شهادت و ایثار
در تعالیم عاشورایی امام خمینی(س)
□ محمدعلی ارجمند محبّی
مقدمه:
نوک قلم بر صفحه سفید کاغذ ثابت مانده است و توان حرکت ندارد. چه بگوییم و چه بنویسیم، ما را چه رسد به درک مقام و بیان ارزش شهید... وقتی حضرت امام خمینی رضوانالله تعالی علیه در وصف شهیدان میفرمایند:
«اینان ره صد ساله را یک شبه پیمودند و ما هنوز اندر خم یک کوچه هم نیستیم، ما چه بنویسیم!»
اصلاً بشر عادی چگونه میتواند به عنایات حضرت حق پی بَرَد، و چگونه میتواند بفهمد معنای شهادت چیست؟ و شهید چگونه زنده است! و نسبت به سایر انسانها در چه جایگاه و مرتبهای ایستاده است.
اسلام با طرح مسئله شهادت نه تنها تحول نوینی در مسئله مرگ ایجاد کرده، بلکه از آن به عنوان حیات جاوید و زندگی راستین نام بُرده و آن را تولدی دوباره تلقی میکند که از عظمت و شکوه و بالندگی و قداست خاص برخوردار است و موجب امتیازات و فضایل والا میگردد و در نظام ارزشی مکتب (اسلام) معیاری است که بیشتر ارزشها و اعمال صالح در مقایسه با آن سنجیده میشوند و در طبقهبندی جایگاه ارزشی، خود را مییابند. شهادت برای انسانهای پاکباختهای که عاشقانه خدا جویند و خدا گونگی میطلبند، راه میانبُری است که زودتر آنها را به هدف مقدسشان میرساند.
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 3 منطق شهید، منطق دیگری است؛ منطق شهید، منطق سوختن و روشن کردن است. منطق حل شدن و جذب شدن در جامعه برای احیای جامعه، منطق دمیدن روح به اندام مرده ارزشهای انسانی، منطق حماسه آفرینی، مردانگی، شجاعت و شهادت است. شهید به خون خود، و در حقیقت به تمام هستی خود ارزش ابدیت و جاودانگی بخشید. آیا در ارزش شهادت این کافی نیست که پیامبر(ص) آن را در طبقهبندی ارزشها، بالاترین و زیباترین ارزش قرار دادند:
«بالاتر از هر عمل نیکی، عملی نیکوتر وجود دارد تا آنگاه که انسان در راه خدا شهید شود که برتر از آن دیگر عمل نیکی وجود ندارد.»
و امیرمؤمنان علی علیهالسلام آن را آرزوی انبیای الهی معرفی فرمود: زیرا عشق به شهادت چیزی جز تبلور شکوهمند و حماسه آفرین ایمان و تعهد راستین مکتبی نیست و به همین دلیل است که مرگ سرخ در بستر جهاد فی سبیلالله مقدسترین آرمان یک مسلمان متعهد در طول حیات اوست و میبینیم در صدر اسلام بالاترین حماسههای تاریخ را همین عاشقان شهادت به وجود آوردهاند.
دلاور مردان اُحد، بدر، حُنین و خیبر و یاران جانباز حسین بن علی(ع) در کربلا نمونههای بارز و درخشانی از این حماسههای پرشکوه هستند، و همچنین امروز در تداوم این راه سرخ، فرزندان انقلاب اسلامی ایران و بسیجیان عارف و عاشق با تأسی به امام و مقتدای خود ـ امام خمینی(س) ـ و تعالیم عاشوراییش که برگرفته از عاشورای حسینی بود، با قامتی به بلندای همیشه تاریخ در مقابل دشمن زبون ایستادند و به همه مسلمین جهان آموختند که برای حفظ اسلام باید همه سختیها را تحمل کرد و از همه چیز خود گذشت!
آری ما در برابر انقلاب اسلامی و آرمانها و اهداف مقدس آن، چنین مسئولیت و رسالتی را بر دوش داریم، هر لحظه سستی و دست از مقاومت برداشتن خدای ناخواسته برابر خواهد بود با بر باد رفتن تمامی آن حماسهها، خونها، شهادتها، اسارتها، ایثارها و فداکاریها و ... اما هیهات که ملت شهید پرور ایران، ملتی که خون حسین در رگهایش میدود و شبستان جانش امانتدار درسهای بلند مدرسه عشق خاندان رسالت است، دست از مقاومت و پایداری بردارد. درست است که شهیدان بزرگوار انقلاب و جنگ با شهادت خود به مقامی رفیع دست یافتند، اما حفظ آرمانها و خونهای پاک آن کمتر و آسانتر از شهادتشان نیست.
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 4 نقش، جایگاه و منزلت شهادت و ایثار و شهیدان در تعالیم امام(ره)
ایثار پیشگامان خطه خون و قیام را با الفاظ سست و بیروح نمیتوان وصف نمود. قلم در رثای این راست قامتان بر خود میشکافد و خون میچکاند. بهراستی با چه عبارتی میتوان از ایثار عزیزانی سخن گفت که در وصف آن سخن کوتاه میآید و زبان الکن میشود؛ عزیزانی که عزت و شرف را برای امتی به ارمغان آوردند و خود بسان شمعی سوختند و جهان پیرامون خویش را منور ساختند.
آری ارزش و منزلت جهاد در راه خدا و از جان گذشتن در برابر معبود چیزی ورای تصور کوتاه آدمی است و آنچه تاکنون در این زمینه بیان گردیده و یا نوشته شده است، تنها به استناد کلام نورانی خداوند و احادیث معصومین(ع) بوده است. بنابراین جا دارد، در ابتدای بحث نخست تفاوت اساسی میان مرگ و شهادت را به طور اجمال بیان کنیم و سپس جایگاه والای این عطیه الهی را از دیدگاه قرآن کریم و روایات ائمه معصومین در قالب چند آیه و روایت بررسی نموده و در پایان، فرازهایی از کلام گهربار رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) را به عنوان حُسن ختام ذکر نماییم تا صحّهای باشد بر کلام، راه و هدف همه آنهایی که چون سالار شهیدان حسین بن علی(ع):
«حیات را عقیده و جهاد، بقا را در فنا، زندگی را در مرگ سرخ و شهادت را در حضور جاودانه تاریخ میدانند.»
مرگ یا شهادت
بیشک آدمی را مرگی است، و مرگ لباسی است که خواه ناخواه، دیر یا زود، بر اندام انسان پوشانده خواهد شد و کسی را از آن گریزی نیست. مرگ همه را در کام خود فرو میبرد و شامل خوب و بد، مؤمن و کافر، کوچک و بزرگ، پیر و جوان، فقیر و غنی و بالاخره همه و همه در هر رتبه و مقام و منزلت اجتماعی میگردد. چنانکه خداوند در قرآن میفرماید:
«أَیْنَمٰا تکُونُوا یُدْرِکْکُم المَوتُ وَلَو کُنْتُم فِی بُروجٍ مُشَیَّدَةٍ»
«هرکجا باشید ـ اگر چه در کاخهای بسیار محکم ـ مرگ شما را فرامیگیرد، (و از مرگ به هیچ چارهای، رهایی نیابید.)
و اما این انسانهای فناپذیر به طور کلی دو گروه هستند: گروه اول انسانهایی هستند
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 5 محدود، زندگی آنها از رحم آغاز میشود و روزگار آنان به گور پایان مییابد، هیچ ضرری و برکتی پس از خودشان برای زندگانی مردم و دیگران باقی نمیگذارند و تازه این در صورتی است که شر و فسادی از خویش باقی نگذارند.
گروه دوم، انسانهایی هستند متعالی و نامحدود که زندگی آنان از رحم شروع میشود و حیات آنها به گور خاتمه نمییابد و در زندگانی مردم، انواع و گونههای مختلف خیر و برکت و خوشبختی قرار میدهند و زندگانیشان با زندگی مردم آمیخته میماند، و فداکاریهایشان به امور زندگی مردم خوشبختی و پیشرفت میبخشد و خاطره آنان برای انسانها هدف و آرمانی خواهد بود که موجب میگردد بسیاری دیگر در مسیر آنها حرکت کنند. اینان شهیدان زندهای هستند که منتظرند تا پیمان خویش را در راه خدا انجام دهند، چنانکه فرموده خداوند بر آنان صدق میکند که:
«مِن الْمُؤمِنینَ رِجال صَدَقواما عاهَدوا الله عَلَیْه فَمِنْهُم مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَنْ یَنْتَظِر وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً»
«برخی از مؤمنان، بزرگمردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملاً وفا کردند، پس بعضی بر آن عهد ایستادگی کردند (تا در راه خدا شهید شدند) و برخی به انتظار فیض شهادت مقاومت کردند و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.»
شهادت در تاریخ رشد و تکامل شخصیت انسانی، یکی از نشانههای برجسته و بزرگ این رشد به سوی کمال، مانند عشق و فداکاری و ایثار و وفاداری و دیگر مواردی است که انسان را به سوی محیط وسیع انسانیت میکشاند.
شهادت اوج فداکاری انسان به شمار میرود. و بنابراین برای هر کس این فرصت دست نمیدهد، زیرا لازمه انجام و رسیدن به آن، بودن و داشتن و فراهم شدن شرایطی است که مرگ بدون آن شرایط شهادت تلقی نمیشود.
بنابراین بهطور خلاصه اختلافی بزرگ و تفاوتی اساسی میان مرگ و شهادت وجود دارد که:
مرگ پایان طبیعی حیات هر موجود زنده است، ولی شهادت پایان حیات نیست. مرگ یک مشیّت الهی ثابت است، ولی شهادت نعمت نادر و کمیابی است که مانند سایر نعمتهای خداوندی رایگان نیست، بلکه نعمتی است که لازمه تحقق آن شرایطی است که آن شرایط عبارت است از؛ الهی شدن، ارتباط با صراط الهی، سوختن و روشن کردن، حل
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 6 شدن و جذب شدن، و در یک کلام فروختن نفس خود به معبود. از آنجایی که شهادت نعمتی است غیر رایگان، فقط خداوند متعال است که شهیدان را برمیگزیند، نه اینکه تصادف است که شهیدان را میسازد.
امام صادق(ع) میفرمایند:
«ایا من لیست لَهُ همةً اِنّهُ لَیْس لابد انکم ثمن الا الجنة فلا تبیعوها الابها»
«ای کسانی که همت بلند ندارید، بدانید برای جانهایتان جز بهشت هیچ بهایی دیگر نیست (که با آن برابری کند آگاه باشید.)»
پس در این صورت خرید و فروش در مورد خداوند چه معنایی میتواند داشته باشد؟
جایگاه و منزلت شهادت و ایثار در قرآن
الف) ضرورت جهاد در راه خداوند:
«و قاتِلُوهُمْ حَتی لاتَکُونَ فِتْنَةً وَ یَکوُن الدین کُلهُ لله»
«ای مؤمنان با کافران جهاد کنید، که در زمین فتنه و فساد باقی نماند و آیین همه دین خدا گردد.»
«اِنفرواخِفافاً و ثِقالاً و جٰاهِدوا باَموالِکُم واَنْفُسِکُم فی سَبیل الله ذٰلکُمْ خَیرٌ لَکُم اِنْ کُنْتُم تَعْلَمُون»
«همگی به سوی میدان جهاد حرکت کنید، چه سبکبار باشید، چه سنگین بار، و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کنید، این به نفع شماست اگر بدانید.»
ب) پاداش مجاهده در راه خداوند:
«اَلَّذینَ آمَنُوا وَ هٰاجَروا وَ جٰاهَدُوا فی سَبیلِ الله..... اِنَّ الله عندهُ اَجْرٌ عظیم»
«آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد کردند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها به موهبت عظیم رسیدهاند، پروردگار آنها را به رحمتی از ناحیه خویش و خشنودی و باغهای بهشتی که در آن نعمتهای جاودانه دارند بشارت میدهد، همواره و تا ابد در این باغها و در لابهلای این نعمتها خواهند بود، زیرا نزد خداوند پاداش عظیم است.»
«و جٰاهِدُوا فی سَبیله لَعَلکُم تُفْلِحُون»
«و در راه خدا جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.»
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 7 «وَالَذینَ قُتِلُوا فی سَبِیل الله فَلَن یُضِلَّ اَعْمالَهُمْ ٭ سَیَهْدِیهِم وَ یُصْلِحُ بالهُم ٭ وَ یُدْخِلُهُمُ الجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ»
«و آنان که در راه خدا کشته شدند، خدا هرگز اعمالشان را ضایع نمیگرداند. و آنها را البته به راه سعادت هدایت میکند و امورشان را اصلاح میفرماید. و در بهشتی که برایشان تعریف کرده وارد میکند.»
«اِنَ الله اشْتَری مِن المُؤْمِنین اَنْفُسَهُم و اَموالهم بِأَن لَهم الجَنَّةَ، یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الله فَیَقْتُلونَ و یُقْتلون...»
«همانا خداوند جان و مال مؤمنان را به بهای بهشت خریداری کرده، مؤمنانی که در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل برسانند یا خود کشته شوند.»
ج) ویژگیهای مجاهدین و شهدای راه خدا:
«اِنَّمَا المؤمِنُونَ الَّذین آمَنُوا بالله وَ رَسُولهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِاَموالِهِم وَ أَنْفُسِهِم فی سَبیلِ الله، أُولئِکَ هُمُ الصّادِقُونَ»
«همانا مؤمنان (واقعی) کسانی هستند که به خدا و رسول او ایمان آورده، پس از آن هیچگاه شک به دل راه ندادند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند، ایشان (به حقیقت) راستگو هستند.»
«وَلا تَحسَبن الذین قُتِلُوا فی سَبیلِ الله اَمْواتاً بَلْ اَحْیاء عِنْدَرَبِّهِم یُرْزَقُون»
«هرگز گمان مبر، آنها که در راه خداوند کشته شدهاند مردگان هستند، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.»
«وَلا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ الله أَمْواتٌ، بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکن لا تَشْعُرُونَ»
«به آنهایی که در راه خدا کشته میشوند، مرده نگویید، بلکه آنها زندگان هستند ولی شما نمیفهمید.»
«یا اَیّهَا الذَّینَ آمَنوا لاتَکُونُوا کَاَّلذِینَ کَفَروا... وَ لَئن مُتُّم اَو قُتلتم لاَلی الله تحْشرونَ»
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، همانند کافران نباشید، که وقتی برادرانشان به مسافرتی میروند یا در جنگ شرکت میکنند (و از دنیا میروند یا کشته میشوند) میگویند: اگر آنها نزد ما بودند نمیمردند و کشته نمیشدند (شما اینگونه سخنان را نگویید) تا خدا این حسرت را بر دل آنها بگذارد و خداوند زنده میکند و میمیراند و خدا به آنچه انجام میدهد بیناست. تازه اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید (زیان نکردهاید) زیرا آمرزش و
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 8 رحمت خدا از تمام آنچه آنها جمعآوری میکنند بهتر است. و اگر بمیرید یا کشته شوید به سوی خدا باز میگردید.»
جایگاه و منزلت شهادت و ایثار در روایات
قال رسول الله(ص):
«وَأَجْوَدُ النّاسِ مَنْ جٰادَ بِنَفْسِهِ وَ مالِه فی سَبیلِ الله تعالی»
«پیامبر اکرم فرمود: سخیترین و بخشندهترین مردم، کسی است که جان و مالش را در راه خدا تقدیم کند.»
قال النّبی(ص):
«اَلا و اِنَّ الجهَاد بٰابٌ من اَبْوٰاب الجنّة، فَتَحَه الله لِاوْلیائه»
«رسول خدا فرمود: آگاه باشید، به درستی که جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را برای دوستانش باز کرده است.»
قال رسول الله(ص):
«اَلْمُجٰاهِدونَ فی سبیل الله قُوّاٰدُ اَهْلِ الجنَةَّ»
«رسول خدا فرمود: مجاهدان در راه خدا، رهبران اهل بهشت هستند.»
قال رسول الله(ص):
«فَوالَّذی نَفْسی بَیِدهِ لَوْ کانَ الانبیاءُ عَلَی طَرِیقهم لَتَرَجَّلوا لَهُم مِمّا یَرونَ مِنْ بَهَائهم حتی یاْتُوا عَلَی مَوائِد مِن الجَوهِرِ فَیَقْعُدُونَ عَلَیها»
پیامبر اسلام(ص) فرمودند: قسم به آن کسی که جانم به دست اوست، اگر پیامبران در سر راهشان (شهدا) باشند از جای خویش (به احترام آنها) به خاطر آنچه که از عظمتشان میبینند، برمیخیزند، تا که بر مائدههایی از گوهر میآیند و بر آن مینشینند.»
قال علی(ع):
«فَوْقَ کُلِ بِرٍ بُرٌ حَتّی یُقْتَلَ الرَّجل فِی سَبیلِ الله»
«بالای هر عمل نیکی، عمل نیک دیگری وجود دارد، تا آنگاه که مرد در راه خدا کشته (شهید) شود.»
عن أبی عَبْدِالله علیه السلام فی حَدیثٍ فی اَصحٰابِ القائم علیه السَّلام قال:
«وَهم من خَشیَةِالله مشفقونَ یدعونَ بالشهادة وَ یَتمنَّونَ أَن یقتلوا فی سبیل الله شعارُهُم یا
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 9 لَثَارَاتِ الْحُسَیْنِ علیه السلام، اِذا سارُوا یَسیرُ الرُّعبَ اَمٰامَهُمْ مسیرَةَ شَهرٍ»
امام صادق(ع) در حدیثی پیرامون یاران حضرت مهدی(عج) فرمود: «... و آنها از ترس خدا بیمناک هستند، دعا میکنند که شهادت نصیبشان شود...»
عَن الصادق علیه السلام قالَ: قال رَسُول الله صَلّی الله علیه وآلِه:
«أَشرَفُ المَوْت قَتْلُ الشَّهادَةِ»
امام صادق از قول پیامبر خدا(ص) میفرمایند که: «با شرافتترین نوع مرگ، شهادت است.»
قال علی بن الحسین(ع):
«مٰا مِنْ قطرةٍ أَحبُّ اِلی الله عَزَّ وَجَل من قَطرتین قَطْرة دم فی سبیل الله، وَ قَطرة دَمعَهٍ فی سَواد اللَّیل لا یُرِیدُ بِها عَبدٌ اِلا الله عَزّ وَ جَلَّ»
امام زین العابدین(ع) فرمودند: «هیچ قطرهای نزد خدا دوست داشتنیتر از دو قطره نیست: اول، قطره خونی که در راه خدا ریخته شود. و دوم قطره اشکی که در تاریکی شب ریخته شود. و در این عمل، جز خدای عز و جل، مورد توجه بنده نباشد (یعنی خالصانه باشد).»
قال امیرالمؤمنین(ع):
«اِنَّ الله عَزّوجلّ قَدْ دَلَّکم عَلی الجهادِفی سبیلِ الله وَ جَعَلَ ثَوابَهُ مَغْفِرَةً لِلذّنب وَمَساکِنَ طَیّبةً فی جَنّات عَدْنٍ»
«حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: خداوند شما را به جهاد در راه خود راهنمایی فرمود و ثواب آن را بخشش گناهان و جایگاههایی خوش در بهشت عدن که در آن اقامت میگزینند قرار داد.»
جایگاه و منزلت والای شهدا از نگاه ملکوتی امام خمینی قدس سره
جایگاه و منزلت والای شهدا را از نگاه ملکوتی امام(ره) و مقتدای مسلمین ـ حضرت امام خمینی ـ بررسی میکنیم که او خود نیز از آرزومندان شهادت بود. ایشان در پیامی به خانواده شهدا، اسرا، مفقودین، جانبازان و مجروحین جنگ تحمیلی میفرمایند:
«شهادت در راه خداوند چیزی نیست که بتوان آن را با سنجشهای بشری و انگیزههای عادی ارزیابی کرد، و شهید در راه حق و هدف الهی را نتوان با دیدگاه امکانی به مقام
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 10 والای آن پی برد که ارزش عظیم آن، معیارهای الهی و مقام والای این، دیدی ربوبی لازم دارد و نه تنها دست ما خاکنشینان از آن و این کوتاه است که افلاکیان نیز از راه یافتن به کُنه آن عاجزند، چه که آنها از مختصات انسان کامل است و ملکوتیان با آن مقام اسرارآمیز فاصلهها دارند. قلم اینجا رسید و سر بشکست، و ما بازماندگان و عقبافتادگان در آرزوی آن و این باید روزشماری کنیم و حسرت شهادت و شهید و شهیدپروران این چنانی را که با ایثار ثمره حیات خود عاشقانه به این شهیدان شاهد افتخار میکنند به گور بریم و از شجاعتهای بینظیر شهیدان و دوستان اسیر و مفقودشان و آسیبدیدگان و اشتیاق زایدالوصف اینان برای بازگشت به میدان شهادت، احساس خجلت و حقارت کنیم. زنان و مردان و کودکان نمونهای که در زیر بمبارانها و از بستر بیمارستانها سرود شهادت سرمیدهند و با دست و پای قطع شده بازگشت به جبهههای انسانساز را آرزو میکنند، فوق آنچه ما تصور میکنیم و فلاسفه و عرفا به رشته تحریر درمیآورند و هنرمندان و نقاشان عرضه میکنند باشند. آنچه آنان با قدمهای علمی و استدلالی و عرفانی یافتهاند، اینان با قدم عین به آن رسیدهاند و آنچه آنان در لابهلای کتابها و صحیفهها جستجو کردهاند، اینان در میدان خون و شهادت در راه حق یافتهاند.»
توصیفی که حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، این سرمست از «شراب طهور عاشورا» و تجلی بخش آرمان والای کربلا، از جایگاه و منزلت شهدا و ایثارگران میکند، سیرابشدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان است.
یعنی هر کس از این چشمه عشق جرعهای نوشید، هرگز حاکمیتی جز حاکمیت صالحان را نخواهد پذیرفت. او در برابر سلطه فاسدان خواهد ایستاد و مرگ ذلت بار و اسارت غرب و شرق را تحمل نخواهد کرد. هیهاتی که خمینی عزیز، در تعالیم عاشوراییاش حسینیوار سر داده، به حقیقت تجلی همان هیهاتی است که حسین علیه السلام سرداد. یعنی:
حسین جان! پرتو خیره کنندۀ رخسارۀ وجه اللهی و تابش شمس جمال دلآرایت در مرآتِ قلب این امت جلوهگر شده، و زمین خونین رنگشان را کربلای زمانه، و زمان خونبارشان را عاشورای تاریخ ساخته است.
و اما در مقابل این همه ایثار و گذشت، چه میتوان گفت؟ و کدام پاداش دنیایی، میتواند پاسخ خلوص و یقین این دلاور مردان خطه شهادت و ایثار باشد. و چنین است
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 11 که رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه فرمودند:
«... در نزد موحدین و سالکان طریقت، سخن از ارج و پاداش دنیایی اسائه ادب به منزلت و مقام آنان است، و دنیا با همه زرق و برقها و اعتباراتش به مراتب کوچکتر از آن است که بخواهد پاداش و ترفیع مجاهدان فی سبیل الله گردد و مجاهد فی سبیل الله بزرگتر از آن است که گوهر زیبای عمل خود را به عیار و زخارف دنیا محک بزند.»
در فرازی دیگر با استناد به قرآن کریم جایگاه و منزلت شهادت در راه خدا را چنین بیان میکنند:
«بسم الله الرحمن الرحیم؛ وَلا تَحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون»
اگر نبود برای شهدا در راه خداوند مگر این آیه کریمه، در معرفی مقام بلند پایه شهدا کافی بود، عزیزانی که در راه حفظ اسلام و کشور اسلامی بزرگترین سرمایه خود را از دست دادهاند، شهدایی که در حفظ شرف اسلام و دفاع از جمهوری اسلامی همه چیز خود را در طبق اخلاص تقدیم خداوند متعال کردند. در این آیه کریمه بحث در زندگی پس از حیات دنیا نیست که در آن عالم همه مخلوقات دارای نفس انسانی، به اختلاف مراتب از زندگی حیوان و مادون حیوان تا زندگی انسانی و مافوق آن زنده هستند، بلکه شرف بزرگ شهدای در راه حق، حیات عندالرب و ورود در ضیافت الله است. این حیات و این ضیافت را با قلمهای شکستهای مثل قلم من نمیتوان توصیف و تحلیل کرد. این حیات و این روزی غیر از زندگی در بهشت و روزی در آن است، این لقاءالله و ضیافت الله میباشد، آیا این همان نیست که برای صاحبان نفس مطمئنه وارد است «فَادخُلی فی عبادی وادخُلی جَنَّتی» که فرد بارز آن سید شهیدان سلام الله علیه است. اگر آن است چه مژدهای برای شهیدان در راه مرام حسین(ع) که همان سبیل الله است، از این بالاتر که در جنتی که آن بزرگوار شهید فی سبیل الله وارد میشود و در ضیافتی که آن حضرت حاضرند، به این شهیدان اجازه دخول دهند که آن غیر از ضیافتهای بهشتی است و آنچه در وهم من و تو و شما نیاید، آن بُوَد.»
با بررسی و ارزیابی دیدگاههای امام خمینی(ره) در ارتباط با نقش و جایگاه شهادت و ایثار به این واقعیت میرسیم که اصولاً شهادت و ایثار و به قول حضرت امام ـ قدس سره ـ فدایی دادن و فدایی شدن، سرلوحه تعلیمات اسلامی است برای همه عصرها و همه
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 12 نسلها تا پایان دهر. و در این میان سیّد و سالار شهیدان امام حسین(ع) بهترین الگو و نمونه شهادت و ایثار در طول تاریخ بوده و هست.
امام راحل(قده) بیش از نیم قرن پیش مینویسد:
«در خبر شهادت حضرت سیدالشهدا وارد است که حضرت رسول(ص) را در خواب دید، حضرت فرمود به آن مظلوم، که از برای تو درجه است در بهشت، نمیرسی به آن مگر به شهادت.»
سالها پس از آن نیز همین حقیقت را بازگو فرمود:
«حضرت سیدالشهدا(س) به همه آموخت که در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد. با اینکه از اول میدانست که در این راه که میرود، راهی است که باید همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای اسلام قربانی کند، لکن عاقبتش را هم میدانست.»
آری، آن حضرت با قیام عاشورا در راه امتثال فرمان مولای خویش، و در راه بندگی و عبودیت خدای متعال از همه عزیزان و فرزندان، از زندگی و هستی خود گذشت و مفهوم بندگی را به تمام معنی عینیت و تجسم بخشید.
کاروان معرفت آموز کربلا این درس بزرگ را نیز در گفتار و کردار به ما آموخت و به ما نشان داد که از مرگ و شهادت نمیترسیدند، بلکه اساساً آنان حرکت کردهاند تا پیام شهادت را به گوش انسانها برسانند، حرکت کردهاند تا فرهنگ شهادت را در رگهای رهپویان مکتب حسینی تا قیامت تزریق کنند.
و اکنون پس از گذشت بیش از چهارده قرن از نهضت عاشورا، بار دیگر در کربلای ایران، با دستان گرم و پرمهر مردی از سلاله پاک سالار شهیدان، درخت تنومند اسلام به بار نشست و شکوفههای ایثار و شهادت جهان را از عطر خوشبوی خویش لبریز ساخت.
درود خدا بر روح تابناک بنیانگذار انقلاب اسلامی که با تحقق بخشیدن فرهنگ الهی عاشورا در شخصیت خود به جامعه اسلامی و بلکه تمام آزادیخواهان عالم حیات فرهنگی و سیاسی بخشید و جوانان و مردان و زنانی را تربیت کرد که به شهادت عشق ورزیده و برای حفظ و اعتلای اسلام از جان شیرین خود گذشتند و با ایستادگی و مقاومت خود در برابر ظلم به جهانیان نشان دادند که:
«عاشورا، یک روز معین و کربلا سرزمین خاص نیست و شهدا هم تنها جانبازان
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 13 حماسه آفرین در رکاب فرزند فاطمه(س) نیستند. محرم سمبل است و عاشورا رمز، کربلا تاریخ است و شهادت بهترین انتخاب.»
«بارالها، ما را به خدمتگزاری در راه آنان و برای هدف بزرگشان توفیق ده و شهدای عزیزمان را در خوان ضیافت معنوی خود از جلوههای خاص خویش ارزانی بخش و خاندان بزرگوار آنان را با صبر و اجر قرین فرما و آسیب دیدگان عزیز ما را شفا مرحمت فرما.»
نقش امام در احیای فرهنگ شهادت در جامعه عصر انقلاب اسلامی
«عاشورا قیام عدالتخواهان با عددی قلیل و ایمان و عشقی بزرگ درمقابل ستمگران کاخنشین، مستکبران غارتگر بوده و دستور آن است که این برنامه سرلوحۀ زندگی است و هر روز و در هر سرزمین باشد.»
اگر دیروز برای تشخیص وظیفه، استناد به کربلا و عاشورا جایز نبود و آن فداکاری و ایثار، وظیفهای برای شخص امام حسین(ع) تلقی میشد، امروز، در پیش گرفتن این روش مخاطرهآمیز در مبارزه، برای دیگران لازم بود. زیرا آنجا که سرور شهیدان و بهترین خلق خدا جان در طبق اخلاص میگذارد و شهید میشود و خون نثار میکند، خون دیگران چه ارزشی میتواند داشته باشد؟ و اگر حفظ جان امام(ع) مجوزی برای سکوت و سازش نباشد، حفظ جان دیگران، به طریق «اولی» مجوز سکوت و سازش نیست.
«مگر خون ما رنگینتر از خون سیدالشهداست، چرا بترسیم از اینکه خون بدهیم.»
این تجلی والای یک جرعه از کوثر عاشورای حسینی و طنین یک خروش از فریاد کفرسوز و ظالم ستیز خمینی(ره) است که از شراب طهور قرآنی سیراب گشته و اکنون خود، بسان زمزم هدایتی حیاتبخش و چشمه زلال عشق آفرین، از بلندای شخصیت الهی و عاشورایی او سرازیر گردیده، و روح کرامت و آزادگی، سلحشوری و مردانگی، عشق و ایمان، صلابت و شهامت، ذلتناپذیری و عزت طلبی را به کالبد مستضعفان و آزادگان میدمد و تشنگان وادی فضیلت و انسانیت و پویندگان راه حق و حقیقت را سیراب میکند، و در یک کلام فرهنگ شهادت و ایثار را در قلوب شیعیان حسین(ع) و پویندگان راه خونین او در عرصه حاضر زنده میکند. آنجاست که در اولین سالهای جنگ تحمیلی و مبارزه مستقیم با دشمنان اسلام میفرمایند:
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 14 «افراد کم با بازوان قوی و قلب مطمئن و قلب متوجه به خدای تبارک و تعالی و عشق به لقاءالله، اینهاست که پیروزی میآورد، پیروزی را شمشیر نمیآورد، پیروزی را خون میآورد.»
و یا در فرازی دیگر ایشان (حضرت امام خمینی(ره)) میفرمایند:
«پیروزی را افراد و جمعیتهای زیاد نمیآورد، پیروزی را قدرت ایمان میآورد.»
در مقایسۀ انقلاب اسلامی ایران با حماسه عاشورای حسینی کاملاً این واقعیت مشهود است که دقیقاً وقتی انقلاب به پیروزی رسید، با توجه به تعالیم عاشورایی حضرت امام(ره) بیم مرگ از دلها برخاست، کوچک و بزرگ، زن و مرد، بویژه جوانان مؤمن و دلیر به خیابانها ریختند و در برابر توپ و تانک، با دست خالی و با مشت گره کرده، با فریاد الله اکبر و با سلاح سرخ شهادت، مدرنترین سلاحها را از کار انداختند.
حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه با قیام و تعالیم عاشوراییاش که برگرفته از عاشورای حسینی(ع) است، به ما و تمام جامعه مسلمین آموخت که برای حفظ اسلام باید همه سختیها را تحمل کرد و از همه چیز خود باید گذشت:
«ما مکلف هستیم که اسلام را حفظ کنیم، این تکلیف از واجبات مهم است؛ حتی از نماز و روزه واجبتر است. همین تکلیف است که ایجاب میکند خونها در انجام آن ریخته شود. از خون امام حسین(ع) که بالاتر نبود، برای اسلام ریخته شد. و این روی همان ارزشی است که اسلام دارد. ما باید معنی را بفهمیم و به دیگران هم تعلیم بدهیم.»
این تکلیف بسیار بزرگ را در این زمان، امام امت (رضوان الله تعالی علیه) بهخوبی دریافت و حدود آن را برای ما تعیین نمود. آن رهبر بزرگ و فهیم با تکیه و اصرار بر تفکیک میان اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام آمریکایی، ضرورت شناخت این دو را به همه رهپویان راه انقلاب گوشزد کرد، تا مبادا دشمن، مکتب و انقلاب ما را به تمام معنی از درون تهی کند و به آنچه خود القا مینماید سرگرممان سازد.
با دقت در محتوای سخنان گهربار و نورانی امام خمینی(ره) در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به خوبی درمییابیم که ایشان همواره بر اصول اصیل «اسلام ناب محمدی» پای فشرده و امت اسلامی را به پیروی از آن دعوت فرمودهاند. بهعلاوه، آن امام بزرگ، فقیه جامعالشرایط و حجت خداوند متعال بر مردم و تبیین کننده احکام الهی در چند سالی از عصر غیبت بود، که سخنانش از دستورات حیات بخش اسلام الهام
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 15 میگرفت و دقیقاً منطبق با قرآن و سنت بود. بنابراین آنجا که ظلم مستکبران، مستضعفان دیاری را به فریاد وامیدارد و خداوند را به یاری میطلبد، امام(ره) نیز براساس دستور صریح قرآن:
«وَمٰالکُمْ لا تُقاتلونَ فی سبیل الله وَ المُستَضْعَفینَ مِن الرّجالِ وَ النِّساء وَالوِالدان اَلّذینَ یقُولُونَ رَبَّنا أَخرِجنا من هذه القریَة الظالم أَهلها وَ اجعَل لَنا من لَدُنکَ وَلِیّاً وَ اجْعَل لنا مِنْ لَدُنک نصیراً»
به پای میخیزد و با پیروان صدیق خویش همچون سالار شهیدان امام حسین(ع) درمقابل ظلم میایستد و تا پای جان ایستادگی میکند تا با تعالیم عاشوراییاش جهانیان را از فرهنگ اسلام ناب محمدی سیراب نماید:
«امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی، رونق و زرق و برق کاخهای سفید و سرخ را از بین خواهند برد. امروز خمینی آغوش و سینه خویش را برای تیرهای بلا و حوادث، در برابر همه توپها و موشکهای دشمنان باز کرده است و همچون همه عاشقان شهادت برای درک شهادت روزشماری میکند...» «ما از جانب خدای تعالی مأمور حفظ ممالک اسلامی و استقلال آنها هستیم.»
امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در فرازهایی از سخنانشان هدف و مقصد انبیا و اولیای خدا را در همه عصرها، بیان میکنند و آن را وظیفهای سنگین بر دوش امت مسلمان میدانند که باید برای حفظ آن تا پای جان مقاومت و ایستادگی کرد:
«وقتی که سیره انبیاء را ملاحظه میکنیم، میبینیم که در راه این پاسداری، همه چیز دادهاند، در طول تاریخ زحمتها را متحمل شدهاند و اگر چنانچه یک وقتی همان وضعی که برای سیدالشهدا(ع) پیش آمد، برای هر یک از اولیا پیش میآمد، همین فداکاری را میکردند، منتها دوره، مختلف بود و وضعیتها مختلف، مقصد حفظ اسلام و حفظ احکام خدا و نشر معرفت و توحید و به عبارت دیگر آدمسازی است.»
«ما که از سیدالشهدا بالاتر نیستیم. آن وظیفهاش را عمل کرد، کشته هم شد.»
«امام حسین(ع) با خون خود اسلام را زنده کرد، شما هم به تبعیت از او انقلاب و اسلام را ضمانت نمایید.»
«برای همه تکلیف است که این جمهوری اسلامی را تا آخر حفظ کنیم.»
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 16 اگر تا دیروز واقعه کربلا به عنوان یک حادثه مقطعی شناخته میشد که در چهارده قرن قبل در سرزمین کربلا رخ داد، امروز با توجه به تعالیم عاشورایی حضرت امام به عنوان سیل پر خروش که باید در طول تاریخ، پایههای ظلم و استبداد را از بیخ و بن برانداز و به آن نگریسته شود، جریانی که باید تداوم داشته باشد و هر لحظه تجلیات جدید و خداپسندانهای از آن ظهور شود:
«واقعه عظیم عاشورا از 61 هجری تا خرداد 42 و از آن تا قیام عالمی بقیةالله ارواحنا لمقدمه الفداء، در هر مقطعی انقلاب ساز است.»
«همه روز باید ملت ما این معنا را داشته باشد که امروز، روز عاشورا است و ما باید مقابل ظلم بایستیم و همین جا کربلاست و باید نقش کربلا را پیاده کنیم. انحصار به یک سرزمین ندارد، انحصار به یک افراد نمیشود. قضیه کربلا منحصر به یک جمعیت هفتاد و چند نفری و یک زمین کربلا نبود، همه زمینها باید این نقش را ایفا کنند و همه روزها...»
«امام حسین(ع) با عده کم همه چیزش را فدای اسلام کرد، مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد و «نه» گفت، هر روز باید در هر جا این «نه» محفوظ بماند.»
اگر حماسه حسینی و قیام عاشورای سال 61 هجری را تاریخساز، مکتب مبارزه، فضیلت و مدرسه عشق و ایثار و انسانسازی بدانیم، دقیقاً نهضت عاشورایی حضرت امام خمینی(ره) را نیز همین سان خواهیم یافت، زیرا که این دو، دو مرحله از یک حماسه و دو جلوه از یک حقیقت است. شجره طیبهای که در سال 61 هجری با خون مطهر حضرت اباعبدالله(ع) آبیاری شد، پس از گذشت چهارده قرن، با تعالیم عاشورایی فرزند خلف او (امام خمینی(ره)) و با ایثار و شهادت در این مرز و بوم به ثمر نشست و جمهوری اسلامی که امروز ما داریم، شاخساری بلند از آن درخت مبارک است، و امروز حسینیان و پویندگان کوی عشق که دل از ولای حسین(ع) افروخته و از آتش محبت آن نازنین، سینهای سوخته دارند، نیک آگاهند که بدون آن ارزشها، طرفی از مکتب حسین نخواهند بست و بر کرسی کرامت و فلاح نتوانند نشست.
آری، عاشقان کربلا، عاشوراییان زمانه و پویندگان حقیقی راه سرور شهیدان عالم(ع) برای رسیدن به روح والای این حماسه عظیم در همه ابعاد معنوی و تربیتی، باید ابتدا به تحقق ارزشهای اصیل اسلام در وجود خود و سپس در جامعه خویش همت گمارند، چرا که مکتب عاشورا بدون توجه به این ارزشهای والا، محتوای اصیل خود را نخواهد داشت.
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 17 الگوهای آموزگار شهادت عصر انقلاب اسلامی
سلام بر آنان که تاریخ را میسازند، بر آنان که خون سرخ حسین(ع) غریب را در رگها به تلاطم وامیدارند، همانها که پس از قرنها ندای «هل من ناصر» سیدالشهدا(ع) را با حنجرهای خونین فریاد میکنند، آنان که علمداران باوفای عاشورایند.
درود بر آنان که تا زمان باقی است، اسوه هستند و الگوی حسنه، سمبل رشادت، شجاعت، تقوا و وفا و...
«محرم چه ماه مصیبت زا و چه ماه سازنده و کوبندهای است. محرم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان است که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست و این خود سرلوحه تعلیمات اسلام است برای ملت تا آخر دهر.»
حضرت امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ قیام سیدالشهدا(ع) را یک اسوه تمام عیار میداند که از نقطه نظر فقهی و عمل به وظایف و تکالیف دینی کاملاً باید سرمشق قرار گیرد. حضرت امام(ره) نه تنها فلسفه قیام و شهادت سیدالشهدا(ع) را قابل درک و منطبق با موازین جاری در فقه میداند، بلکه به عنوان یک حجت بالغه شرعی میشمارد که باید ملاک عمل اجتماعی مسلمان قرار گیرد و از همین روست که تبلیغ و هدایت جامعه به این حجت شرعی را وظیفه متولیان ارشاد و هدایت جامعه میشمارد:
«مگر نه آن است که دستور آموزنده (کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا) باید سرمشق امت اسلامی باشد. قیام همگانی در هر روز و در هر سرزمین.»
مطرح ساختن و ارائه نهضت حسینی(ع) به عنوان الگو و اسوه، و فراخوانی شیعیان به «تأسی» و «تبعیت» از سوی حضرت امام خمینی(ره) ریشه در بینش فکری ـ اعتقادی این شخصیت بزرگ در مسئله امامت دارد. همچنین این بینش برخاسته از نوعی تحلیل از واقعه عاشوراست. تحلیلی که قبل از هر چیز به متن کلمات حضرت سیدالشهدا مستند بوده و براساس آن شکل میگیرد. آنجا که امام حسین(ع) در خطبهای آتشین، هدف از قیام خود را احیای دین جدش رسول اکرم(ص) ذکر میکند، بهخوبی نشان میدهد که هرآنچه او فرمود و عاشقانه به آن عمل کرد، چیزی جز آموختههایش در مکتب رسالت نبود.
از این روست که رسول گرامی اسلام به عنوان اولین الگوی آموزگار شهادت و ایثار برای تمامی جهانیان و در تمامی عصرها معرفی میگردد. و امام خمینی ـ قدس سره ـ نیز
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 18 در بحبوحه قیام خونین ملت ایران در روز بیستم خرداد ماه 1357 در معرفی و ضرورت تأسی به این اسوه حسنه میفرمایند:
«ما، سوگمندانه و مفتخرانه، عزیزانی را در راه هدف که واژگونی رژیم طاغوتی و برپا داشتن پرچم پر افتخار اسلام، است فدا کردیم و این درست راه اسلام و برنامه مسلمین راستین در صدر اسلام و در طول تاریخ بوده «وَلکُم فی رَسولِ الله اُسْوَه حَسنة» پیغمبر بزرگ اسلام، همه چیزش را فدای اسلام کرد، تا پرچم توحید را به اهتزاز درآورده و ما به حکم پیروی از آن بزرگوار، باید همه چیزمان را فدا کنیم تا پرچم توحید برقرار بماند.»
در ادامه راه پرنشیب و فراز اسلام به عاشورا میرسیم؛ به حماسه هماره سرخ مکتب که جاودانه بر تارک تاریخ میدرخشد. روز عاشورا روز اوج عروج انسان و ارزشهای انسانی است؛ روزی است که سمبل شرف و فضیلت و مجسمه مکارم و کمالات خدایی در جوار قرب الهی مکان میگیرد و به پیروانش نحوه و طریق زندگی با عزت و مرگ با سعادت و مبارزه با ظلم و ظالم را میآموزد.
دوران دویست و پنجاه ساله امامت، از آغار تا دوران غیبت، فراز و نشیبهای فراوانی را به خود دیده و به تناسب هر عصر و زمان، موضعگیری خاصی از طرف پیشوایان معصوم انجام گرفته است. در این میان، یک دوره کوتاه چند ماهه، که نشأت گرفته از رشادتها، ایثار و از خود گذشتگیهایی است که در یک نصف روز صورت گرفت، از چنان ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار است که هیچ حادثه دیگری در تاریخ اسلام، به مانند آن تأثیر نداشته و نخواهد داشت. از آن زمان به بعد هر حرکت و قیامی در تاریخ اسلام و تشیع با الهام از نهضت کربلا و با بهره گرفتن از بیرق خون امام حسین(ع) رخ داده و با آنکه اگر چه بعضی از نهضتها به نتیجه نهایی نرسیده، آثار و برکاتی به جا گذاشته است.
ایثار و شهادت حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفایش از نظر روحی و روانی و اجتماعی و سیاسی تأثیرات بسزا و عمیقی را در جامعه آن روز به وجود آورد. حکومت بنیامیه بلافاصله پس از شهادت امام که به تأثیرات آن پی برده بود، تلاش وسیعی را در جهت جلوگیری از گسترش قیام امام(ع) آغاز کرد. چراغانی کردن شهرها و تحریف اهداف قیام عاشورا و تحمیق مردم، و عاشورا را به عنوان عید اعلام کردن و روزه گرفتن این روز را مستحب تلقی نمودن همه و همه در راستای همین هدف انجام گرفت. متوکل خلیفه عباسی برای جلوگیری از گسترش نفوذ قیام حسینی(ع) در مردم، آنان را از ادامه حضور بر
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 19 سر مرقد مطهر امام حسین(ع) بازداشت، اما وقتی تلاشهای خود را بیثمر دید، دستور تخریب قبور و منازل و خانههای اطراف آن را صادر و به زمینهای مزروعی و کشاورزی تبدیل کرد. «مردم از ترس، زیارت آن حضرت را ترک کردند و مأموران هم قبر آن حضرت را تخریب کرده و در آن منطقه زراعت و آبیاری نمودند.»
تمام این حکایتهای تلخ که در زمان بعضی از حکام رخ داده است، همگی بیانگر مؤثر بودن خون شهیدان، خصوصاً خون حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) است.
در عصر اخیر هم نیز سرسپردگانی همچون رضا خان و فرزند ناخلفش، مأمور بیگانگان بودند برای محو آثار اسلام (خصوصاً شعایر حسینی). گاهی با عوام فریبی و شرکت در این مجالس و گاهی با ممانعت از برگزاری آن. حضرت امام خمینی ـ قدس سره ـ که خود دوران خفقان رضا خانی را درک کرده بودند میفرمایند:
«بیخود نبود که رضا خان، مأمورین ساواک رضاخان تمام مجالس عزا را قدغن کردند؛ این همینطوری نبود. رضا خان همچو نبود که مخالفت با این مجالس و مسائل بشود. رضا خان مأمور بود. مأمور بود به اینکه آنهایی که کارشناس بودند، آنهایی که ملتفت بودند مسائل را، دشمنهای ما که مطالعه کرده بودند در حالِ ملتها و مطالعه کرده بودند در حالِ ملت شیعه، میدیدند آنها که تا این مجالس هست و تا این نوحهسراییهای بر مظلوم هست و تا آن افشاگری ظالم هست، نمیتوانند برسند به مقاصدشان.»
حضرت امام خمینی(ره) که در مکتب تربیتی حسین(ع) رشد کرده بود، با تعالیم عاشورایی خود مردم را متحول ساخت و آنان را در قیام و مبارزه، ایثار و شهادت رهرو سالار شهیدان کربلا نمود و در یک کلمه مردم را حسینی کرد، و اساسیترین محور بیاناتشان پیرامون نهضت حسینی، این است که امام حسین در قیام خود چه چیزی به ما آموخت؟ تا با تکرار و تأکید، رسوبات فکری گذشته زدوده شود.
«حضرت سیدالشهدا ـ سلامالله علیه ـ به همه آموخت که درمقابل ظلم، درقابل ستم و درمقابل حکومت جائر چه باید کرد.»
«حضرت سیدالشهدا(ع) در طول تاریخ آموخت به همه که راه همین است، از قلت عدد نترسید، عدد کار پیش نمیبرد، کیفیت جهاد مقابل اعدا آن است که کار را پیش میبرد.»
«امام مسلمین به ما آموخت که درحالی که ستمگر زمان بر مسلمین حکومت جابرانه
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 20 میکند، درمقابل او اگر چه قوای شما ناهماهنگ باشد بپا خیزید و استنکار کنید، اگر کیان اسلام را در خطر دیدید فداکاری کنید و خون نثار کنید.»
«حضرت سیدالشهدا از کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان، وضع باید چه جور باشد و در خارج میدان چه جور باشد و باید آنهایی که اهل مبارزه مسلحانه هستند، چه جور مبارزه بکنند و باید آنهایی که در پشت جبهه هستند، چطور تبلیغ بکنند. کیفیت مبارزه را، کیفیت اینکه مبارزه بین یک جمعیت کم با جمعیت زیاد باید چطور باشد، کیفیت اینکه قیام درمقابل یک حکومت قلدری که همه جا را در دست دارد با یک عدد معدود باید چه طور باشد، اینها چیزهایی است که حضرت سیدالشهدا به ملت آموخته است.»
«سیدالشهدا و اصحاب و اهل بیت او آموختند تکلیف را، فداکاری در میدان، تبلیغ در خارج میدان، آنها به ما فهماندند که درمقابل حکومت جور نباید زنها بترسند، و نباید مردها بترسند.»
و اکنون رسالت بزرگ ما همواره حفظ این حماسه عظیم است. از بررسی و تحلیل این سیره، چنین برمیآید که آثار و نتایج گرانبار حماسه حسینی در بُعد ایثار و شهادت متبلور است و بنابراین، حفظ و نگهبانی از آن نیز در این دو بُعد جلوهگر خواهد بود. بیتردید روح ظلم ستیزی و مبارزه با ظالم و فداکاری و ایثار در راه اسلام، تن به ذلت ندادن و مرگ سرخ را بر حیات ننگین برگزیدن، عصاره اصلی و محتوای اصیل این حماسه است. تاریخ خونین شیعه و بستر خونرنگ شهیدان مظلوم این مکتب در این زمان، که همچون انفجاری عظیم، جهان اسلام و حتی تمامی دنیا را تکان داده است خود بهترین گواه این حقیقت است.
سیراب شدگان از کوثر عاشورا، با تمام هستی درمقابل شیاطین و مستکبرین ایستاده و از سلاحهای جهنمی و تجهیزات جنگی آنان هرگز هراس به خود راه نمیدهند و نخواهند داد. این بُعدی دیگر از صلابت ایمان حسینیان زمان است که بر طبق بینش متعالی خویش هیچگاه جز برای حضرت حق ـ جل و علا ـ قدرتی قائل نیستند، و بنابراین از هیچکس و هیچ موجودی غیر او کوچکترین ترسی ندارند، گر چه دشمن تمام سلاحهای خود را به سوی آنان نشانه رفته باشد. آنچه برای ما مهم است دفاع از قرآن و عترت عظیم است، آنان جان خویش را سپر بلای قرآن و عترت کرده و با تمام وجود در برابر تیرها و
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 21 کمانها و نیزههای دشمن ایستادهاند و این همان ادای تکلیف و اجرای دستوری است که طبق بیانات حضرت امام خمینی(قدس سره)، امام حسین معین فرموده است:
«دستور است این، دستور عمل امام حسین(ع). دستور است برای همه (کُل یوم عاشورا و کل ارض کربلا). دستور است به اینکه هر روز و در هر جا باید همان نهضت را ادامه بدهید، همان برنامه را. امام حسین(ع) با عده کم همه چیزش را فدای اسلام کرد. مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد و «نه» گفت. هر روز باید در هر جا این «نه» محفوظ بماند.»
«تکلیف ماها را حضرت سیدالشهدا معلوم کرده است، در میدان جنگ از قلّت عدد نترسید، از شهادت نترسید.»
امروزه این افتخار برای پویندگان راه عاشورا و مدافعان اسلام عزیز بس که، در برابر استکبار جهانی و آمریکای جهانخوار با تمامی سلاحها، ناوها، ناوشکنها، موشکها و همه تجهیزات مدرن و پیشرفته آنان ایستاده و عظمت و صلابت مکتب حسینی را به نمایش گذاردهاند، آنان امروزه به حقیقت رهپویان عاشورای حسینی صلواتالله علیهاند، زیرا در عاشورا نیز تمام تیرها و نیزهها و سلاحها به سوی حسین(ع) نشانه رفته بود که هم عترت رسول خداست و هم قرآن ناطق.
اگر امتی رهرو مکتب کربلا شد، باید بداند که بیتردید تیرها و نیزهها و سلاحهای تمامی دشمنان این مکتب یعنی استکبار جهانی با همه ایادی و مزدورانش به سوی آنان نشانه خواهد رفت، اما راست قامتان حسینی این انقلاب را چه باک؟ آنان خود را برای همه چیز آماده کردهاند، آری اینان زیر سایه رهبری ره میسپرند که با پیام و کلام عاشوراییاش فریاد زد:
«من قلب خود را برای سرنیزههای شما آماده کردهام، اما دست از حمایت دین و کرامت خویش برنخواهم داشت.»
در ادامه راه خونین امام حسین(ع)، در همه اعصار پس از او، هر که عشق امام(ع) را در دل و استقامت و جوانمردی او را بر قامت داشت، رهبر و الگوی سایر مؤمنین بوده است و خواهد بود. و این راه از ائمه معصومین تا همه رهبران الهی و پیروان آنها از کودک سیزده ساله (شهید حسین فهمیده) تا بانوان ایران اسلامی ـ که حضرت امام خمینی قدس سره آنان را رهبران نهضت نامید ـ و تا همه شیعیان و منتظران واقعی امام زمان(عج) ادامه
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 22 دارد.
امید است با عنایت به محتوا و الهام از پیام و تعالیم عاشورایی امام در پیمودن راه آن اسوههای سترگِ مبارزه و کرامت، توان، صلابت و شناخت بیشتری کسب کرده، از پرتو درخشان آن فرزانگان، فرا راه خویش را روشن سازیم.
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 23
پی نوشتها:
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا و مجموعه مصاحبه هادفتر سومصفحه 24