در 22 اسفند سال 1335 ساواک گزارشی در 1002 کلمه برای شاه از حوزه علمیه قم تهیه کرد که شاه بداند که کدامیک از مدرسین حوزه علمیه قم بیشترین طرفدار را دارد. در آن گزارش مرحوم آیت الله بروجردی با داشتن حدود 1000 شاگرد نفر اول بود و نفر بعدی امام خمینی(ره) ذکر شده که با داشتن حدود 500 شاگرد درس خارج بیشترین شاگرد را داشته است. افراد بعدی از 300 تا 50 نفر شاگرد داشته اند. تعداد 300 شاگرد مربوط است به مرحوم آیت الله گلپایگانی و آیت الله شریعتمداری.
حتی همین یک سند دلالت می کند پنج سال قبل از رحلت آیت الله بروجردی امام خمینی(ره) نفر دوم از نظر مجتهدپروری تلقی می شدند و به طور طبیعی بعد از آیت الله بروجردی یکی از کسانی که به عنوان مرجعی پرمقلد شناخته شدند، ایشان بودند. لذا اینکه برخی افراد تلاش می کنند تا اینگونه وانمود کنند که مرجعیت امام خمینی(ره) در سال 42 توسط برخی مراجع تایید شده تا ایشان از اعدام رهایی یابند، نه تنها با واقعیت ناسازگار بلکه گویی تحریف تاریخ است.
ضمن آنکه رویکرد مردم به امام خمینی(ره) در سال 41 در جریان قضیه انجمن های ایالتی و ولایتی و نیز حماسه 15 خرداد در طرفداری از ایشان، اولاً و بالذات مربوط به مقام مرجعیت ایشان بوده و ثانیاً و بالعرض مربوط به موضوعات مبارزاتی ایشان.
البته بعد از دستگیری امام خمینی(ره) در شب پانزده خرداد سال 42 علمای زیادی از سراسر کشور و مراجع زیادی در تهران اجتماع کردند و به طور جدی خواستار آزادی ایشان شدند از جمله افرادی که برای آزادی امام، فعالیت چشمگیر داشتند، مرحوم آیت الله خوانساری از مراجع تهران و مرحوم فلسفی واعظ شهیر آن دوره بود. علاوه بر آنکه تلاش های مراجع عتبات عالیات نیز بسیار موثر واقع شد و شاه را از ادامه بازداشت ایشان به هراس انداخت. وانگهی که شاه می دانست که اعدام مرجع تقلید هم از نظر قانون اساسی و هم از حیث افکار عمومی با فروپاشی نظام سلطنت همراه خواهد شد. آنهم مرجعی که مردم برای آزادی ایشان حماسه پانزده خرداد را به وجود آورده بودند.

. انتهای پیام /*