‏‏

‏فرهنگ غرب‌زده و استعماری دو مفهوم جداگانه است که در برخی مصادیق با هم افتراق یا اشتراک دارند. به‌ عنوان‌ مثال هم اکنون بخش هایی از فرهنگ ژاپن غربزده به نظر می رسد اما این کشور در حال حاضر مستعمره غرب نیست. در ایران نیز غرب هرگز نتوانست کشور ایران را به‌صورت «مستعمره سنتی» درآورد اما بخشی از فرهنگ عمومی حتی در میان برخی اقشار مذهبی به ‌شدت غربزده شده است.‏

‏در مورد غربزدگی کتابها و مقالات زیادی نوشته شده که یکی از مشهورترین آن‌ها کتاب غربزدگی جلال آل احمد می باشد که امام خمینی(ره) نیز آن را در زمان حیات نویسنده خواندند و مورد تمجید قرار دادند؛ اما خود امام خمینی(ره) از پایگاه قاعده فقهی «نفی سبیل» که به دلیل منصوص بودن بین شیعه و سنی مشترک است، هم با غربزدگی از نوع غربی و شرقی آن و نیز با استعمار نوین مبارزهای جدی را آغاز کردند.‏

‏لازم به یادآوری است که پس از انقلاب کمونیستی در روسیه و چین، غربزدگی از نوعی دیگر نیز در جهان سوم به وجود آمد که تابع شرق سیاسی است و در ایران به‌صورت حزب توده، چریک های فدایی و گروههای التقاطی چریکی مذهبی مانند مجاهدین خلق و نیز گروهک های مائوئیستی عرصه بروز یافت که آن‌ها نیز خود داعیه مبارزه با غربزدگی داشتند اما ازلحاظ ماهوی نوع دیگری از غربزدگی را دامن زدند. زیرا شرق سیاسی مبتنی بر آموزه های مارکس است که خود نحله ای از نحله های فکری غربی است. ‏

‏امام خمینی(ره) با شعار نه شرقی و نه غربی با هر دو نوع غربزدگی مبارزه کردند و جالب آنکه بدون تکیه ‌بر شرق سیاسی علیه سلطه غرب موضع گرفتند و نیز بدون تکیه ‌بر غرب، پرتوان علیه شرق سیاسی موضع روشن ابراز داشتند. و اما سؤال از اینکه مؤلفه های فرهنگ غربزده و استعماری از نظر امام خمینی(ره) چیست؟ لازم به ذکر است که در آثار ایشان بیش از 1400 بار از واژه های مرتبط با غرب و غربزدگی دیده   می شود که بررسی تمام آن‌ها مجال بیشتری می طلبد ولی خوشبختانه تاکنون نویسندگان و سخنرانانی در این زمینه مطالبی بیان کرده اند که اگر بخواهیم عناوین آن‌ها را ذکر کنیم، مطالب زیر اهم آنها است: ‏

غربزدگی به ‌مثابه بیماری مزمن

‏«مَثَل کشور ما مَثَل بیماری است که لااقل پنجاه‌وچند سال بیماری کشیده است، و همه قشرها به بیماری او دامن زدند... این بیماری که در جامعه ما از غرب پیدا شده است، از ممالک خارجی که می خواستند همه‌چیزمان را ببرند...» (صحیفه امام‏‏،‏‏ ج 10، ص:388 ).

غربزدگی در تقابل با تحقق اسلام 

‏«آقا، امروز مملکت ما غرب‌زده است که از زلزله زده بدتر است! امروز بعضی از اشخاص در این مملکت می خواهند نگذارند اسلام تحقق پیدا بکند. اغفال می کنند بعض مقامات را، می خواهند نگذارند اسلام تحقق پیدا بکند.» (صحیفه امام‏‏، ‏‏ج 8، ص:176 ). ‏

مفید بودن فرهنگ غرب فقط برای غرب و  نیز  انذار به غربزده ها 

‏«‏‏ ‏‏ای غربزده ها! ای اجنبی زده ها! ای انسان های میان تهی! ای انسان های بی محتوا! به خود آیید همه چیز خودتان را غربی نکنید. ملاحظه کنید چیزهایی که در غرب است، چیزهای خوبی که در غرب است، ملاحظه کنید جمعیت حقوق بشر که در غرب است، ببینید چه اشخاصی هستند و چه مقاصدی دارند. اینها حقوق بشر را می خواهند ملاحظه کنند، یا حقوق ابرقدرتها را؟ اینها دنبال ابرقدرتها هستند و حقوق ابرقدرتها را        می خواهند تأمین کنند.» (صحیفه امام، ج 8، ص: 56).‏

اتکا به فرهنگ اسلام و نفی غرب به نحو مجادله احسن 

‏«‏‏ ‏‏ما می توانیم خودمان را اداره کنیم؛ و بهتر هم می توانیم. شما خیال نکنید که غرب خبری هست. در آنجا خبری نیست. ما نمی گوییم که آنها کارخانجات ندارند؛ آنها درست کردند همه اینها را، اما اساس انسانیت در آنجا نیست. اینها هر چه درست کردند یعنی هر چه نه- بسیاری از چیزهایی که درست کرده اند، بر ضد انسانیت درست کرده اند. این غرب است که دارد اساس اخلاق انسانی را از بین می برد، این غرب است که دارد شخصیت انسانیت را از بین می برد؛ و ما خیال می کنیم که غرب همه چیز دارد. حالایی که غرب اتومبیل درست کرد، پس باید غرب همه چیز داشته باشد.» (صحیفه امام، ج 8، ص:80 ).‏

خطر توحش 

‏«غرب به انسان کار ندارد. غرب به طیاره کار دارد... انسان را وحشی بار می آورد... آن وحشی که آدم‌خوار است، آدمکش است! (‏ ‏صحیفه امام‏‏،‏‏ ج 8،  ص:81 ).‏

‏در موضوع مورد سؤال عناوین دیگری در آثار ایشان میتوان دید که هر یک در آثار امام حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است؛ لذا برای جلوگیری از اطاله کلام فقط به عناوین آن‌ها اشاره می‌شود:‏

‎-‎زمینه های غربزدگی: 

‏احساس حقارت و ضعف نفس ‏

‏عدم آگاهی نسبت به احکام و قوانین مترقی اسلام ‏

‏تمام کمالات را در غرب دیدن ‏

‏فراموشی مفاخر اسلام و ایران ‏

‎-‎ راههای تسلط فرهنگ غربی:

‏تضعیف اسلام؛‏

‏جدا نمودن روحانیت از مردم؛‏

‏استفاده از عناوین مقدس و عوام‌پسند؛‏

‏گرفتن روح تعهد از جوانان؛‏

‏اجیر نمودن قلم‌به‌دستان. ‏

عوامل رفع غربزدگی 

‏خوداتکائی و خودباوری ‏

‏تحول و انقلاب فرهنگی ‏

‏اصلاح نظام آموزشی مدارس‏

‏اصلاح دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه ‏

‏اصلاح صداوسیما‏

افشاء توطئه های غربی ها علیه ملل ضعیف

افشاء مفاسد فرهنگ غرب ‏

‏توجه به قدرت معنوی ملت اسلام ‏

‏توجه به قوانین مترقی اسلام ‏

‏تقویت تبلیغات اسلامی ‏

‏پرهیز از تفرقه ‏

‏لازم به ذکر است که امام خمینی(ره) در 12 شهریور 1358 در جمع تعداد زیادی از خانواده شهدا و بانوان مکتب ولیعصر یک سخنرانی ایراد کردند که حدود 4100 کلمه داشت. بیشتر محتوای این سخنرانی مرتبط است با موضوعات مرتبط با غرب‌زدگی و مهم‌ترین دلایل شکلگیری استعمار و توجه انبیاء به مستضعفین. نگاهی به عنوانهای آن سخنرانی که البته توسط ناشر انجام شده، تا حدود زیادی گویای نظر امام(ره) در موضوع مورد نظر میباشد:‏

‏تلاش غرب در بی هویت ساختن ملل شرق ‏

‏مطالعات و بررسی‌های استعمارگران در ایران ‏

‏توطئه غرب در تضعیف روحانیت ‏

‏نکوهش نویسندگان و شاعران در خدمت غرب ‏

‏همه انبیا از طبقه مستضعف بودند‏

‏دفاع پیامبر اسلام از مستضعفین ‏

‏علما، پیشتازان مبارزه با مستکبرین ‏

‏توطئه غرب؛ تضعیف اسلام و خدمتگزاران اسلام ‏

‎‎‏بازگشت به هویت انسانی و ارزش‌ها (صحیفه امام ج 9 صص 390-403 )‏

‏یکی از نکات جالب در مبانی سیاسی امام(ره) اینکه سیاست ایشان با فقه، فلسفه و عرفان پیوند ترکیبی دارد ولی گاه ردگیری این چهار رشته معرفتی در یک پیام کمی مشکل میباشد و محتاج بیان مقدماتی است اما گاه ردگیری آن از چنان وضوحی برخوردار است که نیاز به شرح نیست. مثلاً امام در تفسیر سوره حمد در شرح اهدنا الصراط المستقیم... به تطبیق مصداق هم به نحو زیر پرداختهاند. ‏

‏«‏‏ ‏‏آن راهی را که شما در سوره حمد در نماز می خوانید که: اهْدِنَا الصِّرط‏‏ ‏‏الْمُسْتَقِیمَ، صِرطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ صراط مستقیم همین صراط اسلام است که صراط انسانیت است، که صراط کمال است، که راه به خداست. سه راه هست: یک راه مستقیم، و یک راه شرقی؛ مَغْضُوب عَلَیْهِمْ و یک راه غربی؛ ضالین. شما به همین راه مستقیم که راه انسانیت، راه عدالت، راه جانبازی برای اسلام و عدالت اسلامی است بروید. این راه مستقیم را اگر بدون انحراف به این طرف یا آن طرف، بدون انحراف به شرق و غرب، بدون انحراف به آن مکتبهای فاسد طی کردید، این راه مستقیم، منتهی به خدا می شود. آن صراطی که بر جهنم کشیده شده است، اگر مستقیم در این عالم حرکت کنید، از آن صراط مستقیماً رد می شوید. جهنم باطن این دنیاست. اگر مستقیم از این راه رفتید و طرف چپ یا طرف راست منحرف نشدید، از صراط آن عالم هم مستقیم عبور می کنید، و به چپ و راست متمایل نمی شوید. که اگر به چپ متمایل بشوید به جهنم است، و اگر به راست متحول بشوید به جهنم است. راه خدا مستقیم است؛ صِرطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ. صراط، راه آنهایی که خداوند به آنها منت گذاشته است و نعمت عطا فرموده است؛ نعمت اسلام، بزرگترین نعمت، نعمت انسانیت، بزرگترین نعمت. شما بر همین راه مستقیم، بر همین راهی که آمدید، و برای اسلام آمدید، و برای پاسداری از اسلام آمدید. و همه ما و همه ملت باید پاسدار باشد و پاسدار از اسلام و قرآن کریم باشد. این راه مستقیم است؛ راه پاسداری از اسلام، راه مجاهده در راه اسلام، در راه خدا، این راه مستقیم است. این همان صراط مستقیمی است که شما در نماز از خدا می خواهید. انحراف پیدا نکنید که انحراف یک طرفش مَغضُوب عَلَیهِم است، و یک طرفش ضالّین، است.» ‏‏(‏تفسیر سوره حمد، ص: 242)‏‎.‎

[[page 5]]

. انتهای پیام /*