کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا
مصاحبه با آیت الله حائری
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

پدیدآورنده : حائری،

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1375

زبان اثر : فارسی

مصاحبه با آیت الله حائری

‏آیةالله حائری‏

‏علم امام(ع) و جایگاه آن در تحلیل تبیین نهضت‏

‏حضرت عالی با الگویی که برای تحلیل انتخاب کرده اید در واقع می خواهید میان دیدگاه کلامی که صرفاً بر مسئله علم امام و تعبدی بودن جریان تاکیدی دارد و دیدگاه سیاسی- اجتماعی به این رویداد جمع کنید.‏

‏تا آنجا که ما می دانیم مکتب نبوت به دو شکل بوده است: 1- نبوتی که به طور محض بر واقعیات و علم نبوت تکیه می زند و پیامبری که به این عنوان در قرآن معرفی شده شاید منحصر به همان فردی که حضرت موسی با او برخورد کرد- که معمولاً می گویند حضرت خضر بوده- باشد. او ظاهراً وظیفه داشته که بر طبق آن علم واقعی عمل کند. آن قصه معروف که در قرآن هست که کشتی را سوراخ کرد، طفل را به قتل رساند، دیوار را خراب کرد و حضرت موسی به او اعتراض کرد و حضرت خضر بعداً شرح داد که به این دلایل این کارها را کردم. این دلیلهایی است که ما نمی توانیم هیچگاه در هیچ کاری در زندگانی خود آنها را الگو قرار دهیم، تعبد محض است. 2- انبیای شریعت که برای هدایت خلق آمده بودند و برای اینکه پیشوای خلق باشند موظف بودند که بر اساس اسباب ظاهری عمل کنند. اگر بنا باشد آنها بر مبنای علم الهی خود حرکت کنند نمی توانند ما را هدایت کنند چون ما که آن علم را نداریم و نمی توانیم آن طور عمل کنیم. آنها اگر مثل حضرت خضر رفتار کنند ما دیگر نمی توانیم به آنها اقتدا کنیم و از آنها برای زندگی خود الگو بگیریم. اختلافی که بین موسی و خضر واقع شد اصلاً بر همین اساس بود. موسی پیغمبر شریعت بود- یا پیغمبر مکتبدار، هر چه که تعبیر کنیم- پیغمبری بود که وظیفه داشت مردم را هدایت کند، لذا موظف بود به ظاهر عمل نماید؛ و کارهای خضر با ظاهر امور نمی خواند و بر طبق معیارهای ظاهری خلاف شرع به شمار می آمد، لذا موسی به او اعتراض کرد. پیغمبر ما از ‏


مجموعه مصاحبه های کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورااندیشه عاشورا (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر 2صفحه 164

‏نوع پیامبران مکتب دار و شریعت دار است و برای هدایت مردم آمده است- از قبیل حضرت موسی است- و بر اساس ظواهر رفتار می کند چنانکه در باب قضاوت فرمود: (اتفاقاً نصّ صحیح السند هم هست) ‏انما اقضی بینکم بالبینات و الایمان‏؛ من میان شما طبق بینه و یمین حکم می کنم. ائمه ما هم پیرو پیامبر بودند و همین روش را داشتند. نمی خواهم بگویم علم امامت نداشتند، داشتند. در روایت داریم که حتی محل شهادت امام حسین را هم پیامبر خبر داده بود. اینها همه درست، ولی حرکت امام حسین بر محور این عوامل غیبی نبود و این امر در مورد سایر ائمه نیز صادق است چون در این صورت است که نمی توانند امام و راهبر ما باشند.‏

‏چارچوب و گستره درس آموزی از نهضت عاشورا‏

‏اگر بخواهیم از امر به معروف و نهی از منکر به عنوان روح اصلی حرکت امام در عرصه نظام سیاسی- اجتماعی درس گرفته و به عنوان الگویی آن را سرمشق حرکتهای سیاسی- اجتماعی قرار دهیم و هم چنین برای نظام خویش که اکنون دوران تاسیس را می گذراند از آن بهره گیری کنیم، برای این کار چه چارچوبی را می توان در نظر گرفت؟‏

‏ «جهاد» چارچوب کلی حرکت امام(ع)‏

‏مسئله امر به معروف و نهی از منکر رابطه تنگاتنگی با مسئله جهاد دارد. در اسلام این دو مسئله، موضوع دو بحث است و معمولاً آقایان میان این دو فرق گذاشته اند: یکی مسئله جهاد با شمشیر یا جهاد با سلاح است برای تحکیم حق و اقامه حق و دیگری امر به معروف و نهی از منکر است که می گویند تا آنجا که می شود تنها زبانی باشد و مثلاً به زدن نرسد، اگر زدن هم در کار باشد، خیلی مختصر باشد. البته ما می دانیم که این هر دو از نظر روح امر واحدی هستند، منتهی به خاطر تفاوت در شرایط خارجی، شکلشان متفاوت می شود و لذا این دو باب؛ یعنی باب جهاد و باب امر به معروف و نهی از منکر رابطه تنگاتنگی با هم دارند. کاری که امام حسین کرد از باب جهاد بود. از حرکت امام حسین بیشتر مسئله جهاد ‏


مجموعه مصاحبه های کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورااندیشه عاشورا (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر 2صفحه 165

‏را می توان استفاده کرد، البته این طور نیست که امر به معروف و نهی از منکر را استفاده نکنیم چون این دو باب از نظر روح و از نظر هدف یکی هستند، درباره امر به معروف و نهی از منکر باید از عناصر دیگری که در اختیار ماست مانند نصوص و آیات و سیره سایر ائمه استفاده کنیم.‏

‎ ‎

مجموعه مصاحبه های کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورااندیشه عاشورا (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر 2صفحه 166