پرتال امام خمینی(س): در کتاب پرسشها و پاسخها (سیصد پرسش و پاسخ در حوزه اندیشه امام خمینی) ، چاپ شده در موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)دفتر دوم ص ۳۹ - ۴۱ در باره تعامل امام با علمای بلاد دیگر از جمله علمای نجف آمده است:
امام(س) و شهید آقا مصطفی ساعت ۲ بعداز ظهر ۱۳ مهرماه ۱۳۴۴ از ترکیه به عراق منتقل شدند و ابتدا به کاظمین رفتند. آقا مصطفی خبر ورود امام را به پیشکار مرحوم آیتالله خویی داد و روز بعد مراجع و نیز بسیاری از علمای اهل سنت عراق با اعزام نمایندگانی از امام استقبال کردند. روز 15 مهر امام به سامرا رفتند و بسیاری از علمای شیعه و سنی عراق به استقبال ایشان شتافتند. عصر 16 مهر عازم کربلا شدند و باز استقبال شایان توجهی از سوی نمایندگان مراجع از ایشان به عمل آمد. مرحوم آیتالله شیرازی یکی از مراجع کربلا از امام خواست به جای ایشان نماز مغرب و عشا را در صحن حضرت اباعبدالله(ع) اقامه نماید و سپس از امام خواست که یک هفته در کربلا اقامت نماید. طی این مدت اکثر وقت امام صرف دیدار با روحانیون مقیم کربلا شد. 23 مهرماه امام به نجف اشرف مشرف شدند که در این روز نیز مورد استقبال بیشتر علمای آن دیار قرار گرفتند.
در اولین شب اقامت در نجف مرحوم آیتالله شاهرودی و آیتالله خویی به دیدار امام رفتند. شب دوم مرحوم آیتالله حکیم با امام دیدار کردند و سخنان مأیوس کننده بین این دو مرجع رد و بدل شد. زیرا مرحوم آیتالله حکیم که خود از افراد مبارز علیه استمعار انگلیس بود، در آن زمان از سیاست زده شده بود و اگر چه احترام امام را به لحاظ مقام مرجعیت ایشان حفظ میکرد، ولی مبارزهی علنی با رژیم را بیهوده میدانست.
بیشتر علمای بنام نجف مقام علمی امام را ارج مینهادند ولی عدهای از آنها با دخالت روحانیون در سیاست مخالف بودند و برخی شاگردان آنها پا را از مشی اساتید خود فراتر گذارده، گاه علیه امام سخن میگفتند. ولی امام به شاگردان خود اجازه نمیدادند علیه هیچ یک از مراجع سخنی بگویند و اگر کسانی علیه هر یک از مراجع مطلبی به زبان میراندند، آنان را توبیخ میکردند؛ با این حال در میان ارادتمندان امام افراد کمی بودند که برخلاف نظرات امام علیه مراجع ایران و علمای نجف رفتار میکردند.
مرحوم آیتالله شاهرودی یکی از مراجع پرطرفدار نجف که در ایران نیز مقلدین زیادی داشت، چندان اهل سیاست نبود. اما اجازه داده بود که نام ایشان روی جلد رسالهی امام درج شود تا ناشرین و مقلدین امام در ایران در تهیه و توزیع رساله ایشان کمتر دچار مشکل شوند.
مرحوم آیتالله خویی نیز اگر چه اهل سیاست نبود، اما علیه مواضع سیاسی امام موضع گیری تندی نمیکرد و تا امام در نجف بودند، بین این دو مرجع روابط حسنهای برقرار بود.
مراجع دیگری که مقلدین کمتری داشتند برخی مواضع سیاسی امام را میستودند و برخی تلاش داشتند که به پیروان خود بباورانند که سیاست و دیانت از هم جداست و چون امام در مسائل سیاسی دخالت میکنند، نباید به ایشان نزدیک شد.
از سوی دیگر ورود یک مرجع محبوب به نجف موجب شد، افزون بر بسیاری از علمای شیعه و سنی عراق، بسیاری از علما و روشنفکران مسلمان جهان اسلام با امام رابطه برقرار سازند و تا زمانی که دولت عراق موانع جدی برای ارتباط امام با علما و روشنفکران دیگر کشورها ایجاد نکرده بود، چنین ارتباطی محفوظ ماند و زمینه را برای پذیرش انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام میان بسیاری از روحانیونی که تا قبل از ورود امام به نجف با سیاست میانهی خوشی نداشتند، مهیا ساخت. همچنین تعامل امام با دیگر مراجع و روحانیون غیر همسو با ایشان بیشتر جنبهی اخلاقی و عاطفی داشت و بیشتر آنها کرامتهای اخلاقی امام را مد نظر داشتند؛ از این رو در مواجهه با امام تلاش داشتند که حتی اگر ورود امام به سیاست را نمیپسندیدند یا مخالف آن بودند، چنین مخالفتی موجب سوء استفاده رژیم ایران و عراق قرار نگردد.
شهید آیتالله مصطفی خمینی، امام موسی صدر، مرحوم آیتالله دکتر صادقی و مرحوم نصرالله خلخالی مقیم عراق و افرادی نظیر این روشنبینان نیز بازوهای امام خمینی برای تعامل سازنده با علمای نجف و دیگر بلاد اسلامی و مسلمانان دیگر نقاط جهان بودند. در مجموع میتوان گفت امام با وجود تمام مشکلاتی که حوزهی نجف داشت، در تحول آن نسبتاً موفق بودند. البته استثناهایی نیز هست که برخی افراد تندرو چنین استثناهایی را قاعده تصور کرده و اصل را یا نادیده گرفته و یا در حاشیه دیدهاند.
به هر حال به رغم آنکه نجف پس از مرحوم آخوند خراسانی آرام آرام میرفت تا به طور کامل به حوزهای ساکت از وجه سیاسی و اجتماعی تبدیل شود، با اقامت 13 سالهی امام خمینی(س) بیجنجال، تا حدودی تحولی یافت که هم در انتفاضهی مردم عراق در دوران زمامداری صدام و هم پس از حملهی نیروهای چند ملیتی به عراق خود را نشان داد. چنانکه اکنون شخصیتی مانند آیتالله سیستانی، رابطهی وثیقی بین سیاست و دیانت برقرار نموده و بیشتر علمای شیعه و بسیاری از اهل سنت عراق مواضع ایشان را به عنوان راهبردهای اصولی میپذیرند. البته بررسی روند تحول حوزهها و مثبت دیدن آنها به معنای آن نیست که حوزههای علمیه اعم از عراق و ایران با مطلوب امام(س)، فاصلهای نجومی ندارند.
پرسشها و پاسخها (سیصد پرسش و پاسخ در حوزه اندیشه امام خمینی) دفتر دوم ص ۳۹ - ۴۱
.
انتهای پیام /*