روایات فراوانی در بیان حقایق مخالفت با ستم و بدعت که از جمله وظایف علما شمرده شده است وجود دارد. به تعبیر حضرت علی(ع) یکی از وظایف مردم در قبال حاکم جامعه، نصیحت و خیرخواهی نسبت به او است. امیرالمؤمنین علی(ع) آن را از حقوق و وظایف متقابل حاکم و مردم می ‏شمرد:
« فأما حقّکم علی فالنصیحة لکم..... و أما حقّی علیکم...النصیحة فی المشهد و المغیب؛ حق شما بر من این است که شما را نصیحت کرده و خیرخواه شما باشم...حق من بر شما آن است که....در آشکار و پنهان مرا نصیحت کرده و خیرخواهم باشید.»

از امام جواد(ع) نیز، روایات متعددی در موضوعات مختلف عقیدتی به یادگار مانده است که هر کدام در جامعه امروز ما قابل توجه بیش از پیش است. آن حضرت در فرازی می فرمایند: مؤمن نیازمند سه خصلت است: توفیق از سوی خداوند، واعظی از درون خود و پذیرش از کسی که او را پند می دهد. (تحف العقول، ص 457).‏

‏از تکالیف مهم اسلامی مخالفت با ظلم و ستم و دفاع از مظلوم، تلاش برای اجرای احکام اسلام و جلوگیری از بدعت ها و تحریف ها و خیرخواهی برای مسلمین و حاکمان آنهاست. این وظیفه در مرحله اول وظیفه عالمان دینی و صاحبان موقعیت های اجتماعی است.‏

‏البته می توان همه آنچه در بالا اشاره شد را شاخه ای از امر به معروف و نهی از منکر دانست که آیات و روایات متعددی در ضرورت و اهمیت و وجوب آن صادر شده است و بحث پیرامون آن را افزون بر پاسخ یک سوال قرار داده است، اما برای نمونه به یک آیه از قرآن کریم و یک روایت و یک فتوا بسنده می‌ کنیم.‏

‏خداوند متعال در آیه 104 سوره مبارکه آل عمران چنین می فرمایند: " وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ؛ باید از شما مسلمان گروهی باشند که به خیر و خوبی دعوت نمایند و به نیکوکاری فرمان دهند و از زشتی بازدارند. این ها رستگارانند."‏

‏امام علی (ع) فرمودند: «انَّ اَلْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْیَ عَنِ اَلْمُنْکَرِ لاَ یُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لاَ یَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ ؛ همانا امر به معروف و نهی از منکر نه مرگی را نزدیک کرده است و نه روزی را دور کرده است».‏

‏امام خمینی(س) در دوران ما فقیهی است که مسائل امر به معروف و نهی از منکر را در کتاب تحریرالوسیله پس از دوران طولانی که در کتابها و رساله های علمیه فقها نیامده بود وارد کردند و در مسأله 5 تا 12 ذیل شرط چهارم به وظیفه علما در این رابطه اشاره کرده است.‏

‏به طور مثال ایشان در مسأله ای در کتاب تحریرالوسیله می فرمایند: «اگر در سکوت علمای دین و رؤسای مذهب- اعلی اللَّه کلمتهم- ترس این باشد که منکر، معروف یا معروف، منکر شود، بر آنان واجب است که علمشان را ظاهر نمایند و سکوت جایز نیست ولو این که بدانند که انکارشان در ترک کار فاعل، مؤثر نیست.»‏ (تحریرالوسیله، ج1، ص 537)‏

. انتهای پیام /*