امام خمینی(س) در تاریخ ۱۰/۸/۶۷ به نامه ای پاسخ دادند که آقای محمد علی انصاری از اعضای فعال دفتر امام در تاریخ ۲۹/۷/۶۸ به ایشان نوشته بود و در آن تلویحاً از اختلافات عقیدتی و سیاسی دو گروه فکری معتقد به انقلاب اسلامی که در برخی موضوعات اساسی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اختلافات آنها جدی به نظر می رسد، ولی توسط امام(س) به یک میزان مورد حمایت و تایید قرار می گیرند، علت را جویا شده بود. لذا منشور برادری عنوانی نبود که امام(س) روی آن نامه گذاشته باشند، بلکه از سوی ارادتمندان امام چنین عنوانی البته به حق مطرح شد.
نامه آقای انصاری ۶۶۹ کلمه داشت که بخش کمی از آن اظهار ارادت است و پاسخ امام(س) به آن ۱۵۶۶ کلمه دارد که بیش از دو برابر نامه آقای انصاری است. نظر به آنکه دسترسی مشارالیه به امام(س) زیاد بوده و امکان پرسش خصوصی وجود داشته، این احتمال قوت می گیرد که چنین پرسشی عامداً کتبی مطرح شده که پاسخ آن نیز کتبی باشد تا پیام و تابلویی برای مسئولین و آحاد نسل های بعدی نیز قرار گیرد و مبانی فکری امام(س) در به رسیمت شناختن چنین اختلافاتی بیشتر روشن گردد. چرا که تجربه بشری نشان داده که گذر زمان و به وجود آمدن موضوعات جدید، خود عاملی است که حتی نیروهای کاملاً همسو در برخی موضوعات همگرایی نشان می دهند، ولی در اکثر موضوعات بالاخص اگر منافع حزبی و گروهی نیز دخالت کند، واگرا می شوند. با چنین فرضی نباید مخاطب محتوای منشور برادری را فقط در دو گروه مطرح آن زمان خلاصه کرد. چرا که اعضای همان دو گروه نیز در طول زمان به گروه های متفاوت و با سلائق دیگر تقسیم شده اند.
اگر محتوای نامه آقای انصاری را در عبارات فوق الذکر به بیان دیگر خلاصه کنیم، چنین می شود: بر چه پایه و اساسی امام خمینی(س) گروه های مختلف سیاسی که اصل نظام اسلامی را قبول دارند ولی برداشت ها و سلائق آنها بسیار متفاوت می باشد را تایید می کنند و نوع تایید آنها حیرت آور است؟
پاسخی که امام(س) به سئوال فوق داده اند نقبی است به موضوعات مختلف مبتلا به آن روز و امروز که به جهت رعایت اختصار به ده مورد آن اشاره می شود:
۱- امام اختلاف نظر، سلیقه و برداشت های مختلف را در زمینه های گوناگون هم به رسمیت می شناسند و هم چنین اختلافاتی را اولاً و بالذات انحرافی به حساب نمی آورند و کسی را که برداشت متفاوت از دیگری داشته باشد را از جرگه دین باوران خارج نمی دانند.
۲ – امام در این نامه از اینکه سخنان مختلف و متضاد فقها و صاحبنظران به رادیو و تلویزیون و روزنامه ها کشیده شده، نه تنها نگران نبودند و فکر نمی کردند که باید این موضوعات در حوزه های تخصصی مطرح شود بلکه از آن با تعبیر «با کمال خوشحالی» یاد کرده اند.
۳ – از اینکه بعد از انقلاب مسائل مهمی مورد توجه قرار گرفته اظهار رضایت کرده اند و یادآور شده اند که بشر امروز با هزاران مسئله مواجه است که به عنوان مثال حدود ۷۰ مورد کلی آن را بیان کرده اند از جمله مسئله مالکیت و محدوده آن، بانکداری، تجارت داخلی و خارجی، آزادی، نقش سازنده زنان در عرصه اجتماعی، پیوند اعضا، حقوق بین الملل و حتی موضوعات عبادی در فضا... و در حقیقت رهنمود داده اند که اهل نظر باید با کمال آزادی در چنین مواردی اظهار نظر کنند و باب اجتهاد همواره باز باشد.
۴- امام در منشور برادری صراحت دارند که اجتهاد مصطلح در حوزه ها برای پاسخگویی به موضوعات جدید کافی نیست و نیز اگر مجتهدی در امور معمول حوزه ها، نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد... در مسائل اجتماعی و سیاسی مجتهد نیست.
۵- امام اشعار می دادند تا زمانی که اختلاف و موضع گیری ها در حریم مسائل مذکور است، تهدیدی متوجه انقلاب نیست. مگر اختلافات موجب سستی نظام ‏شود.
۶ – امام در این منشور با صراحت کامل اعلام می دارند که روشن است که بین افراد و جناحهای موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفاً سیاسی است ولو اینکه شکل عقیدتی به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تأیید می‏نمایم.
۷ – بسیاری از رهنمودهای امام که قصد توجه دادن به ارزش هایی بوده، به جای آنکه بگویند باید چنین و چنان اندیشید، می گفتند چنین می اندیشید و در این منشور نیز مواردی را بر می شمرند که در حقیقت به ارادتمندان اشعار می دهند که کلیات آن را باید به عنوان ارزش های انقلاب حفظ کرد.
۸ – در بخشی از منشور چنین مرقوم داشته اند: «خداوندا! تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جریان بگویم گفتم، حال خود دانند. البته یک چیز مهم دیگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد - که همه باید از شرّ آن به خدا پناه ببریم- که آن حب نفس است که این دیگر این جریان و آن جریان نمی‏شناسد. رئیس جمهور و رئیس مجلس و نخست وزیر، وکیل، وزیر...

. انتهای پیام /*