بعد از گذشت یک سال کشمیری در مصاحبه با یکی از خبرگزاریهای غربی اعتراف کرد که من آن کیف سامسونت را به همراه خودم به جماران برده بودم و بمب در آن به گونهای جاسازی شده بود که وقتی جلسه خوب گرم شد من به بهانهای از جلسه خارج شوم و بمب بین امام و رئیسجمهور و نخستوزیر منفجر شود. او گفت قرار بود طبق قرار قبلی کیف را به جلسه ببرم و خودم برگردم. از همه پستها بدون بازرسی و دردسر گذشتم ولی در آخرین پست مانع ورود من شدند و گفتند شما حتماً باید بازرسی شوید. این را هم بگویم که پستها اجازه نداشتند رئیسجمهور یا همراهان او و کیف آنها را بازدید کنند و این تنها وظیفه دژبان سهراهی بیت و بازرسی آخر بود.
کشمیری در آن مصاحبه گفت بعد از آنکه مطمئن شدم دسترسی به رئیسجمهور و امام غیر ممکن است توانستم با جوسازی و اهانت به پاسداران از صحنه بگریزم و چند روز بعد برای اینکه از شرّ کیف پر از مواد منفجره رهایی یابم به دستور سازمان قرار شد هنگامی که
رئیسجمهور و نخستوزیر با هم در جلسه شورای امنیت حاضر هستند آن را منفجر نمایم. خدا کشمیری و منافقین کوردل را لعنت کند. که چه عزیزانی را از ملت ایران گرفتند.