در باره ی نقش بنی صدر باید گفت که وی در کتاب خاطراتش به نام «درس تجربه»، با اغراق درباره نقش خود در این مسئله و مسائل دیگر سخن گفته است. از جمله می گوید که از طریق عباسقلی بختیار (برادرزاده شاپور بختیار) به او پیغام داده که بیاید و مذاکره کند و با امام خمینی هم طی گفتگویی در این زمینه توافق کرده است. بنی صدر می گوید قرار شد بختیار بیاید پاریس و استعفا بدهد و بعد از طرف امام مجددا به نخست وزیری دولت انقلاب منصوب شود. اما بختیار در تماس با آمریکایی ها و بعد از کسب نظر آن ها، از این کار سر باز زده و لذا این طرح شکست خورده است. (صفحات 152 تا 155)
به نظر می رسد بنی صدر در حاشیه ماجرا صحبت هایی با برخی واسطه های دولت و شخص بختیار داشته و قطعا در این مورد با امام هم صحبت کرده، اما کم و کیف ماجرا بدان صورت که وی نقل می کند جای اما و اگر دارد. در تهران و از طریق شورای انقلاب و با کسب اجازه از امام، با شاپور بختیار مذاکراتی انجام شد و این مذاکرات تا آستانه سفر بختیار به پاریس و استعفای از نخست وزیری نیز پیش رفت، اما، کتاب تاریخ به گونه ای دیگر ورق خورد. بنی صدر در چند برهة حساس به اظهار نظر مشورتی به امام خمینی در پاریس می پرداخت، امام به واسطة آشنایی و سابقه، از مشورت های بنی صدر هم استفاده می کرد و اساسا در اغلب اوقات روش سیاسی امام بر مشاورة گسترده استوار بود. اما تصمیمات حیاتی و مهم را پس از مشاوره با اعضای شورای انقلاب در تهران اتخاذ و اعلام می کرد. در آن ایام بنی صدر عضو شورای انقلاب نبود که مسئلة مهمی نظیر مذاکره یا پذیرش شاپور بختیار به پیشنهاد او مطرح و یا در مشورت او خلاصه شود.

. انتهای پیام /*