مسئله اختلاف بین پیروان دو طایفه و دو مذهب، ریشه‏ اش از صدر اسلام است. در آن وقت خلفای اموی، و خصوصاً عباسی، درصدد بودند که اختلاف ایجاد کنند. مجالس درست می‏ کردند و [به اختلاف‏] دامن‏ می ‏زنند. این اختلاف کم کم اسباب این شد که در بین عوامِ از اهل سنت و عوامِ از اهل شیعه این تنافس پیدا شد؛ و گر نه نه عوام اهل سنت به سنت رسول اللَّه عمل کرده و می ‏کنند و نه عوام اهل شیعه پیروی از ائمه اطهار کرده ‏اند. ائمه اطهار ما کوشش کردند تا اینها را داخل در آن جمعیت کنند، با آنها نماز بخوانند، به تشییع جنازه‏ های آن ها بروند. زمانْ کم کم آمد به این طرف، و قدرتمندان این کار را کردند برای اینکه این دو طایفه با هم سرگرم باشند، و خودشان هر کاری می ‏خواهند بکنند. قریب سیصد سال پیش از این، سیاست خارجی در ایران و در شرق [اجرا] شد. آن ها بیشتر درصدد این مسائل برآمدند. کارشناس های آنها اشخاص و طوایف را مطالعه کردند و روحیات مردم را دیدند و همه جهات مادیات ما را تحت مطالعه قرار دادند، و از دو راه خواستند از ما بهره ‏گیری کنند: مادی، می‏ بینید که بهره‏ گیری کردند؛ بهره ‏گیری روحانی هم این بود که به این اختلافات دامن ‏زدند و ما را بیشتر، از هم جدا کردند. اینکه می‏ بینید یک کلمه وقتی از یک آدمی در اینجا صادر می ‏شود، آن را عَلَم می‏ کنند و چند هزار، چند صد هزار چاپ می‏کنند، نه اینکه یک آدم معمولی این کار را بکند، این دولتها و این خارجی ها هستند که به آن دامن ‏می‏ زنند و آن طور منتشر می‏ کنند .... ما با هم یکی هستیم و ما جدا نیستیم. اختلاف، اختلاف دو تا مذهب است؛ این اختلاف نباید اسباب این معنا بشود که ما در اساس اسلام [اختلاف کنیم‏]. اسلام بالاتر از این معانی است که ما به واسطه اختلاف مسلکی از اسلام مثلًا چه بکنیم. ما که می‏بینیم الآن اسلام در معرض خطر است، بر همه ما لازم است که دست به هم بدهیم و از آن اشتباهاتی که در سابق بوده دست برداریم، دست هایی را که مثل سابق [می‏ خواهند] ما را از هم جدا کنند قطع کنیم.» (صحیفه امام، ج‏6، صص: 95 – 94)


. انتهای پیام /*