مسئول حفاظت بیت امام، جناب حجتالاسلام والمسلمین حاج آقا سید سراجالدین موسوی در این زمینه با حاج احمدآقا صحبت کرد و ایشان هم از طرح ما حمایت کردند. ما هم با توکل به خدا مشغول کار شدیم. ساختمان مصادره شدهای را در نزدیکی دفتر امام به ما پیشنهاد دادند که گنجایش بیش از صد نفر نیرو را نداشت. چارهای نبود. آن را تحویل
گرفتیم. در روزهایی که به بازسازی و آماده سازی آن مشغول بودیم، یکی از اعضای دفتر امام ـ آقای حاج مصطفی کفاشزاده ـ ساختمان تازه سازی را در کوچه دوم بیت که درست بالای سر منزل امام واقع بود، به ما معرفی کرد. ساختمان را مورد بازدید قرار دادیم. خیلی جادار بود. این ساختمان علاوه بر سالنی که به سبک معماری ایتالیایی ساخته شده و فضای پرت زیادی داشت در طبقه دوم پنج اتاق و یک هال داشت. هم کف آن هم یک سالن بود. انتهای سالن، آسایشگاه و نمازخانه شد و محل اجتماعات در زیرزمین و سه اتاق محل آسایشگاه پاسداران ما که حدود 120 نفر بودند، معین گردید. از این تعداد، همیشه صد نفر در آسایشگاه حاضر بودند. و چون عدهای از این افراد یا درحال مرخصی بودند یا پست میدادند، آسایشگاه جواب میداد. طبق توافق نیروها دستچین شده و به آسایشگاه آمدند. پستها مشخص شد، کم کم کارها به لطف خداوند شکل بهتری به خود میگرفت. بزرگترین اشکال کار ما در این بود که افرادی که دستور میدادند، هر چند دلسوز بودند، اما در مسائل امنیتی چندان متخصص نبودند و اکثرا تجربه کار حفاظت در شهر را داشتند نه برای حفظ شخصیت بزرگی مانند حضرت امام.